يقدم الكتاب مجموعة من الدروس القرآنية التي ألقاها الإمام الخامنئي من على منبر مسجد الإمام الحسن المجتبى (ع) في مدينة مشهد في شهر رمضان المبارك من العام ۱٣٥٣ ه.ش. الموافق للعام ۱۹٧٤م. وتتجلّى أهميّة هذا الكتاب بلحاظ الخصائص التي يتوافر عليها، وهي: إلقاء الضوء على النتاج المبكر للإمام الخامنئي (ده) قبل الثورة الإسلامية المباركة، فيمكننا بالتالي من خلاله التعرف على نصٍ شكل رافدًا من روافد النهوض الإسلاميّ، ويمكن اعتباره بحدِّ ذاته دعامةً من أجل بناء وعيٍ إسلاميّ أصيل. - منجية التفسير المتّبعة والتي تؤكد على إعادة ربط الدين والرؤية المؤسَّسة على القرآن الكريم بالحياة والسياسية والاجتماعية للأفراد. - طرح الموضوعات العقائدية انطلاقًا من عملية بناء المسؤوليّة والالتزام العملي، في سبيل ترسيخ فاعلية الإنسان المسلم، بعيدًا عن المنهجية السائدة في الطروحات العقائدية القائمة على طرح المفاهيم المجردة وحدّها في قوالب النفي والإثبات. - تقديم منهجية تفسيرية متكاملة، تقوم على أساس جدلية النص والواقع، تؤكد على ضرورة الارتباط بالنص بما هو مصدر التعاليم الإسلامية السامية، وبما يطلبه من الإنسان المؤمن بحقانيته من ديمومة سؤاله ليصل إلى الإجابات الشافية. هذه الخصائص وغيرها تسمح لنا أن نقول إن هذا الكتاب يشكل بحق أحد أهمّ الركائز النظرية والمؤسسة لرؤى الفكر الإسلامي الأصيل.
Iranian cleric and politician Ayatollah Seyyed Ali Khamenei participated in the Islamic revolution of 1979, opposed western influence, and served as president from 1981 to 1989 and then as head of state.
As Shiite marja, he acted in Mashhad. He joined as a member of parliament for a short period and then for two terms before election as leader. Ruholla Khomeini also chose him as the prayer leader of Tehran on Friday.
He translated some works and authored the most comprehensive Tarh-i kulli-yi andisha-yi Islami dar Qur'an (The General Scheme of the Islamic Thought in Koran). And Solh-i Imam Hasan (a) is his most famous translation. Moreover, people compiled his speeches in a comprehensive work, called Hadith-i wilayat. People also compiled and published several other books about his speeches and wrote messages in different topics.
His most famous and effective fatwa in the world stopped insulting respected personalities of Sunnis. Following his speeches and emphasis, the concepts of "Tahajum-i farhangi" (cultural invasion) and "Bidari-yi Islami" (Islamic awakening) entered social literature.
Knowledgeable in literature, he also composed some poems under "Amin," his pen name. He studies his interest in contemporary history, another field.
یک چیز هایی رو هرچه قدر هم زور بزنی نمیتونی به دست بیاری.. یه چیزایی توی خون آدم باید باشه انگار اصلا. اینجاست که وقتی دقیق میشی فرق آقا رو با بقیه متوجه میشی. واقعا با گوشت و خونم از کتاب لذت بردم و هر صفحه ش رو جویدم تا تمومش کنم.کتاب خیلی قشنگی بود و چه حیف.. چه حیف که نرسید به صحبت در باره مبحث امامت!
لحظات خوبی رو با این کتاب گذروندم؛ صبحهای ماه رمضان، روزی نیم ساعت، بعد نماز. * کتابهایی مثل این که سخنرانی بودن و به نوشتار تبدیل شدن، متن روانی دارن، با وجود عمیق بودن بحث. به خصوص که صهبا خیلی خوب سخنرانی ها رو پیاده کرده بود و فضای جلسه رو منتقل میکرد. یه جاهایی حس میکردم صدای فریادهای انقلابی آقا رو می شنوم و یه جاهایی لحن طنزگونه لبخند به لبم می اورد. * نگاه جدیدی به آیات داشت؛ کنار هم قرار دادن آیات مرتبط، دقت نظر در الفاظ و کلمات کلیدی، برداشت متفاوت از آیات،... گاهی از این نگاه های قشنگ ذوق میکردم و گاهی اشکم درمی اومد. * چیزی به که به شدت این کتاب رو از کتابها (و سخنرانی ها)ی مشابهش متمایز میکرد، تاکیدی بود که روی تعهدآور بودنِ ایمان داشت. وقتی درباره ایمان و توحید و نبوت و ولایت توضیح میداد، صرفاً یه سری گزاره های خشک منطقی نبودن که کاربردی نداشته باشن. جمله ای که بارها به صورتهای مختلف تکرار میشد این بود: مسلمانی که زندگیش عملاً با غیر مسلمان تفاوت نداشته باشه –غیر از پایبندی به یه سری ظواهر- باید به مسلمانی خودش شک کنه. *کتاب قابلیت داره کتاب درسیِ دینی مدرسه بشه. اگرم آموزش و پرورش نمیخواد از این کارها بکنه، معلمهای دینیِ خوش ذوق میتونن از این کتاب خیلی استفاده کنن. * پنج ستاره خیلی پررنگ :)
این کتاب یک کتاب فوق العاده و واجبی است برای خواندن هر جوان علاقه مند به تعالی. من شاید بتوانم این مطلب را یکی از قله های این کتاب بدانم: امام محمّد باقر عليه السلام فرمود: قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً امام باقر عليه السلام فرمود: خداى تبارك و تعالى فرموده است: هر آينه عذاب ميكنم هر رعيتى را كه در اسلام با پيروى از امام ستمگرى كه از جانب خدا نيست ديندارى كند، اگر چه آن رعيت نسبت باعمال خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه در ميگذرم از هر رعيتى كه در اسلام با پيروى از امام عادل از جانب خدا ديندارى كند، اگر چه آن رعيت نسبت بخود ستمگر و بدكردار باشد.
رهبر انقلاب این حدیث را در دوجای کتاب شرح میدهد. با خواند این کتاب میفهمیم که رهبر انقلاب در سال 1353 در دوران جوانی چه فهم عمیقی از اسلام داشه است و منظومه فکری خود را بر چه پایه های مستحکمی نهاده است. واقعا خواندن این کتاب توصیه اکید میشود.
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، یک کتاب نیست. یک آینه است برای اینکه خودت و اعتقاداتت که با آنها بزرگ شدی را ببینی. این آینه اولا عیوب اعتقاداتت را نشانت میدهد. یک مشاور است، مشاوری که میگوید کجای راه را اشتباه رفتی و دلیل اشتباهت چه بوده. یک نقشه است، راه را با تمام انشعاباتش به تصویر کشیده. بیراههها را نشانت میدهد و واضح و روشن مقصدت را معین میکند. یک پزشک است. اولش در دلت واهمه ایجاد میکند. فکر میکنی چقدر حالت بد است. اما هر چه پیش میروی با حرفهایش، با داروهایش زخمهایت را التیام میدهد. به تو حیاتی دوباره میدهد. حیاتی با کیفیتتر از گذشته.
به خاطر همینها اولا دوست نداری زود از آن جدا شوی. ثانیا دوست داری باز هم سراغش بروی، بارها و بارها. اکثر کسانی که طرح کلی را شروع میکنند، آهسته آهسته آن را میخوانند. خط به خط جلو میروند. کلمات را مزمزه میکنند. یادداشتبرداری میکنند. اگر در مورد این دوست تا به حال چیزی نشنیده بودید، از من اینها را بپذیرید و سراغش بروید. هر کسی با هر فکری که هستید سراغش بروید. شاید البته اگر در کنارتان استادی باشد یا دوستانی که در مورد مطالب با هم صحبت کنید، خیلی بهتر باشد.
ويبقى في القلب ذاك السؤال التائه المتحيّر، أن إلى متى سوف يظل ّ ذلك الألم قابعًا في فلاة الرّوح ينفض غبار نفسه عن أعماقها؟
وأيُّ ألمٍ هو ذاك؟ ذلك الذي يُلقي بنفسه عند أعتاب المُهَج كلّما رأت ملامح الجمال تتكسّر تحت أصابع كل يدٍ عمياء، أنّى للقلب أن يتوقف شقاؤه وهو يرى كل هذا الجمال يتخبّط ما بين الأبصار العاجزة عن أن تفقه كنهه، والبصائر الّتي تحويه بكلّ وجودها فتفنى فيه وتسمو.
وإنّي رأيتُ في هذا الكتاب جمال الإسلام كما لم أره من قبل، رأيته مختلفًا عن كلّ جمالٍ. ونظرت حولي فلم أرى هذا الجمال مجسّدًا في مجتمعات البشر.
فكأنّ الفؤاد حينئذٍ يقف بين مشاعره تائهًا، أيّها ينتقي؟
هل يأسى على البشر لأنّهم رفضوا الجمال ووجدوا في فلسفاتهم العقليّة نجاة الكون، وظنّوا أنّهم بعقولهم القاصرة وحدها سيستطيعون تحقيق سعادة البشريّة، معرضين بذلك عن كلّ الرّحمة والجمال، عن كلِّ ما خلقه الله لهم كي يطووا مدارج الكمال وليرسموا سبيل الفكر والعقل والحقّ والحقيقة؟ أليس خالق الكون والبشريّة أجدر بأن يهيّئ لعقولنا السبل الّتي عليها اتّباعها؟
أم لأنّهم أدركوا الجمال وأدركوا أنّ به فوزهم فأعرضوا عنه استجابة لأهوائهم أو اتّباعًا لملل آبائهم؟
أم لأنّهم من جهة أخرى ألغوا دور العقل والعمل فلبثوا في أماكنهم بانتظار معجزة إلهيّة تنتشلهم ممّا هم فيه من الضّعف والذّلّة والهوان؟
هل ينقم على البشر أم من الأحرى به أن ينظر إليهم نظرة شفقة ورحمة لأنّهم لم يدركوا سرّ الجمال ولم يستشعروا من اللّذات إلا تلك الّتي تجرّها إليهم المادّة جرًّا مع كلّ الشّقاء الّتي تحمله، ولأنّهم لم يستشعروا لذّة دعاء على لسان رسول الله (ص)، أو أمير المؤمنين (ع)، أو الإمام السجّاد والأئمّة الأطهار عليهم السّلام؟ يشفق عليهم فيتألّم لهم وبهم وللجمال التّائه بين كلِّ هذه الصّحارى.
والأهمّ من ذلك كلّه أنّه أيضًا لا يدري، أينقم على نفسه أم يشفق عليها، وهي الّتي ما فتأت تصبّ الألم والأسى في قلب إمام زمانها وهي الشّريكة في جريمة قتل الجمال بذنوبها وأخطائها الّتي لا تحصى ولا تعدّ. تلك النّفس المقصّرة في مسيرة التّمهيد لظهور محيي الجمال وشافي ألم قلب الحسين (ع). تلك النّفس، ألا ينقم عليها؟
ولكن يظلّ ذلك النّور المنبعث من عند رحمة الباري بلسمًا شافيًا لكلّ ألم، وداعيًا إلى الرّحمة لا إلى النّقمة, فما لخالق الجمال أن يذر الجمال غريبًا وحيدًا، فهو الّذي وعد وحاشاه أن يخلف. {وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}
هوالحق طرح کلی رو آهسته و پیوسته خوندم و از خوندنش لذت بردم. قسمت هاییش رو با دوستانم به شیوه مباحثه ای خوندیم و قسمت هاییش رو خودم به تنهایی خوندم . متن سخنرانی پیاده شده است و خیلی روانه . موقع خوندن کتاب همش به این فکر می کردم یک طلبه ی جوون در یک مسجد کوچک در مشهد ، چقدر باید آینده نگر باشه در حکومتی که هیچ بویی از دین داری نبرده زندگی می کنه و در حال تببین مشخصات یک حکومت اسلامیه ...!
ایمان، توحید، نبوت و ولایت در این کتاب بسیار عالی، روان و ساده از دل آیات قرآن تدبر شدهاند آیت الله خامنه ای با تدبر در آیات و بیان مفاهیم و استفاده از مثالها، با سادهترین زبان ممکن مفاهیم فوق را بصورت تحلیلی بیان کردهاند خواندنش واجب است
جدّاً شاهکار و بینظیره! ترواشات ذهنی بزرگمردی که تاریخ به او نگاه میکند، در سن 35 سالگی حتی کسانی که این مرد را قبول ندارند، با خواندن این کتاب، به احتر��م نبوغش، کلاه از سر برمیدارند
فکر کنم هرکی کتابو خونده میدونه که محتوای کتاب، یه بازخوانی عمیقه از عقاید و اصول دین اسلام؛ که روش استدلالیش با کتاب های رایج عقاید اسلامی فرق میکنه و نسبتا مطالبش جدیده. دیدگاه و روش حکومت سیاسی و اجتماعی اسلام به خوبی بیان میشه و ارتباطش با اصول عقاید روشن میشه. این کتاب آزمون خوبیه برای اینکه ببینیم تا چه اندازه رو اصول دینمون فکر کردیم و محدوده حکومت اسلام رو تا کجا میدونیم
این بار بالاخره تا اخر کتاب رو خوندم از نگاه جدیدی که داشت،از ارتباط بین آیه ها، از شیوه بیان بسیار لذت بردم برای اینکه دینمون رو بهتر بشناسیم و بهتر بتونیم به بقیه معرفیش کنیم و بهتر از اون در زندگیمون استفاده کنیم، نیاز به رجوع به قرآن داریم و این کتاب دریچه ای جدید به سمت قرآن برای ما ایجاد می کنه
کتابی مناسب برای بخش قابل توجهی از پرسشهای فلسفی من. نمیگم پاسخ به همهشون، ولی بخش مهم و عمده اونها پاسخ داده شد. پرسشهایی از جنس هدف و معنای زندگی. در این #کتاب، با معنای متفاوتی از توحید آشنا میشین، چیزی فراتر، علمیاتیتر و باارزشتر از تعاریف خشکی که در مدرسه از توحید به ما یاد دادند. اونجا شما با تعاریفی روبرو میشدین که عملا قابل استفاده و پرک در زندگی روزمره نبود، اما در این کتاب با مفهوم توحیدی آشنا میشین که به معنای واقعی کلمه توحید عملی است. توحیدی که اگر بهش پایبند باشیم، اگر جامعه رو بر اساس اون بسازیم و ... اونوقت به سوی مدینه فاضله میریم. یمی از مباحث جالبش، رابطه تفکر آقازادگی و شرک بود که در نوع خودش بینظیر بود. همچنین مباحث توحید، نبوت و ولایت و ایمان هم بسیار عملی و ملموس بود. جوری که انسان اهمیتش، ضرورتش رو با همه وجود حس می کرد و از عدم اونها رنج می کشه. این کتاب به شما نشون میده اسلام، برای ساخت جامعه اسلامی که کارخانه انسانسازی است اومده، نه برلی ساخت هزاران عابد و زاهدی که گوشه نشینی کنند و فقط و فقط نگران حفظ دین خودشون باشند، چه بسا که ممکنهزیر سایه طاغوت هم باشند. در این کتاب فرق شیطان و ابلیس، مفهوم طاغوت و پیرو طاغوت بودن رو میفهمید و از همه مهمتر میفهمید، قرآن رو میتونید با دقت بخونید و بفهمید. نه اینکه فقط با چهارده روایت، با انواع صوت ها و لحن ها، با آواز خوش، صرفا قرائت کنید. می فهمید که قرآن، راهنمای عملی زندگی توحیدی است. هرچه بگم کم گفتم و ناقص، بخونید کتاب رو و از دست ندیدش، لحنش به اندازهی کافی ساده و قابل درک هست و به هیچ وجه دچار ترسی که بعضی کتب مذهبی که ادبیات سنگینی دارند ایجاد می کنند نشید.
اين كتاب بسيار بسيار عالي بود. از هر لحاظ كه فكرش رو بكنيد . بخش هاي اين كتاب كه به ترتيب ايمان و بعد توحيد وبعد نبوت هست كه تو هر مرحله ابهام زدايي هاي به سزايي انجام ميگيره و در واقع تعريف هايي كه امام ارايه ميكنن و موضاعاتي كه پيرامونش به چالش ميكشن،اين موضاعات رو از يك صرفا عقيده بودن به يه عقيده پويا و رو ح بخش بودن ارتقاء ميدن. و در نهايت تبديل ميكنن به عقيده اي كه اون رو جاري در زندگيت ميبيني . بخش اخر اين كتاب طرح موضوع ولايته و بخش بسيار عجيب و قابل تامل اين كتابه.حرف هايي كه امام خامنه اي ميگن به خصوص در اين بخش هنوز كه هنوزه با وجود گذشت 40 سال بوي تازگي ميده.بويي كه خيلي از ما ها -بخصوص ما بچه مذهبييها،ما ها كه ادعامون ميشه ولايتمداريم-هموز نسيمي ازشون احساس نكرديم. هنوز بعضا نميدونيمشون كه بخوايم حالا جامه عمل بهشون بپوشونيم يا نه. پيشنهادي كه ميكنم اينكه كه حتي اگه وقت براي خوندن كل كتاب رو نداريد در اسرع وقت حتما اين بخش ولايت رو بخونيد. يكي ديگه از ويژگي هاي خوب اين كتاب جلسه به جلسه بودنش بود .طوري كه هر كس اراده كنه ميتونه 28 روزه بخوندش. يكي ديگه از ويژگي ها كه خيلي لذت بردم ازش اين بود كه ابتداي هر جلسه با بسم الله الرحمن الرحيم ميشد. و ناخود آگاه بعد از چند جلسه ي كتاب ، وقتي دستم ميگرفتمش بسم الله ميگفتم و در ذهنم موند كه براي كتاب هاي ديگه هم انجامش بدم. خيلي قشنگ و زيباست كه حتي مطالعمون هم رنگ خدايي بگيره و با طلب ياري كردن از خدا شروع بشه
تدبر در قرآن به بیانی بسیار ساده و در عین حال، رسا. با بیان نکات کاربردی و نابی که کمتر کسی در برخورد با آیات قرآن به آن پی میبرد. نکاتی که در مجموع، برنامه برپایی حکومت الهی (به عنوان آرمانی ترین نوع حکومت) را تشکیل میدهند.
مطمئنم اگر دوباره این کتاب را بخوانم نکات بیشتری دستگیرم میشود...
As the title correctly points, this is a clean and general aerial view of the Islamic perspective and summary of the key concepts of the religion - with an emphasis on tawhid or oneness -, systematically transmitting the spirit of the Quran by backing up each point made with abundant Quranic verses, and projecting them onto the space of social action.
Although it is not intended for non-Muslims, as it does not attempt to prove points which are not obvious to them, it is still an interesting read for all when considering its historical significance: closing the doors of a centuries' old struggle of Iranian Muslim scholars against the tyrannic monarchist and oligarchical system.
These series of pre-Islamic Revolution lectures were openly defiant both against the thousands-years-old monarchist system of Iran and the puppet military dictators serving foreign powers, and make it clear why Ayatollah Khamenei was swiftly targeted by the murderous and capitulating SAVAK of the Pahlavi family that Western powers relied on to spread Aryan supremacist propaganda for the fragmentation of West Asia and undermine the effective Islamic resistance to their colonialism, with the recent French humiliation in Algeria.
معمولا این دسته کتاب ها انقدر سخت و سنگین نوشته شدن که فقط چند صفحه میتونی بخونی و زود خسته و کلافه میشی ولی ولی ولی این کتاب خیلی خیلی ساده و روان هست و از خوندنش اصلا خسته نمیشی و واقعا دوست نداشتم تموم بشه کاش وقت کنم یه روزی دوباره بخونمش
اگه میخواید پای یه منبر شیک و مجلسی تراز بشینید که یه تنه، تومنی هفتصنّار بالاتر از تاپتن منبرهای حال حاضره و از قضا توی دورانی گفته و شنیده شده که شده پایه و ستون تغییرات فکری و اجتماعی سالهای بعدش منجمله انقلاب اسلامی، این کتاب رو بارها و بارها بخونید.
محتوای کتاب طوری چیده شده که غور کنید توی حالوهوای ماه رمضانی سال ۵۳ کنار بازاری و دانشگاهی و طلبههایی که بعد نماز ظهر جمع شدند کنار هم توی مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام مِشَد، تا نه فقط احکام غسل و وضو و شک در نماز که اصولیترین آموزههای اسلام ناب محمدی رو نه با کلیشههای معمول که با خرق عادت و گفتن و شنفتن از ناگفتههای تاریخ صدر اسلام و بازتعریف اصول پنجگانه به گوش جان بشنوند. و انگشت به دهان بگیرند که «عه عه اینه توحید؟! اینه ولایت و ولایتمداری؟! آب در کوزه و ما گرد جهان چه میکردیم پس؟!» و همینطور که با ذوق و شوق کیف میکنی از گرد غفلت گرفتن از باورها و اعتقاداتت، غریو شادانه سر بدی که «بابا دستخوش آسِدعلی! روشنمون کردی به مولا»
اولین باری که این کتاب را خواندم سال اول دانشگاه بود. بعد از آن بارها به مناسبتهای مختلف سراغش رفتهام. هربار که میخوانمش پاسخ بخشی از گرههای ذهنیام را میگیرم. انگار باید در هر پله از شناخت دین یکبار دیگر خواندش تا متوجه عمق مطالبش شد. در مجموع این کتاب یک معجزه است. معجزهای که معجزهی قرآن را از یک کتاب روی طاقچه به یک مانیفست مسلمانی تبدیل میکند. اصول اسلام را آنطور که باید توضیح میدهد و در انتها بهنحوی تفکرت را شکل میدهد که نمیتوانی آرام بگیری و خوش باشی که مسلمانی . بعد از خواندن این کتاب حتما مسیر مسلمانی انسان عوض میشود.
کتابی با نثر روان، ساده و عامه پسند و عامه فهم! اقتضای کتاب همین بود اصول دین با مثال های ملموس برای همه... کتابی که علاوه بر لزوم خواندنش توسط هر مسلمانی، فهم ها اشتباه از دین و اصول دین را اصل��ح می کند. کتاب فوق العاده ای بود و باید تدریس و یاد گیری آن فراگیر شود تاریخ و سرگذشت کتاب، شیوه کشف این جلسات و البته نویسنده که نمیشود گفت گوینده این مطالب و البته شیوه بسیار عالی نشر این کتاب توسط صهبا بسیار بسیار خواندنی و جذاب بود از آن دسته کتابهایی که هر چه دربارهش بگوییم کم است!
اگر این کتاب ۵ ستاره نگیرد، هیچ کتاب دیگری نمیتواند ۵ ستاره را از من بگیرد!
این کتاب را نخواندم، بلکه با آن زندگی کردم ... و چه قدر خواستنی بود این زیست با این کتاب ... هر چند این کتاب تمام شد ولی این زیست تمامی نخواهد داشت ...
ب�� توجه به اینکه متن سخنرانی است، نباید بگذارید که از دستتان برود ... نگذارید مباحث سُر بخورد، حتما قلم به دست مطالعه کنید.
بعد از خوندن این کتاب، دین رو جور دیگهای دیدم.بیان لطیف و فلسفی و منطقی نویسنده جای جای کتاب جا داره.واقعا دریچهای متفاوت به دینه.جایگزین همه تعاریف و متنهای دستوری از بایدها و نبایدها که تو مدرسه و دانشگاه ازش تعریف میشه. واقعا متفاوت و دلنشین بود.
طرح کلی اندیشه اسلامی دریچه جدیدی در جهان بینی و نگرش انسان به قرآن و دین اجتماعی باز می کند و مفاهیم والای قرآنی در مسائل ایمان،توحید،نبوت و ولایت را با زبانی شیوا و جذاب بیان می کند و خلاصه کنم هر کس با ادعای مسلمانی بمیرد در حالیکه این کتاب را نخوانده باشد به مرگ جاهلی مرده است! حتما و شدیدا توصیه به مطالعه این کتاب میکنم. علاقه شدید به قرآن و تدبر در آن و مفاهیم عمیق و صحیح دین مبین اسلام پیدا می کنید و از همه مهمتر انگیزه میگیرید بیایید وسط میدان و از گوشه نشینی و اسلام سجاده ای کناره گیری کند. خداوند حضرت آیت الله سید علی خامنه ای را حفظ کند. هنوز که هنوز است بعد از ۴۶ سال منبری با این کیفیت جایی پیدا نمیکنید!
بیست و هشت جلسه پای صحبت استاد سید علی حسینی خامنه ای مشهد مقدس، مسجد امام حسن مجتبی بیست و هشت جلسه سخنرانی اعتقادی با متنی روان و آمیخته با تدبری در آیات و روایات یک پیشنهاد خوب برای یک ماه رمضان خوب https://plus.google.com/u/0/111328997...
اسم الكتاب: الفكر الاسلامي على ضوء القرآن الكريم المؤلف: السيد القائد علي الخامنئي المضمون: ليس الايمان مجرد التوجه القلبي فحسب، بل بالاضافة الى ذلك يوجد توجه فكري وعقائدي متلازم مع واجبات ومسؤوليات ووعي وبصيرة. لعل اكبر واعظم هذه الواجبات بناء الانسان وتطويره وفتح افق الوعي التبصر فيه فضلا عن بناء المجتمع التوحيدي. فالتوحيد هو نفي العبودية لغير الله والتأكيد على عبادته وحده لا شريك له. والمجتمع التوحيدي هو الذي تنتفي فيه جميع الاختلافات الطبقية وتختفي كل انظمة الحكم الطاغوتية والاستكبارية المعارضة لكلمة الله التي من واجب الموحدين ان يقيموها في مجتمعهم التوحيدي. ومن اجل بناء هذا المجتمع نحتاج بالاضافة الى الايمان والتفكر ما يسمّى بال"وحي" وهي الاشارات التي تحصل للنبي حول القوانين والشرائع الالهية الواجب تنفيذها على ارض المجتمع، فالنبي هو الحاكم باسم الله في المجتمع التوحيدي وقد انزل الله له الكتاب الذاكر لهذه القوانين. وعندما نقول ان النبي قد "بُعِث" نقصد من ذلك حالة الثورة والانقلاب الداخلي الذي حدث في قلب وعقل ونفس النبي، فيبقى على النبي ان يصدّر هذا الانقلاب والثورة الى بقية العباد لتتفجر طاقاتهم وقدراتهم ويوجهها حيث مكانها الانسب بصفة النبي الآمر الناهي في هذا المجتمع. في حال فناء النبي - سواء اقام المجتمع التوحيدي ام لم يقم- فلا يجوز ان يبقى منصب السلطة الالهية فارغا ولا يجوز ان يبقى المجتمع التوحيدي وابناؤه دون قائد وموجه فتتبلور قضية الولاية التي يُعبّر عنها بالارتباط الفكري والعقائدي بين المؤمنين داخليا، وقطع العلاقات مع كل من يمكنه ان يؤثر سلبا على الاسلام خارجيا، وبالارتباط والتوجه للولي -نائب النبي- ليستمر بقيادة المجتمع الاسلامي. فهذا الولي مفتَرَض الطاعة وهو اعبد واتقى واعلم وازهد واعدل واوعى اهل زمانه. ويتم تعيينه اما بالاسم (إنّي جاعلك للناس إمامًا) واما بالاشارة (انما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون)، فمن غير الامام علي بن ابي طالب عليه السلام تصدق اثناء ركوعه؟ هذا الولي هو هذا الامام. والحمدلله رب العالمين
از بچگی به ما گفتن «اصول دین پنج بود دانستنش گنج بود» هر وقت هم گفتیم این چه گنجیه؟ گفتن فعلا خوب حفظ کن تا ان شا الله بعد از صدوبیستسال که مُردی، اون دنیا یه آزمون ورودی داره که نکیر و منکر ممتحنهاش هستن، اگر زود، تند، سریع همه اینا رو جواب دادی میذارن از گیت پل صراط که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتره رد بشی و تو بهشت بدون سانسور از نعمتهای الهی استفاده کنی!
بعد از این پاسخ هم معمولا کسی نمیپرسید حالا فایده این «پنج بود و گنج بود» تو این دنیا چیه؟ نکنه این هم مثل کارت ملی هوشمند میمونه که اسمش هوشمنده ولی هرجا میریم باید ازش یه کپی بگیریم؟! (اینهمه پول گرفتن از ملت برای کارت هوشمند ولی هرجا رفتیم باید دو جین کپی کارت ملی هوشمند تحویل بدیم!!!)
البته تا الان که کارایی اصول دین مثل کارت هوشمند بوده یعنی یه سری مسائل رو باید حفظ کنیم که در مواقع گزینش و استخدام، به مسئول گزینش بفهمونیم که ما مسلمون و معتقد به عقاید اسلام هستیم.
اما واقعا اصول دین فقط برای شب اول قبره؟! دونستنش به درد دنیای آدم مسلمون نمیخوره؟!
کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که پیاده شده سخنرانی های مقام معظم رهبری در سال ۱۳۵۳ در مشهده، میتونه پاسخ این سوال باشه. رهبری طبق آیات قرآن به توضیح و تفسیر اصول دین میپردازه و تبیین میکنن که باور به اصول دین باعث میشه یه مسلمون نه تنها به سعادت دنیا و آخرت خودش بلکه به فکر سعادت دنیا و آخرت کل انسانها باشه. باور به اصول دین موتور محرک هر مسلمونه و اگر کسی دغدغهمند نیست قطعا موتورش مشکل داره. رهبری ثمره اعتقاد به اصول دین اسلام رو ابتدا موجب برپایی حکومت الهی و آرامش و آسایش انسانها و سپس سعادت اخروی میدونن. اگر نوع نگاه رهبری به اصول دین رو تمام یک میلیارد و خوردهای مسلمان روی زمین داشتند، اوضاع دنیا خیلی بهتر از الان بود. رهبری، هنرمندانه و زیرکانه، انقلابی فکر کردن و انقلابی زیستن رو در دل سلسله جلسات اندیشه اسلامی در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در دل فشارها و سختگیریهای ساواک به مردم یاد میدن. این کتاب حتما ارزش یکبار مطالعه رو داره.
این جزو معدود کتاب هایی است که دید من را به جهان تغییر داد و پایه فلسفه اسلامی را بنا نهاد واقعا چه قدر بگم نمی دونم جق توصیف کتاب رو ادا کنم. این تاثیر گذاری عجیب کتاب به زیبایی وصف اسلام ناب از آیات قرآن بر میگرده به نظرم هر مسلمانی باید این کتاب رو بخونه اگر مشهد بهش ۱۰۰۰ ستاره میدادم
بنده یک ماه رمضان در مسجد امام حسن(ع) مشهد سخنرانی مستمر سی جلسه ای داشتم… آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلی اهمیت داده نمیشد؛ اما استثنائا همه این سی سخنرانی ضبط شده است. این سخنرانیها منبع خوبی برای مچ گیری ماست! در آن سخنرانیها راجع به توحید ، امامت، ولایت ، نبوت و سایر مباحث اساسی بحث شده است که الان هم آنها را تایید میکنم. اینها پایه فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامی، شش هفت سال دیگر محقق شود. میگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههای فکریاش اینهاست.آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوان آن روز بود. ۴/۴/۱۳۸۱
حیف که تمام شد! کاش مجال بیشتری بود تا آقا در بارۀ بقیۀ مسائل اصلی اسلام -مثل معاد و امامت- هم صحبت می کردند. کتاب بسیار بسیار خوبی است. برای این سخنرانی ها انگار تک تک واژه ها رو گلچین کرده اند تا مقصودشان را به بهترین و بی نقص ترین شکل برسانند. طرح و ساختار این مباحث -اگر چه موضوعاتش جدید نیست- تازه است و خواندنی. مفاهیم کتاب در عین عمیق بودن بسیار آسان فهم است، چراکه برای عموم مردم خطابه شده اند. به همه ی مسلمین توصیه می شود...
مجموعه سخنرانی های آیت الله خامنه ای در ماه مبارک رمضان سال 53 شمسی در مشهد مقدس با مطالعه این کتاب می شود فهمید که رهبر انقلاب یک شاکله و شخصیت کاملا قرآنی دارد. نظام فکری حاکم بر روح ایشان قرآنی است. نوع نگاه ایشان به مسائل سیاسی و اجتماعی از پشت عینک نورانی قرآن است اگر کسی می خواهد یک اشنایی کلی با تفکر اسلامی از مقولت ایمان و توحید و ولایت با رویکرد کاملا ناب و قرآنی پیدا کند و اسلام را به زبان ساده از خود اسلام بشناسد این کتاب را مطالعه کند