این کتاب مقوله خانه را پیش از سال 1300 و پس از سال 1340 در ایران بررسی میکند. پدر و مادرهای ساکن در خانههای ساختهشده پس از سال 1340، خود کودکان خانههای تاریخی بودهاند و اکنون پدربزرگ و مادربزرگ شدهاند. فرزندان آنها امروز پدر و مادرهای نسلهای متولد شده در دهههای 60 و 70 هستند. برخی از این پدرها و مادرها نیز خانه پدربزرگان و مادربزرگان خود را تجربه کرده و در خاطرات کودکیشان میتوان نشانهای از تجربه فضاهای خانههای تاریخی را دنبال نمود. اما شیوه شهرنشینی در نیم قرن اخیر کشور مجال این تجربه را برای فرزندان آنها فراهم نکرده است. هر چه به نسل جوانتر نزدیک میشویم فراموشی بیشتری نسبت به شیوه سکونت و معماری خانههای تاریخی (خانههای ایرانی) نصیب ساکنان این سرزمین شده است. در این فاصله یعنی از 1340 تا تاریخ انتشار این کتاب، دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمیق روی داده و این دگرگونیهای عمیق همراه با رشدِ گسترده شهرها بوده است. بخش اعظم منابع و سرمایههای طبیعی و مصنوع (معماری و شهرسازی ایران) متعلق به پیش از سال 1300 شمسی برای رشد شهر معاصر مصرف شده و به همینگونه تعداد کثیری از ابنیه به ویژه خانههای ساخته شده تا پیش از سال 1300 شمسی به علت برخورداری از زمین مناسب (عرصه) که در شهر معاصر واجد ارزشهای بالای تجاری ـ خدماتی میباشند برای «رشد و ترقی و آبادانی» از بین برده شدهاند. لذا فاصله نسلهای متولد شده در دهههای 70 و بعد از آن از کم و کیف زندگی در خانهها و شهر ایرانی بیشتر و بیشتر شده و به نوعی فراموشی رسیده است. فراموش شدن گذشته از یک طرف، شرایط بسیار سخت یافتن خانه مناسب برای سکونت، در وضعیتی که بهای گزافی برای خانه و واحد مسکونی پرداخته میشود از طرف دیگر، نارضایتی عمیقی از کمیت و کیفیت خانه و واحد مسکونی را در میان ساکنان «خانههای معاصر» پدید آورده است. شناخت علل این نارضایتی از سکونت امکان مواجهه آگاهانه با نارضایتی را فراهم میکند. این کتاب از منظر معماری و معماری ایران به شناخت فراموشی و بررسی نارضایتی خفته در وجود ساکنان خانههای معاصر میپردازد تا چنانچه خواست نسلهای معاصر بر تغییر وضع موجود خانه و واحد مسکونی باشد بتوان تحقق خواست نسل معاصر را در توانستن با دانستن توأم نمود. در مسیر شناخت معماری ایران گامهایی برداشته شده و گامهای بسیاری باقیمانده، گامهایی که میبایست مسیرهای تازهتری را نیز کشف کنند. این کتاب گامی است در مسیر شناخت تازهای از معماری ایران به منظور فراهم کردن زمینههای دستیابی به معماری معاصر ایران با تکیه بر معماری خانه در گذشته و امروز. آنچه از معماری معاصر ایران مدنظر نگارنده است تحقق سازمانیابی آگاهانه فضا مبتنی بر فرهنگ و شیوه زندگی امروز مردم ایران، بهرهمندی از توانهای محیطی این سرزمین با استفاده از دانش بومی معماری ایران و جهان است و مقام گذشته در تحقق این آرمان، مقام یک دانش و سرمایه است. اگر فرهنگ را مقولهای تعریف کنیم که در گذشته ریشه دارد، ایرانی بودن نیز ریشه در فعالیتهای هزاران سال گذشته دارد. این کتاب تلاشی برای نزدیک شدن به پاسخ چند پرسش است:
چگونه میتوانیم معماری ایران را بشناسیم؟(فصل دو) سازمانیابی فضا در خانههای ایرانی چگونه و بر اساس چه معیارهایی صورت گرفته است؟ (فصل 4 و 5) سازمانیابی فضا در خانههای معاصر چگونه است و چه عواملی آن را هدایت میکند؟(فصل 6) آیا معماری ایران قابلیت معاصرشدن را دارد؟ بدین معنا که آیا میتوان به راهبردهایی در مسیر فرایند طراحی خانه دست یافت که برخاسته از معماری ایران باشد؟ (فصل 7)
یه لیست تحلیلی فوق العاده جامع از فضاهای یک خانه ی ایرانی تاریخی که توی یکی از فصل هاست به علاوه ی بسط و توصیح یک یک فصاها و روش های طراحی معمار ایرانی و الگوهای رفتاری افراد در مکان ها و نقاط ضعف و قوت فصاها بی نظیره مخصوصا اینکه ممکنه هیچکس مثل آقای حائری نتونسته باشه از تعداد زیادی خونه ی ایرانی بازدید کنه.پرسشنامه ها و صحبت های افراد عادی ساکن خانه های معاصر و تاریخی و مقایسشون هم از دید معماری خیلی پرنکته و مهمه.