عنوان: قصه های خوب برای بچه های خوب - جلد اول: قصه های کلیله و دمنه، تاریخ ثبت: اردیبهشت 31, 1388، تاریخ ویرایش: مهر 28, 1392، تاریخ نخستین چاپ: 1372، تاریخ آخرين چاپ: 1392، نوع جلد: شومیز، قطع: رقعی، چاپ جاری: 55، تعداد صفحات: 128، وزن(گرم): 176
جلد نخست از مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب»، دارای 25 داستان از قصههای «کلیله و دمنه» است. کتابی که اصل آن در حدود دوهزار سال پیش به زبان هندی نگارش یافته است
مهدی آذر یزدی (زادهٔ ۲۷ اسفند ۱۳۰۰ در یزد - ۱۸ تیر ۱۳۸۸) نویسندهٔ کودک و نوجوان اهل محله خرمشاه یزد در ایران بود. او هرگز ازدواج نکرد و هیچگاه به کار دولتی مشغول نشد. در واقع، تنها لذت زندگیاش، کتاب خواندن بود. او اولین نویسندهای است که در ایران به فکر نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان افتاد. به همین دلیل است که عنوان «پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران» را به او دادهاند.همچنین به خاطر آثار ارزشمند او در حوزه کتاب کودک، روز درگذشت او به نام روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شدهاست.
معروفترین اثر او مجموعهٔ «قصههای خوب برای بچههای خوب» نام دارد که جایزهٔ یونسکو را برای او به ارمغان آورده
برای یک پروژه داشتیم داستانهای کهن و بعضی افسانهها را بازنویسی میکردیم تا به قصههای سادهتری تبدیل بشوند برای بچههای ده تا دوازده سال و من محض نمونه این جلد از مجموعهی «قصههای خوب برای بچههای خوب» را خواندم. همکارم بهم گفت قصهها بهتر است خشن نباشند، میگفت فکر کن میخواهی همین قصه را برای بچهات تعریف کنی، صحنههای نامناسبش را حذف کن. بهش نگفتم من حتی حاضرم حکایتهای هزارویک شب را بدون هیچ سانسور و تحریفی برای بچهام تعریف کنم. این داستانها که دیگر چیز ناجوری ندارند. گفت مثلاً در داستان شنل قرمزی نباید بگوییم که شکم گرگ پاره میشود و یا گرگ، مادربزرگ و شنلقرمزی را میخورد و بعد هم توی چاه میافتد. میگفت اینها برای بچه مناسب نیست. چه در افسانهها و چه در همین مجموعهای که مهدی آذریزدی از کلیله و دمنه بازنویسی کرده صحنههایی اتفاق میافتد که از نظر همکارم نامناسب است اما آنجور که برونو بتلهایم در کتاب «افسون افسانهها» میگوید این رخدادها تأثیر روانی خاصی بر ذهن کودک میگذارند. مثلاً دربارهی بلعیده شدن مادربزرگ و شنلقرمزی مینویسد؛ «وقتی شبکلاه قرمزی کوچک فریب گرگ را میخورد و به جای پیروی از اصل واقعیت براساس اصل لذت رفتار میکند، تلویحاً به یک هستی ابتداییتر بازمیگردد. بنا به رسم خاص قصهی پریان، بازگشت او به سطح ابتداییتر زندگی به نحو مؤثری مبالغه شده است. زیرا این بازگشتی است به نخستین لایه هستی و به پیش از تولد در رحم، همانگونه که کودک به نهایتها میاندیشد. اما چرا مادربزرگ هم باید به همان سرنوشت دچار شود؟ چرا او هم «میمیرد» و هم به سطح فرودستتر نزول میکند؟ این نکته همسو با تصوری است که کودک از معنای مرگ دارد. یعنی شخص مرده دیگر در دسترس نیست، دیگر فایدهای ندارد. مادربزرگها یا پدربزرگها باید به درد کودک بخورند، باید بتوانند از آنها حمایت کنند. اگر نتوانند پس به سطح پایینتری از هستی نزول کردهاند. کودک که در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهش عمیقاً درگیر قصه میشود، میفهمد منظور از اینکه گرگ مادربزرگ و دختر را بلعید این است که آنها در نتیجهی وقایعی که پیش آمد موقتاً جان خود را از دست دادند. آنها قدرت تماس با جهان و تأثیر بر آنچه در جهان میگذشت را از دست دادند. بنابراین باید کسی از خارج برای نجاتشان بیاید و جایی که پای یک مادر و یک کودک در میان باشد، این شخص جز پدر چه کسی میتواند باشد؟»
برای همین بود که گشتم و قصهای پیدا کردم که از اساس صحنههای خشن و نامناسب (از نظر همکارم) نداشته باشد تا ندانسته چیزی را حذف نکرده باشم که شاید اثر سازندهای داشته باشد بر خوانندهای کوچک.
هرچقدر که کتاب خونده باشی، یک قصه خوب نتونی تعریف کنی فایده نداره
بیشتر قصه ها قشنگن و به سادگی میشه حفظشون کرد. بعضی هاش اما یکم حفظ کردنش سخت تره چون لازمه حتما عین همون جملات رو بگی تا حق مطلب ادا بشه.
پ.ن. بچگی هام یکی از همین سری کتابها رو داشتم که جلدش قرمز بود اگر اشتباه نکنم. اینم ماجراییه که اون موقع ما این کتابها رو نخوندیم و کسی هم برای ما نخوند. حالا دارم میخونم بلکه شاید بعدا برای کسی تعریف کنم.
( کی میگه برق نداشتن خوب نیس در درجه گرمای 47؟! تقریبا یه ماه پیش بود به خواندنش شروع کردم، حالا که برق نداریم؛ به خودم گفتم پس برم سراغ اون کتابی یه ماه پیش ناتموم کنارش گذاشتم، نمیدونم چرا ولش کردم!
درسته من کتابای کودکان واسه تقویت کردن فارسیم میخوانم، ولی لذت بخشم هستن چون که خودمم زیاد بزرگ نیستم :)
به هرحال واقعا کتابی خوبی بود، ازش خوشم آمد.
به قول "مولانا رومی": چونکه با کودک سروکارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد)
دست خودم نیست من کلا بازنویسی رو نمی پسندم چون خیلی دوباره کاری به نظر میاد و خلاقیت درش جای نداره. تنها نثرپردازی متفاوته. برای همین هم دوست ندارم این چنین کارهایی رو برای بچه ها بازنویسی کنن هر چقدر هم که شیرین به نظربیاد در اصل نسخه ی دومی از یک نسخه ی اصلیه و ترجیح من اینه که بذاریم توی سن مناسب وقتی کودک به اون میزان از درک و مطالعه رسید رجوع کنه به منبع اصلی و از خوندنش لذت ببره. برعکس بازنویسی به شدت از بازآفرینی حمایت می کنم و این رو پر از خلاقیت می دونم. دوستانی که بازنویسی می کنن بهتره از این سطح بالاتر برن و دست به بازآفرینی بزنن که برای بچه ها قطعا لذت بخش تره.
البته که ایشون یکی از نویسنده های خوب و پیشکسوت ادبیات کودک به حساب میان و تلاششون در اون برهه از تاریخ جای تحسین داره.
همیشه دوست داشتم بخونم کلیله و دمنه رو. و خب فرصتی دست داد تا بتونم نثر ساده و روانی ازش رو به صورت صوتی با صدای نیما کرمی گوش کنم. حکایتهای کوتاه پند آموز برای هر سنی خالی از لطف نیست.
زود اعتماد نکن زود قضاوت نکن به عاقبت تصمیمت فکر کن گول ظاهر رو نخور جلو مشکلات قوی و متحد باش از یک سوراخ دوبار گزیده نشو خجالت و رودربایستی رو کنار بذار اهل تدبیر و سیاست تو زندگی باش و .... اینها همه درونمایه های داستان های کتابی است که به زبان ساده و پند آموز از حدود صد سال قبل از میلاد تا به امروز دست به دست شده و به ما رسیده..... پندهایی جاویدان که ما آدم بزرگا تو کتاب های سبک زندگی و موفقیت به یه سبک دیگه دنبالشیم. کلیله و دمنه، همچنان قصه های شنیدنی و آموزنده برا فرزندان بشر امروز داره...پندهایی که تو قالب داستان هم تجربه رو انتقال میده، هم تو آموزش و پرورش کودک مفیده و از همه مهمتر به زبان خود بچه هاست و روابط علی معلولی سختی تو داستان هاش نیست. و این کار اولیا رو خیلی راحت تر میکنه....کاش همه ی بچه ها به جای شنیدن سر و صدا و دعواهای والدینشون ، صدای قصه های اینجور کتاب ها را از پدر مادرا میشنیدن و با اون به خواب شیرین کودکانه شون فرو میرفتن....
نمیدونم یه روز گرم تابستونی بود یا سرد زمستونی. شایدم گرم بهاری بود آخه تو شهرستان ما به قول خودمون همیشه تش میباره. با مامانم رفته بودیم خرید. دور و بر بازار میوه تره بار، بغل مسجد یه کتابفروشی خیلی ریزه بود که اکثر کتاب هاش مذهبی بودن. بیرون مغازه یه رگال گردان داشت که کتابای کودک و نوجوان رو اونجا میزاشت. به خاطر علاقم به کتاب پا پیچ مامان شدم که برام کتاب بخر. کتابی رو برداشت به اسم قصه های خوب برای بچه های خوب جلد ۱ و ۲. تا مدت ها شب با صدای مامان و قصه های آذریزدی میخوابیدم. الان هم یک جلدش گم و گور شده و یک جلدش هم از من به پسر خواهرم رسیده. ممنونم آقای آذریزدی.
کلیله و دمنه بنا بر برخی روایت های تاریخی، از نخستین متون داستانی بوده که به زبان فارسی آمده است و برای ایرانیان خواندنی و صد البته ماندنی شده است.
در تاریخچه این اثر گفته شده که این کتاب در واقع تألیفیاست مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آن ها پنجه تنتره به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است.
محتوای کلیله و دمنه گواه بر پندآمیز بودن متن است و این بندها به طور عمده در قالب حکایت های از زبان حیوانات نقل شدهاست.
نام این کتاب نیز از نام دو شغال با نام های کلیله و دمنه گرفته شده است که بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد و از منابع تاریخی این طور به نظر می رسد که اصل کتاب در هند و در حدود سالهای ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد نگاشته شده است. با این حال در روایات های سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان؛ شاه ساسانی را مؤلف این اثر میدانند.
این کتاب برای نخستین بار از زبان سانسکریت به زبان پهلوی ترجمه می شود که امروزه اثری از آن در دسترس نیست ولی ترجمه های موجود در این اثر از نظر محتوایی از نزدیکترین ترجمه ها به زمان منتسب به خلق اثر توسط برزویه است. با این حال پس از حمله اعراب به ایران، کتاب کلیله و دمنه توسط فردی به نام ابن مقفع به زبان عربی نیز ترجمه می شود و همین موضوع مبنای ترجمه این اثر به زبان های یونانی، ترکی، اسپانیایی، روسی و آلمانی می شود. آنچه از ترجمه های موجود از این کتاب بر می آید تالیف آن در 10 فصل است که با عناوین شیر و گاو، کبوتر و طوقدار، بوزینه و سنگپشت، بیتدبیری، موش و گربه، بوم و زاغ، شاه و پنزوه، تورگ (شغال)،بلاد و برهمنان و شاه موشان و وزیرانش نوشته شده است و در هر یک داستان های حکمت آمیز در مورد زندگی این حیوانات که در اصل بدل از برخی از انسان ها و شیوه زندگی آن ها است به چشم می خورد.
نگاه دقیق و ظریف و ارائه راه کارهای انسانی برای زیستی عالمانه و خردورزانه از مهمترین ابزاری است که این اثر از آنها برای ارتباط با مخاطب خود استفاده کرده است و لطافت بیان نویسندگان اصلی آن بوده که توانسته تاکنون نیز این داستانها را خواندنی و محل رجوع قرار دهد.
مهدی آذر یزدی نخستین کتاب از مجموعه هشت جلدی قصه های خوب برای بچه های خوب را با نگاهی به این کتاب و بازنویسی 25 داستان کوتاه از آن منتشر کرد و موسسه نوین کتاب گویا نیز نسخه صوتی این کتاب را بر پایه این متن و با زبان نیما کرمی منتشر کرده است.
چند داستان اول خیلی خوب هستند،بعدش کیفیت کمی افت میکند در کل برای عموم کودکان شنیدن این قصه ها عالی هست و ذهنشان را نسبت به ارتباط با دیگر انسانها هشیار میکند.
قصههای کوتاه و قشنگ کلیله و دمنه که اکثراشون را شنیدیم و آقای آذریزدی با زبان ساده و قشنگ برای بچهها بیان میکنه نسخه صوتیش هم خیلی خوب بود و برای شنیدن همراه با بچهها عالیه
مهدی آذریزدی نویسنده توانمندی بود که برای کودکان و نوجوانان مینوشت و این مجموعه کتاب قصه های خوب برای بچه های خوبش معروفترین آثارش است. خصوصا پس از اینکه مقام معظم رهبری در زمان حیاتش از او بابت این مجموعه کتاب تقدیر کردند. این کتاب رو من فقط در فراکتاب به صورت الکترونیک دیدم که عرضه شده. قیمتش هم بسیار پایین تر از نسخه چاپی کتابه https://www.faraketab.ir/book/21666-%...
بیشتر برای اینکه با شیوۀ نگارش در ادبیّات کودک و نوجوان آشنا بشم این کتاب رو خوندم؛ قطعاً اگه در سنین پایینتر مطالعهش میکردم بیشتر ازش لذّت میبردم.