سال نشر: خرداد ۲۵۳۷ این کتاب از دو بخش تشکیل شده است: 1) ایران در آستانهی انقلاب مشروطیت - که پیش از این هم به صورت کتابی مستقل چاپ شده بود - ؛ 2) ادبیات مشروطه - متن سخنرانی باقر مؤمنی برای دانشجویان دانشگاه تهران در دههی پنجاه همراه با پرسش و پاسخ
زمانی که اقای مومنی می توانست با دانشجویان مصاحبه کند . این جورکتابها برای درک زمان پیش ازانقلاب یا اوایل آن و طرزفکر حاکم کمک کننده است . الان چیز زیادی ازآن به خاطرندارم ولی کتاب قدیمی و زردشده هنوز وجوددارد.
بخش نخست این کتاب را قبل تر مستقل خوانده بودم و نظرم را ذیل چاپ مستقل این بخش یعنی کتاب ایران در آستانه ی انقلاب مشروطیت گفته ام. بخش دوم کتاب - در نزدیک صد صفحه - به ادبیات مشروطه و مشخصه های آن می پردازد. این بخش به سه فصل تقسیم شده است: 1) اشکال گوناگون ادبیات [مشروطه] (علمی-آموزشی، تفننی، سیاسی-اجتماعی)؛ 2) معیارهای ادبیات مترقی (منشأ و خاستگاه اثر، محتوی اثر، جنبه ی سیاسی ادبیات)؛ و در نهایت 3) ویژگی های ادبیات مشروطه
* نگاهی به کلیت دیدگاه نویسنده
مؤمنی چنانکه در بخش پرسش و پاسخ اذعان می کند، این کتاب را با نظر به ادبیات "پیش" از مشروطه آن هم صرفا حول آراء پنج تن نگاشته است: میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، میرزا آقاخان کرمانی، عبدالرحیم طالبوف، و حاجی زین العابدین مراغه ای. چنانکه در مورد بخش اول گفته بودم، اینجا هم مبنایی بودن اقتصاد همه جا به چشم می آید. باید همیشه مراقب بود که ادبیات از کدام طبقه آمده و منافع چه قشری را تأمین می کند. از همین رو مؤمنی اصرار دارد که نباید اصلاح طلبان اشراف و درباریان (همچون امیرکبیر و عباس میرزا و ...) را با بورژوازی مترقی (همانند متفکرین سابق الذکر) خلط کرد. امیرکبیر هر کاری هم کرد ساختار موجود را اصلاح کرد ولی اصول آن را دگرگون نساخت. در همین راستا است که او میان برخی آثار ظاهرا اصلاح طلبانه با آثار واقعا مترقی تفاوت می گذارد - به این دلیل ظاهرا اصلاح طلبانه که علی رغم همه ی حملاتی که دارند نظام جایگزینی پیشنهاد نمی دهند (و این حملات در واقع بیشتر بر سر منافع شخصی و مظالم فردی است). مؤمنی سنت شکنی، رئالیسم، باور به دموکراسی، تعهد به ساده نویسی و اموری از این دست را از مشخصات ادبیات مشروطه - یعنی ادبیات مترقی - می داند
این کتاب رو به خاطر عنوانش برای منابع پایان نامهام انتخاب کرده بودم، اما به نظرم کار پژوهشی دقیقی انجام نشده بود و دیدگاههای ادبی هم از نظر اقتصادی بررسی شده و جهت گیری درستی نداشت به همین دلیل از ارجاع دادن به این کتاب صرفنظر کردم.در مورد ادبیات دورهی مشروطه کتابهای موثقتری برای ارجاع دادن هستند.