خاویر کرمنت، نویسنده و پژوهشگر است و به سبب نگارش سهگانه «بیشعوری» به شهرت رسید. «بیشعوری تا همیشه» دومین کتاب از سهگانه بیشعوری است. محبوبیت نخستین کتاب خاویر کرمنت، «بیشعوری بس است دیگر»، باعث شد تا او کتابی دیگر با عنوان «بیشعوری تا همیشه» بنویسد. او در این کتاب، مبتلایانی را مورد بررسی قرار میدهد که در آنها بیماری بیشعوری شدت گرفته و ظاهرا کار از درمان هم گذشته است. آنها انسانهایی هستند که بیشعوری تا ابد را انتخاب کردهاند. کرمنت افسوس میخورد که با توجه به اینکه دیگر برای بیشعوری درمانی وجود دارد (به لطف کتابِ اول بیشعوری: بیشعوری، بس است دیگر) باز هم هستند افرادی که از قبول بیشعوریشان و اینکه به دنبال درمانش باشند سر باز میزنند. دکتر کرمنت فهرستی از آدمهایی که بیشتر در معرض بیشعوری تا همیشه قرار دارند پیشنهاد میکند. او در این کتاب توضیح میدهد که چگونه میشود آنها را شناخت و جلویشان را گرفت. در بخشی از کتاب به نام «بیشعور قربانی» میخوانیم: «هرچند که برخی افراد سعی نمیکنند بر سختیهایشان چیره شوند؛ فقط در آنها میغلتند. تا حالا بهترین تلاش خود را با ادامهی زندگی در سکوت و ناامیدی کردهاند. اما سپس زندگی ساکتشان از هم میپاشد. با تکانی شدید از انزوای خود به سوی توجهِ شدید پرتاب میشوند. آنها به نوعی جدید از «قهرمان» تبدیل میشوند: قربانی. باید به خاطر داشت که اینها افردیاند که تسلیم شدهاند. به جای التیامدادن خود و غلبهکردن بر مشکلاتشان، نفسِ آسیبدیدهشان را در آغوش گرفته و رفتار عصبی خود را پذیرفتهاند. آنها احساسات جریحهدار خود را به نشان اصالت و نجابت تبدیل کردهاند. حالت قربانیشدن را حفظ میکنند تا از آن به عنوان اجازهنامهیی برای سواستفادهکردن از افرادی که در باقیِ زندگیشان میبینند استفاده کنند».
نویسنده جماعت یک مشکلی دارد. اگر چیزی که نویسنده مینویسد، چاپ شود و خیلی زیاد بفروشد، نویسنده را هوا برمیدارد که آدم بزرگی است. اگر چیزی که نویسنده مینویسد، چاپ شود و متوسط بفروشد، نویسنده را هوا برمیدارد که آدم بزرگی است. اگر چیزی که نویسنده مینویسد، چاپ شود و خیلی کم بفروشد، نویسنده را هوا برمیدارد که آدم بزرگی است. اگر چیزی که نویسنده مینویسد، هیچوقت چاپ نشود و خودش هم پول چاپش را نداشته باشد، آن وقت هوا برش میدارد که واقعاً آدم خیلی خیلی بزرگی است؛ اما در حقیقت، بزرگی واقعی خیلی کم پیدا میشود. تقریباً میشود گفت که بزرگی واقعی وجود ندارد. ولی شک نکنید که بیشترین اعتمادبهنفس و کمترین تردید به تواناییهای خود، همیشه مال بدترین نویسندههاست.
اين كتاب رو به نسبت كتاب اول كمتر پسنديدم.بنظرم حرف چندان جديدى برا گفتن نداشت. توى اين كتاب نحوه برخورد با كسايى كه هميشه بيشعور خواهند موند گفته ميشه همينطور مثالهايى از آدمهايى كه فهميدن بيشعورن سعى كردن خودشونو درمان كنن ولى بعد از مدتى دوباره به اخلاق قبلشون برگشتن.بنظرم نويسنده بيش از حد از اين آدما نا اميد شده.مطمئنا ميتونن درمان شن فقط تلاش و زمان بيشترى ميبره.
کتاب اول بی شعوری(بی شعوری بس است دیگر) به نقل از خود نویسنده خورآموزی هست برای افراد بی شعور تا با بی شعوری خود رودررو بشن ودر پی درمان ومقابله باهاش باشن، کتاب دوم (بی شعوری تا همیشه) که همین کتاب باشه به این میپردازه که چطور بی شعور ها رو بشناسیم و با آن ها مقابله کنیم هست. ازجالب توجه ترین مسائلی که درارتباط با نویسنده اسه گانه بی شعوری مطرح هست اینه که بدون هیچ تردیدی بر تمامی مخالفان ومنتقدانش رو بی شعور خطاب میکنه حتی بدون توضیحات قابل قبول و دلایل علمی در برابر نقدهایی که برکتاب های غیر علمیش(به نقل ازمنتقدان) وارد هست. نکته جالب توجه اینجاست که در پایان وبازبینی کتاب و درکنار هم قرار دادن جزئیات و اطلاعات داده شده با نگاهی دقیق تر میشه نام خاویر کرمنت رو درصدرو بالای لیست بلندی که از بی شعور ها تشکیل داده دید وجای خالیش رو حس کرد!ا
خلاصه اگرچه حرف چندانی نداره این کتاب اما محدود مطالب قابل توجه و تاملی هستن که دلیل برای خواندن وصرف وقت براش بشن. .
فقط تکرار و تلقین میکنه که همه بیشعورن و باید بپذیرن که بیشعورن و هرکی نپذیره بیشعوره پس بیشعوره تا یک سوم کتاب حرفش تکرار همین بود فقط هیچ حرفی برای گفتن نداشت و من که ادامه ندادم خوندشو و توصیه هم نمیکنم.
فکر نمیکردم اینقدر از این کتاب خوشم بیاد و خیلی چیز ها رو واقعا دیدیم و تجربه کردیم و یادش می افتیم. لازمه این بیشعور ها و انواعش را بشناسیم و تامل و تفکر راجع بهشون بکنیم
یکی از مهمترین نکاتی که کتاب سعی داره اون رو به خواننده تفهیم کنه اینه که هیچ وقت با یک نفهم به روش خودش مقابله به مثل کنید. چون اون تون این کار از شما خبره تر و نفهمتره و قطعا شما رو شکست میده.