What do you think?
Rate this book


224 pages
First published March 14, 2008
یکی از واحدهای ارتش سوییس در یکی از مانورهای کوهستانی گم شده بود و ناامیدانه در کوههای آلپ سرگردان بود. هوا سرد بود. ذخیره غذایی گروه کم و محدود بود. ناگهان، یکی از اعضا نقشه منطقه را در کولهپشتی اش پیداکرد. آنها دنبال نقشه را گرفتند و به اقامتگاه اولیه خود بازگشتند و از مرگ نجات یافتند. وقتی نقشه راه را به فرمانده خود نشان دادند، او متعجب شد و پرسید که چگونه با چنین نقشهای راه را پیدا کردهاند؟ نقشه مربوط به کوههای آلپ نبود بلکه مربوط به کوههای پیرنه بود. آنها راه خود را با پیروی از یک نقشه غلط پیدا کرده بودند. اگر آن نقشه را نمی یافتند ، ساعتها و روزها به امید اینکه گروههای نجات آنها را خواهند یافت در جای خود می ماندند. اما آنها با دیدن نقشه به راه افتادند. اغلب اوقات بهتر است حتی با نقشه غلط راه بیافتیم و به دنبال راه نجات بگردیم تا اینکه به امید رسیدن نیروی کمکی، در جای خود متوقف شویم و از گرسنگی بمیریم. وقتی از همه چیز ناامید هستید، دست به کاری بزنید.
به راه بادیه رفتن ، به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم