با گروهی از دوستان مشغول مطالعه مکتب به مکتب آثار برجسته تاریخ داستان نویسی ایران بودیم که آن حرکت نامنسجم شد و من از گروه جدا شدم. این کتاب و ایده اش به نظرم بسیار عالی و برجسته است و حیف که الآن حتی در محافل دانشگاهی هم دیگر خریدار ندارد. شاید یکی از بهترین شیوه ها برای فهم سیر تطور داستان نویسی ما در صد سال گذشته روش بررسی همین کتاب باشد. البته نه در عالم نقد و نظریه که در عالم آفرینش هم چون تفاوت ها میان زیست در اقالیم مختلف کم شده، مسیر نویسندگان پیشین دیگر برای نویسندگان جدید الهام بخش نیست.
مکتبهای داستاننویسی در ایران / قهرمان شیری / تهران: چشمه، چاپِ دوم 1394 ادبیات – دربارهی ادبیات داستانهای کوتاهِ فارسی – قرنِ 14
منظورِ «قهرمان شیری» از «مکتب» چیست؟ او «مکتب» را یک نگرشِ خاص میداند که هر نویسنده نسبت به هستی و جامعهی خود دارد؛ نگرشی که آنرا در اثرِ هنریِ خود صورتبندی کرده است. [12] «شیری»، «مکتب» را مفهومی برای تبیینِ ویژگیهایِ زبانی و نگرشی نویسندگانِ موردِ نظرش در نظر گرفته است. [13] به اعتقادِ او «نویسندهشدن، محصولِ مجموعهای از انگیزشها، آرمانها و بیتابیها است که شعورِ صاحبِ آنرا به جوشش در میآورد و عواملِ بیرونی نیز بر آن تأثیر میگذارد.» [15] [...]