Jump to ratings and reviews
Rate this book

دشت پارسوا #1

حومه‌ی سکوت

Rate this book
داستان از سپیده‌دمی زمستانی آغاز می‌شود که زندگی شخصیت اصلی داستان به مسیری تازه هدایت می‌شود. ماندانا توسی آدمیزادی نوزده‌ساله است که با پا گذاشتن به دنیای جادوگران سعی دارد دوست را از دشمن، و درست را از نادرست تشخیص دهد و همزمان توانایی‌های درونیش را شناخته و پرورش دهد. در این مسیر او رازهای گیاهان را می‌آموزد و در کنار دوست قدیمیش آبتین فیروزی ...

حومه‌ی سکوت جلد اول از مجموعه‌ی شش جلدی دشت پارسوا در ژانر فانتزی است که بنا به ساختار داستانیش آن را زیرمجموعه‌ی ژانر وحشت نیز می‌توان قرار داد.

472 pages, Paperback

First published January 1, 2016

5 people are currently reading
127 people want to read

About the author

مریم عزیزی

14 books39 followers
مریم عزیزی بهار سال شصت‌و‌دو در مشهد به دنیا آمد.

مریم سال هشتاد‌و‌پنج لیسانس شیمی محضش را گرفت و از زمستان هشتاد‌و‌هشت تا دو سال بعد از آن را هم زبان انگلیسی یاد گرفت.

مریم سال هشتاد‌و‌شش نوشتن در ژانر فانتزی را شروع کرد. مریم مجموعه‌رمانی شش‌جلدی به اسم دشت پارسوا برای نوجوان‌ها و جوان‌ها نوشته و تا حالا دو جلد اول آن به نام‌های حومه‌ی سکوت و پیشگویی سپیده‌دم منتشر شده است.

مریم یک داستان کودک هم به نام چشم شب برای نشر هوپا نوشته است.

مریم کتاب هم ترجمه می‌کند و تا الان که تابستان نود‌و‌پنج است، علاوه بر این رمان یک رمان نوجوان به نام پسری در برج هم برای نشر هوپا ترجمه کرده است.

مریم در مشهد زندگی می‌کند، عاشق طبیعت و پیاده‌روی و موسیقی و کتاب و سینما است، از جن و روح و شبح نمی‌ترسد و از دیوها و اژدهاها و کتابخوان‌ها خیلی خوشش می‌آید و آن‌هایی را که کتاب نمی‌خوانند یا حیوانات را اذیت می‌کنند، هیچ دوست ندارد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
60 (50%)
4 stars
36 (30%)
3 stars
20 (16%)
2 stars
0 (0%)
1 star
2 (1%)
Displaying 1 - 30 of 30 reviews
Profile Image for Peiman.
652 reviews201 followers
July 31, 2024
حومه‌ی سکوت اولین کتاب از مجموعه‌ی شش جلدی دشت پارسوا ست. داستان با معرفی مختصری از ماندانا و آبتین، دو تا از شخصیت‌های اصلی کتاب شروع میشه و بعد طی اتفاقی تلخ، ماندانا به سرزمین جادوگران ایران یعنی دشت پارسوا میره و اونجا باید با خیلی چیزها و افراد آشنا بشه و تلاش بسیاری کنه تا به موفقیت برسه. مبهم گفتم چون دوست ندارم داستان رو لو بدم. به عنوان یک داستان فانتزی ایرانی که هیچ، کلا در ژانر فانتزی کتاب خوبی بود. تاثیر گرفته از داستان هری‌پاتر بود اما نه آنچنان که فکر کنید یک کپی ایرانی از هری‌پاتر می‌خونید. داستان کشش خوبی داشت و ریتم خوبی هم داشت اما بعضی از مواقع توضیح کافی از اتفاقات نمی‌داد. شخصاً دوست داشتم توضیحات بیشتری راجع به وقایعی که اتفاق می‌افتاد یا شکل و قیافه‌ی شخصیت‌ها و اینا بخونم به نظرم برای یک کتاب فانتزی لازم بود تا بتونیم توی ذهن خودمون صحنه‌ها رو به نمایش در بیاریم. در مجموع کتاب بسیار خوبی بود به عنوان اولین جلد از مجموعه چرا که آخرین فصل طوری نوشته شده که شما رو ترغیب کنه بلافاصله برید سراغ جلد دو، منم دارم میرم. ه
Profile Image for Yasamin Seifaei.
Author 1 book60 followers
November 29, 2016
اگه میخواین از فانتزی ایرانی حمایت کنین، دشت پارسوا یکی از باید هاست!
البته اگه کلهم از موضوع داستان خوشتون نمیاد خب اصن بحث جداس! ولی واقعا نمیشه نثر نویسنده و شخصیت پردازی و فضاسازی ها و اینجور چیزها رو نادیده گرفت! از نظر من یکی که عالیه! از هر نظر!
فقط شاید اگه یکم توصیفات شخصیت ها بیشتر بود بهتر بود چون من اصولا یادم میره قیافه ها رو =))))) البته این مشکل از منه :-؟
روند داستان نمیشه گفت آهسته س ولی خب اونقدر هم تند نیست که ام هیجان داشته باشه :-؟ به خوبی پیش میره و باعث میشه درست و حسابی از خوندنش لذت ببری!
یه سری نقل قول ها هم توی کتاب بود که واقعا عالی بودن و امیدوارم بقیه که میخونن کتابو تامل کنن ^_^ این چند تا نقل قولی که دوست داشتم... بعدا این ها رو بقیه رو که طولانی ترن رو به گودریدز اضافه میکنم :دی

"اما اصیل زاده بودن فقط به توانایی های ظاهری نیست. افکار و ذات باید اصیل باشن."
"شاید اگه باقی موجودات هم قادر بودن پاکی اولیه ی درونی شون رو حفظ کنن، نیازی به پنهان موندن هیچ رازی نبود."

"اما از هر دیواری نمی شه با نردبان رد شد. بعضی از دیوارها رو فقط باید خراب کرد."

"مادرم می گه اگه بخوای همراه امواج حرکت کنی، دیر یا زود از آبشار سقوط می کنی!"

خب حالا فن گرل کردنم.... خواهشا یکیتون بیاد این کتابو بخونه با من فنگرل کنههههه :(((( دق کردم از تنهایی!! و لامصبببب این چه پایانی بود آخهههه!!! یعنی به معنای واقعی کلمه حس کردم کتاب تبدیل به خنجر شده و فرو رفته تو قلبم!!! :(((((( لعنتیییییی
و دقیقا موقعی که داشتم دو نفر رو با هم شیپ میکردم... بای.. سکوت میکنم ._.
شخصیت مورد علاقه م هم که....
جدی نمیخوام باور کنم همچین اتفاقایی افتاده!! واقعا نمیخوام! :((((
Profile Image for Roya.
47 reviews
July 28, 2019
ریویوی دوم: برای اینکه توسط آدم خسته‌‌ای مثل من حداقل دوبار خونده بشه، به حد کافی ارزشمند و قابل احترامه و فکر کنم همین جمله برای معرفیش بس باشه.
Profile Image for NadiaN99.
299 reviews
January 16, 2023
لطفاااااا بخووونینششششش
به عنوان کسی که هیچ وقت از کتابای فانتزی ایرانی انتظار زیادی نداره باید بگم با این که با انتظارات تقریبا زیادی سراغ این کتاب رفتم اما بازم به نظرم یه شاهکار بود-و هست
جزو معدود چیزایی که میتونم بگم اینه که کاش به جای فقط اسم بردن از موجودات داستان بهشون بیشتر پرداخته میشد
پ.ن:فنگرلی #کیانیک_دارکلینگ #شیپهایمان
Profile Image for Nogol.
41 reviews38 followers
April 3, 2018
باورم نمیشه که بعد از سال ها، وقتی دیگه فیزیوپاتمم داره تموم میشه، دوباره تونستم از یه کتاب فانتزی لذت ببرم، اونم از نوع ایرانیش! من از وقتی یادم میاد عاشق دنیاهای جادویی کتابا بودم ولی بغیر از معدود نویسنده های ایرانی - مثل فریبا کلهر و جعفر ابراهیمی «شاهد» - هیچ وقت نتونستم این دنیا رو توی فضای ایرانی پیدا کنم و این باعث شده بود که نتونم با عناصر فرهنگ خودم ارتباط برقرار کنم. به نظر من وقتی یه نویسنده ای مثل خانم عزیزی، میتونه همچین فضای قوی و غنی ای خلق کنه ارزشش حتی از بهترین و مشهور ترین کتابهای فانتزی خارجی بیشتره. میتونی بدون اینکه درگیر معضلات ترجمه و تغییر زبان بشی، توی داستان و روایت غرق بشی. تسلطی که در بکارگیری واژگان وجود داره هیچ وقت از بهترین ترجمه ها هم منتقل نمیشه و هیچ وقت فضا به اندازه ی فضایی که توش اسم ها و آداب و رسوم ایرانیه، ملموس نمیشه.
واقعا از صمیم دل به همچین نویسنده ی خلاق و هنرمندی افتخار میکنم و امیدوارم فانتزی-دوستان برخلاف برداشت اولیه و متعصبانه ی من، از فانتزی ایرانی حمایت کنند.
Profile Image for Einakikhoshghalb.
73 reviews53 followers
December 28, 2019
در نوجوانی یک فانتزی‌خوان قهار بودم. کتاب فانتزی‌ای نبود که از دست من در امان مانده باشد. از جان کریستوفر تا هری‌پاتر و آرتمیس فاول و دلتورا و ... را نه یک بار که چند بار خوانده‌بودم. با این حساب رویای خواندن فانتزی ایرانی رویای نوجوانی‌م بود و نبودن کتاب فانتزی ایرانی به قدری آزارم می‌داد که می‌خواستم خودم نویسنده شوم و کتاب فانتزی ایرانی بنویسم. با این حساب وقتی شاگردم با ذوق این کتاب را معرفی کرد و خواهش کرد هر چه زودتر بخوانمش با خواندن ریویو‌های مثبت گودریدز، درنگ نکردم و خریدمش. (با این وضع کاغذ دو جلد ۱۰۰ هزار تومن در آمد، اما به نظرم ارزشش را داشت)
قبل از هر چیز تاکید می‌کنم که علی‌رغم هر آنچه در این ریویو آمده، "حومه سکوت" را بخوانید و حتی به نوجوانانتان توصیه کنید. چون حس اینکه یک دختر جوان ایرانی موفق شده چنین کتابی بنویسد به قدری ارزشمند است که باقی ضعف‌ها را پوشش می‌دهد.
اعتراف می‌کنم که چند باری موقع خواندن کتاب به خودم یادآوری کردم که باورت می‌شه این کتاب قبلا به زبان دیگری نبوده؟ یعنی اینکه نویسنده اولین بار به زبان شیرین فارسی نوشته‌‌اش، یعنی از هیچ زبان دیگری ترجمه نشده است. حس فوق‌العاده‌ای بود، علاوه بر آن که مناسبت‌های فارسی کتاب و همخوانی‌اش با تقویم جلالی علاوه بر ایجاد انس بیشتر سبب می‌شد که بیشتر به تقویمی که با فصل‌ها تناسب دارد افتخار کنم. اسم‌های فارسی کتاب برایم هیجان‌آور بود، نویسنده به قدری در نام‌گذاری سلیقه به خرج داده بود که شما احساس نچسبی نام‌ها در قصه را نداشتید. زمینه‌ی داستان برای یک فانتزی خوب آماده بود، اما این کتاب کتابی نبود که بتوانم از آن تمام قد دفاع کنم. حتی گاهی موقع خواندن آن قدر ناراحت و حتی عصبانی شدم که کتاب را بستم و تنها به خاطر قولی که به شاگردم داده‌بودم ادامه‌اش دادم.
اولین چیزی که بیشتر از همه مایه‌ی آزارم بود حجم تشابه نیمه اول کتاب با هری‌پاتر بود، سوال من این است که مگر ذخیره خلاقیت در جهان پس از جی‌کی رولینگ به پایان رسیده است؟ هری‌پاتر کتاب محبوب من بود، در نوجوانی آن را بیشتر از ۱۲ بار خوانده‌بودم. برای همین حومه سکوت آزارم می‌داد، در حدی که در بعضی قسمت‌ها احساس می‌کردم نویسنده نه تنها تخیلات که حتی جملاتش را هم رولینگ وام گرفته. جنگل ممنوع، معجون مرکب پیچیده و چندین عنصر دیگر ساخته رولینگ با چند تغییر نام در داستان آمده بودند. نویسنده حتی صحنه‌های ورود هری‌ به "قدح اندیشه" را بازسازی کرده بود (تنها با این تفاوت که شخصیت اصلی داستان وارد قدح نمی‌شد و معجونی می‌خورد.) اما صحنه‌های دیدن خاطره‌ها بی‌نهایت مشابه با صحنه‌ی دیدن خاطرات اسنیپ در هری‌پاتر و یادگاران مرگ است. ماندانا (شخصیت اصلی داستان) در یکی از مهم‌ترین قسمت‌های داستان ذهن‌خوانی می‌کند و به مجمع عمومی شخصیت شرور داستان می‌رود! دقیقاً مشابه وقتی هری‌پاتر در کالبد ولدمورت قرار می گرفت! در قسمتی شخصیت‌های داستان برای پیدا کردن سوالی به کتابخانه شهر رفتند و متاسفم که بگویم صحنه‌های جست‌وجو در کتابخانه عیناً مشابه صحنه‌های بیشماری بود که هرمیون در کتابخانه هاگوارتز جست و جو می‌کرد. حتی وجود قسمت ممنوع کتابخانه. و خیلی موارد دیگر که یه قدری توی ذوق می‌زد که چندین بار در صد صفحه اول کتاب را بستم و و جمله "خودت باش! کپی پونصد تومنه" در ذهنم نقش بست.
اما چیزی که مهم‌تر است، طرح اصلی داستان است. مسابقه سه جادوگر! یعنی حتی در نام مسابقه و افراد شرکت‌کننده هم خلاقیتی وجود نداشت و شخصیت اصلی عیناً مشابه هری‌پاتر و جام آتش بدون اینکه ثبت‌نام کند وارد این مسابقه می‌شد.
این حد تشابه در نیمه اول داستان قطعاً چیزی نیست که به راحتی "اندکی شبیه هری‌پاتر بودن" تلقی شود. اما نکته امیدوارکننده این است که در نیمه دوم داستان نویسنده ما‌ را از این مصیبت نجات داد و صحنه‌هایی خلق کرد که بکر و حتی ایرانی بودن‌ و یقین پیدا کردم که خلاقیت پس از جی‌کی‌رولینگ همچنان وجود دارد. (گرچه این قسمت‌ها هم تشابهاتی با جلد دوم دونده هزارتو داشت، اما ترجیح می‌دهم در این مورد مثبت‌بین باشم) در این قسمت وجود موجوداتی مثل سیمرغ و شیر بالدار که موجودات جادویی ایرانی بودند دلگرم کننده‌بود حتی نویسنده موجوداتی جدید هم خلق کرده‌بود که نشان می‌داد آفرینش موجودات عجیب و غریب جادویی فقط هنر نویسندگان خارجی نیست.
مساله‌ی بعدی این است که ما این کتاب را با عنوان یه فانتزیِ "ایرانی" می‌خوانیم. یعنی انتظار داریم "ایرانی بودن" در آن جاری باشد. اما به جز مناسبات تقویمی و نام‌ها چیز دیگری در داستان چندان ایرانی نبود. حتی معماری‌های مکان‌ها توسط نویسنده طوری توصیف نشده بود که معماری ایرانی را تداعی کند، و در ذهن من همان قلعه‌ها و برج و بارو‌های غربی نقش می‌بست. علاوه بر آن مدرسه مختلط و روابط خانواده‌ها و دخترها و پسرها بیشتر مشابه غرب جدید بود. اگر مساله اسلام را هم کنار بگذاریم که ۱۳۰۰ سال است با هویت ایرانی ممزوج شده، چنین روابط و تصویر‌هایی چندان مشابه ایران باستان هم نیست، حتی به نوعی می توان گفت این نوع روابط حتی چندان "شرقی" هم نیست.
در مورد پایان جلد اول هم فعلاً صحبت نمی‌کنم تا ببینیم در جلد دوم چه می‌شود :)
همان طور که در اول متن گفتم سراغ این کتاب بروید! ارزشش را دارد حتی اگر دو جلدش ۱۰۰ هزار تومن باشد :)
Profile Image for Amin.
Author 15 books216 followers
July 12, 2019
مادرم می‌گه اگه بخوای همراه امواج حرکت کنی، دیر یا زود از آبشار سقوط می‌کنی!


طی سال‌های اخیر فعالیت نویسنده‌های ایرانی توی حوزه‌ی فانتزی و علمی‌تخیلی خیلی‌خیلی بیشتر و کیفیت کارشون هم واقعا بهتر شده و از طرفی ناشرها هم بیشتر کار به نویسنده‌های ایرانی بها می‌دن، هرچند که هنوز جای کار زیادی داره. «حومه‌ی سکوت» هم یکی از همین کارهاست که حتی اگه نخوایم نگاه حمایتی بهش داشته باشیم اثر خوب و قابل‌قبولی محسوب می‌شه.

داستان شروع خوب و جذابی داره که خواننده رو تقریبا میخکوب می‌کنه. در ادامه هم نسبتا خوب پیش می‌ره. نکته‌ی مهم درباره‌ی کتاب اینه که نویسنده واقعا داستانی برای تعریف کردن داره و دست به قلم نبرده که «فقط» بنویسه. داستانی که با مقدمه‌چینی‌های مختلفش مشخصه جزئی از یک مجموعه‌ی بزرگ‌تره و البته جوری نوشته شده که خواننده رو دنبال خودش بکشونه.

اما متاسفانه مواردی توی داستان بود که گرچه کیفیت نهایی کار رو زیر سوال نمی‌بره، اما از اصالتش کم می‌کنه و این مایه‌ی تأسفه. اگه داستان‌های هری‌ پاتر رو خونده باشین در جای‌جای کتاب می‌تونین شباهت‌های ریز و درشت این دو تا مجموعه رو احساس کنین. از مدرسه جادوگری گرفته تا مسابقه افسون‌گر برتر (به سبک مسابقه سه جادوگر) یا بازی مخصوص جادوگرها (به سبک کوییدیچ با این توضیح که خود بازی ابداعی و خلاقانه بود) و حتی جزئیاتش (مثل داشتن گزارشگر سرخوشی که حین گزارش سوگیری‌های خاص خودش رو داره) یا درس‌های مختلفی که در مدرسه‌ی جادوگری تدریس می‌شه، اهمیت دادن به برتری نژادی جادوگرها و تأکید روی اصالت خون از سوی قدرت حاکم، فِلین‌ها (موجوداتی شبیه جن‌های خانگی) و موارد ریز و درشت دیگه‌ای که خارج از حوصله‌ی این متنه. با این حال و با وجود شباهت‌های زیاد به هری پاتر، داستان روند منحصر به فرد خودش رو داره، اما به عنوان خواننده ترجیح می‌دادم اصالت بیشتری هم داشته باشه.

ایراد دیگه‌ی داستان به نظر من ارائه‌ی پراکنده‌ی اطلاعاته. خیلی جاها وقتی نویسنده موجوداتی رو معرفی می‌کنه زیاد بهشون نمی‌پردازه یا در صورت پرداخت هم چندان قوی عمل نمی‌کنه. یا در متن به مخاطب نشون می‌ده که شخصیت اصلی داستانش به نکته‌ای پی برده، اما این نکته رو برای خواننده افشا نمی‌کنه و مخاطب رو توی خماری بدی قرار می‌ده که باز هم به نظرم نکته‌ی منفی محسوب می‌شه.

در طول داستان مقطع‌های زمانی‌ای هست که کلا نویسنده نادیده می‌گیره و ازش هیچی برامون تعریف نمی‌کنه و در ادامه هم جوری رفتار می‌شه انگار زمان توی اون بازه ساکن بوده و چندان رشد یا تغییری برای نقش اصلی داستان ایجاد نشده. بذارید بیشتر توضیح بدم. وقتی ماندانا به عنوان یک بیگانه وارد سرزمین جدیدی با موجودات جدید می‌شه، طبیعیه که کلی سوال توی ذهنش باشه که بخواد خیلی سریع جواب‌هاشون رو پیدا کنه. اینکه قوانین اون دنیا چطوره، چه موجوداتی توش زندگی می‌کنن و الی آخر. در حالی که مثلا توی یک فصل ماندانا جواب یک سوال معمولیش رو می‌گیره و در فصل بعد که روایت چند روز بعده سراغ یک سوال دیگه می‌ره. انگار توی اون چند روزی که دانای کل برامون چیزی روایت نکرده ماندانا فقط میخوابیده و بیدار می‌شده و زندگی روزمره رو انجام می‌داده و منتظر بوده دوباره دانای کل سراغش بیاد که یادش بیافته ها! باید جواب فلان سوال رو هم پیدا کنم. در کل شخصیت ماندانا از نظر کنجکاوی و پرسیدن سوال زیادی خودداره و به نظرم از این لحاظ مصنوعیه.

اما فصل آخر کتاب به نظرم عالی بود، چون اتفاقاتی توش افتاد که تقریبا غیرمنتظره بود و خواننده رو ترغیب می‌کرد جلد بعدی رو بخونه. خوندن ادامه‌ی مجموعه توی برنامه‌ی من هم هست.

تا به حال فکر کردی اگر به چیزی خیلی‌‌خیلی امید داشته باشی، ممکنه چی بشه؟ ممکنه دست به کارهای احمقانه و غیرمنطقی بزنی و وقتی کاری بدون برنامه‌ریزی و از روی حماقت انجام بشه، شکست می‌خوره و بعد امید بیش از حد به ناامیدی ناگهانی تبدیل می‌شه و این یعنی جنون...


Profile Image for Arghavan.
91 reviews13 followers
August 12, 2024
ابتدای داستان یادآور خیلی از کتابای فانتزی معروف علی الخصوص هری پاتر بود ولی صبوری کردم و تمام تلاشمو کردم تا به شباهت ها بی توجهی کنم و به داستانی که نویسنده داره روایت میکنه توجه کنم و خداروشکر کتابی بود پر از نمادهای باستانی و ... که خیلی دوست داشتنیش کرد.
کتاب هیجان خودش رو به حد کافی داشت ، جادویی که برقرار بود هم قابل قبول بود ، پردازش شخصیت ها کامل نبود که امیدوارم در جلدهای بعدی هم داستان مسیر خوب و منسجمی رو پیش بگیره و هم پرداخت شخصیت ها به خوبی انجام بشه. به عنوان یک کار تالیفی فراتر از انتظارم بود.
پ.ن: دلم میخواد بهش ۴ ستاره کامل بدم.
Profile Image for Negar.
37 reviews16 followers
July 8, 2017
قبل از اینکه فصل آخر رو بخونم، قصد داشتم بیام اینجا بنویسم که اولین تجربه ام از فانتزی ایرانی خیلی بیشتر از حد انتظارم خوبه و به شدت گیرا و جذابه و نمیشه کنارش گذاشت.

ولی الان میشه خودم و کتابو باهم آتیش بزنم؟! ^_^
Profile Image for Negin Moradi.
154 reviews34 followers
May 21, 2023
افتخارآمیزه که چنین کتاب‌هایی در ژانر فانتزی در ادبیات ایران وجود دارن و واقعا ناراحت‌کننده‌س که افراد کمی درموردشون اطلاع دارن. به نظرم این وظیفه‌ی ما خواننده‌هاست که به دیگران اطلاع بدیم که یکی از بهترین نمونه داستان‌های فانتزی توسط نویسنده‌ای بااستعداد و دارای قلمی زیبا و از کشور خودمون نوشته شده...
Profile Image for Aannaa.
58 reviews
August 29, 2022
اولین خوانش این کتاب بعد تصادفی ورق زدن و تیکه خوانی جلد سه بود. با این تفکر که احتمالا این هم مثل جلد سه برام نامفهوم و مضحکه که خب اشتباه میکردم.
از اون زمان این مجموعه شد Comfort series من و هر موقع احساس میکردم نیاز دارم از دنیای واقعی فاصله بگیرم, دوباره از اول میخوندم و با شخصیت هاش زندگی میکردم. با این حال، سه سالی میشد که جلد یک تا سه رو خودم توی کتابخونم نداشتم. تابستون امسال فرصت شد که مجموعه رو تکمیل کنم و دوباره برگردم به سرآغاز دشت پارسوا.
توی این اولین خوانشم بعد سه سال و ۴۶۷۳۶۴۲ بار خوانشم در کل, باز فضا و جهان داستانیش برام لذت بخش و شخصیت هاش زنده بودن. اون حس لوسی و مسخرگی نوشته های فانتزی ای که از شخصیت های ایرانی و عناصر ایرانی استفاده میکنن رو اصلا نداره و کار خیلی خوب از آب درومده. جز کارای زور چپونی و ایرانیزه شده ی ژانر فانتزی نیست و درواقع اولین تالیفی موفقی هست که تا الان تجربش رو داشتم. حیف که به اندازه ی کافی روش مانور داده نشد و چقدر پتانسیل بسط دادن داشت که خب، بگذریم :)
اینبار دو مورد بیشتر برام از همیشه بولد بودن. یکی بخش احساسی داستان و دوم میزان کله شقی احمقانه ی ماندانا. مورد دوم قبلا زیاد آزارم‌ نمی‌داد ولی الان این همه کله شقی و پیش داوری از طرف نقش اصلی بیشتر حماقت میزنه تا جسارت. قبول دارم که جز خصوصیات مانداناست ولی میتونست این مورد مقدارش کمتر و انقدر آشش هم شور نباشه.
مورد اول هم که چون مجموعه با سیر اتفاقات زیادی رو به رو هست و باید یجورایی همه چی رو در نظر گرفت، میتونم درک کنم که نویسنده بخاطر جمع کردن همه ی این ها نتونسته زیاد روی بخش احساسی داستان کار کنه. حداقل این مورد برای جلد اول که داره یه دید کلی از جهانش رو بهمون میده انتظار می‌رفت که کمتر باشه که بود. گرچه بدترین مورد ابراز احساسات تعلق میگیره به رازیان که هرچقدر هم اگه موردی که گفتم رو در نظر بگیریم، بازم حتی از ابتدایی ترین ابراز احساسات از طرفش هم چشم پوشی شده بود. یجورایی خود خواننده باید نخ یکی از ریکشنای گذرای رازیان رو می‌گرفت تا بفهمه چخبره.
در کل، جلد اول رو تموم کردم و مثل همیشه دوسش داشتم چون جلدیه که داره موارد ارزشمندی رو بین شخصیت ها پایه ریزی می‌کنه و تماشا کردن این روند لذت بخش بود.
توصیه میکنم کتاب اول رو که تموم کردین، بلافاصله جلد دو رو شروع کنین چون با پایانی که این جلد داره حس میکنین که چقدر باز یا بد تموم‌ شد. توی جلد بعد براتون روشن میشه که چی شد و چرا.
Profile Image for Hanieh.
311 reviews13 followers
August 17, 2024
۳.۵/۵
خبببببببب خیلی وقت بود می‌خواستم برم سراغش و خوشحالم بالاخره وقتی رفتم که چاپ کل مجموعه تموم شده و می‌تونم دنبال هم بخونمش. روند داستان کمی آروم تر از چیزی بود که انتظار داشتم اما با توجه به اینکه جلد اول بود و مسئولیت جهان سازی روی دوشش بود کاملا این موضوع طبیعی بود. شخصیت پردازی داستان خیلییییییییی خوب بود.
3کیانیک و رازیان؛ عزیزانم>>>>>>>>
جهان داستان خیلی زیباست. من کلا خیلی طرفدار فانتزی‌هایی هستم که می‌گه همه چیز دقیقا داره زیر گوش ما آدم عادی‌ها اتفاق می‌افته، فقط ما ازش بی خبریم.
یه چیزی بود اما در مورد داستان که خیلی اذیتم کرد یه جاهایی. اینکه وقتی ظاهر جهان داستان توصیف می‌شد، تصاویر توی ذهن من بیشتر شبیه عکسای دشتای ایرلند و اسکاتلند، باروهای اروپایی قدیمی و روستاهای انگلیسی بودن، تا اینکه شبیه بناها و شهر‌های ایرانی باشن و انتظار فضای ایرانی‌تری رو داشتم که به بیان چند رسم و اسامی انسان‌ها و گیاهان ختم نشه.
اما در کل این کتاب رو خیلی دوست داشتم. جهان و شخصیت‌های گیرا و زیبایی داشت که دوست ندارم ازشون جدا بشم. به شدت برای خوندن ادامه‌ی مجموعه اشتیاق دارم.
Profile Image for Fateme H. .
514 reviews87 followers
February 24, 2024
اول می‌خواستم بگم که «به عنوان یک فانتزی ایرانی، خوب بود»؛ ولی بعد دیدم اصلا لزومی نداره، چون به عنوان یک فانتزی کتاب خوبی بود.
این کتاب سه چهار سال گوشه‌ی کتابخونه‌م کز کرده بود، ولی به نظرم خوب شد که موند تا الان بخونمش. البته خوب که... بستگی به این داره که بتونم جلد بعد که چاپ تمام شده رو پیدا کنم یا نه. :))
من از خوندنش لذت بردم. تعلیق خوبی داشت و خواننده رو به راحتی با داستان همراه می‌کرد. هیجان، تنش، غم و امید شخصیت‌ها رو مثل این‌که زندگی خودم باشه تجربه می‌کردم.
قطعا یه سری شباهت‌ها به سایر داستان‌های فانتزی نوجوان داشت؛ مخصوصا با در نظر داشتن حدس‌هایی که درباره ادامه‌ی مجموعه می‌زنم. ولی این شباهت‌ها برای من آزاردهنده نبود. تو بعضی ریویوهای دیگه دیدم که افراد از شباهتش به هری پاتر گفته‌ن، ولی خب، من هری پاتر رو نخونده‌م. :))
تجربه خوبی بود و زین پس به دیگران پیشنهادش خواهم داد.
Profile Image for Mohammad Mahdi Baghbani Pourvahid.
13 reviews14 followers
February 27, 2018
داستان خیلی روان و جذاب روایت شده, در اوایل داستان احساس غریبی داشتم چون دفعه اولی بود که یه داستان فانتزی با نام های ایرانی و فرهنگ پارسی مثل شب یلدا و عید نوروز می خوندم
واقعا هر عیب و ایرادی که به این کتاب بگیرم بنی اسراییلی به حساب میاد چون واقعا جذاب بود
حالا بریم سراغ نقد ها
۱. شروع بشدت فوق العاده و نفس گیری داشت و واقعا شوکه کننده بود و مشابه این شروع رو تنها در هری پاتر میشه پیدا کرد
۲.ادامه داستان کمی خسته کننده بود البته طبیعیه که در ابتدای آشنایی با کارکتر ها همچین اتفاقی رخ بده
۳.اسم رازیان و نیازان غلط اندازه هی باید چک میکردم :)
۴. نمیدونستم نیازان پسره :D
۵. سیر منطقی خیلی خوبی برای آشنایی ما با کاراکتر اصلی طی شد
۶. بهترین جای داستان در اواخرش اتفاق می افته یعنی از ابتدای شروع مسابقه سه افسونگر
۷. پایان داستان یکی از غریب ترین پایان هاست که تو هیچ کتاب فانتزی ای ندیده بود :|
قشنگ معلومه میخواسته خواننده رو سکته بده
جدای از داستان نفس گیر و جذابش بنظرم این مجموعه دشت پارسوا شباهت های بسیاری به هری پاتر داره
اما فقط یه کپی (کاپی) نیست! داستانی کاملا جدید فوق العادس
امیدوارم جلد دومش هم به همین خوبی باشه
Profile Image for SilverNediya.
380 reviews
January 14, 2019
امیدوارم اگر بگویم هنوز به کیانیک امیدوارم کتک نخورم
حتی درمورد لحظات پایانی کتاب اول، فکر می‌کنم در جلد بعدی به چیز دیگری تبدیل شود و این فقط پایانی نفسگیر برای جلد یکم باشد تا با هیجان لازم سراغ جلد بعدی برویم
انتخاب اسم شخصیت‌ها: خوب
آفرینش و توصیف مکان داستان: خوب
طرح و توطئه: به‌خصوص با توجه به تعداد صفحات، انتظارم چیزی قوی‌تر و بهتر بود
پرداختن به جزئیات: از دید من مناسب و بعضی جاها، خوب نبود
همیشه با خودم فکر می‌کنم اگر نویسنده باشم، احتمال دارد (خیلی هم احتمال دارد) که از عناصر مشترک در فرهنگ‌ها و آثار نویسندگان دیگر استفاده کنم اما مهم این است که باید آ‌نها را طوری در بافت داستانم به‌کار ببرم که شباهتشان در خدمت آفرینش چیز جدیدی در داستان من باشد (مثال: سیمرغ و یاری‌رسانی و شفادهندگیش در این داستان و ققنوس در داستان هری پاتر)

به هر حال، نویسندة جوان جسور این اثر، برای خلق چنین داستان و دنیایی در ادبیات ما، درخور ستایش و احترام است و برایشان آرزوی موفقیت دارم

احتمال دارد وقتی جلدهای بعدی را بخوانم امتیازدهی‌ام تغییر کند چون به هر صورت، داستان در جای حساسی تمام شده و خیلی از مطالب این جلد مقدمه‌ای برای جلدهای بعدی‌اند که هنوز به بار ننشسته‌اند
Profile Image for Neda.
491 reviews82 followers
October 14, 2022
توصیفاتش رو خیلی دوست داشتم و این نشون میده که عزیزی قوه تخیل واقعا خاص و خوبی داره.
نکته ای که هم در این مجموعه آزارم میده سانسوره...
به نظرم میاد که خیلی جاهای رمان رو یا خود نویسسنده ناخودآگاه و یا خودآگاه (به خاطر ممیزیها) سانسور کرده.. و این خیلی حیفه و واقعا چندجایی به روایت ضربه زده به نظرم.

Profile Image for Rθha.
14 reviews
May 14, 2025
موندم من انتظاراتم خیلی بالا بود یا این کتاب واقعا چیزی برای ارائه نداشت
شروع بیمزه...پایان بیمزه تر
اتفاقی که اخر کتاب افتاد چندان دور از ذهن نبود وقتی اعتمادتو کاملا غیر منطقی جای اشتباهی میذاری
شخصیت پردازی ضعیف و دیالوگای خشک و نچسب قشنگ حس میشد که نویسنده داره زور میزنه دیالوگارو واقعی جلوه بده ولی خب از نظرم چندان موفق عمل نکرده بود
شاااااید شااااید با ارفاق بشه گفت جهان پردازیش بد نبوده
و حداقل از نظر شخصی من ایده اصلی داستان هم چندان دندون گیر و جذاب نبود و خلاقیت خاصی توش دیده نمیشد
و متاسفانه با وجود ایده نه چندان جذاب قلم نویسنده هم به قدری قدرتمند نبود که کشش خاصی ایجاد بکنه
Profile Image for فرنام خسروی.
26 reviews2 followers
August 18, 2018
nice , thrilling full of unexpected events .
sometime I feel a little bit copy of Harry Potter
Profile Image for asrukarp.
10 reviews3 followers
April 16, 2020
فقط این رو می‌گم که ایهاالناس، نخونید از دستتون رفته!
Profile Image for Sorellina.
223 reviews12 followers
December 5, 2021
اصلا خوب نبود و چقدر حرص خوردم از اینکه امتیاز بالایی داره!
312 reviews1 follower
July 23, 2025
مادرم می‌گه اگه بخوای همراه امواج حرکت کنی، دیر یا زود از آبشار سقوط می‌کنی!


طی سال‌های اخیر فعالیت نویسنده‌های ایرانی توی حوزه‌ی فانتزی و علمی‌تخیلی خیلی‌خیلی بیشتر و کیفیت کارشون هم واقعا بهتر شده و از طرفی ناشرها هم بیشتر کار به نویسنده‌های ایرانی بها می‌دن، هرچند که هنوز جای کار زیادی داره. «حومه‌ی سکوت» هم یکی از همین کارهاست که حتی اگه نخوایم نگاه حمایتی بهش داشته باشیم اثر خوب و قابل‌قبولی محسوب می‌شه.

داستان شروع خوب و جذابی داره که خواننده رو تقریبا میخکوب می‌کنه. در ادامه هم نسبتا خوب پیش می‌ره. نکته‌ی مهم درباره‌ی کتاب اینه که نویسنده واقعا داستانی برای تعریف کردن داره و دست به قلم نبرده که «فقط» بنویسه. داستانی که با مقدمه‌چینی‌های مختلفش مشخصه جزئی از یک مجموعه‌ی بزرگ‌تره و البته جوری نوشته شده که خواننده رو دنبال خودش بکشونه.

اما متاسفانه مواردی توی داستان بود که گرچه کیفیت نهایی کار رو زیر سوال نمی‌بره، اما از اصالتش کم می‌کنه و این مایه‌ی تأسفه. اگه داستان‌های هری‌ پاتر رو خونده باشین در جای‌جای کتاب می‌تونین شباهت‌های ریز و درشت این دو تا مجموعه رو احساس کنین. از مدرسه جادوگری گرفته تا مسابقه افسون‌گر برتر (به سبک مسابقه سه جادوگر) یا بازی مخصوص جادوگرها (به سبک کوییدیچ با این توضیح که خود بازی ابداعی و خلاقانه بود) و حتی جزئیاتش (مثل داشتن گزارشگر سرخوشی که حین گزارش سوگیری‌های خاص خودش رو داره) یا درس‌های مختلفی که در مدرسه‌ی جادوگری تدریس می‌شه، اهمیت دادن به برتری نژادی جادوگرها و تأکید روی اصالت خون از سوی قدرت حاکم، فِلین‌ها (موجوداتی شبیه جن‌های خانگی) و موارد ریز و درشت دیگه‌ای که خارج از حوصله‌ی این متنه. با این حال و با وجود شباهت‌های زیاد به هری پاتر، داستان روند منحصر به فرد خودش رو داره، اما به عنوان خواننده ترجیح می‌دادم اصالت بیشتری هم داشته باشه.

ایراد دیگه‌ی داستان به نظر من ارائه‌ی پراکنده‌ی اطلاعاته. خیلی جاها وقتی نویسنده موجوداتی رو معرفی می‌کنه زیاد بهشون نمی‌پردازه یا در صورت پرداخت هم چندان قوی عمل نمی‌کنه. یا در متن به مخاطب نشون می‌ده که شخصیت اصلی داستانش به نکته‌ای پی برده، اما این نکته رو برای خواننده افشا نمی‌کنه و مخاطب رو توی خماری بدی قرار می‌ده که باز هم به نظرم نکته‌ی منفی محسوب می‌شه.

در طول داستان مقطع‌های زمانی‌ای هست که کلا نویسنده نادیده می‌گیره و ازش هیچی برامون تعریف نمی‌کنه و در ادامه هم جوری رفتار می‌شه انگار زمان توی اون بازه ساکن بوده و چندان رشد یا تغییری برای نقش اصلی داستان ایجاد نشده. بذارید بیشتر توضیح بدم. وقتی ماندانا به عنوان یک بیگانه وارد سرزمین جدیدی با موجودات جدید می‌شه، طبیعیه که کلی سوال توی ذهنش باشه که بخواد خیلی سریع جواب‌هاشون رو پیدا کنه. اینکه قوانین اون دنیا چطوره، چه موجوداتی توش زندگی می‌کنن و الی آخر. در ��الی که مثلا توی یک فصل ماندانا جواب یک سوال معمولیش رو می‌گیره و در فصل بعد که روایت چند روز بعده سراغ یک سوال دیگه می‌ره. انگار توی اون چند روزی که دانای کل برامون چیزی روایت نکرده ماندانا فقط میخوابیده و بیدار می‌شده و زندگی روزمره رو انجام می‌داده و منتظر بوده دوباره دانای کل سراغش بیاد که یادش بیافته ها! باید جواب فلان سوال رو هم پیدا کنم. در کل شخصیت ماندانا از نظر کنجکاوی و پرسیدن سوال زیادی خودداره و به نظرم از این لحاظ مصنوعیه.

اما فصل آخر کتاب به نظرم عالی بود، چون اتفاقاتی توش افتاد که تقریبا غیرمنتظره بود و خواننده رو ترغیب می‌کرد جلد بعدی رو بخونه. خوندن ادامه‌ی مجموعه توی برنامه‌ی من هم هست.

تا به حال فکر کردی اگر به چیزی خیلی‌‌خیلی امید داشته باشی، ممکنه چی بشه؟ ممکنه دست به کارهای احمقانه و غیرمنطقی بزنی و وقتی کاری بدون برنامه‌ریزی و از روی حماقت انجام بشه، شکست می‌خوره و بعد امید بیش از حد به ناامیدی ناگهانی تبدیل می‌شه و این یعنی جنون...


Profile Image for aghaie.
12 reviews
July 14, 2021
به جرئت می گم تا الان این بهترین کتاب تالیفیه که خوندم. ۴ صفحه آخر نظرم رو نسبت به کتاب عوض کرد. خب اول از خوبی ها شروع می کنم.
قلم نویسنده قلم گیرایی بود و توصیفات اون زیبا و جالب بود.داستان بر خلاف دیگر داستان های ایرانی که خوندم اصلا کلیشه ای نبود.روند داستان فوق العاده بود و پیچش جالبی داشت اما خاص نبود.
اصلا نمی شد حدث زد که چه اتفاقی می خواد بیفته و همین خیلی رو جذاب بودن داستان تاثیر گذاشته بود.ایده داستان در نگاه اول خیلی شبیه هری پاتر و… هست اما اگر شروع بکنید به خوندن کتاب قطعا می فهمید که برعکس؛ اصلا شبیه هری پاتر نیست. من شخصیت پردازی ها رو دوست داشتم اما اگه یکم بیشتر به شخصیت ها پرداخته شده بود عالی می شد(راستش من اصلا اسامی رو یادم نمی موند😅). دیگه از پایانش نگم. پایان داستان فوق العاده بود و حتی می تونست مشکلات داستان رو پنهان کنه.
خب بریم سراق بدی ها
شاید من گفته باشم توصیفات زیبا و جالب بودن اما گاهی توصیفات گنگ بود و جوری بود که آدم اصلا نمی تونست صحنه ثابتی در ذهنش قرار بده و تو ذوق می زد.داستان هم یکمی الکی طولانی بود و تقریبا ۱۰۰ صفحه ای اضافه داشت.
همین ها باعث شد که من خسته بشم و برای مدتی طولانی کتاب رو ول کنم که جدا از این کارم پشیمونم.
در کل این کتاب فوق العاده بود و پیشنهاد می کنم حتما بخرید و بخونیدش📚🤓😁
امتیاز من ۴.۵⭐️
Profile Image for صاری‌آ.
43 reviews4 followers
May 27, 2024
دشت پارسوآ، حومه‌ی سکوت.
من علاقه‌ای به رمان های ایرانی واقعا ندارم و به نظرم رمان هایی که درقالب دنیای جادوگری هم می‌نویسن خیلی کلیشه‌ای نوشته می‌شه.
اما ناگهانی دلم خواست این کتابو بخونم و واقعا از خوندنش پشیمون نیستم. در بین رمان های ایرانی خیلی خیلی خوب جلو رفته و به نظرم خیلی کم بهش توجه شده و آندرریتده.
اوایل داستان براتون کسل‌کننده پیش می‌ره ولی از اواسط به بعد داستان خیلی جالب می‌شه.
اگه به سری داستان‌های هری پاتر علاقه داشته باشید از دشت پارسوآ هم خوشتون میاد.
داستان درقالب دنیای جادوگری هستش که ماندانای آدمیزاد به وسیله احیا شدن توسط یکی از جادوگران دشت پارسوآ به نام رازیان وارد دنیای جادوگری می‌شه. اما این عمل رازیان در دنیای جادوگری خطای بزرگی محسوب می‌شه و خیلی از مردم از وجود ماندانا در دنیای جادوگران ناراضی‌ان. که بعد از گذشت مدتی حکمی توسط بزرگان و کلا مقام های جادوگری صادر می‌شه که اون حکم شرکت کردن ماندانا و دوستش آبتین در مسابقه‌ی وحشتناکی هستش که هرساله برگزار می‌شه.
همونطور که برنده شدن در این مسابقه کلی افتخار و شهرت داره، پس مسابقه خیلی سختیه که پنج شرکت کننده باید از جنگل وحشتناک در دشت بیرون بیان.
و توی حومه‌ی سکوت اتفاقات و درگیری های ماندانا با اهالی و مسابقه و… نوشته شده.
و نمی‌خوام براتون اسپویل کنم ولی آخرش خیلی شوکه شدم و هنوز موندم که چجوری!!
Profile Image for Muharo Halguart.
16 reviews2 followers
January 31, 2024
خب روند داستان یکمی کند بود ولی شنیدم که بقیه جلدها دربرابر این چیزی نیست و دارک بود من همش داشتم تصور میکردم که ازش سریال می‌ساختن چجوری میشد مو به تنم سیخ میشه اصلا و... عاشق کاور کتابم کی نمیتونه عاشق باشه؟ بچه ها می‌خوام جلد دوم رو بخونم ولی جلد اول رو خیلی وقت پیش خوندم الان بیشتر داستان یادم رفته نمی‌دونم چیکار کنم😅
Profile Image for breeze.
51 reviews
October 12, 2023
وات د فاک جاست هپند؟😭😭
پشمام.
کتاب جالبی بود و میشه گفت کلیشه ای نیست.
حوصلم بعضی جاهاش به خاطر کند بودن روند داستان سر میرفت ولی ارزش خوندن رو داشت.
Profile Image for Amir Abd.
1 review
December 11, 2024
خیلی خیلی لذت بردم از فضای داستان
استفاده از اساطیر ایرانی و نام های پارسی عالی بود
این مجموعه خیلی قابلیت اینو داره که فیلم شه
8 reviews
May 6, 2025
این مجموعه با تصویرسازی های خوبی که داره، باعث میشه موندگار بشه و تو ذهن به عنوان یک مجموعه قوی ثبت بشه
Displaying 1 - 30 of 30 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.