Jump to ratings and reviews
Rate this book

سایبانی‌ از حصیر: مجموعه‌ ۷ داستان‌ کوتاه‌

Rate this book
در كتاب حاضر، دختری به نام "گلین"، روزی از بیماری صرع پدرش آگاه می‌شود و این مساله بسیار برایش دردناك است. زیرا او به همراه پدر و مادرش جمع سه نفره‌ای را تشكیل می‌دهند كه بسیار به یك‌دیگر وابسته‌اند. پدر "گلین" كه "رهی" نام دارد روزی درمی‌یابد پسر یك خانواده‌ای ثروتمند بوده كه مادرش پس از زایمان او را با دختر ندیمه‌اش عوض كرده است. بنابراین، "رهی" طاقت نیاورده و خودكشی می‌كند. "گلین" پس از این اتفاق، قدرت تكلمش را از دست می‌دهد. تا این كه با پسری به نام "رامین" آشنا می‌شود و....

1990 pages, Paperback

2 people are currently reading
22 people want to read

About the author

اصغر عبداللهی

8 books14 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1 (14%)
4 stars
2 (28%)
3 stars
4 (57%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 2 of 2 reviews
Profile Image for Behzad.
652 reviews122 followers
December 17, 2019
پیش نوشت: این توضیحی که در معرفی این مجموعه داستان در گودریدز اومده، ربطی به کتاب نداره و جزو داستانهای کتاب نیست و نمیدونم چرا و از کجا اومده.
داستان های این مجموعه یه جور حال و هوای بِکر داره که تازه میکنه ذهن کسی رو که مدتهاست داستانهای شهر زدۀ تکراریِ مکرّر رو خونده و شنیده؛ اگه بخوام براش شبیه پیدا کنم میگم «زخم شیر» از صمد طاهری یا مثلن «سیاسنبو» از محمدرضا صفدری و یا «خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ» از ایرج صغیری؛ که البته این دومی بالاتر از اون دو تای دیگه ست برای من.
داستانها زبان خواندنی دارن و مضمون های کمتر شنیده شده، یا اینکه ترکیب چند مضمون شنیده شده، که جمعش میشه یه چیز تازه؛ شروع درگیر کننده دارن و پایان بازِ معنادار؛ و خب از این بین بهترینش به نظرم اول داستان "بلوغ" بود و بعد "نگهبان مردگان" و بعد هم همۀ بقیۀ داستانها.
فضای داستانها جنوبه که ترکیب میشه با نگاه سیاسی در بعضی داستانها، و تعریف میشه از طریق یه راوی بی طرف سوم شخص، اکثرن، که میگه هر چیزی رو که میبینه، و خب خواننده از دیده های این راوی به نتیجه میرسه در مورد معنای رخدادها و شخصیت ها.
252 reviews12 followers
Read
January 6, 2021
با داستان یکم، بلوغ، فکر می کنی با احمد محمود دیگری سر و کار داری که داستان نویس ذاتی است اما هر چه بیشتر می خوانی به عنصر خیال و ترید افزوده می شود و نویسنده مهر خودش را در هر داستان می زند. مه، تاریکی، شرجی، گرمای عرق ریزان، خرافه های واقعی، ترس و روح سرگردان، همه در داستان ها جریان دارند. داستان آخری خیلی به چسبید؛ یعنی یادآور تجربه هایم است. خیلی پسندیدم.
Displaying 1 - 2 of 2 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.