What do you think?
Rate this book
سيرة الأئمة الأطهار
يشتمل هذا الكتاب على مقدمة وثمانية فصول يدور الحديث فيها حول سيرة الأئمة الأطهار وبشكل خاص من جهة كيفية التعاطي مع مسألة الخلافة والحكومة.
لقد اختيرت مقدمة الكتاب من كتابات المؤلف وأما الفصول الثمانية في عبارة عن جملة من المحاضرات والبحوث ألقاها هذا المفكر الإسلامي العظيم في هذا المجال في أزمنة وأمكنة مختلفة.
من هذه البحوث:
- المشاكل التي اعترضت علياً (ع)
- صلح الإمام الحسن (ع)
- ولاية العهد للإمام الرضا (ع)
- أسباب شهادة الإمام موسى الكاظم (ع)
- حديث حول الإمام العسكري (ع)
- المهدي الموعود (ع)
لقد اختيرت مقدمة الكتاب من كتابات المؤلف وأما الفصول الثمانية في عبارة عن جملة من المحاضرات والبحوث ألقاها هذا المفكر الإسلامي العظيم في هذا المجال في أزمنة وأمكنة مختلفة.
من هذه البحوث:
- المشاكل التي اعترضت علياً (ع)
- صلح الإمام الحسن (ع)
- ولاية العهد للإمام الرضا (ع)
- أسباب شهادة الإمام موسى الكاظم (ع)
- حديث حول الإمام العسكري (ع)
- المهدي الموعود (ع)
- GenresReligion
240 pages, Hardcover
First published January 1, 1999
20 people are currently reading
172 people want to read
About the author
مرتضی مطهری
597 books716 followersمرتضی مطهری (۱۲۹۸- ۱۳۵۸ش) مشهور به شهید مطهری یا استاد مطهری، فیلسوف، مجتهد، خطیب و نویسنده شیعه در قرن جهاردهم هجری و از مهمترین شاگردان علامه طباطبائی و امام خمینی بود. مطهری از افراد تأثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود.
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهانبینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید.
فلسفه، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم.
تاریخ، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ.
سیره معصومین، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی(ع)، سیری در نهجالبلاغه، صلح امام حسن(ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان.
فقه و حقوق، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان.
اخلاق و عرفان، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا.
اجتماعی-سیاسی، جلد ۲۴ و ۲۵: حاوی آثاری از جمله نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، آینده انقلاب اسلامی ایران، آزادی عقیده، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، رهبری نسل جوان، و روابط بینالملل اسلامی.
تفسیر، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن.
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهانبینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید.
فلسفه، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم.
تاریخ، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ.
سیره معصومین، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی(ع)، سیری در نهجالبلاغه، صلح امام حسن(ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان.
فقه و حقوق، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان.
اخلاق و عرفان، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا.
اجتماعی-سیاسی، جلد ۲۴ و ۲۵: حاوی آثاری از جمله نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، آینده انقلاب اسلامی ایران، آزادی عقیده، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، رهبری نسل جوان، و روابط بینالملل اسلامی.
تفسیر، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن.
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 24 of 24 reviews
Read
February 13, 2019دوستانِ گرانقدر، نبودِ آگاهی و سوادِ تاریخی در وجودِ بسیاری از ساکنینِ سرزمینِ پاکمان ایران، سبب شده است تا بسیاری از مردمِ ساده لوح و زودباورِ ساکن در ایران، سر در تنبانِ خود کرده و امثالِ مطهری و شریعتی و غیره... با نوشتنِ این خزعبلات و موهومات و تحریفِ تاریخ، به سادگی و نادانیِ این مردم بخندند
عزیزانم کدام مورخِ بی پدر و مادری گفته است که امامانِ تازیان و عرب پرستان در سختی زندگی میکرده اند؟؟ این چرت و پرت و مغلطه ای بیش نیست که این نویسندگانِ دروغ پرداز و بی شرف از خود ساخته اند
عزیزان و دوستانِ خردگرا، به نکاتی که در زیر برایتان مینویسم، خوب دقت کنید و در آن بی اندیشید
---------------------------------------------
زین العابدینِ تازی، امام چهارمِ عرب پرستان، تا آخرِ عمر در آسایش زندگی کرد و آنقدر مال و ثروت داشت که شمارش دشوار بود
محمد باقرِ تازی، کنیزان و غلامانِ بسیار، مزارع و املاک و گاو و شترهایِ بسیار به همراهِ چراگاه داشت و درآمدِ ماهیانه اش پانصد هزار درهم بود
جعفر صادقِ تازی، یکی از ثروتمندانِ زمانِ خویش بود و از مردمِ بدبخت و نادان، زمین و دارایی میگرفت تا برایشان واسطه ای شود به بهشتِ موهوم و دروغینِ مسلمانان!!! دقت کنید، از مردم پول و زمین میگرفت و برایشان مکانی در بهشت رزرو میکرد!! ببینید با چه موجوداتی طرف بوده ایم
علی ابن موسی الرضا تازی، با ازدواج با دخترِ مأمون یعنی ام الحبیبه، به ولیعهدی رسید و آنقدر ثروت داشت و شراب و مالِ مُفت میخورد که هر روز و هر شب با مأمون مستِ سینه خیز بودند و هم پیالهٔ مأمون بود و بنابراین از مبارزاتِ زیدیه بر علیهِ خلیفهٔ عباسی به سختی خشمگین و ناراحت بود
محمد تقیِ تازی، ضمنِ ازدواج با دخترِ دیگری از مأمون، دو میلیون درهم از خلیفه به عنوانِ هدیهٔ دامادی دریافت نمود
مقرریِ حسینِ تازی و حسن، در زمانِ خلافتِ عمر، پنج هزار درهم بود و معاویه آن را به یک میلیون درهم در سال افزایش داد... میدانید یک میلیون درهم در آن زمان چه سرمایه ای بوده است!! پول مُفت و بی زحمت، برایِ مُفت خورانِ انگل صفت
دیگر موجوداتِ انسان نما در خاندانِ علی بن ابیطالبِ تازی نیز همچون خودِ او و فرزندانش مفت خوری میکردند
عبدالله بن جعفر، پسر عمویِ حسن و حسین، از معاویه پول هایِ هنگفت میگرفت و در مراسمِ شب نشینی و مستی، آن را بینِ مطربان و رقاصان فضل و بخشش میکرد... در زمانِ خلافت یزید، به دیدنِ یزید رفت، یزید از وی پرسید: مقرریِ تو در سال چقدر است؟؟ گفت یک میلیون درهم.. یزید گفت آن را دو برابر میکنم،.. عبدالله گفت: پدر و مادرم به فدای تو .... یزید پاسخ داد که حالا آنرا باز دو برابر میکنم
عقیل برادرِ علی بن ابیطالبِ تازی از معاویه پول و پاداشِ بسیار میگرفت و بر رویِ منبر و در مساجد با فریادِ بلند علی را لعنت میکرد و مردم را تشویق به لعنت فرستادن بر این امامِ تازی مینمود
حسنِ عسگری به دلیلِ دو جنسه بودن و اینکه سینه هایِ زنانه داشت و صورتِ بی مو و این که مردانگی نداشت، از خانه به دلیلِ خجالت کشیدن خارج نمیشد و آنقدر سرمایه داشت که فقط میخورد و میخوابید
نخلستانِ «ینبع» که یکی صدها نخلستانِِ علی بن ابیطالبِ تازی بود، درآمدش در سال، چهل هزار دینار بود... تصور کنید مالیاتِ شمال و جنوبِ ایران رویِ هم رفته چهل هزار دینار نمیشده است.... پس پی به ثروتِ این تازیِ بیابانی ببرید... درآمدِ سالیانۀ «فدک» یکصد و پنجاه هزار دینارِ (150 هزار دینارِ) طلا بوده است و به همین جهت اعرابِ عربستان او را کینه توز و وحشی و مال اندوز میدانستند
علی تازی، از بیت المال برایِ خودش و بچه هایش نفری 7000 هزار دینار تا 10000 دینار سهم بر میداشته ... در صورتیکه سهمِ زنانِ «محمد رسولِ الله اکبر» 1000 دینار بوده و سهمِ کسانی که در جنگ کنارِ «محمد» شمشیر زده بودند نیز 3000 دینار بوده است
*********************************
عرب پرست هایِ نادان و بیسواد، شما چه از تاریخ میدانید که برایِ حسین خودتان را جر میدهید؟؟ بگذارید این شیون ها را همان هایی بکنند که ثروتشان را در روزِ عاشورا غارت کردند و صندوق هایِ پُر از طلا و جواهرات و لباس هایِ گران را که در چادرهایِ حسین بن علی پنهان شده بود را، در میانِ خود تقسیم کردند و خیمهٔ زربافت و گرانبهایِ حسین را که از نیاکانِ من به غارت برده بود را تصاحب نمودند... که این دارایی ها و ثروت نیز، از غنائمی بود که حسینِ تازی و پدرانش در طولِ زمان، از ایران غارت کرده و بُرده بودند. غارتی که، هنوز هم تا به امروز ادامه دارد. خواهش میکنم کمی به خود آئید، تا خودآیی تان را بشناسید و فهمِ خبر کنید
این کثافت هایِ بی اصل و ریشه، درطولِ تاریخ، نه تنها حیواناتِ بی زبان، که انسانهایِ بیشماری را، قربانیِ سنّتِ کثیف و غیر انسانیِ ابراهیمی کرده اند، تا کعبه ای را و بیت المقدسی را در شنزاری برهوت حفظ کنند، که همۀ نانشان، در گروِ حفظ و نگهداری از آن قُلّکِ چهاردیواری، نهان شده است. و آن دسته از متولّیانِ دینِ مطرود شده از کعبه نیز، که از ثروتِ کلانِ جمع شده در کعبه، بی نصیب مانده اند، خود با ایجادِ کعبه هایِ کوچکتر، در سرزمین هایِ خاورمیانه و ایرانِ پاکِ ما، به نامِ امام و امامزاده و اماکنِ به اصطلاح مُتبرّکه، به پُرکردنِ جیبِ گشادِ خویش همّت گماشته اند و افسوس که این مردمِ ساده لوح این را فهم نمیکنند
علی ابن ابیطالبِ تازی، با تمامِ نیرو و قدرت، شمشیرِ کثیفِ خود را، بر فرقِ تمدّن و منزلتِ انسانیِ نیاکان و سرزمینِ پاکِ من کوفت، تا در خاکِ خود و تبارش، با بچه هایِ مُفت خورش، با آسودگی زندگی کنند... و امروزه عده ای احمق و عرب پرست به خاطر او بر فرقِ سرشان میکوبند
خاک بر سرِ عرب پرستانِ بیسواد و بی غیرت و حیف از خاکِ این سرزمین که بر زیرِ پایِ آنهاست
---------------------------------------------
عزیزان و نورِ چشمانم، جهتِ آگاهی از ثروت و مال اندوزیِ همان به اصطلاح امامانِ بیابانی و مُفتخورِ تازیِ شیعیان، میتوانید کتابهایی را که برایتان در زیر مینویسم را بخوانید
کتاب الخراج و همچنین کتاب مروج الذهب و مخصوصاً کتابِ منتهی الآمال... و البته تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی نیز اشاره هایی به این موضوع داشته اند...... در کتابِ تجارب السلف و در صفحاتِ نخستینِ کتاب میتوانید در موردِ ثروت کلانِ موسی کاظمِ تازی اطلاعات کاملی بدست بیارید... در کتاب تاریخ فخری و همچنین منتهی الآمال در مورد جعفر صادق.... در کتابِ فتوح البلدان نیز میتوانید جنایت هایِ حسن و حسین و غارت هایِ این دو برادر در ایران را موردِ پژوهش قرار دهید
البته در این سالها تلاش نمودم تا به اندازه ای آنچه را خوانده ام و از تاریخ میدانم را به شما عزیزان منتقل کنم و تاریخ را آنگونه برایتان بنویسم که دردسرِ تهیه و خواندنِ این کتابها را نداشته باشید
---------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در آگاه نمودنِ فرزندانِ سرزمینم مفید بوده باشه
<پیروز باشید و ایرانی>
عزیزانم کدام مورخِ بی پدر و مادری گفته است که امامانِ تازیان و عرب پرستان در سختی زندگی میکرده اند؟؟ این چرت و پرت و مغلطه ای بیش نیست که این نویسندگانِ دروغ پرداز و بی شرف از خود ساخته اند
عزیزان و دوستانِ خردگرا، به نکاتی که در زیر برایتان مینویسم، خوب دقت کنید و در آن بی اندیشید
---------------------------------------------
زین العابدینِ تازی، امام چهارمِ عرب پرستان، تا آخرِ عمر در آسایش زندگی کرد و آنقدر مال و ثروت داشت که شمارش دشوار بود
محمد باقرِ تازی، کنیزان و غلامانِ بسیار، مزارع و املاک و گاو و شترهایِ بسیار به همراهِ چراگاه داشت و درآمدِ ماهیانه اش پانصد هزار درهم بود
جعفر صادقِ تازی، یکی از ثروتمندانِ زمانِ خویش بود و از مردمِ بدبخت و نادان، زمین و دارایی میگرفت تا برایشان واسطه ای شود به بهشتِ موهوم و دروغینِ مسلمانان!!! دقت کنید، از مردم پول و زمین میگرفت و برایشان مکانی در بهشت رزرو میکرد!! ببینید با چه موجوداتی طرف بوده ایم
علی ابن موسی الرضا تازی، با ازدواج با دخترِ مأمون یعنی ام الحبیبه، به ولیعهدی رسید و آنقدر ثروت داشت و شراب و مالِ مُفت میخورد که هر روز و هر شب با مأمون مستِ سینه خیز بودند و هم پیالهٔ مأمون بود و بنابراین از مبارزاتِ زیدیه بر علیهِ خلیفهٔ عباسی به سختی خشمگین و ناراحت بود
محمد تقیِ تازی، ضمنِ ازدواج با دخترِ دیگری از مأمون، دو میلیون درهم از خلیفه به عنوانِ هدیهٔ دامادی دریافت نمود
مقرریِ حسینِ تازی و حسن، در زمانِ خلافتِ عمر، پنج هزار درهم بود و معاویه آن را به یک میلیون درهم در سال افزایش داد... میدانید یک میلیون درهم در آن زمان چه سرمایه ای بوده است!! پول مُفت و بی زحمت، برایِ مُفت خورانِ انگل صفت
دیگر موجوداتِ انسان نما در خاندانِ علی بن ابیطالبِ تازی نیز همچون خودِ او و فرزندانش مفت خوری میکردند
عبدالله بن جعفر، پسر عمویِ حسن و حسین، از معاویه پول هایِ هنگفت میگرفت و در مراسمِ شب نشینی و مستی، آن را بینِ مطربان و رقاصان فضل و بخشش میکرد... در زمانِ خلافت یزید، به دیدنِ یزید رفت، یزید از وی پرسید: مقرریِ تو در سال چقدر است؟؟ گفت یک میلیون درهم.. یزید گفت آن را دو برابر میکنم،.. عبدالله گفت: پدر و مادرم به فدای تو .... یزید پاسخ داد که حالا آنرا باز دو برابر میکنم
عقیل برادرِ علی بن ابیطالبِ تازی از معاویه پول و پاداشِ بسیار میگرفت و بر رویِ منبر و در مساجد با فریادِ بلند علی را لعنت میکرد و مردم را تشویق به لعنت فرستادن بر این امامِ تازی مینمود
حسنِ عسگری به دلیلِ دو جنسه بودن و اینکه سینه هایِ زنانه داشت و صورتِ بی مو و این که مردانگی نداشت، از خانه به دلیلِ خجالت کشیدن خارج نمیشد و آنقدر سرمایه داشت که فقط میخورد و میخوابید
نخلستانِ «ینبع» که یکی صدها نخلستانِِ علی بن ابیطالبِ تازی بود، درآمدش در سال، چهل هزار دینار بود... تصور کنید مالیاتِ شمال و جنوبِ ایران رویِ هم رفته چهل هزار دینار نمیشده است.... پس پی به ثروتِ این تازیِ بیابانی ببرید... درآمدِ سالیانۀ «فدک» یکصد و پنجاه هزار دینارِ (150 هزار دینارِ) طلا بوده است و به همین جهت اعرابِ عربستان او را کینه توز و وحشی و مال اندوز میدانستند
علی تازی، از بیت المال برایِ خودش و بچه هایش نفری 7000 هزار دینار تا 10000 دینار سهم بر میداشته ... در صورتیکه سهمِ زنانِ «محمد رسولِ الله اکبر» 1000 دینار بوده و سهمِ کسانی که در جنگ کنارِ «محمد» شمشیر زده بودند نیز 3000 دینار بوده است
*********************************
عرب پرست هایِ نادان و بیسواد، شما چه از تاریخ میدانید که برایِ حسین خودتان را جر میدهید؟؟ بگذارید این شیون ها را همان هایی بکنند که ثروتشان را در روزِ عاشورا غارت کردند و صندوق هایِ پُر از طلا و جواهرات و لباس هایِ گران را که در چادرهایِ حسین بن علی پنهان شده بود را، در میانِ خود تقسیم کردند و خیمهٔ زربافت و گرانبهایِ حسین را که از نیاکانِ من به غارت برده بود را تصاحب نمودند... که این دارایی ها و ثروت نیز، از غنائمی بود که حسینِ تازی و پدرانش در طولِ زمان، از ایران غارت کرده و بُرده بودند. غارتی که، هنوز هم تا به امروز ادامه دارد. خواهش میکنم کمی به خود آئید، تا خودآیی تان را بشناسید و فهمِ خبر کنید
این کثافت هایِ بی اصل و ریشه، درطولِ تاریخ، نه تنها حیواناتِ بی زبان، که انسانهایِ بیشماری را، قربانیِ سنّتِ کثیف و غیر انسانیِ ابراهیمی کرده اند، تا کعبه ای را و بیت المقدسی را در شنزاری برهوت حفظ کنند، که همۀ نانشان، در گروِ حفظ و نگهداری از آن قُلّکِ چهاردیواری، نهان شده است. و آن دسته از متولّیانِ دینِ مطرود شده از کعبه نیز، که از ثروتِ کلانِ جمع شده در کعبه، بی نصیب مانده اند، خود با ایجادِ کعبه هایِ کوچکتر، در سرزمین هایِ خاورمیانه و ایرانِ پاکِ ما، به نامِ امام و امامزاده و اماکنِ به اصطلاح مُتبرّکه، به پُرکردنِ جیبِ گشادِ خویش همّت گماشته اند و افسوس که این مردمِ ساده لوح این را فهم نمیکنند
علی ابن ابیطالبِ تازی، با تمامِ نیرو و قدرت، شمشیرِ کثیفِ خود را، بر فرقِ تمدّن و منزلتِ انسانیِ نیاکان و سرزمینِ پاکِ من کوفت، تا در خاکِ خود و تبارش، با بچه هایِ مُفت خورش، با آسودگی زندگی کنند... و امروزه عده ای احمق و عرب پرست به خاطر او بر فرقِ سرشان میکوبند
خاک بر سرِ عرب پرستانِ بیسواد و بی غیرت و حیف از خاکِ این سرزمین که بر زیرِ پایِ آنهاست
---------------------------------------------
عزیزان و نورِ چشمانم، جهتِ آگاهی از ثروت و مال اندوزیِ همان به اصطلاح امامانِ بیابانی و مُفتخورِ تازیِ شیعیان، میتوانید کتابهایی را که برایتان در زیر مینویسم را بخوانید
کتاب الخراج و همچنین کتاب مروج الذهب و مخصوصاً کتابِ منتهی الآمال... و البته تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی نیز اشاره هایی به این موضوع داشته اند...... در کتابِ تجارب السلف و در صفحاتِ نخستینِ کتاب میتوانید در موردِ ثروت کلانِ موسی کاظمِ تازی اطلاعات کاملی بدست بیارید... در کتاب تاریخ فخری و همچنین منتهی الآمال در مورد جعفر صادق.... در کتابِ فتوح البلدان نیز میتوانید جنایت هایِ حسن و حسین و غارت هایِ این دو برادر در ایران را موردِ پژوهش قرار دهید
البته در این سالها تلاش نمودم تا به اندازه ای آنچه را خوانده ام و از تاریخ میدانم را به شما عزیزان منتقل کنم و تاریخ را آنگونه برایتان بنویسم که دردسرِ تهیه و خواندنِ این کتابها را نداشته باشید
---------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در آگاه نمودنِ فرزندانِ سرزمینم مفید بوده باشه
<پیروز باشید و ایرانی>
April 1, 2017
یکی از کتابهای ساده برای شروع سیر مطالعاتی، همین کتابه. خیلی روان، همراه با مسائل تاریخی اصول تفکر شیعی در زمینه سیاسی و اجتماعی رو بیان میکنند. در بستر بیان تاریخ ائمه (علیهم السلام) به سوالاتی که در مورد هر کدام وجود داره (و الان هم همچنان این سوالات از طرف جوانان مطرح میشه) پاسخ میدن. اینکه اگر امام حسن صلح کردند، اگر امام حسین قیام کردند و از جان گذشتند، اگر امام صادق از فرصت استفاده کردند و بر خلاف ائمه قبل به تربیت شاگردان عالم در زمینههای مختلف مشغول شدند و اینکه امام رضا ولایتعهدی رو پذیرفتند، همه از یه تفکر نشأت میگیره و هیچ منافاتی با هم ندارند.
برام جالب بود اشاره شهید مطهری به 250 سال حضور امامان و جانشینان پیامبر خاتم در تاریخ شیعه و اینکه این حضور عین این است که یک پیشوای معصوم داشته باشیم که 250 سال در بین ما باشد و انواع مسائل برایش پیش بیاید و برای همه راه حل داشته باشد، که در کتاب انسان 250 ساله مفصل پرداخته میشه بهش.
برام جالب بود اشاره شهید مطهری به 250 سال حضور امامان و جانشینان پیامبر خاتم در تاریخ شیعه و اینکه این حضور عین این است که یک پیشوای معصوم داشته باشیم که 250 سال در بین ما باشد و انواع مسائل برایش پیش بیاید و برای همه راه حل داشته باشد، که در کتاب انسان 250 ساله مفصل پرداخته میشه بهش.
March 30, 2020
یک کتاب تحلیلی خوب با مثال های مختلف، برای درک سیره ی سیاسی و اجتماعی امامان شیعه علیهم السلام و تحلیل موضع گیری ایشان در قبال حکومت و تبیین تفاوت های ظاهری در مشی هر کدام از ائمه علیهم السلام....کتاب های صوتی خوبی هم برای مجموعه ی آثار شهید مطهری تولید شده که قابل استفاده است.
September 15, 2019
العظيم مرتضى مطهرى يتطرق في هذا الكتاب إلى حياة الإئمة بشكل عام وإلى بعض المواضيع بشكل خاص ، مثل:
- الإمام علي والمشكلات
- صلح الإمام الحسن
- عبادة الإمام زين العابدين
- الإمام الصادق ومسألة الخلافة
- أسباب استشهاد الإمام موسى الكاظم
- ولاية عهد الإمام الرضا
- كلمة حول الإمام العسكري
- العدل الكلي والعدالة الشاملة
محتوى الكتاب ضخم جداً، حيث أن القارئ يكتسب المعلومات التأريخية بالإضافة إلى العديد من المسائل الفقهية حول بعض المواضيع.
كتاب فلسفي يزيح غبار الجهل والإشكالات المطروحة والمتداولة حول الإئمة عليهم السلام
- الإمام علي والمشكلات
- صلح الإمام الحسن
- عبادة الإمام زين العابدين
- الإمام الصادق ومسألة الخلافة
- أسباب استشهاد الإمام موسى الكاظم
- ولاية عهد الإمام الرضا
- كلمة حول الإمام العسكري
- العدل الكلي والعدالة الشاملة
محتوى الكتاب ضخم جداً، حيث أن القارئ يكتسب المعلومات التأريخية بالإضافة إلى العديد من المسائل الفقهية حول بعض المواضيع.
كتاب فلسفي يزيح غبار الجهل والإشكالات المطروحة والمتداولة حول الإئمة عليهم السلام
January 26, 2020
خوندن کتابهای شهید مطهری اگر روی نظم و سیر باشه، خواننده بعد یه مدت متوجه نگاه فلسقی و منطق استاد به دین و مفاهیمش میشه. این کتاب با محوریت قرار دادن سوالها و شبهههایی که همیشه تو جامعه اسلامی بوده، سعی داره به اون پاسخ بده؛ مثل چرا امام حسن صلح کرد امام حسین قیام؟ ارزش صلح بیشتر بود یا جنگ؟ چرا رویکرد امامهای مختلف فرق میکر��ه؟ و... سوالهایی که شاید تو اعماق وجود هممون باشه اما دنبال جوابش نرفته باشیم! و تو این کتاب جوابش باشه:)
April 22, 2014
حدود سال 79 در سیر مطالعات مجموعه آثار شهید مطهری خواندمش. مثل بسیاری از آثار این استاد بزرگ فوق العاده و به روز بود
January 28, 2020
دید تاریخی نسبتا خوبی میده ب آدم نسبت به سر خط اتفاقات اون دوران. کتاب رو از نظر تاریخی بیشتر می پسندم تا از نظر تحلیلی
May 17, 2025
چهارمین کتاب از ۳۲ کتاب دوره طلیعه حکمت
مدتها بود که دوست داشتم کتابهای مطهری رو بخونم اما نمیشد.
به بهانه دوره کتابخوانی که ثبت نام کردم بالاخره کلید این کار زده شد و بابتش خوشحالم
واقعا از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم
نثر بسیار عالی و روان و قشنگ در بازگو کردن تاریخ و نحوه سیاستهای هر امام
خیلی جاها دوست داشتم کتاب ادامه داشته باشه و بیشتر بگه
ندونستن تاریخ و نگفتنش واقعا خیلی جاها به ضرر مردم هست.
و چقدر مدارس ما بی تفکر هستند که به جای اون کتابهای تاریخ خسته کننده که ۸۰ درصد مواقع خوندنش عذاب بود، اینطوری تاریخ رو در مدارس درس نمیدن.
چه تاریخ اسلام چه تاریخ جهان و ایران
مدتها بود که دوست داشتم کتابهای مطهری رو بخونم اما نمیشد.
به بهانه دوره کتابخوانی که ثبت نام کردم بالاخره کلید این کار زده شد و بابتش خوشحالم
واقعا از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم
نثر بسیار عالی و روان و قشنگ در بازگو کردن تاریخ و نحوه سیاستهای هر امام
خیلی جاها دوست داشتم کتاب ادامه داشته باشه و بیشتر بگه
ندونستن تاریخ و نگفتنش واقعا خیلی جاها به ضرر مردم هست.
و چقدر مدارس ما بی تفکر هستند که به جای اون کتابهای تاریخ خسته کننده که ۸۰ درصد مواقع خوندنش عذاب بود، اینطوری تاریخ رو در مدارس درس نمیدن.
چه تاریخ اسلام چه تاریخ جهان و ایران
Read
August 24, 2020أساس هذا الكتاب كما جاء في المقدمة هو المقارنة بين نهج الإمام الحسين و نهج سائر الأئمة و لكنه ليس محصوراً في هذا النطاق. قد تُطرح تساؤلات حول علّة قيام الحسين (ع) و عدم ثورة باقي الأئمة (ع). هنا في هذا الكتاب يتحدث المؤلف عن كل إمام -أغلبهم و ليس جمعيهم مذكورين- و ظروف زمانه و المصلحة المناسبة.
الكتاب جميل و أسلوبه بسيط و مفهوم (بعض كتب مطهري صعبة و دسمة و بعضها موجهة لعامة الناس فتكون سهلة).
الكتاب جميل و أسلوبه بسيط و مفهوم (بعض كتب مطهري صعبة و دسمة و بعضها موجهة لعامة الناس فتكون سهلة).
January 27, 2017
بانگاه سیره خوندن سراغ کتب شهید مطهری را نگیرید به نظر بنده کتاب دکتر جعفر شهیدی رو با این کتاب با هم بخوانید
August 2, 2024
نبذة عن الكتاب:
كيف يمكن فهم القرارات التي اتخذها الأئمة عليهم السلام في مختلف الأوقات التاريخية؟ وما هي العوامل التي أثرت على مواقفهم لاتخاذ تلك القرارات؟
يجيب هذا الكتاب عن هذه التساؤلات من خلال عرض عدة من المحاضرات للشهيد مطهري موزعة على ثمانية فصول، حيث يستعرض أبرز القضايا التاريخية التي واجهت الأئمة عليهم السلام من خلال المقارنة بين الإمام الحسين عليه السلام وثورته وبقية الأئمة عليهم السلام . يناقش الكتاب أسباب الصلح بين الإمام الحسن عليه السلام ومعاوية، وتجنب الإمام الصادق عليه السلام الفرصة للوصول إلى الخلافة، وقبول الإمام الرضا عليه السلام ولاية العهد مع المأمون وغيرها من القضايا. بيّن الكتاب أن كل إمام كان له زمانه وظروفه الخاصة التي أثرت على قراراته.
رأيي في الكتاب:
كتاب جميل واللغة واضحة وسلسة ولكن أرى أن عنوان الكتاب غير مناسب، إذ يركز بشكل أكبر على تحليل المعضلات التي واجهت الأئمة عليهم السلام بدلاً من سيرهم. أعجبتني التحليلات المفصلة لكل إمام بناءً على عصره، موضحًا الظروف والأسباب التي جعلت كل إمام يتخذ موقفه الخاص. كما أعجبني وجود عدة من التساؤلات قد تتبادر في ذهن القائ مع إجابة عليها بشكل دقيق ومفصل.
اقتباسات :
- ومن تعلى إلى ذروة الحقيقة لم يخف من حطٍ
- لا شك أن أئمة الدين عليهم السلام قد عاش كل منهم في زمان وبيئة كانت له مقضياته الخاصة، وكان على كل واحد منهم أن يواكب هذه المقتضيات، أي أن الدين مرن ويجعل الناس مرتاحين بالنسبة لمقضيات الزمان.
- هل الإسلام دين الحرب أم دين صلح؟ فإن كان دين الصلح فعليه أن يبقى كذلك إلى الأبد وقد قيل أن الحرب ليس عمل الدين أصلاً، الدين إنما عمله الدعوة فإن حقق شيئاً على هذا الصعيد فبه وإلا فيقع بذلك. وأن كان دين حرب فلم لم يؤذن المسلمين في الدفاع عن أنفسهم بالجهاد طوال الثلاثة عشر سنة في مكة؟ أم أن الإسلام دين صلح كما هو دين حرب ؟ فقد تجب الحرب في ظرف ولا تجب في آخر.
كيف يمكن فهم القرارات التي اتخذها الأئمة عليهم السلام في مختلف الأوقات التاريخية؟ وما هي العوامل التي أثرت على مواقفهم لاتخاذ تلك القرارات؟
يجيب هذا الكتاب عن هذه التساؤلات من خلال عرض عدة من المحاضرات للشهيد مطهري موزعة على ثمانية فصول، حيث يستعرض أبرز القضايا التاريخية التي واجهت الأئمة عليهم السلام من خلال المقارنة بين الإمام الحسين عليه السلام وثورته وبقية الأئمة عليهم السلام . يناقش الكتاب أسباب الصلح بين الإمام الحسن عليه السلام ومعاوية، وتجنب الإمام الصادق عليه السلام الفرصة للوصول إلى الخلافة، وقبول الإمام الرضا عليه السلام ولاية العهد مع المأمون وغيرها من القضايا. بيّن الكتاب أن كل إمام كان له زمانه وظروفه الخاصة التي أثرت على قراراته.
رأيي في الكتاب:
كتاب جميل واللغة واضحة وسلسة ولكن أرى أن عنوان الكتاب غير مناسب، إذ يركز بشكل أكبر على تحليل المعضلات التي واجهت الأئمة عليهم السلام بدلاً من سيرهم. أعجبتني التحليلات المفصلة لكل إمام بناءً على عصره، موضحًا الظروف والأسباب التي جعلت كل إمام يتخذ موقفه الخاص. كما أعجبني وجود عدة من التساؤلات قد تتبادر في ذهن القائ مع إجابة عليها بشكل دقيق ومفصل.
اقتباسات :
- ومن تعلى إلى ذروة الحقيقة لم يخف من حطٍ
- لا شك أن أئمة الدين عليهم السلام قد عاش كل منهم في زمان وبيئة كانت له مقضياته الخاصة، وكان على كل واحد منهم أن يواكب هذه المقتضيات، أي أن الدين مرن ويجعل الناس مرتاحين بالنسبة لمقضيات الزمان.
- هل الإسلام دين الحرب أم دين صلح؟ فإن كان دين الصلح فعليه أن يبقى كذلك إلى الأبد وقد قيل أن الحرب ليس عمل الدين أصلاً، الدين إنما عمله الدعوة فإن حقق شيئاً على هذا الصعيد فبه وإلا فيقع بذلك. وأن كان دين حرب فلم لم يؤذن المسلمين في الدفاع عن أنفسهم بالجهاد طوال الثلاثة عشر سنة في مكة؟ أم أن الإسلام دين صلح كما هو دين حرب ؟ فقد تجب الحرب في ظرف ولا تجب في آخر.
March 25, 2024
بخشی از کتاب در بررسی صلح امام حسن علیهالسلام:
«مردم کوفه نشان داده بودند که ما آمادگی نداریم. آنچنان وضع داخلی کوفه بد بود که امام حسن خودش از بسیاری از مردم کوفه محترز بود و وقتی که بیرون میآمد -حتی وقتی که به نماز میآمد- در زیر لباسهای خود زره میپوشید برای اینکه خوارج و دست پروردههای معاویه، زیاد بودند و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت. یکبار حضرت در حال نماز بود که به طرفش تیراندازی شد ولی چون در زیر لباسهایش زره پوشیده بود تیر کارگر نشد، و الّا امام را در حال نماز با تیر از پا درآورده بودند.
پس، از نظر دعوت مردم کوفه، بر امام حسین اتمام حجتی بود و چون اتمام حجت بود باید ترتیب اثر میداد. اما در مورد امام حسن برعکس! اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم کوفه تقریبا عدم آمادگیشان را اعلام کرده بودند.»
و تا امت آماده نباشد امام در پرده غیبت میماند...
«مردم کوفه نشان داده بودند که ما آمادگی نداریم. آنچنان وضع داخلی کوفه بد بود که امام حسن خودش از بسیاری از مردم کوفه محترز بود و وقتی که بیرون میآمد -حتی وقتی که به نماز میآمد- در زیر لباسهای خود زره میپوشید برای اینکه خوارج و دست پروردههای معاویه، زیاد بودند و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت. یکبار حضرت در حال نماز بود که به طرفش تیراندازی شد ولی چون در زیر لباسهایش زره پوشیده بود تیر کارگر نشد، و الّا امام را در حال نماز با تیر از پا درآورده بودند.
پس، از نظر دعوت مردم کوفه، بر امام حسین اتمام حجتی بود و چون اتمام حجت بود باید ترتیب اثر میداد. اما در مورد امام حسن برعکس! اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم کوفه تقریبا عدم آمادگیشان را اعلام کرده بودند.»
و تا امت آماده نباشد امام در پرده غیبت میماند...
April 1, 2023
مجموعه ای سخنرانی های جذاب و مفید استاد شهید درباره ائمه اطهار علیهم السلام. هر فصل نکات جالبی داره و به شناخت بیشتر این بزرگواران کمک میکنه.
ائمه بزرگواری که در این کتاب معرفی شدن: امام علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، امام زینالعابدین (ع)، امام جعفر صادق (ع)، امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع)، امام حسن عسکری (ع) و مهدی موعود (عج)
«سیری در سیره ائمه اطهار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/81
ائمه بزرگواری که در این کتاب معرفی شدن: امام علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، امام زینالعابدین (ع)، امام جعفر صادق (ع)، امام موسی کاظم (ع)، امام رضا (ع)، امام حسن عسکری (ع) و مهدی موعود (عج)
«سیری در سیره ائمه اطهار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/81
March 24, 2023
این کتاب ما را با نگاه اهلبیت علیه السلام آشنا میکند و نگاه آن ها و تصمیمات آن ها در وقایع مهم را بررسی میکند.
این کتاب پاسخ شبهات بسیاری را میدهد و ما را با زندگی و سیره اهلبیت آشنا میکند.
.
«سیری در سیره ائمه اطهار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/81
این کتاب پاسخ شبهات بسیاری را میدهد و ما را با زندگی و سیره اهلبیت آشنا میکند.
.
«سیری در سیره ائمه اطهار» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/81
December 29, 2019
واقعا از لحاظ سیر بودن نسبت به زندگی اهل بیت علیهم السلام کاربردی است وشناخت اجمالی نسبت به این بزرگواران ایجاد میکنه
June 7, 2021
مثل بقیه کتابهای شهید مطهری، قابل فهم و مستدل و منطقی بود
February 13, 2022
عنوان الكتاب لا يعكس مضمونه، فهذا ليس كتاب سير و تعاريف بحيوات أهل بيت محمد، بل هو عرض لأحداث و معضلات شائكة واجهت بعض الأئمة، و محاولة المؤلف تفنيد الشكوك و الشبهات حيال كيفية تعامل الأئمة تجاه هذه المشاكل، و دحض التناقض في الصفات التي تحلوا بها في ردات أفعالهم.
و الحقيقة هي أن تبريرات المؤلف تكاد تكون مقنعة في بعض الأحيان، و هذا فقط في حال لو أكتفينا بأن نعتقد بكون الأئمة أشخاص عاديين و لكن ذي خصال حميدة، و ليسوا كما يطرح هو بأنهم مخولين من قبل إله قادر على كل شيئ، يعصمهم عن الخطأ.
و في حال أن أتفقنا مع المؤلف فيما يقول عن عصمتهم، فعند ذلك أستطيع أن أقول بإني وجدت نقاط كثيرة متناقضة (حوالي ٩٠ نقطة)، لم يحلها المؤلف، أو هو تجاهلها، و لكثرتها، فقط سأذكر القليل منها، مع بعض التعليقات مني، و أخرى لن أعلق عليها، و لن أستبق نقاطٌ في طرحها عن أخرى بمقدار قوتها في التناقض، و لكن بقدر حجم قدرتي على مناقشتها، لكي لا أطيل:
١- في الصفحة ١٧، ما الذي يجعله متأكد من أن التناقضات ظاهرية وحسب: ”لأننا سلمنا بإمامة أهل البيت و عصمتهم و نعلم أن أفعالهم و أقوالهم حجة، و نعتقد بأن الرسول هو الذي أمرنا بالرجوع إليهم".
٢- في الصفحة ٥٩، علي يخنع للطريقة التي شرعها عمر لتحديد الخليفة، و هذا يتناقض مع أقواله، و هو لا يرى بأس في ذلك ما دام حقه هو فقط مسلوب، و لكن الخلافة في الواقع تخص جميع المسلمين و تأثر في حيواتهم، و لا تضره هو وحده!.
٣- في الصفحة ٧٣، عندما طرح أحد المستمعين سؤال على المؤلف يتعلق بعدم جواز البحث في أفعال الأئمة، وافقه المؤلف في ما قال، لكنه فصّل بأن المراد هو التحقق أن كانت القواعد الشرعية تتوافق مع المنطق، و لكن هذا بحد ذاته لا يجوز، فالأحاديث التي تحرم المقايسة يطول ذكرها، و الواجب هو عدم التشكيك بالمطلق.
٤- هذه المسألة تناقش في صفحات عدة، ألا و هي أن الحسن تنازل عن الخلافة لمعاوية عندما لم تكن الأمور بتلك الوضوح عن ما هي أطباع معاوية، و الحسين ثار على الجور و رفض المبايعة بعد أن أتضحت له تلك الأمور، و لذلك ليس هناك تناقض، و لكن هذه تفاصيل غير مهمة عندما نتحدث عن معصومين يمتلكان مفاتيح معرفة الغيب، و أن الحسن تخلى عن حقه على الرغم من تملكه على مجموعة رجال تفوق ما أمتلكه الحسين.
٥- في الصفحة ٨٣، يتحدث عن أن أحد أسباب إمتناع الحسن عن الحرب، هو عدم إكتمال الحجة في إستعداد أهل الكوفة في وقوفهم خلفه، و لكن هذه الحجة تمت على عهد الحسين، لكن هل هذا صحيح؟، فالواقع يقول بأن أغلبهم تخاذلوا عن مساندة الحسين، مما يعني أن الحجة لم تتم، و كيف يغفل المعصوم الذي يعلم ما في القلوب عن هذا الموضوع؟.
٦- في الصفحة ٨٥، الحسن يقتنع بمقولة معاوية، بأن ما دام الخليفة مسلم و قائم بشريعة الله، فلا يهم أن كان هو الحاكم أم الحسن، و هذا يخالف أعتقادهم بأن الخلافة موجب إلهي.
٧- في الصفحة ٨٨، يقول بأن عدم المبايعة لهو أمر أكثر أهمية من التخلي عن الخلافة، لكن هل هذا مهم إن كانت النتيجة واحدة؟.
٨- مرة أخرى و لكن في الصفحة ٨٩، الحسن تخلى عن الخلافة لظنه بأن معاوية سيقيم شرع الله، و هذا ظن خاطئ من قبل معصوم.
٩- نقطة عامة، علي لم يقبل بمعاوية كخليفة و لم يتخلى عن حقه و أعلن عليه الحرب، و لكن الحسن رضى بالصلح.
١٠- نقطة عامة أخرى، موضوع الأئمة الثلاثة، علي، الحسن، الحسين، و أختلاف تصرفهم تجاه سلب حقهم هو أشبه ببالونة ماء ذات مئة ثقب، كل ما حاول المرء أن يتلقف الماء من جهة، أغدق عليه من الجهة الأخرى.
١١- في الصفحة ١٣٣ و ١٤١، يدعي بأن الصادق هو مؤسس النهظة العلمية عند المسلمين، و بأن علي أسس الفلسفة!.
١٢- في الصفحة ١٤٠، عندما يأخذ المسلم العلم من الكافر أو المشرك، فهذا العلم هو ملكه من الأساس، و هو فقط يسترده منهم، كما يسترد نقوده الضائعة من عند الذي لقيها.
١٣- في الصفحة ١٩١، يظن المؤلف أن مشكلة موقف الرضا من القبول بمنصب ولاية عهد المأمون، ستحل لو تغيرت هوية من نصح المأمون بأن يوكله المنصب، و بأن لو كان الفضل بن سهل شيعياً حقاً لتحمس الرضا أكثر للمنصب و لشارك في صنع القرار، و على هذه الفرضية يستبعد كونه شيعياً!، و الحقيقة هي أن موقف الرضا لن يتغير مهما كان مذهب الفضل، لكونه أمراً جانببي.
١٤- في الصفحة ١٩٨، بما أن الرضا يعلم بأنه سيموت عاجلاً و مسموماً، فلماذا لم يثور على المأمون، أو حتى أن يحاول أن يصوب حكمه و يأثر عليه إيجابياً، و لكنه أمتنع و وقف جانباً، ينتظر موته، المؤلف يقول بأن الموت المتأخر أفضل من الموت دون جدوى، لكن هل هذان هما الخياران الوحيدان هنا؟.
١٥- في الصفحة ٢٠٢، يقارن أفعال ما يجب أن يعتقد بأنهم معصومون مع الماديين و الإشتراكيين، في مسألة الإستفادة و التمصلح من الأنظمة الفاسدة.
١٦- في الصفحة ٢١١، عند الحديث عن المهدي، و مقارنة ما فعله الخليفة و تشبيهه بفرعون مصر موسى، حينما نشر رجاله و جواسيسه للبحث عن الحوامل بعد أن شاع خبر قرب ولادة المهدي، هذه قصة مكررة، موجودة في أساطير متعددة، و لعل أقدمها هي قصة سرجون الأكادي، فهي رواية مختلقة لا غبار على ذلك.
١٧- فصل العدالة بأكلمه ملئ بسوء الفهم للعلماء الغربيين و مفهوهم عن العدالة، فهو يقلب المفاهيم، حيث يصبح التوهم بالخلاص الطوبائي هو المطلوب، و التخاذل في واقع الحال هو الفضيلة.
١٨- في الصفحة ٢٢٧، عندما يتحدث عن العلم الطبيعاني، و هو لا يفقه أبجدياته، يقول بأن العلماء للآن لم يصلوا لما هو أصل العنصر النباتي و العنصر الحيواني، و هذا دليل على أن معلوماته ما زالت محدودة في نطاق الكتب العتيقة التي مضت عليها القرون، ما دام هو يتحدث بهذه المفاهيم.
١٩- في الصفحة ٢٢٨، يحاول أن يبرر سبب طول عمر المهدي الذي تعدى الألف عام بطريقة منطقية، و لكنه يتجاهل بأن السبب الأساسي هو التدخل الإلهي.
٢٠- في الصفحة ٢٣٢، فكرة أن العدالة هي مجبولة في الإنسان تتناقض مع فكرة المهدي، لكون هذه الفطرة لن تتبين خصالها و تفرض نفسها على البشر إلا بعد قدومه و قتاله الكفار، و فكرة العالم الطوبائي الذي سيشيده المهدي، هي فكرة لن تغادر نطاق الميتافيزيق يوماً، إلا في حال تغير جذري يحل في جميع البشر، و يبدوا إن هذا هو المتوقع حدوثه بعد ظهور المهدي، و لكن فقط بعد ظهوره!.
و الحقيقة هي أن تبريرات المؤلف تكاد تكون مقنعة في بعض الأحيان، و هذا فقط في حال لو أكتفينا بأن نعتقد بكون الأئمة أشخاص عاديين و لكن ذي خصال حميدة، و ليسوا كما يطرح هو بأنهم مخولين من قبل إله قادر على كل شيئ، يعصمهم عن الخطأ.
و في حال أن أتفقنا مع المؤلف فيما يقول عن عصمتهم، فعند ذلك أستطيع أن أقول بإني وجدت نقاط كثيرة متناقضة (حوالي ٩٠ نقطة)، لم يحلها المؤلف، أو هو تجاهلها، و لكثرتها، فقط سأذكر القليل منها، مع بعض التعليقات مني، و أخرى لن أعلق عليها، و لن أستبق نقاطٌ في طرحها عن أخرى بمقدار قوتها في التناقض، و لكن بقدر حجم قدرتي على مناقشتها، لكي لا أطيل:
١- في الصفحة ١٧، ما الذي يجعله متأكد من أن التناقضات ظاهرية وحسب: ”لأننا سلمنا بإمامة أهل البيت و عصمتهم و نعلم أن أفعالهم و أقوالهم حجة، و نعتقد بأن الرسول هو الذي أمرنا بالرجوع إليهم".
٢- في الصفحة ٥٩، علي يخنع للطريقة التي شرعها عمر لتحديد الخليفة، و هذا يتناقض مع أقواله، و هو لا يرى بأس في ذلك ما دام حقه هو فقط مسلوب، و لكن الخلافة في الواقع تخص جميع المسلمين و تأثر في حيواتهم، و لا تضره هو وحده!.
٣- في الصفحة ٧٣، عندما طرح أحد المستمعين سؤال على المؤلف يتعلق بعدم جواز البحث في أفعال الأئمة، وافقه المؤلف في ما قال، لكنه فصّل بأن المراد هو التحقق أن كانت القواعد الشرعية تتوافق مع المنطق، و لكن هذا بحد ذاته لا يجوز، فالأحاديث التي تحرم المقايسة يطول ذكرها، و الواجب هو عدم التشكيك بالمطلق.
٤- هذه المسألة تناقش في صفحات عدة، ألا و هي أن الحسن تنازل عن الخلافة لمعاوية عندما لم تكن الأمور بتلك الوضوح عن ما هي أطباع معاوية، و الحسين ثار على الجور و رفض المبايعة بعد أن أتضحت له تلك الأمور، و لذلك ليس هناك تناقض، و لكن هذه تفاصيل غير مهمة عندما نتحدث عن معصومين يمتلكان مفاتيح معرفة الغيب، و أن الحسن تخلى عن حقه على الرغم من تملكه على مجموعة رجال تفوق ما أمتلكه الحسين.
٥- في الصفحة ٨٣، يتحدث عن أن أحد أسباب إمتناع الحسن عن الحرب، هو عدم إكتمال الحجة في إستعداد أهل الكوفة في وقوفهم خلفه، و لكن هذه الحجة تمت على عهد الحسين، لكن هل هذا صحيح؟، فالواقع يقول بأن أغلبهم تخاذلوا عن مساندة الحسين، مما يعني أن الحجة لم تتم، و كيف يغفل المعصوم الذي يعلم ما في القلوب عن هذا الموضوع؟.
٦- في الصفحة ٨٥، الحسن يقتنع بمقولة معاوية، بأن ما دام الخليفة مسلم و قائم بشريعة الله، فلا يهم أن كان هو الحاكم أم الحسن، و هذا يخالف أعتقادهم بأن الخلافة موجب إلهي.
٧- في الصفحة ٨٨، يقول بأن عدم المبايعة لهو أمر أكثر أهمية من التخلي عن الخلافة، لكن هل هذا مهم إن كانت النتيجة واحدة؟.
٨- مرة أخرى و لكن في الصفحة ٨٩، الحسن تخلى عن الخلافة لظنه بأن معاوية سيقيم شرع الله، و هذا ظن خاطئ من قبل معصوم.
٩- نقطة عامة، علي لم يقبل بمعاوية كخليفة و لم يتخلى عن حقه و أعلن عليه الحرب، و لكن الحسن رضى بالصلح.
١٠- نقطة عامة أخرى، موضوع الأئمة الثلاثة، علي، الحسن، الحسين، و أختلاف تصرفهم تجاه سلب حقهم هو أشبه ببالونة ماء ذات مئة ثقب، كل ما حاول المرء أن يتلقف الماء من جهة، أغدق عليه من الجهة الأخرى.
١١- في الصفحة ١٣٣ و ١٤١، يدعي بأن الصادق هو مؤسس النهظة العلمية عند المسلمين، و بأن علي أسس الفلسفة!.
١٢- في الصفحة ١٤٠، عندما يأخذ المسلم العلم من الكافر أو المشرك، فهذا العلم هو ملكه من الأساس، و هو فقط يسترده منهم، كما يسترد نقوده الضائعة من عند الذي لقيها.
١٣- في الصفحة ١٩١، يظن المؤلف أن مشكلة موقف الرضا من القبول بمنصب ولاية عهد المأمون، ستحل لو تغيرت هوية من نصح المأمون بأن يوكله المنصب، و بأن لو كان الفضل بن سهل شيعياً حقاً لتحمس الرضا أكثر للمنصب و لشارك في صنع القرار، و على هذه الفرضية يستبعد كونه شيعياً!، و الحقيقة هي أن موقف الرضا لن يتغير مهما كان مذهب الفضل، لكونه أمراً جانببي.
١٤- في الصفحة ١٩٨، بما أن الرضا يعلم بأنه سيموت عاجلاً و مسموماً، فلماذا لم يثور على المأمون، أو حتى أن يحاول أن يصوب حكمه و يأثر عليه إيجابياً، و لكنه أمتنع و وقف جانباً، ينتظر موته، المؤلف يقول بأن الموت المتأخر أفضل من الموت دون جدوى، لكن هل هذان هما الخياران الوحيدان هنا؟.
١٥- في الصفحة ٢٠٢، يقارن أفعال ما يجب أن يعتقد بأنهم معصومون مع الماديين و الإشتراكيين، في مسألة الإستفادة و التمصلح من الأنظمة الفاسدة.
١٦- في الصفحة ٢١١، عند الحديث عن المهدي، و مقارنة ما فعله الخليفة و تشبيهه بفرعون مصر موسى، حينما نشر رجاله و جواسيسه للبحث عن الحوامل بعد أن شاع خبر قرب ولادة المهدي، هذه قصة مكررة، موجودة في أساطير متعددة، و لعل أقدمها هي قصة سرجون الأكادي، فهي رواية مختلقة لا غبار على ذلك.
١٧- فصل العدالة بأكلمه ملئ بسوء الفهم للعلماء الغربيين و مفهوهم عن العدالة، فهو يقلب المفاهيم، حيث يصبح التوهم بالخلاص الطوبائي هو المطلوب، و التخاذل في واقع الحال هو الفضيلة.
١٨- في الصفحة ٢٢٧، عندما يتحدث عن العلم الطبيعاني، و هو لا يفقه أبجدياته، يقول بأن العلماء للآن لم يصلوا لما هو أصل العنصر النباتي و العنصر الحيواني، و هذا دليل على أن معلوماته ما زالت محدودة في نطاق الكتب العتيقة التي مضت عليها القرون، ما دام هو يتحدث بهذه المفاهيم.
١٩- في الصفحة ٢٢٨، يحاول أن يبرر سبب طول عمر المهدي الذي تعدى الألف عام بطريقة منطقية، و لكنه يتجاهل بأن السبب الأساسي هو التدخل الإلهي.
٢٠- في الصفحة ٢٣٢، فكرة أن العدالة هي مجبولة في الإنسان تتناقض مع فكرة المهدي، لكون هذه الفطرة لن تتبين خصالها و تفرض نفسها على البشر إلا بعد قدومه و قتاله الكفار، و فكرة العالم الطوبائي الذي سيشيده المهدي، هي فكرة لن تغادر نطاق الميتافيزيق يوماً، إلا في حال تغير جذري يحل في جميع البشر، و يبدوا إن هذا هو المتوقع حدوثه بعد ظهور المهدي، و لكن فقط بعد ظهوره!.
September 29, 2022
در این کتاب مطالبی بیان شده که معمولا کمتر بهشون پرداخته میشه اما دونستنشون لازمه
در کل کتاب خوبیه و کتاب های شهید مطهری خوندنشون لازمه
https://taaghche.com/book/81
در کل کتاب خوبیه و کتاب های شهید مطهری خوندنشون لازمه
https://taaghche.com/book/81
April 28, 2024
در بخش تاریخی کتاب فوق العاده قوی است. اما اشارات علمی مؤلف نشان از ناآگاهی او از علوم تجربی دارد.
July 18, 2018
في الحقيقة هو عبارة عن كتابين في كتاب واحد، حيث أنه ابتدأ بسيرة بعض الأئمة (ع) ثم انتقل في الحديث عن دور الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر في النهضة الحسينة.
لم أكن أتوقع أن يكون الكتاب بهذا الإبداع في عرض النقاط وجذب القارئ. ففي الماضي نصحني الكثير بتأجيل قراءة كتب الشيخ مطهري وذلك لصعوبة طرحه من الناحية الفكرية وأيضاً من خلال صعوبته في اللغة "من خلال المترجم" حيث أنه يسبب الملل عند القارئ. لكني رأيت عكس ذلك في هذا الكتاب من بساطة مصطلحاته اللغوية من غير تكلف وأيضاً تبسيطه للأفكار والأطروحات فشدني الكاتب في بحر علمه من غير ضجر وملل.
رغم أنه في بعض المحاضرات يعيد بعض من نقاطه، إلا أنني أراها تساعد في الوصول إلى مبتغى الكاتب .
٥/٥
لم أكن أتوقع أن يكون الكتاب بهذا الإبداع في عرض النقاط وجذب القارئ. ففي الماضي نصحني الكثير بتأجيل قراءة كتب الشيخ مطهري وذلك لصعوبة طرحه من الناحية الفكرية وأيضاً من خلال صعوبته في اللغة "من خلال المترجم" حيث أنه يسبب الملل عند القارئ. لكني رأيت عكس ذلك في هذا الكتاب من بساطة مصطلحاته اللغوية من غير تكلف وأيضاً تبسيطه للأفكار والأطروحات فشدني الكاتب في بحر علمه من غير ضجر وملل.
رغم أنه في بعض المحاضرات يعيد بعض من نقاطه، إلا أنني أراها تساعد في الوصول إلى مبتغى الكاتب .
٥/٥
August 1, 2017
کتابی که سخنرانی های استاد شهید در چند جلسه است را هم باید در دو مجلس خواند. به همت خوم برای امتحان درس تاریخ امامت.
تلاش مطهری برای چیدن دلایل صلح حسنی و قیام حسینی، مذهب جعفری و ولایتعهدی رضوی را در این کتاب می بینیم.
تلاش مطهری برای چیدن دلایل صلح حسنی و قیام حسینی، مذهب جعفری و ولایتعهدی رضوی را در این کتاب می بینیم.
February 2, 2014
این کتاب به مخاطب کمک میکند چگونگی تفاوت رفتارهای سیاسی اجتماعی ائمه در شرایط به ظاهر مشابه درک شود
مثلا چرا امام حسن صلح کردند و امام حسین قیام
مثلا چرا امام حسن صلح کردند و امام حسین قیام
July 11, 2016
مطالب جالب و ناشنیده ای از زندگی امامان رو بیان میکنه و چون از مجموعه سخنرانی های ایشون در حسینیه ارشاد جمع آوری شده شامل پرسش و پاسخ هم هست
May 20, 2018
سيرة تحليلية تضمنت الإجابة على بعض الاسئلة التي تثار مثل لماذا صالح الامام الحسن ولمَ قبل الامام رضا بولاية العهد ولمَ لم يثر الامام الصادق
قرأته منذ حوالي السنتين
قرأته منذ حوالي السنتين
Displaying 1 - 24 of 24 reviews