دلم میخواهد کسی را بیابی تا بتواند کارهای ناتمام مرا به انجام برساند راهی را که من نیافتم او بیابد و برای تو دنیای بهتر بسازد. کاش کسی را بیابی، کسی که بیپروا باشد و بر تو غلبه کند اندیشههایت را که همواره در تغییر است به سمتی هدایت کند و روح تو را که همواره در پرواز است آزاد سازد. اما من نمیتوانم... نمیتوانم.
Shel Silverstein was the author-artist of many beloved books of prose and poetry. He was a cartoonist, playwright, poet, performer, recording artist, and Grammy-winning, Oscar-nominated songwriter.
Shel Silverstein will perhaps always be best loved for his extraordinary books. Shel’s books are now published in more than 47 different languages. The last book that was published before his death in 1999 was Falling Up
برخي وقت ها ما آدم هايي را دوست داريم كه دوستمان نمي دارند همان گونه كه آدم هايي نيز يافت مي شوند كه دوستمان دارند ، اما ما دوستشان نداريم به آناني كه دوست نداريم اتفاقي در خيابان بر مي خوريم و همواره بر مي خوريم اما آناني را كه دوست مي داريم همواره گم مي كنيم و هرگز اتفاقي در خيابان به آنان بر نمي خوريم
دلم میخواهد کسی را بیابی تا بتواند کارهای ناتمام مرا به انجام برساند راهی را که من نیافتم او بیابد و برای تو دنیای بهتر بسازد کاش کسی را بیابی، کسی که بیپروا باشد و بر تو غلبه کند اندیشههایت را که همواره در تغییر است، به سمتی هدایت کند و روح تو را که همواره در پرواز است، آزاد سازد. اما من نمیتوانم...نمیتوانم. 𒅒𒈔𒅒𒇫𒄆 فرزندم، من چند سال از تو بزرگترم...فقط همین. برای پرواز موقعیتهای بیشتری داشتم و بیشتر هم زمین خوردم. معنیاش این نیست که عاقلترم... معنیاش این است که بیشتر سختی کشیدهام.
سه ستاره به خاطرِدستم به خورشید نمی رسد،چیزهایی که نگفتم،ترانۀ رنگین کمان را بخوان،چند سال بیشتر و بابا چی میشه اگر جوسی،سایه های غم در دل آدمی جا خوش کرده پس اگر می توانی ترانۀ رنگین کمان را بخوان قطاری را که می خواستم ببینم رفته بود انگار تمام وقتم را صرفِ سوار و پیاده شدن کردم فکرم را فروختم رؤیاهایم را بخشیدم و فردا،به جستجوی دیروز خواهم رفت تا آن زمان
I didn't say, "Don't do it, babe" When she packed up to go. I didn't say, "Come back here, honey, And try with me once more". And when she asked me if I loved her, I just looked away. She's gone, and now I'm hearing All the things I didn't say.
I didn't say, "I'm sorry, babe, 'Cause half the fault was mine". I didn't say "We'll work it out, 'Cause all we need is love And faith and time". I said, "If that's the way you want it, I won't stand in your way". She's gone, and now I'm hearing All the things I didn't say. This is the best poem of the collection to me. Full of masculine and strong feelings. The kind that many guys keep in heart and never say it aloud when they need to and that cause them a heartbreak. The kind that can never be shared for the reason that they are a man and have to keep things and feelings inside. The reason that often raise a false accusation towards them such as guys have no feelings! Usually by my experience the ones who actually does have strong and bold feelings keep it inside, and then it might turn into the kind of poem Silverstein wrote. (RIP Uncle Shelby)
عاشقانه ها/ شل سیلور استاین/ ترجمه ی علیرضا برادران/ نشر کتاب خورشید/ 98 صفحه/ چاپ سیزدهم 1383/ تاریخ تموم کردن کتاب: شنبه 23 بهمن 1395 مجموعه شعرهای عاشقانه از شل سیلور استاین عزیز و دوست داشتنی. شعر های عاشقانه ش هم با همه فرق داره. احساسات مختلفی رو نوشته دربارشون... خاص و دلنشین نوشته. ورژن انگلیسی شعرها که تو این کتاب موجوده خیلی بهتر از هر ترجمه ای هست چون وزن و آهنگ به خصوص خودش رو داره. مخاطب این مجموعه شعرهاش بیشتر بزرگسالا هستن و واقعا شعرهاش هم خیلی زیباست هم چیزایی برای یاد گرفتن داره. کتاب رو زمین نذاشتم انقدر جذاب بود و خوندنش لذت بخش بود.
چهارده ترانه از عمو شلبی ترجمه به نظرم اصلا کیفیت خاص ترانه ها رو نداشت به جای خوندن این کتاب پیشنهاد میکنم این ترانه ها رو با ملودی و موسیقی خودشون گوش بدید ترک این چهارده تا ترانه رو پیدا کردم اگه اسپاتیفای دارید لینک پلی لیستم رو براتون میذارم
فرزندم! من چند سال از تو بزرگترم...فقط همین. برای پرواز موقعیت های بیشتری داشتم و بیشتر هم زمین خوردم. معنی اش این نیست که عاقل ترم... معنی اش این است که بیشتر سختی کشیده ام. فرزندم! من چند سال از تو بزرگترم...فقط همین.
فرزندم! من در جاده های بیشتری قدم گذاشته ام...فقط همین. از دویدن خسته شده ام در حالی که تو تازه خزیدن را یاد میگیری. به سمت جایی می روی... که من آنجا بودم...و می دانم که در آنجا خبری نیست. فرزندم! من چند سال بیشتر از تو تجربه دارم...فقط همین.
حالا که خداحافظی می کنی دخترم هیچ وقت از حرفت برنگرد. باید پرواز کنی برای این که عقاب های جوان صدایت می زنند. و روزی وقتی پا به سن گذاشتی به یک جوان لبخند میزنی. و به او می گویی فرزندم! من چند سال از تو بزرگترم...فقط همین.
می گویی برای پرواز موقعیت های بیشتری داشتم و بیشتر هم زمین خوردم. معنی اش این نیست که عاقل ترم... معنی اش این است که بیشتر سختی کشیده ام. فرزندم! من چند سال بیشتر از تو تجربه دارم... فقط همین...!
این کتاب مجموعه ترانه است که چون برای ما آهنگین نیست اصلا چیز جالب توجهی ندارد! فکر کنم همه به خاطر جلد خوش آب رنگش این کتاب را می خرند!(و بعضا می خونند!)