Jump to ratings and reviews
Rate this book

حضرت میر

Rate this book
آتابِی، آیچین را نمی‌خواست.
دل بسته بود به سارای، اما عشق سارای سراب بود؛ سرابی که ته‌اش قهر بود و تلخی و یک نزاع چهل‌ساله.
جایی باید این کدورت کهنه تمام می‌شد، اما نشد!
آن‌قدر کینه بافتند و آن‌قدر خشمگین بودند که عاقبتِ دخترک بینوا دفن شدن در گودالی میان دره‌ی گورستان بود!
اما انگار یادشان رفته بود خدایی که پس ابرهای تیره‌ی آسمان نشسته او را هم می‌بیند!
تن زخمی و مجروحش عاقبت به آرامش رسید؛ آن‌هم میان هیاهوی روزهای تب‌دار تهران، وقتی آبانش به دی و بهمن پنجاه و هفت گره می‌خورد!
حضرت میر قصه‌ی آلما و بهرام است،
قصه‌ی ایرج و جور کردن تکه‌های یک جورچین عجیب که معمایش از شب تولد ابراهیم بنا نهاده شد؛ خیلی پیش‌تر از آنکه او و آذر و بقیه در دارالایتام مظفری دور هم‌ جمع شوند.
حضرت میر قصه‌ی کسانی‌ست که فارغ از عقیده‌ی درست یا غلط‌شان جزئی از جامعه‌ی ما هستند و انکارشان آنهارا از تاریخ ایران حذف نمی‌کند.

730 pages, Paperback

About the author

آزیتا خیری

19 books16 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1 (100%)
4 stars
0 (0%)
3 stars
0 (0%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
No one has reviewed this book yet.

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.