من به این دلیل سراغ این کتاب رفتم که می خواستم یه آشنایی کلی با تئوری موسیقی پیدا کنم و ببینم چی به چیه. به همین دلیل اصلا قصد حفظ کردن و ... نداشتم. صرفا می خواستم بفهمم داستان چیه و روندهای اجرا و نگارش موسیقی چجوری صورت بندی و فهمیده می شه. با این مقدمه باید بگم که این کتاب اصلا معیارهای لازم برای هدف مذکور رو نداره. قضاوت در مورد کتاب های آموزشی از معدود مواردیه که جهل خواننده اتفاقا اون رو برای قضاوت شایسته تر می کنه - چون آدمی که موضوعو می دونه متوجه ابهام ها و کاستی ها نمی شه چندان؛ و نسبت من با تئوری موسیقی هنگام خواندن این کتاب نزدیک به جهل مطلق بود
حالا دلایلی رو که برای نامناسب بودن این کتاب دارم بیان می کنم - توجه کنید که انتقادات من معطوف به ویراست سوم است، هرچند بعید می دانم این اشکالات مبنایی در ویراست های بعدی هم رفع شده باشند
الف. آموزش مبتنی است بر حرکت از امور شناخته شده به سوی امور ناشناخته. لازمه ی این حرکت اطمینان از روشن بودن هر مرحله پیش از ورود به مرحله ی بعده. این کتاب فاقد این ویژگیه. مشخص ترین مثال مربوط به این حوزه در این کتاب، تعاریف مفاهیم موسیقاییه. تعاریف در موارد زیادی یا مبهم اند یا اصلا نیستند یا سرجای خود نیامده اند. و این در مواردی کشنده است چون مطالب یکی یکی روی هم بنا می شوند
ب. آموزش، مقدم بر آموختن فنون و اصطلاحات، به معنای آموختن غایات است. یعنی پیش از تقسیم یک مورد به هفتاد حالت ریزتر، باید خواننده بداند چرا باید چنین تقسیم هایی انجام گیرد و این همه جزئیات چه هدفی دارد. این آموزش معمولا باید همراه با اشارات تاریخی باشد - یعنی کم کم از مراحل ساده ی صورت بندی شروع کند و اقتضائاتی را که به پیچیده تر شدن ماجرا منجر شده کم کم برای خواننده روشن سازد. این کتاب یکسره فاقد این مطلب است و از همان ابتدا در هر موضوعی با انبوه تقسیم بندی و اسامی روبروئیم بی آنکه بدانیم چرا - آن هم برای کسی مثل من که هدفش جز فهم بدایات و غایات نبوده
ج. به نظرم دو مورد بالا آموزشی بودن این کتاب را یکسره زیر سؤال می برد و سنجاق کردن یک استاد را به آن ضروری می سازد. ممکن است کسی بگوید این کتاب برای مراجعه ی اهل فن است. در این صورت باز هم این کتاب مشکلات اساسی دارد. کتاب اگر از روند آموزشی پیروی نمی کند، باید حالتی فرهنگ گونه داشته باشد - یعنی هر کس یکسره به مدخلی که مدنظر خود است برود. اما این کتاب نه تنها مدخل مدخل نوشته نشده بلکه به نحوی حیرت انگیز فاقد نمایه است
خلاصه اینکه این کتاب، هم از جهت آموزشی و هم از جهت تخصصی عیب های غیرقابل رفع دارد - یعنی رفع این اشکالات نیازمند بازنویسی کتاب است. من مطلقا به کسی پیشنهاد نمی کنم. من دیگه فقط سریع می خوندم که تموم شه این انبوه تقسیم بندی ها
حاشیه: خواندن این کتاب ضرورت آموزش منطق و تفکر فلسفی به نویسندگان را بیش از پیش روشن می سازد
در ابتدا باید بگم که بنده در زمینهی تئوری موسیقی، یک سوپر آماتورم و صرفا از روی علاقه و کنجکاوی تصمیم گرفتم یه چیزایی یاد بگیرم. که بنیامین خیلی کمکم کرد در این زمینه. احتمالا اگه قرار بود تنهایی بخونم تئوری رو، هیچی حالیم نمیشد. اما در مورد این کتاب، فصل بندی و مباحثی که آموزش میده مفید و بدرد بخورن، منتها نثرش چندان روان نیست.
در کنارش تئوری موسیقی دامیز رو هم میخوندم که اون فعلا تموم نشده، نظرمو درموردش بعدا میگم. خب؟ این دو تا کتاب رو هم با راهنمایی مهدی تهیه کردم. خلاصه متشکرم از مهدی و بنیامین :)))
خب بالاخره تمومش کردم بعد از حدود ۴ ماه. فکر میکنم معروف ترین کتاب در زمینه تئوریه و خیلی شنیده بودم که هر هنرجویی باید بخونتش ولی من واقعا به زور تمومش کردم.صرفا به عنوان یک خواننده نظراتمو میگم : ۱) خیلی خشک و پیچیده بود. بدون آشنایی قبلی با تئوری یا بدون کمک یک معلم اصلا قابل فهم نیست.به هیچ وجه کتابی نیست که خودخوان بشه خوند. به نظر من یه سری از مطالب خیلی خلاصه و پیچیده بود فقط در حد اشاره که چقدر بهتر بود اگر اصلا توی کتاب اورده نمیشد. اگر قرار بود کتابی برای آموزش تئوری از صفر تا ۱۰۰ باشه، باید در چندین جلد چاپ میشد ۲) معادل سازی های عجیب و غریب فارسی که برام سواله آیا هیچ وقت به کار میاد یا فقط خواننده رو گیج تر کرد؟ یه چیزی مثل کتابای زیست که سلول رو کرده بودن یاخته. دقیقا زمانی که داری توضیح یه گام یا آکورد رو میخونی مدام با اسم های فارسیشون روبه رو میشی.
در آخر اینه مثل تمام کتاب های آموزشی دیگه، طبیعتا باید باز هم بهش رجوع کنم و چندین بار مطالبش رو بخونم تا یادش بگیرم.
کتابی که سال ها پیش خونده بودم و چندان جذبم نکرده بود، اما الان... وقتی داشتم مجدداً نگاهی بهش مینداختم تونست یه علامت سوال که مدتی بود ذهنمو درگیر خودش کرده بود خیلی راحت حل کنه :)
در کل کتاب بدی در زمینه موسیقی نیست، تنها نکته ی اساسی در موردش اینه که کاملاً بر اساس موسیقی غربی نوشته شده و جای اشاراتی به موسیقی اصیلمون در اون خالیه
کتاب نثر بعضاً ثقیلی داره و نمیتونه با افرادی که خیلی با مفاهیم موسیقی آشنا نیستند، ارتباط برقرار کنه اما مباحث زیاد و متفاوتی رو در خودش جای داده و میتونه در مباحث نظری موسیقی مرجع باشه. مسئلهی مهم اینه که به برخی مسائل مثل نت شبح یا چیزی که در انگلیسی گوست نت نامیده میشه، اشارهای نشده. چنین مسائلی باعث شدند وقتی میخواستم کتابی از ریتا ویلیامز-گارسیا رو ترجمه کنم، بیشتر به دورهی تئوری بنیادین موسیقی که در آموزشگاه موسیقی کانون گذرونده بودم، اتکا کنم تا این کتاب
مصطفی کمال پورتراب یکی از تئوریسینها و موسیقیدانان بسیار جدی در عرصهی موسیقیست. مطالعهی این کتاب بدون راهنما برای کسی که هیچ پیشزمینهای در موسیقی ندارد میتواند سخت باشد. اما قطعا یکی از ارزشمندترین کتابهای تئوری موسیقی همین کتاب است.
هم کتاب خوبیه هم کتاب بدیه. در کل کتابای تئوری موسیقی موجود تو بازار مکمل هم دیگه هستن و هرکدوم یه مبحث رو بهتر توضیح دادن. این کتاب یه سری نکاتی داشت که تو کتابای دیگه نبود. ولی برای شروع تئوری خوندن مناسب نیست و توصیه نمیکنم.
به جهت فهم بهتر مطالب خیلی بهتره که ابتدا کتاب جناب پرویز منصوری مطالعه شود و سپس این کتاب خوانده شود. جناب پورتراب برای توضیح خیلی مسائل فرض را بر عالم بودن خواننده گذاشته که خب این موضوع خواننده مبتدی را دچار کجفهمی در دریافت مطالب میکند...
کتاب خیلی خوبی بود از زنده یاد مصطفی پور تراب و بهترین گزینه برای کسی که آماتوره و میخواد با مفاهیم نظری موسیقی آشنا بشه. بجز فصل چهارم و هفتم که نیاز به استاد داره بقیه مطالب ساده و قابل درکه
کتاب خوبی هست سعی کردن همه چی رو ساده توضیح بدن ولی بعضی از جاها پیچیده گی و سردرگمی ایجاد میکنه ۳ ستاره دادم چون در این مبحث، تئوری موسیقی کتاب هایی هستن که توضیحات روان تری دارن