این کتاب شامل ۲۶ فصل کوتاه است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از «عکس چیست؟»، «در این کتاب عکس چیست؟»، «عکس خوب چیست؟»، «عکس بد کدام است؟»، «اول چه میبینیم؟»، «تداعی»، «همنشینی»، «تبارشناسی»، «پیشفرض و پیشفهم»، «زاویه دید»، «دیدن، خواندن، فهمیدن»، «سه حالت»، «نیت عکاس»، «تاویل»، «کادر، کادربندی»، «نامِ عکس، شرحِ عکس»، «سیاه و سفید، رنگی، رنگین»، «زیبایی»، «آنالوگ، دیجیتال»، «قصه، روایت»، «سیکوئنس»، «ت، مثل تقلب»، «ذاتن ارزشمند»، «من که بهترم»، «نقد عکس» و «نتیجهگیری».
نویسنده در جای جای کتاب از عکسهای عکاسان مشهور تاریخ عکاسی از آغاز تا به امروز بهره برده است. هانری کارتیه برسون، ادوِرد مایبریج، جیمز ناکتوی، یوجین ریچاردز، برنیس ابوت، گری وینوگراند، سابین وایس، ادی آدامز، ویلیام یوجین اسمیت، رابرت فرانک، دویین مایکلز، جوئل مایروویتز، رابرت جانسن، باربارا کروگر، ویلیام کلاین، امی هلن جانسن، رون هاویو، دایان آربس، فرد هرتسوگ و الیوت ارویت، نام شماری از عکاسان است که عکسهایی از آنها در این کتاب شرح و بررسی شده است.
کریممسیحی در بخشی از پیشگفتار خود بر این کتاب نوشته است:
«امروزه، به سبب امکانات گستردهای که فناوری دیجیتال در دوربینهای عکاسی و گوشیهای تلفن همراه در اختیار همگان قرار داده، دیگر مرز روشنی بین عکاس و غیرعکاس دیده نمیشود. از آن رو که امکانات یاد شده فرصت عکسبرداریِ آسان، پرشمار و بیهزینه را به همگان میدهد، امکانِ سطحی، پیشپا افتاده و مبتذل شدن عکاسی نیز فراهم آمده است. از این رو، دانش، یا دستِ کم سلیقه عکاسی داشتن، نه تنها میتواند از سقوط عکاس و عکاسی به چاه ابتذال جلوگیری کند، بلکه میتواند آفریدن عکس خوب و دیدن آگاهانه عکسها را همراه آوَرَد.»
همچنین در پشت جلد کتاب با اشاره به اهمیت هنر عکاسی در ایران گفته است:
از سالی پیش از انقلاب اسلامی و تا سالها پس از آن هنری که بیش از دیگر هنرها رشد کرد و قوام یافت و نسل نویی از هنرمندانش را پرورش داد، عکاسی بود. عکاسی نخست از رهگذر پیروزی انقلاب تولدی دوباره و اهمیتی تازه پیدا کرد و دو سال پس از آن با جنگ بزرگی که بر سر مردم ما آوار شد، هنر عکاسی دوباره خود را نشان داد و سرعت بالندگی و آفرینندگیاش شتابی چنان یافت که گویی تجربه ۱۰ ساله را در یک سال و پختگی ۱۰۰ ساله را در ۱۰ سال کسب کرد.
این کتاب نه صرفن مجموعهای تصادفی از عکسهای مهم تاریخ عکاسیست با توضیحاتی دربارهی علت خوب یا ماندگار بودن (یا نبودن) آنها، و نه کتابی که بدون نیاز مبرمی به همراهی عکسها، آنچنان که بارت در اتاق روشن، از چیستی عکس خوب و بد بگوید.
یوریک کریم مسیحی قبل از این که یک عکاس یا تئوریپرداز باشد یک علاقهمند به عکاسیست (که دانشی اگر نگوئیم عمیق، دست کم گسترده درباره شاخههای دیگر هنر نیز دارد). این کتاب او همانند دیگر آثارش برای نشر بیدگل، چیزیست بینابین جستارنویسیهای شخصی و نقد آکادمیک؛ نه آنقدر که به ورطهی درازگوییهای انتزاعی از عکسها بیفتد و نه آنطور که مفاهیم سنگین نظری را وارد کار کند.
سعی او در 25 بخش کتاب این است که با ارائهی گسترهای وسیع از بهترین نمونههای تاریخ، برخی مفاهیم فنی و محوری عکاسی (مانند کادر، زاویه دید، رنگ، ویرایش و غیره) را بدون تکرار مباحث آکادمیک و تنها با بهرهگیری از عکسها شرح دهد و بگوید که نقش احتمالی هر کدام از این موارد در چیستیِ پیچیدهی عکسِ خوب کجاست. گرچه شاید یکی از ضعفها کار او همین باشد که در بعضی بخشها بیاندازه متکی به عکسهاست و بندهای آن جستار، بدون جای گرفتن در ساختاری یکدست و عمیق، فقط شرحدهندهی آثارند. با این حال او از موقعیت خود به عنوان یک فرد هنردوست باخبر است. تلاش نمیکند حرفهای خود را دست اول و مرجع نشان بدهد و تنها میکوشد نقطهی شروعی باشد برای ورود به دنیای عکس و دیدن عکس. دنیایی که به نظر او همانقدر که قاعدهمند و غیرشخصی هست، از پیشفرضها و پیشفهمهای فرد نیز برمیآید.
قیمت کتاب در چاپ دوم (شش سال پیش) 48 هزار تومان بود که گویا در چاپ سوم دو برابر شده. با این حال اگر کیفیت کاغذ و عکس هنوزهمان باشد بنظر میارزد.
مدتها بود که در حیطهٔ عکاسی، دنبال کتابی میگشتم که در اش از الفاظ کارشناسانه و قلمبه سلمبه استفاده نشده باشه و لُب مطلب رو به خواننده منتقل کنه.
Spoiler alert: خب پیدا کردم؛ و همین کتابیه که شما میبینید.
با این اوضاعی که ما هرروز و هر ثانیه در فضاهای مجازی و روزمرهای که وجود داره در حال دیدن عکسهای متفاوت و رنگ به رنگ هستیم؛ فکر میکنم هیچکس بدش نمیآد یه نگاهی به یه کتابی بیاندازه که نزدیک به ۵۰۰ تا عکس، نام عکاسهای شناخته شده و توضیحاتی دربارهٔ عکسها و عکاسها در اش آورده شده باشه که انصافا هم توضیحاتی بهجا و فوقالعاده کاربردی هستن. یوریک کریم مسیحی مخاطب رو در هنگام مواجهه با یک عکس به سه دستهٔ: «منفعل - فعال - خلاق» تقسیمبندی میکنه و میگه بین این حالات نمیشه مرز روشنی رو مشخص کرد و مخاطب ضرورتا بهتمامی یکی از این سه حالت رو به خود نمیگیره. من فکر میکنم هر مخاطبی نه تنها در هنگام مواجهه (یا در سیر مواجهه) با یک «عکس» یکی (یا نهایتا دو) از این حالات رو به خود میگیره؛ بلکه میشه گفت با مواجهه (یا در سیر مواجهه) با هر چیزی مخاطب یکی (یا نهایتا دو) از این حالات رو به خودش میگیره. این همه رو گفتم تا بگم این کتاب برای هر نوع مخاطبی مناسبه: یعنی شما اگر در تمام طول عمرتون یک عکس هم ندیده باشید (که الآن بعید است والله! ) میتونید این کتاب رو بخونید و در کمال تعجب متوجهاش بشید و شاید هم علاقمند بشید که برید کتابهای بیشتری دربارهٔ عکاسی و صرفا عکس بخونید.
این کتاب اگر شما رو به مخاطبی «خلاق» تبدیل نکنه، قطعا به مخاطبی «فعال» تبدیل میکنه.
تمام تلاش ما درک و نزدیک شدن به معنای جهان است، آنگونه که میبینیماش و لمساش میکنیم. برای این قرابت لازم است که به چیستی پدیدهها و اشیاء پی ببریم، واکاوی کنیم و به یک کشف شخصی برسیم. یوریک کریممسیحی هم قصد دارد در این کتاب میان عکس به عنوان یک اثر هنری و ببیندهاش رابطهای همچون یک مدار الکتریکی برقرار کند. او دوباره زیبایی را تعریف میکند و در چند فصل ساده ویژگیهای یک عکس خوب و شیوه نگریستن به آن را بررسی میکند. بر خلاف اینکه نسبت به ادبیات کاملاً جدیام، عکاسی برایم حوزهای است که صرفاً لذتبخش و امکانی برای تجربهی نزدیک شدن به آدمها و خیابانها. شاید برای همین است که مطالعه در حوزه عکاسی را هم کمتر جدی گرفتهام.
مشکل اساسی برای علاقمندان به عکاسی در ایران این است که کتاب های نظری در این زمینه بسیار کم است. اما مشکل اساسی تر این است که عکاسی در دو دهه اخیر چه از نظر پیشرفت تکنولوژی و چه از منظر نظریه پردازی تغییر کرده ولی متاسفانه کتاب هایی که به فارسی ترجمه شده اند، تقریباً اکثرشان قبل از سال 2000 تالیف شده اند. در مورد تالیفات داخلی نظری ندارم چون تا به حال استادان عکاسی ایرانی پیشنهاد خواندن آنها را به من نداده اند (غیر از کتاب های یوریک کریم مسیحی) و در نتیجه هیچکدام از آنها را نخوانده ام. در این چند ماه اخیر چندین کتاب نظری در مورد عکاسی خوانده ام که البته هر کدام از آنها به اطلاعات عکاسی ام تا سال 2000 افزوده است (هر چند مجبور به خواندن مطالب تکراری بسیاری بوده ام تا در این میان اطلاعات جدید اندکی نصیبم شود) اما با خواندن هر کدام از آنها هر بار سوالاتی به مجموعه سوالات بی جوابم اضافه شده است. سوالاتی که در رابطه با 20 سال اخیر می باشد و این خود نشان می دهد که واقعاً در زمینه عکاسی با کمبود مراجع جدید مواجهیم. یوریک کریم مسیحی در کتاب عکس و دیدن عکس با استفاده از 500 عکس در 26 بخش، مطالب بسیار مفیدی در اختیار خواننده قرار می دهد. با این که بسیاری از عکس ها برایم تکراری بود و حتی از یک عکس در چند بخش از همین کتاب استفاده شده بود، اما این خود تحلیلی بود از چند منظر بر یک عکس. از این 500 عکس فقط چند عکس مربوط به سال های اخیر است اما نکته قابل توجه این است که توضیحات و تحلیل ها کاملاً جدید می باشد.در کل کتاب برایم بسیار لذت بخش بود و در واقع از جمله کتاب هایی است که جواب بسیاری از سوالاتم را در آن یافتم. لازم به ذکر است که در میان این 500 عکس هیچ عکسی متعلق به عکاسان ایرانی نیست و در پیشگفتار کتاب یوریک کریم مسیحی برای این مسئله دو دلیل ذکر کرده است. اول این که در کشورمان جایی نداریم که دست کم بخشی از عکس های عکاسی معاصر ایران را در اختیار داشته باشد!!!!!!!!!!!!!!!! و دوم این که مراجعه به عکاسان ایرانی، بایگانی نشریات و دوستانی که دارای بایگانی شخصی هستند بسیار وقت گیر است.
همونطور که حدس میزدم کتاب بسیار بسیار خوب و مفیدی بود. در این کتاب ۵۰۰ عکس آورده شده و درباره موضوعاتی که به بهتر دیدن عکسها کمک میکنند صحبت میشود. در ابتدا نویسنده خواننده را با پرسشی با عنوان"عکس خوب چیست" درگیر میکند و پاسخهای متنوعی را برای آن برمیشمارد و در ادامه با ارائه مطالبی در زمینهٔ چگونه دیدن عکسها او را به فعالانه دیدن و خلاقانه دیدن دعوت میکند. بسیار از خواندن این کتاب لذت بردم و یادگرفتم. یکی از ویژگی های خوب نویسندهٔ این کتاب، توجهاش به پانویسهاست. ذکر منابع و نکاتی که در پانویسها آمده بود هم باعث شد من بیشتر عکس ببینم و یاد بگیرم.
خیلی پراکنده و گسسته خوندمش. البته فک نمیکنم مشکل خاصی ایجاد کنه اینگونه خوندن تو فهم این کتاب. مطمئن نیستم که چقدر از چیزایی که برای دیدن و فهمیدن و سنجیدن عکسها میشد یادگرفت ازش رو یادم مونده ولی خیلی خوش گذشت بهم. اگه نسخه فیزیکیشو میداشتم از اون کتابا میشد که تا همیشه میتونستم بهش برگردم و ورق بزنمش و فال بگیرم ازش:)) و اینا. حیف که توی فیدیبو خوندمش.
تماشای عکسها در ظاهر کار سادهایست. در دنیای امروز که تلفنهای همراه بیشتر از دوربینهای حرفهای به ثبت و انتشار عکسها مشغولند، تماشای عکسها هم به اندازه ثبت قابهای عکاسی، به خلاقیت نیاز دارد. روزانه عکسهای بسیاری را میبینیم و اگر ندانیم چرا به این عکسها نگاه میکنیم و چطور باید آنها را تحلیل کنیم، فقط تماشاگر محض بودهایم و چیزی از تصاویر پیشرویمان نیاموختهایم.
مدتها بود که از کتابهای عکاسی که عاشقانه و با ولع میخواندمشان، دور شده بودم. هر بار به کتابفروشیای میرفتم با دیدن کتاب «عکس و دیدن عکس» و چند کتاب عکاسی دیگر که مدت زیادی در لیست کتابهایی که باید بخوانم قرار داشتند، به خودم یادآوری میکردم که بار دیگر که به کتابفروشی بروم حتماً آنها را بخر�� و بخوانم. حالا، پس از مدتها، یکی از آن کتابهایی که هر بار چند دقیقه به تصویر جلدش خیره میشدم را خواندهام و به این فکر میکنم که کتاب «عکس و دیدن عکس» بیشتر شبیه به یک تلنگر بود تا دانستههایم را درباره نگاه به عکسها به یاد بیاورم. با این کتاب، حتی تماشاگر منفعل عکسها که فقط محض سرگرمی به تصاویر نگاه میکند، میتواند به تماشاگری فعال یا خلاق بدل شود و از زاویه دید مناسبتری به سوژهها بنگرد.
یک کتاب خوب تالیفی که به زبان فارسی چاپ شده و به موضوعی مهم ولی مهجور مانده اشاره میکنه؛ چگونگی دیدن عکس. این کتاب شبیه به یک معلم اول دبستان که خوندن رو یاد میده، الفبای مشاهده عکس رو برای ما مطرح میکنه و وجههای گوناگونی که در دیدن یک عکس باید بهشون توجه کنیم رو گوشزد میکنه. و به نظر من تا حد زیادی در این کار موفق بوده و تونسته با پرهیز از آوردن اصطلاحات گیجکننده و با زبانی ساده و بیادعا حرفش رو بزنه. این رو بگم برای خوندن این کتاب، مهم نیست که شما عکاس خوبی هستید یا اصلا تا حالا دوربین به دست نگرفتید؛ چون در هر دو صورت ممکنه ندونید چه رویکردی رو در قبال دیدن یک عکس باید در نظر بگیرید. واسه همین اگر به این زمینه علاقه دارید، توصیه میکنم فارغ از سطح معلوماتی که درباره روند عکاسی دارید، سراغ این کتاب برید و لذت ببرید ازش.
پ.ن: ظاهرا این کتاب یک نسخه e-book هم تو فیدیبو داره که میتونید اون رو هم با قیمتی مناسبتر تهیه کنید و هم از حقوق ناشر حمایت کرده باشید. چون شاید تو شرایط الان قیمت نسخه چاپیش که کیفیت خوبی هم داره، کمی بالا باشه(اونم به خاطر صفحات گلاسه و رنگی بودن تصاویره تا کیفیتشون حفظ شه).
نویسنده تلاش کرده از زاویهای مشخص و در قالب توجه به مفاهیم در هر فصل از کتاب، مجموعهای از روابط رو تدوین کنه که عمق نگاه خواننده رو در مواجهه با عکس بهبود ببخشه. نمیشه گفت شگفت زده شدم از مطالب کتاب، یا چیز زیادی اضافه کرد بهم، ولی میتونه جزو کتاب های ابتدایی در زمینه عکاسی باشه که خوندنش بیفایده نیست.
با خوندن این کتاب به عینی تغییر در دیدم نسبت به عکس ها رو حس کردم. اینکه به یکسری موضوعات ریشه داری رو که هر کس باید نه تنها در زمینه عکاسی بلکه تمام هنر ها آگاه باشه اشاره شده برای من لذت بخش بود.
کتابی بسیار سطحی و غیر علمی مثلا در تعریف عکس نهایت گفته خب عکس عکسه دیگه! و در طول کتاب از هیچ پژوهشی نقل قول نکرده و هیچ ارجاعی نداشته، عجولانه نوشتن کتاب خیلی واضحه در صورتی که در مقدمه گفته این کتاب حاصل ده سال تجربست حتی یک دقیقه از اون تجارب را شرح نداده که چه ارتباطی با موضوع دارن. خلاصه که خوشمان نیامد :)
کتابی بسیار مفید با متنی ساده، روان و آموزنده که با بررسی عکسها، مطالب مفید و مهمی را به مخاطب میآموزد. برای درک و فهم بهتر مطالب کتاب، بهتر است؛ ابتدا تصاویر موجود با دقت مشاهده و سپس به خواندن متن پرداخته شود.