فراموش نکن که خواهی مرد داستانی از جاناتان نولان که برادر فیلمسازش، کریستوفر نولان، فیلم یادگاری را بر اساس آن ساخته. این داستان روایت افکار و اعمال آدمی است که در اثر حادثهای، دچار فراموشی شده و به خودشناسی و انتقام میاندیشد. داستان «چگونه یک قصه جنگی واقعی تعریف کنیم»، با تمهیدات روایی پستمدرن، جنگ ویتنام را به شکل متفاوتی بازنمایی میکند. داستان «تجسد کودکان سوخته»، روایت پر شتاب و نفس گیر زوجی است در برخورد با مشکل پیش آمده برای نوزادشان. داستان «چون پدرم همیشه میگفت تنها سرخ پوستی است که جیمی هندرکس را موقع اجرای سرود ملی آمریکا در وودستاک دیده» و «اسارت» با شیوههای روایی منحصر به فرد، ریشههای سرخ پوستی خود را در جامعهی سفید پوستی آمریکا نمایان میسازد. داستان «گمشده در شهر بازی» با استفاده از بازیهای زبانی، نفس روایت و قصهگویی را به چالش میکشد. داستان «زندگی با ناسازگاری» با شگردهای روایی خود بازتابنده، درگیریهای یک زوج آمریکایی را به نمایش میگذارد.
Jonathan Nolan is a British-American author and screenwriter. His short story „Memento Mori“ (Latin for remember you will die) was used by his brother, director Christopher Nolan, as the basis for the screenplay for the critically acclaimed film Memento. He has also co-written the screenplays for The Prestige and The Dark Knight, with his brother. He recently created the CBS drama Person of Interest. He has also been credited under his nickname of Jonah.
:از کتاب او چون نمی دانست مرده است، پس همچنان به زندگی ادامه میداد... باید به او یادآوری میشد که مرده است…
متشکل از هفت داستان کوتاه است. به غیر از دوتایشان، باقی داستان هایی بودند که دربرابر «داستان شدن» مقاومت می کردند. آنقدر بر ناممکن بودنِ روایت اصرار می کردند که از دلش روایتی از جنسی دیگر و در سطحی دیگر پدید آید. چیزی که مابه ازایش در عالم نقاشی می شود «خیانت تصاویر» اثر رنه مارگریت.
ترجمه اش چنگی به دل نمیزد. ترجمه ی پست مدرن (از این جهت که وابستگی زیادی به «زبان» دارد) به خودی خود دشوار است. در برگردان این آثار، مترجم بایست علاوه بر فهم زبان مبدا و مقصد، قدرت آفرینندگی هنری بالایی هم داشته باشد که محمد حیاتی ندارد.
ترجمه درین مملکت در سراشیبی سقوط است… درست مثل «دوبله»هایمان در عالم سینما.
وقتی در کتاب مینویسی که برگزیدهای از داستانهای پستمدرن آمریکایی، حتما باید تقصیر را گردن کجسلیقگی آنکه برگزیده انداخت. در هرحال داستانهای نسبتا خوبی داشت و داستانهای بد هم. برگزیدهی خارقالعادهای نبود.