در پشت پرده های انقلاب عنوان کتاب خاطرات جعفر شفيعزاد، بچه قصاب قهدریجانی است که نخستین بار در سال ۲۰۰۰ در آلمان منتشر شد او یکی از اعضای بادیگارد آیت الله خمينی بود که در سال ۵۶ در سوريه به دستور قطب زاده، ابراهيم يزدی، بنیصدر و…. دوره آموزش نظامی مخصوص و چريکی گذرانده و از زندان اصفهان و روستای قهدريجان به فرانسه و دمشق و ليبی (طرابلس) فرستاده میشود در سال ۵۷ با خمینی به ايران باز ميگردد. دزدی از موزه بزرگ ايران در شمال ميدان توپخانه را با همکاری مستقیم آمريکاييها در انتقال اشيا عتيقه به خارج انجام میدهد. وی همچنین از بنیانگذاران سپاه پاسداران بود. ممکن است سبک نگارش خاطرات شفیعزاده در کتاب «در پشت پرده های انقلاب» به صورت مستند نباشد و یا اسم افراد و مکانها بنا بر ملاحظاتی با واقعیت دقیقا همخوانی نداشته باشد. اما تجربیات، مدارک موجود و اطلاعاتی که بعد از انتشار این کتاب به دست آمد نشان داد که همه مطالب بیان شده در این کتاب به خصوص دخالت کشورهای غربی در به پایان رساندن انقلاب ۵۷ و دستنشاندگی محافل اسلامی و رابطه شخص خمینی با آمریکا، کاملا واقعی است 978-1-59584-739-3
مستند یا غیر مستند بودن کتاب به کنار، نقطهنظرهای متفاوت هرکدوم ارزش یکبار شنیده شدن رو دارن. راست و دروغ هم به کنار، وظیفهی مغز ما آنالیز و فیلتر هر دادهای هست که دریافت میکنه و قرار دادن اون کنار بقیه اطلاعات تا یه پازل کامل شه؛ و تا وقتی اون پازل کامل شه نظر قطعی دادن درمورد هر چیزی برابری میکنه با قضاوت بدون آگاهی.
فقط میتونم به این فکر کنم که یه روزی میرسه که مغز تک تک افراد دخیل در ج.ا آخوند یا غیر آخوند، مرده و زنده رو مورد بررسی و آزمایش قرار بدن تا بفهمیم چطوری اینطوری شدن. یعنی از نژاد عقبماندهتری از انسانها هستن که بجای زیبا زندگی کردن، انقدر حرص و وَلَع شدیدی برای پول، فحشا، فساد، دزدی، خونخواری، خیانت و ریاکاری دارن؟ باشد که روزی آگاه شویم!
نمیدونم این کتاب کاملا حقیقت باشه یا نه، ولی با کارهایی که ج.ا توی این ۴۴ سال انجام داده و داره میده بنظر من این کتاب صد در صد عین حقیقته و تمام ج.ا از ریز تا درشتشون چنین موجوداتی هستن که توی این کتاب گفته شده. هر ایرانی باید این کتاب رو بخونه تا دیگه هیچوقت چنین اشتباه تاریخی تکرار نشه و باعث نابودی چند نسل از بهترین انسان های این مملکت نشه. هرچقدر هم که در مورد انقلاب ۵۷ اطلاعات داشته باشی و کتاب خونده باشی، این کتاب چون از زبان کسی نوشته شده که خودش توی جزئی ترین مسائل نقش داشته و از روزهای اولیهی با کسانی که نطفههای اولیهی این به اصطلاح انقلاب (اما وقتی این کتاب رو میخونی متوجه میشی که نقشه و پول تمام کشورهای قدرتمند دنیا) از کجا و توسط چه کسانی گذاشته شد. متوجه میشی که چه کسانی به شاه خیانت کردن و چه نقشه های پیچیده ای از نوفللوشاتو توسط قدرت های دنیا برنامه ریزی شد و همه رو به خمینی یاد دادن که چطور اجراشون کنه. در واقع متوجه میشی که انقلاب ۵۷ توی نوفللوشاتو اتفاق افتاد و هرچی که بعد از ورود خمینی به ایران تمام مردم دیدن برنامه هایی بود که از قبل اونجا تمرین شده بود و به خمینی و اطرافیانش دیکته شده بود.
من این کتاب را قبلا خواندم . واقعیات آن زمان را دقیقا نمایان میکند . فقط اینکه هنوز عده ای نمیخواهند بدانند یا خود را به نادانی میزنند موضوع فرق میکند . اگر کسی با شجاعت به خطاهای خود اعتراف میکند جای تقدیر دارد .
داستان جذاب بود. بنظرم همه اش راست نيست ولي خوب، همه اس هم دروغ نيست. شخصا قسمت مربوط به انتقال جواهرات بانك مركزي را از كاركنان آن موقع بانك مركزي شنيده ام.
در این کتاب شما میبینید که چطور انقلاب ۵۷ با برنامه ریزی انگلیس و آمریکا صورت گرفته و چطور جاسوس های آمریکایی زیر گوش امام به عنوان معتمد به او در امور مستقیم و غیر مستقیم خط میدهند . اگر در باور مطالب کتاب شک دارید فقط کافیست به کتابهای ممنوعه ی دیگری که در این مورد نوشته شده ان رجوع کرد تا درستی مطالب تا حدودی برایتان ثابت شود. اعترافات حسین بروجردی . کتاب مردی در آیینه که در مورد قطب زاده است تصدیقی بر مطالب این کتاب است . در کلیات امر تفاوتها بسیار جزئی و قابل اغماض هستند فایل کتاب در دو جلد است که جلد دوم در دسترس نیست به نقلی جعفر شفیع زاده ناپدید شده و کتاب ناقص مانده است.
تصور من از کتاب، یک داستان تخیلی برای بازگو کردن خردهداستانهاییه که بعضا واقعا تحت نامهای دیگه یا مشابهشون اتفاق افتاده شاید با کمی پیاز داغ بیشتر. قطعا ارزش تاریخی نداره. اگر بپذیریم که فقط داستانه و به دید تاریخی بهش نگاه نکنیم، داستانش بدک نیست. هیجان انگیز و جذابه ولی تا حد خوبی زرده و بعضی فصلای اولش واقعا حال به هم زنه. اگرم کسی فک میکنه ممکنه داستان واقعی باشه، پادکست فکتنامه دربارهی دوریان مک گری رو بهش توصیه میکنم.
افرادی که راوی ازشون اطلاعات مستقیم میده هیچکدوم در زمان انتشار کتاب زنده نیستن. برای مثال از رفسنجانی در حد یه سیلی خوردن اطلاعات میده. از کروبی یه نام کوچولو برده میشه. از یزدی و بنیصدر فقط آمد و رفت و جلسه. از خامنهای تقریبا هیچی. همین قضیه هم میتونه دست راوی رو در قصهپردازی باز بذاره. چاشنی اروتیکش، اون رابطهی بین راوی و دوریان، مشخصا خیالپردازی و فانتزیه ولی در مورد باقی اشخاص میتونه واقعی باشه.
در حاشیه : بابی ساندز(که در کتاب به اشتباه بابی ساندرز نام برده شده) واقعا سال هفتاد و شش فرصت داشته بره لیبی آموزش ببینه؟
به نظرم این کتاب یک جوری تحریف تاریخ بود. داستان هایی که نویسنده از حوادث انقلاب نقل میکند بعضا جذاب و خواندنی بود اما با نوشته های دیگر تاریخ نویسان زیاد همخوانی نداشت واز نظر عقلانی هم قابل پذیرش نیست.