دلایل این که گلستان سعدی از دیرباز الهامدهنده به اهل ذوق بوده است و برخی از آنان مستقیم یا غیرمستقیم آن را سرمشق نوشتههای خود قرار دادهاند؛ یکی به دلیل سجع روان نثر آن است، دیگری به خاطر اینکه حکمت را با طنز ظریفی آمیخته چنانچه یکی از دیگری را نمیتوان جدا کرد و سوم سادگی بیان، چنانچه -به رغم نثر فنیاش- آسان خوانده میشود.
و به همین دلایل نیز دست کم تا صد سال پیش کتاب درسی مکتبها و مدارس ابتدایی بود. گذشته از این موارد رسمی، گلستان الگوی سیاهمشقهای خیلی از نوجوانان و جوانان طنزنویس بوده است. «نئو گلستان» پدرام ابراهیمی نیز یکی از همین کتابها است که با الهام از گلستان سعدی نوشته شده و تسلط کامل او به این اثر را نشان میدهد. ابراهیمی در این کتاب، نوعی برخود طنز با اثر سعدی داشته است. زبان این اثر نزدیک به زبان سعدی اما مضامینش بر خلاف مضامین گلستان است. مثلا در حکایت اول گلستان، پادشاهی دستور به کشتن اسیری میدهد. آن اسیر که از جان خود ناامید شده به سلطان ناسزا میگوید. وقتی شاه میپرسد که او چه گفت وزیر خوشنیّت او چیزی میگوید که اسیر از مرگ رهایی یابد. اما وزیر بدنیّت حقیقت را به شاه میگوید. شاه میگوید که دروغ آن وزیر بر راست این یکی او را بیشتر خوش آمده از آنکه گفتهاند دروغی مصلحتآمیز به از راستی فتنهانگیز. اما در نئوگلستان داستان وارونه میشود. شاه دستور میدهد که محکوم را بهزاری بکشند و چیزی نمانده است که وزیر با حسننیّت را هم به آن سرنوشت دچار کنند.
نئوگلستان کتابی جذاب و سرگرمکننده است و دوستداران سعدی و گلستان و طنز به زبان قدیم از آن لذت خواهند برد.
من فکر کنم کلا چهار پنج کتاب طنز خونده باشم.اهل خوندن طنز نیستم. نئوگلستان کتابی بود که بعد از مدتها رفتم سمت طنز و کاملا راضیام. نئوگلستان یه جور آپدیت حکایات گلستان سعدی است که بعضا به فراخور زمان حال تغییر کرده و البته نویسنده اونا رو تغییر داده و نتایج خودشم گرفته..من بارها شد که خندیدم.نثر شیرین و جذاب بود.از خوندنش لذت بردم. احساس کردم نویسنده طنز جالبی به کار گرفته و برای من طنزش لوس نبود و اکثر حکایات واقعا خواندنی و جذاب بودند.دم نویسنده گرم.
از صدایش فی الجمله هیچ گوشی باکره نماند... . قوی ترین کتاب طنزی که تاکنون خوانده ام. از اکثر طنزنویس های ایرانی من کتاب خوندم. این یه چیز دیگه است. اول اینکه تسلط ادبی نویسنده نشان دهنده مانوس بودن کامل با ادبیات سنتی ایران هست. دوم اینکه شعرهای طنز داخل کتاب از خیلی از پرمدعاهای این عرصه مثل ناصر فیض و سایر حضرات قوی تر، با رعایت وزن و قافیه، طنز واقعی است. سوم اینکه ذهن ورزیده و طنز فاخری که جمله اول ریویوو دهان هر طنز شناسی رو از تحسین باز نگه میداره. و خلاصه اینکه خنده دار ترین کتاب طنزی که تاکنون خوانده ام نبود اما بدون شک قوی ترین بود. تا حالا رو دستش رو ندیدم و بعیده حالاحالاها ببینم.
اگر گلستان سعدی رو دوست دارید این کتاب رو بخونید اگر به طنز علاقه دارید این کتاب رو بخونید نئوگلستان، همونجور که از اسمش برمیاد، آپدیتشدهی گلستان سعدیه به زبان طنز من گلستان رو نخوندم، اما به نظرم نئوگلستان از نظر مشابهت در همراه کردن نظم و نثر و بیان ِ حکایت عالیه و تلاش نویسنده برای نوشتن پاورقیهای فوقالعاده و شعرها هم واقعن قابل تحسینه. برا همین تلاشه که فارغ از توجه به هر نقصی که البته برای من قابل دیدن نبود، لایق پنج تا ستاره میدونمش
نئوگلستان اولین کتاب از مجموعهی طنز «جهان تازه دم» است. حکایتهای این کتاب نقیضهای است از حکایتهای گلستان سعدی که با زبان قدیمی نوشته شده ولی موضوع داستانها و شوخیها امروزی هستند.
از لحاظ نقیضهنویسی کتاب خوبی است. بعضی شوخیها مبتنی بر اتفاقات روز و یا محدود به قشر خاصی میشوند که ممکن است همهی مخاطبان متوجه نشوند. استفاده از زبانِ قدیمی و سخت سعدی گاهی خواندن کتاب را مشکل میکند و گاهی هم نویسنده با استفاده از همین پیچیدگی زبانی شوخیهای خوبی از کار در میآورد.
بخشی از اولین حکایت کتاب پادشاهی شنیدم دست بر هم بکوفت و به همین دلیل محکمه پسند، کشتن اسیری را اشارت کرد. بیچاره در آن حال نومیدی زیر چشمی نظر بر چپوراست افکند. چون در چهرهی خاصان شاه اثری از شفاعت و مردانگی نیافت دهان بگشود و دشنام فرادادن گرفت. از جدّهی شاه حدیث وصلت آغاز نمود و تا جمله اهل حرم را به زینت صیغه نیاراست، آرام نگرفت. که گفتهاند هر که دست از جان بشوید، دهان بگشاید و ناگفتهها بگوید. بینـوا بایـد که انـدر زیــر دار شُل کنـد لذت بـَرَد از روزگـار ملک پرسید چه میگوید. یکی از وزرای بدذات گفت: «ای سلطان، تو را دشنامهای ریشهای بداد و سقَطهای چندان بگفت و شرحی مجمل از تمام روابط نامشروعش با نوامیست ضمیمه ساخت.»
بسیار بالاتر از سطح انتظارم بود. بهترین کتاب طنزی که تا به حال خواندهام. طنز بدیع و خلاقانه با نثری زیبا که نشان از ذوق و سواد بالای نویسنده دارد. حکایتهای زیادی از این مجموعه را دوست داشتم ولی از همه محبوبتر برای من حکایت آخر کتاب است که خلاصهایست طنز از تاریخ معاصر ایران.
بسیار کتاب جذاب و شیرینی بود. سبک گلستان سعدی و موضوعات معاصر. واقعا خندیدم از این همه نکته بینی و خوش ذوقی نویسنده در پرداخت موضوعات. ۵۲ حکایت بامزه که میتونه کلی آدم رو سر حال بیاره. عالی بود.
مفرح، لذت بخش و شیرین. با لحنی استوار به سبک و سیاق گلستان شعرها انصافا خیلی خوب بودند و پاورقی ها عالی این کتاب بعد از "غلاغه به خونش نرسید" شد دومین کتاب خوب طنزی که خواندم.
از دید من، پدرام ابراهیمی یکی از پرمحتواترین طنزهای معاصر رو طی کارهاش ارائه میده. این کتاب واقعا تحولی در سبک های رایج طنزنویسی در ادبیات فارسی هست. متن گیرا با غنای ادبی بالا، در عین حال کمیک و متناسب با شرایط روز جامعه. برای من، نئوگلستان به معنای واقعی کلمه "به روزرسانی گلستان سعدی" بود.
ابراهیمی تسلط خوبی روی حکایت های سعدی داشت اما نئو گلستان کاملا مبتنی بر همون حکایت های اصلی بود به اضافه تغییرات کوچیک و طنازی های به زبان امروزی، یعنی انتظار پارودی کامل از حکایات رو نداشته باشید.
این کتاب در راستای طنزپردازی فقط به استفاده از سجع و نثر سعدی اکتفا نکرده است بلکه هدفش بهروزرسانی حکایات سعدی با توجه به شرایط روز است. این بهروزرسانیها دو حالت دارد؛ برخی از حکایات حاوی نتیجهگیریها و پندهایی خلاف آن چیزی است که سعدی مد نظر داشته است (حکایت 1 الی 20 با عنوان "در معنا") و طبیعتاً طی گذشت قرنها و اثر نبخشیدن سیاستهای تبلیغی و ناصحانهی شیخِ اجل و با عنایت به رویکرد طنازانه و واقعگرایانهی صاحب نئوگلستان این تغییرات برای خواننده جذاب خواهد بود. حالت دیگر بازسازی، عدم تغییر جان کلام سعدی و اکتفا به مدرنیزه کردن حال و هوا و مطابقت دادن آن با شرایط روز است (حکایات 27 الی 53 با عنوان "در صورت"). فصل مابین معنا و صورت (با عنوان "در پرانتز") چند حکایت است که نظیر مستقیمی در گلستان ندارد لیکن بر همان سیاق نوشته شده است. مطلب كامل تر در اين آدرس: http://hosseinkarlos.blogsky.com/1395...
کتاب جالبیه، از ۵۳ حکایت کوتاه تشکیل شده که خوندنش رو ب��یار راحت میکنه. دستمایه و کلیت تمام داستانها، حکایتهای گلستان سعدیه که بهگونهای طنز تغییر کردن تا نئوگلستانی رو شکل بدن که که با رفتارهای امروزی، بیشترین تطبیق رو داشته باشه. نکته جالب توجه، تسلط بالای پدرام ابراهیمی روی نثر گلستانه که میشه گفت این کتاب رو به نسخهی مدرن و کمی بذلهگو تر گلستان اصلی تبدیل کرده. در آخر، اگر قبلاً با نسخهی اصلی این حکایات آشنایی داشته و یا خونده باشید، بهتر متوجه کنایهها و شاید فرهنگها و ضدفرهنگهایی که سوژه حکایتهای این کتاب شدن میشن و احتمالا لذت بیشتری خواهید برد. 😁پن: کار نویسنده در کلاسیک نگاری دشنامها عالی بود
بار اولی که شروع کردم به خوندن نئو گلستان فکر می کردم چرا این گلستانه و گلستان نیست.. . انتظار کتاب طنز نداشتم و به خاطر همین شوخی ها رو نمی فهمیدم.. بار دوم به هدف یادگیری از نثر کتاب شروع به خوندن کردم و دستگیرم شد ماجرا از چه قراره. نئوگلستان٬ گلستان روزگار ما است که با زبان شیرین و گویای طنز عادات و رفتار و سبک زندگی امروز را به چالش می کشه٬ یه نقدی که شما رو می خندونه ٬ خنده ای از جنس زهرخند به حال و احوال امروز
فقط از عهدهی آدمی مثل من برمیاد که کتاب به این روونی و مفرحی رو اینهمه طول بدم تا تموم شه! بعضی حکایت هاش بیاندازه خلاقانه و عالی بود.همچنین پاورقی های زیر حکایات هم به خوبی خود حکایت ها بود. اینجا باید به شعر های خوب سروده شده و خلاقانه حکایات هم اشاره کنم. درکل کتابیه که میشه در عرض چند ساعت خوند و مفرح شد.
این کتاب رو اپلیکیشن فیدیبو خریده بودم و امروز خوندمش. حدود یک ساعت و نیم طول کشید خوندنش. خیلی دوست داشتم این کتاب رو خیلی حالم رو خوب کرد و خندیدم با حکایت هاش. خوش به حال نویسنده ش که همچین استعدادی داره. :)
کاتب گرام، از اینکه طرحی نو در انداخته و موجبات کَنِّکشن ادب جدید و قدیم را به زیور پیوند ترتیب داده ای و لطافت و بذالت را به درجات والای اخلاق پیوند داده اید سپاسگذاریم.
طنزی اجتماعی و به شدت جذاب. وقتی افتاد فتنهای در شام هرکس از گوشهای فرا رفتند پسران وزیر ناقصعقل به امانگاه پادشا رفتند روستازادگان دانشمند طبق معمول بد به... (از متن کتاب) (۳ نقطه به معنی ادامه نیست، ادامه مصراع به شما واگذار شده)
كتاب سرگرم كننده و خوشمزه ايه كه گلستان را با نگاه امروزي و مسايل اجتماعي تلفيق كرده تا هم شيريني زبان سعدي و هم طنز حكايت هاي تلفيقي خنده هاي كتاب به دست بيافريند.
پیشنهاد میکنم هر کی به طنز علاقه داره حتما بخونه. یکی از بهترین آثار طنزیه که تا حالا خوندم. اگه با گلستان آشنا باشید که خیلی بیشتر لذت می برید. عالی عالی عالی
شرح حال ملک و ملتها از دو حالت قدم برون ننهاد یا که بیداد بعد آشوبی یا که آشوب بعد استبداد
نمیدونم چرا ولی خواستم در اول این متن از آخرین ابیات کتاب استفاده کنم که خالی از لطف نیست(این مسئله چیزی را برای شما فاش نمیکند) به طور کلی تصور ما اینه که مدرنیته در موارد زیادی در تقابل با مفاهیم کلاسیک و کهنه موجوده؛ به خصوص در کشور ما اما کمتر کسی توجه میکنه که تعاملات و موارد کنونی در ادامه و سیر موارد کلاسیک قرار داره که اگرچه به طور اساسی با دو مورد کاملا متفاوت روبرو هستیم اما قطعا در به وجود اومدن چیزی که در دوران جدید ما با اون روبرو هستیم تاثیر عمیق میراث گذشتگان ما در تمامی موارد مشهوده در این کتاب طنز نو و امروزی ترکیب یکدستی خورده با گلستان سعدی و حکایات اون حداقل در شیوه نگارش(البته همونطور که در مقدمه کتاب هم توسط دکتر همایون کاتوزیان گفته شده، ما شاهد تغییر حکایات گلستان به دغدغهها و موارد مدرن هستیم) مطابق با گلستان پیش رفته است. مطمئنن رعایت یک توازن مداوم در مطلب کار سختیه به خصوص که همونطور که در مدت اخیر شاهد بودیم، کمدی به سمت بی محتوایی و محتوازدگی کشیده شده. این توازن تا حد معقولی در کتاب رعایت شده و شاید ایراد خردی که بشه از کتاب گرفت شاید واژهنامه اون باشه که به نظرم جا داشت جامعتر باشه برای مخاطب عام(دلیل کسر یک ستاره از اثر این ایراد کوچیک نیست) ممنون از اینکه وقت گذاشتید و این یادداشت رو مطالعه کردید