مورگان شوستر آمریکایی در سال1911 (1289) به مدت هشت ماه خزانه دار کل ایران بود. حضور او و اقدامات اصلاحی اش در ایران با مخالفت شدید روس ها و تا حدی انگلیسی ها روبرو شد. یکی از موارد اصلی اولتیماتوم روسیه به ایران، اولتیماتومی که در نهایت منجر به انحلال مجلس و پایان مشوطه شد، خروج شوستر از ایران بود. شوستر بلافاصله بعد از بازگشت از ایران، خاطراتش از آن هشت ماه را در این کتاب نوشت که به یکی از اصلی ترین منابع تاریخی مربوط به مشروطه دوم تبدیل شد. این کتاب چند سال بعد از انتنشار به فارسی برگردانده و منتشر شد. اما حسن افشار آن را با زبان روز مجددا ترجمه کرده و به نشر ماهی سپرده است.
اختناق ایران ، کتابی ایست نوشته مورگان شوستر ، اقتصاد دان و وکیل آمریکایی که به دعوت دولت مشروطه ایران برای سامان بخشیدن امور مالی و خزانه همیشه خالی به ایران آمد . او با آنکه جوان بود اما هم در کوبا و هم در فیلیپین سابقه کاری مهم و ارزشمندی هم در امور گمرکات و هم در امور مالی داشت . ماموریت شوستر که 4 سال پس از قرارداد 1907 و تقسیم ایران بین روسیه و انگلستان و 3 سال قبل از جنگ جهانی اول و فاجعه اشغال به ایران آمده بود تنها 8 ماه طول کشید . لحظه به لحظه ، ساعت به ساعت و روز به روز دوران ماموریت مستر شوستر با بحران هایی گذشت که حتی در تاریخ سرشار از فراز و نشیب ایران هم بی سابقه بوده . با بازگشت ممد علی قاجار و برادران او از روسیه ، جنگ داخلی سختی در ایران شروع شد که افزون بر هزینه های جانی ، هزینه مالی زیادی هم به خزانه خالی مملکت وارد کرد . هم چنین دولت مشروطه ، تنها بر بخشهایی از تهران و دیگر شهرهای کشور تسلط داشت و طبق قرارداد 1907 ، شمال در کنترل روسها و جنوب در سلطه انگلیس بود . افزون بر این مشکلات ، سران مشروطه غالبا درک درستی از مناسبات بین الملل و یا آشنایی با سیاست یا زبان مشترکی با شوستر نداشتند .به گفته شوستر سیستم مالیات ایران از عهد کهن تغییر نکرده بود و برای نمونه به جای طلا ، نقره و یا دست کم پول رایج مملکت ، ولایات کشور ، کالاهایی مانند گندم ، جو ، آرد و یا پشم به خزانه کل می فرستادند که همان هم به دلایلی مانند نبود امنیت در راه ها و فساد گسترده به خزانه وصول نمی شد . اما فاجعه ای که سرنوشت غم انگیز شوستر را رقم زد ، حمله نظامی روسها به ایران و اشغال تبریز ، رشت و انزلی بود . حمله ای که با کشتار گسترده مردم و آزادی خواهان به ویژه در تبریز همراه بود . این گونه شوستر به آمریکا برگشت و کتاب اختناق ایران را نوشت . او در این کتاب تلاش کرده تا انگیزه های واقعی روسیه و انگلیس در مخالفت با اصلاحات او و به بیان دیگر خصومت و دشمنی آنان را با دولت مشروطه را شرح دهد . دشمنی که به سقوط و سرنگونی دموکراسی جوان و سخت شکننده و البته بی کفایت ایران انجامید و مسیر کشور را برای سالهای طولانی تغییر داد . احتمالا شوستر از زمانی که به مرزهای ایران رسید و سفر زمینی خود را شروع کرد ، متوجه شده که ایران با فیلیپین و کوبا و اصولا هر کشور دیگر متفاوت است ، راه های خاکی ، کالسکه های بدون فنر با یابوهای نحیف و مردنی . شدت و سختی این سفر داخلی استخوان شکن تا اندازه ای بوده که یکی از همراهان مستر ، به سبب بیماری کودک خود ، ماموریت خود را شروع نکرده به آمریکا بازگشت . شوستر را یا باید جاه طلب دانست و یا ناآگاه و نادان . مورگان به سرعت متوجه شد که ماهیت و جنس ماموریت او با تمامی کارهایی که تا حالا انجام داده متفاوت است . او مشکلات و مسائل بسیار مهمی مانند سیستم فشل مالی ، دولتی که عملا وجود خارجی نداشت ، فساد گسترده ای که همه جا را فرا گرفته بود ، دولتمردانی که چه وطن پرست و چه خائن ، غالبا دست پر توانی در فساد داشتند ، سنگ اندازی های روس و انگلیس و تفاوت های فرهنگی گسترده میان مستر شوستر و دولت مثلا حاکم را تنها می توان سرفصل و بخشی از مشکلات شوستر و نه تمامی و جزئیات آنها دانست . همانگونه که خزانه دار کل در کتاب خود نوشته او با سری نترس و دلی پر شور به جنگ مشکلاتی رفت که گویی تمامی نداشت . مشخص بود که روسیه از همان روز اول ، تقریبا در تمامی کارهای شوستر ، سنگ اندازی می کرد . این قضیه خود را در هجوم دوباره ممد علی شاه قاجار و برادران او و جنگ داخلی گسترده ای که به ایران تحمیل شد خود را کامل نشان داد . شوربختانه این داستان هیچگاه شوستر را رها نکرد و سرنوشت خزانه دار کل را هم رقم زد . دولت زپرتی آن گونه که مستر شوستر از دولت مشروطه ایران یاد کرده و آن را دولت زپرتی نامیده را باید بهترین و کاملترین تعریف از دولت دانست . دولتی که مستشار گمرکی از بلژیک ، قزاق از روسیه ، ژاندارم از ایتالیا و مستشاران دیگری از انگلیس ، فرانسه و آلمان در اختیار داشت و البته بیشتر فرنگی ها هم از نگاه شوستر کار مفیدی انجام نمی دادند . مورگان بلژیکی ها مانند مورنارد و وزیر گمرکات تا قبل از انقلاب مشروطه را به درستی عامل روسها می دانست . درستی نظر او هنگامی ثابت شد که پس از اخراج شوستر از ایران به دستور و اولتیماتوم روسها ، موسیو مورنارد به عنوان خزانه دار کل انتخاب شد ، باز هم به دستور روسها ! اما ارتشی که باید در برابر انبوه گردنکشان داخلی که حامیان سفت و سختی هم در روسیه و انگلیس و عثمانی داشتند و دزدها و اشراری که امنیت راه ها و جان و مال مردم را تهدید می کردند و اشرار و لات های جاهلی که از ملت نگون بخت باج می گرفتند کجا این داستان بود ؟ شوستر عادتی به پاسخ های دیپلماتیک و سیاسی ندارد . پاسخ های او واضح و روشن است ، گرچه که افرادی قوی به دشمنی با او بر می خیزند . از نگاه شوستر اصولا ارتشی وجود ندارد . ارتش تنها یک لیست طولانی از از افراد و حقوق بگیرانی ایست که تنها در کاغد هستند وجود خارجی ندارند اما جیره و مواجب مملکت و بودجه ناچیز خزانه دار کل را می بلعند . او که دولت را زپرتی می داند ارتش را هم باید کاغذی بداند . ابعاد فسادی که شوستر از آن صحبت می کند باور نکردنی ایست ، یکی از عمده ترین این فساد ها در مالیات است ، این که برخی ولایات اصولا مالیاتی نمی دهند ، گرچه که حاکم آن مالیات را از رعیت می ستاند و برخی دیگر هم مالیات را بسیار کم می دهند . برخی از رجال نامدار و سرشناس هم بابت همین مالیات با شوستر چانه می زنند ! مستر شوستر می ماند و مالیاتی به شکل گندم و جو و آرد که هم آن هم به ندرت وصول می شود . شوستر از همان اول فهمیده که هر اقدامی که او انجام می دهد چون به صلاح دولت کارفرمایش یعنی ایران است ، با دشمنی روسیه و سکوت مخالفت آمیز انگلیس همراه می شود . شوستر که از مجلس و دولت مشروطه اختیارات تام گرفته ، تقریبا هیچ قدرتی ندارد . او هنگامی که تلاش می کند تا یک ژاندارمری به سرپرستی ماژور استوکس انگلیسی ایجاد کند تا حداقل همان مالیات را بتواند وصول کند با مخالفت آشکار روسیه و انگلیس روبرو می شود . آشکار است که منافع دولت های استعماری در ایرانی ضعیف با دولتی حداقلی ایست . پایان کار شوستر از ماجرایی شروع می شود که شاید هیچ گاه نه او و نه سران مشروطه گمان نمی کردند به طوفانی بزرگ و جنگی خونین تبدیل شود . توقیف اموال شعاع السلطنه ، برادر ممد علی شاه سایق و از سران شورشی با اولتیماتومی از جانب روسیه همراه می شود که عذرخواهی رسمی وثوق الدوله ، وزیر امور خارجه هم نتوانست آنرا جبران کند . دولت مجلس را منحل کرد و به ماموریت شوستر هم پایان داد . شوستر هم به نیویورک برگشت و کتاب اختناق ایران را نوشت . می ماند چند سوال مهم ، آیا استخدام شوستر و یا هر مستشار خارجی دیگر در دورانی که دولت عملا وجود ندارد به صلاح بوده ؟ آیا کسی بوده که شوستر را از ابعاد بزرگ ماموریت خود آگاه کند ؟ دولت و مجلس چه انتظاری از خزانه دار داشته و تا چه اندازه از او حمایت می کردند ؟ چه کسانی در شکست ماموریت شوستر مسئول بودند ؟ سیاست ورزی غلط و تصمیمات احساسی دولتمردان چه اندازه ای در ناکامی شوستر نقش داشته ؟ آیا اصلا سیاست مدونی هم وجود داشته ؟ دولتمردان آیا اطلاعی از سیاست بین الملل و وزن سنگین انگلیس و روسیه در آن داشتند ؟ مجلسی که اولتیماتوم اول روسیه را رد کرد با کدام ارتش می خواست از کشور دفاع کند ؟ و سرانجام اگر دولت مشروطه به هر شکل ممکن از این بحران نجات پیدا می کرد آیا می توانست برای ایران دستاوردی داشته باشد ؟ پاسخ به پرسشهای فوق را اکنون شاید بتوان داد ، اما یافتن پاسخی در بستر تاریخ و زمان آن است که می تواند کلید کشف آن چه باشد که در ذهن مشروطه خواهان می گذشت . کتاب اختناق ایران ما را به کجا می برد ؟ خواندن کتاب شوستر ، آنچه برای او ماجراجویی بود و برای میلیون ها ایرانی سرنوشت و زندگی آنان ، تنها می تواند احساس سرخوردگی ، ناکامی ، دلسردی ، ناامیدی و یاس مطلق از هر حرکت اصلاحی در تاریخ طولانی این مملکت داشته باشد . گویا نفرینی شوم بر این خاک حاکم شده که هیچ اصلاحگر یا دولتمردی با نیت پاک، توان برداشتن گامی کوچک برای رهایی آن از سیاهی و تباهی را ندارد. گویی تقدیر محتوم این سرزمین، اسارت در چنگال سیاهی و تباهی است و هر تلاشی برای رهایی از این یوغ سنگین، بیهوده و بیثمر خواهد بود.
اختناق ایران یکی از کتابهای دستاول دوران مشروطه است و برای من یکی از جذابترین و آموزندهترینشان. مورگان شوستر یک مستشار مالی امریکایی بود که بعد از شکست استبداد صغیر و فتح تهران به استخدام دولت ایران درآمد تا نظام مالی و اداری ایران را سروسامان دهد. امریکا در آن دوران کشوری خیرخواه در عرصه بینالمللی بود و خود شوستر هم آدمی جدی و خوشسابقه. شوستر شروع کرد به اصلاحات اداری و مالی و مبارزه با فسادهای موجود، چه فساد هیات حاکمه و اشراف قاجار و چه فساد روسها و انگلیسیها. برای همین دشمنان زیادی پیدا کرد و در نهایت دولت روسیه به ایران اولتیماتوم داد که اگر شوستر را اخراج نکند به ایران حمله خواهد کرد. دولت ایران قبول نکرد و نیروهای روسیه وارد ایران شدند و تا قزوین آمدند. نهایتا ایران تسلیم شد، شوستر از ایران رفت و هرجومرج و بیحسابوکتابی مملکت شدیدتر از قبل شد. شوستر وقتی از ایران رفت کتاب «اختناق ایران» را نوشت که روایتش از نزدیک دو سال حضورش در ایران است. به نظر من خواندن این کتاب خیلی به فهم مسائل بعد از مشروطه و کلا ناکارآمدیهای سیاسی و اداری دولت در ایران کمک میکند. هم ترجمه کتاب خوب است و هم نسخهپردازیاش (عکسها و ضمایم و نمایه و ...). خلاصه که اگر تاریخ معاصر برایتان جالب است ، خواندنش را پیشنهاد میکنم.
کتاب «اختناق ایران» نوشته مورگان شوستر، مستشار آمریکایی است که در دوره احمدشاه به عنوان خزانهدار کل ایران منصوب میشود تا سیستم مالی کشور را اصلاح کند. نکتهای که در کتاب خیلی جلب توجه میکند، جدیت و همت شوستر برای انجام مسئولیتش به بهترین شکل ممکن است.
اما دخالتهای آشکار دولتهای روس و انگلیس و باز��شت محمدعلی شاه به ایران، مانع بزرگی برای ادامه فعالیتهای او میشود و در نهایت مجبور به ترک کشور میشود.
نثر کتاب روان و جذاب است و توصیف مواجهه شوستر با شخصیتهای ایرانی، از زبان یک خارجی، ابعاد جالب و متفاوتی به روایت میدهد.
این کتاب برای هر کسی که به تاریخ معاصر ایران و پیچیدگیهای سیاسی آن علاقه دارد، خواندنی و آموزنده است.
برای مدیریت بهتر و همچنین اصلاح مشکلات مالی اداری ایران، مورگان شوستر مستشار آمریکایی به ایران می آید و روایتش را از هرج و مرج در آن دوران ایران، دخالت شوروی و انگلیس در امور کشور و... را بیان می کند. خیلی کتاب خوبی بود.
خاطرات مورگان شوستر آمریکایی در مدت چند ماهی که سمت رییس کل خزانهداری ایران در سال ۱۲۹۰ را داشت، دخالتها و جبر و استبداد و استعمار روسیهی تزاری با همدستی بریتانیا و البته خیانت تعدادی از ایرانیان. در قسمتهای مختلف کتاب حس کردم قلبم درد گرفته از این میزان ظلم و زورگویی. همینطور به کرات متوجه شدم با وجود گذشت بیش از ۱۰۰ سال همچنان درگیر مسایلی چون فساد گسترده، رشوه، فرار از مالیات، بیاعتنایی به حریم شخصی، تزویر و عدالتخانه هستیم. گویی استبداد در ایران از بین نمیرود، تنها از شکلی به شکل دیگر بدل خواهد شد و هر کسی، ایرانی یا غیرایرانی، که سازی خلاف وضع تباه موجود بزند محکوم به کنار رفتن است.
مضاف بر این که میفهمیم سالیان سال است که در بر همان پاشنه میچرخد از جهت نقش روسیه در شکست مشروطه و تاریخ خود مشروطه، نقش زنان و افرادی چون یفرمخان ارمنی اطلاعات خوبی در اختیار خواننده میگذارد. میتواند جرقهای باشد برای خوانندهی ناآشنا با تاریخ انقلاب مشروطه تا به مطالعه در اینباره تشویق شود.
کاش بیشتر از ۵ ستاره بود و میتونستم رای منصفانهتری بدم. بینظیر، زنده، ملموس و دقیق بود. "اختناق" در لغت بهمعنای سرکوب و خفگیست. پس تصور کنید مطالعه روایت دستهای اجنبی که از هر سمت بر گلوی ملت مظلوم ایران فشرده شد و نفس آزادی و ترقی رو تا صدها سال بعد برید؛ چقدر دردناکه. ممکن نیست که ایرانی باشید و بعد از مطالعه کتاب قلبتون از اینهمه ظلم و بیکفایتی آشکارِ دولت های اروپایی و دولتمردان مزدور و خود فروخته، بهدرد نیاد. روایت مورگان شوستر زاویهای داشت که لانگشاتِ دقیق و حساب شدهای بهخواننده میداد. در بازه حضور شوستر، یعنی از زمان شکلگیری مجلس دوم تا اولتیماتوم روس ها، تمامی پیچ و خم اهدافِ استعمار روس و انگلیس، جریانهای داخلی و نحوه دیپلماسی دولت ایران که با شتاب بهآغوش انحطاط میتاخت، مو به مو در کتاب ذکر شده. اگر قدرت و اختیارات لازم داشتم قطعا این کتاب رو بهعنوان واحدی درسی در دبیرستانهای ایران لازم التدریس و بررسی میکردم. نگاه ترحم برانگیز بیگانه آمریکایی به اوضاع رقتانگیز مملکتی که دورانی از تاریخ، شکوه و عظمتش در سر تا سر خشکی های جهان مثال زدنی بود؛ قلب هر ایرانیِ رو به درد میاره، حتی اگر حبّ وطن در دل نداشته باشه. اهمیت استقلال و دولت مرکزی کاردان و بهمعنای حقیقی کلمه، دموکرات. و البته تحلیل جامعهشناختی برای درمان برخی روحیات مهوع ایرانیان، که هنوز به حیات ادامه میده و خمیر مایه اختلاسها و دزدیها و وقاحت دولتمردان و صاحب منصبان امروزی شده. پنج تا ستاره برای تضمینِ خواندنی بودن کتاب حق مطلب رو ادا نمیکنه؛ باید از هرکسی که علاقمند تاریخ هست و دوستداره درباره کارنامه قاجار و استقرار مشروطیت بدونه، کمی دغدغههای جامعهشناسی داره، از طرفی بهدنبال شناخت عوامل انحطاط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایرانیان میگرده؛ بگم که اونی که دنبالش می گرده همین کتابه.
خاطرات مورگان شوستر که بعد از مشروطه به ایران میاد تا در سمت خزانه دار کل وضعت خزانه ی قرون وسطایی ایران رو نظم بده... خوندن این کتاب و شباهتهایی که در اون دوره و حالا میبینی علاوه بر اینکه باعث حیرتت میشه بسیار غم انگیز هم هست. چقدر تاسف آوره وقتی از قول شوستر میخونی که میگه از همان ابتدا به ما گفتند نمیگذارند برای ایران کاری انجام دهید.
بخشی از کتاب استیلای مشترک روس و انگلیس بر ایران آغاز شده است. البته روسیه سهم بیشتری دارد، اما این تنها به ناتوانی انگلستان برمیگردد و برای ایران فرقی نمیکند. ملت ایران محکوم به نابودی سیاسی و بردگی اقتصادی شده است. صفحه 239
توی کتابهای تاریخی میتونم بگم یکی از بهترینهایی که خوندم اختناق ایران بود. این کتاب به فهم مسائل بعد از مشروطه و اینکه چطور شد که دولت از پس مسائل سیاسی و اداری کشور برنیامد.خیلی چیز از سالهای مشروطه از این کتاب یاد گرفتم .و چیزی که جذابترش کرد نسخه پردازیش بود که شامل عکس و ضمایم و... بود. این کتاب توسط مستشار امریکایی به نام مورگان شوستر که برای سر و سامان دادن نظام مالی از امریکا آمد و تنها دو سال در ایران ماند و بعد به دستور و تهدید روسیه اخراج شد. خلاصه اگر دنبال کتاب دست اول از زمان مشروطه هستید اختناق ایران رو بزارید تو لیست.
روایتی دست اول و درخشان از مواجههی تکنوکراتی عملگرا با سرزمینی عقبنگهداشته شده و گرفتار. کتاب تصویر بسیار خوبی از اوضاع بوروکراسی ایران در اواخر قاجاریه به دست میدهد ولی در همین نمیماند و راوی تلاشهای دلاورانهی مردان و زنان عادیای است که کیفیت زندگیشان فرقی با اجدادشان در هزاران سال قبلتر ندارد، اما امیدوارانه برای روزهایی بهتر میجنگند. بیشک یکی از بهترین کتابهایی است که دربارهی دوران مشروطه خواندهام و حتما باز هم به آن رجوع خواهم کرد
زمان که با گذشت خود پاره ای دردها را فرو می نشاند، درد تقدیر بیدادگر ایران را جانکاه تر میکند.
کتابی است که مورگان شوستر از ماموریت خود در ایران برای سر و سازمان دادن به خزانه داری و شرح وقایع اخراج خودش از ایران نوشته است. به زعم من این کتاب بیشتر از آنکه کتابی تاریخی باشد کتابی است که بسیار بسیار عالی ویژگی های فرهنگ و خصوصیات چوب لا چرخ گذارنده، بی قانونی و پرخاشگر منفعل بودن ایرانیان را شرح می دهد. این کتاب را باید خواند تا بدانیم چرا این گونه اییم.
آقای مورگان شوستر آمریکایی که کمی بعد از فروپاشی استبداد صغیر و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، توسط مجلس مشروطه به عنوان خزانهدار کل ایران انتخاب شد، روایت جالبی از مدت هشت ماهه حضور خودش در ایران ارائه میکنه. مدت قرارداد شوستر با دولت ایران سه سال بوده اما به خاطر کارشکنی دولتیها، سنگاندازی و مانعتراشی روسها و کنار ایستادن انگلیسیها ایشون با درخواست مستقیم و در واقع اولتیماتوم شدید روسها بعد از فقط هشت ماه مجبور به ترک ایران میشه. شوستر تصویر نسبتا کامل و خوبی از وضع مالیه دولت ایران در سالهای ابتدایی حکومت احمد شاه و هرج و مرج شدید در وضعیت مملکت که چند سال بعد منجر به کودتا و انقراض حکومت قاجاریها شد ارائه میده. خوندن تاریخ ایران در این دوران واقعا دردناکه و سایه اختناق و هجوم همه جانبه دولتهای بیگانه رو به شکل تاسفباری به ما نشون میده. آقای شوستر کتاب رو مدت کمی بعد از بازگشتش به آمریکا و تا حد زیادی به منظور مبرا کردن خودش از اتهامات وارده توسط دول روس و انگلیس به نگارش درمیاره، و وقایعی رو که در ایران شاهدش بوده (من جمله واقعه مهم هجوم دوباره محمدعلی شاه به ایران برای بازپسگیری سلطنت و حمایت زیر زیرکانه روسها از اون) به صورت دست اول به ما منتقل میکنه و با زاویه دید اول شخص در نقل وقایع تاریخی به جذابیت کتاب اضافه میشه. یکی از مهمترین نکتههایی که کتاب بارها روی اون تاکید داره قرارداد کذایی ۱۹۰۷ بین روسیه و انگلیس و طرق مختلف زیر پا گذاشتن و عدول و سو استفاده از اون توسط این دو دولت در موارد متعدد و حساس تاریخ ایران هست.
شاید بهترین جمله ای که بتونه کتاب رو توصیف کنه همینه که «نگذاشتند برای ایران کاری بکنند.» مقصر اصلی اش هم روسیه و انگلیس و بی کفایتی مقامات ایرانی بود. و جالب اینکه مورگان شوستر نویسنده ی آمریکایی کتاب در اون دوران بیشتر از هر ایرانی و وطن پرست دیگه ای برای استقلال ایران و مشروطه تلاش کرده
مورگان شوستر آمریکایی یکی از معدود مستشاران خارجی است که به درستکاری و خیرخواهی برای ایران معروف شد. در اوضاع بسیار بلبشو حدود سال ۱۲۹۰ او در تلاش بود تا با نظم دادن به امور مالی مملکت، ایران را از خطر ورشکستگی و تن دادن به خواسته های نابهجای کشورهای روسیه و انگلیس نجات دهد. اما در مجموع دوره مسئولیت او حدود ۸ ماه طول کشید و با قدرتی که روسیه در ایران داشت او اخراج شد. بعد از این شوستر این کتاب را از خاطرات سفرش به ایران نوشت. کتاب جزئیات تاریخ�� دقیقی را مطرح میکنه و به درک از شرایط سیاسی و اقتصادی اون دوران خیلی کمک میکنه. نقش تاثیرگذار مجلس، اطرافیان شاه و دست درازیهای گاه و بیگاه روسها و همچنین حمایت غیراخلاقی انگلیسیها از روسها از نکتههای مهم اشاره شده در کتاب است. خواندن این کتاب برای آشنایی با دوره تاریخی قاجاریه به خصوص سالهای بعد از محمدعلی شاه بسیار مفید است. همچنین تصاویر انتهای کتاب از اشخاص مطرح شده در کتاب جالب بود. خوندن پیوستها شامل قانون اساسی و قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس و برخی نامههای رد و بدل شده هم خالی از لطف نبود.
This entire review has been hidden because of spoilers.
"شکی نیست که ایران قربانی بیدفاع بازی کثیفی شده که چند قدرت اروپایی، با مهارتی که حاصل قرنها تجربه است، هنوز بدان مشغولاند. قمار بر سر ملتهای ضعیفتر است و حیات و شرف و ترقی کل یک قوم جریمهای است که بازنده میپردازد."
این فقط بخشی از دلسوزیهای مورگان شوسترِ آمریکایی برای ایرانِ صد سال پیش است در کتابی که اصل بهوجود آمدنش حاصل سرسپردگی اجباری دولت ایران مقابل دو قدرت بریتانیا و روسیه تزاری است. کتاب سراسر برخورد این مستشار آمریکایی است با سنتها و فرهنگ و عجایب سیاست ایران در عهد قاجار. به یمن خاطرهنویسی آقای شوستر، ملالتآوری بعضی کتابهای تاریخی را ندارد. ترجمه هم بسیار روان و امروزی است.
An incredible first-person account into the world of European imperialism at a time when the US government was not tangled up in either supporting an anti-democratic monarch or declaring Iran to be part of an "axis of evil."
بی کفایتی افراد و گوشت قربونی شدن ایران در سرتاسر کتاب مشهوره. چیزی که نظر منو به خودش جلب کرد، انتظار سهم داشتن از کشور توسط کسایی بود که به اسم میهن و آزادی با نظام شاهنشاهی مبارزه میکردن و دست آخر یه چک ۵۰,۰۰۰ تومنی هم میخواستن. خیلی زیاد میشنویم که مردم مقصر فلان اتفاق هستن اما اگه این کتاب رو بخونیم میتونیم عمق تاثیر قدرتهای خارج از مردم رو ببینیم.
«پس علت واقعی اخراج ایشان چه بوده؟ جوابش در یک جمله خلاصه میشود. جمله هم از آن من نیست و از نامهای است که چندی پیش از یک هموطن مقیم ایران به دستم رسید، کسی که دلش با ملّیّون ایرانی یا حزب دموکرات آنها هم نیست. نامه را بلافاصله بعد از اخراج آقای شوستر نوشته است. جمله این است: «مأموریت آقای شوستر از ابتدا محکوم به شکست بود، چون ایرانِ آباد دیگر تن به اسارت روسیه نمیداد.»
این کتاب جزو منابع دسته اول تاریخ مشروطه ست. مورگان شوستر مستشار امریکایی بود که برای سر و سامان دادن به اوضاع مالی ایران بعد از به توپ بسته شدن مجلس استخدام شد. درک شوستر از وضعیت اجتماعی ایران قاجاری شگفت آوره. توی این کتاب از خیانت های سیاسیون گفته، از استقلال طلبی ایرانیان، استعمار آشکار و پنهان روس و انگلیس، شبکه ی حیرت انگیز زنان فرهیخته در اندرونی ها و نقش شون در تغییرات اجتماعی..
جمله ی آغازین این کتاب مثل خنجری به قلب فرو میره و جای هیچ امید و آرزویی باقی نمیذاره : “ زمان، که با گذشت خود پاره ای دردها را التیام می بخشد، درد تقدیر بیدادگر ایران را جانکاه تر می کند.”
In 1906, the Constitutional Revolution of Iran aimed to establish a Western-oriented, democratic civil society in Iran, which was then known as Persia. The movement compelled Mozaffar ad-Din Shah to agree to the election of the first Majlis, a relatively free press opening, and several other reforms.
Shuster's appointment was not a mere administrative decision. It resulted from a recommendation from the U.S. government to the Iranian minister in Washington. The 2nd Majlis, in a bid to manage the country's precarious financial situation, appointed Shuster to the task. Persia was burdened with heavy debts owed to Great Britain and Imperial Russia by the Qajars, the Persian royal family. These two powers had previously divided Persia into two spheres of influence per the Anglo-Russian Convention of 1907, a significant geopolitical agreement that effectively allowed Britain and Russia to control and affect different parts of Persia, leading to a complex and challenging situation for the Persian government.
Shuster played an active role in financially supporting the Constitutional Revolution of Persia. When Iran's government ordered Shu'a al-Saltaneh, the Shah's brother who was aligned with the goals of the Russian Empire in Persia, to surrender his assets to the government, Shuster was assigned this task, which he promptly executed. In response, Imperial Russia landed troops in Bandar Anzali, demanding redress and an apology from the Persian government.
The imperial powers worried about Shuster and his American associates' appointment as financial advisors. They aimed to prevent Persia from independent influences, particularly those that could challenge their own interests and suppress national sentiment. Before Shuster's appointment, the Iranian central government was weak, struggling to manage the country's finances. Shuster's arrival and oversight of creating a 12,000-member gendarmerie to collect taxes were seen as a step towards strengthening the government. However, the Imperial Russian Army, which had occupied large parts of northern Iran, claimed that Shuster had violated the 1907 Anglo-Russian Convention by sending Iranian gendarmes into Russian-occupied territory and arresting Russian citizens.
Under Russian and British diplomatic pressure, the vice-regent of Persia expelled Shuster from office in December 1911 against the will of the Persian parliament. This expulsion profoundly impacted the parliament, leading to a chaotic political atmosphere. The parliament, which had approved Shuster's financial powers, was suspended, and no budget law was prepared for several years. This political turmoil further destabilized the country, highlighting the significant impact of Shuster's expulsion on the Persian people.
The Majlis had approved Shuster's financial powers. Shortly after his arrival, the Russian government demanded his expulsion, and when the Majlis refused, Russia occupied northern parts of Iran. The Majlis was suspended, and no budget law was prepared for several years.
Despite the overwhelming diplomatic pressure from Britain and Russia, Shuster's resilience and unwavering commitment to the Persian cause remained steadfast. His book, 'The Strangling of Persia,' stands as a powerful testament to the influence of these Great Powers in Persia. Shuster's work critiques their interference and passionately advocates for the rights and independence of the Persian people, inspiring all who read it.
The Strangling of Persia After returning to the United States, Shuster wrote The Strangling of Persia, a critical account of Russian and British influence in Persia. In this book, Shuster expresses his dismay at the interference of the Great Powers, stating that the people of Persia, despite the challenges, deserve better and support his efforts. The British and the Russians were determined to thwart their success. Still, the Persian people's resilience, unwavering spirit, and determination to fight for their rights shone through, inspiring all who read Shuster's account. The book provides a detailed and insightful narrative of the European Diplomacy and oriental intrigue that Resulted in the Denationalization of Twelve Million Mohammedans, offering a unique perspective on the historical events and their impact on Persia.
Shuster's book, 'The Strangling of Persia,' was first published in New York by the Century Company in 1912. It was later reprinted by the Greenwood Press in 1968 and Mage Publishers in 1987 and 2005. The book, dedicated to 'The Persian People,' was subtitled 'The Story of the European Diplomacy and oriental intrigue that Resulted in the Denationalization of Twelve Million Mohammedans, A Personal Narrative.' The dedication of the book reads as follows. Shuster's work is invaluable in preserving Persia's history, and we owe him a debt of gratitude for his efforts.
To the Persian people: Shuster's dedication of the book to the Persian people is a testament to his commitment to their cause. He acknowledges their confidence in his intentions and unwavering belief in his desire to serve them and help regenerate their nation. The book's motto is: 'Shuster's The Strangling of Persia' serves as a poignant reminder of the injustices faced by nations under foreign influence. The narrative of Persia's plight under foreign rule evokes a deep sense of empathy in the reader, compelling them to understand and acknowledge the struggles of the Persian people.
Shuster's book has been hailed as an invaluable eyewitness account of a crucial period in Iranian history, where foreign influence severely impacted the Iranian economy. The book's central theme is Shuster's unwavering determination, along with his administrative team, to establish a viable administrative apparatus for tax collection. He saw this as a crucial step towards creating a nationalist government capable of resisting foreign powers. Their dedication and perseverance in the face of adversity are a powerful source of inspiration for all who read Shuster's account.
Chapter XI of The Strangling of Persia provides a detailed assessment of the state of tax collection in Persia, from payment-in-kind to tax farming. The book also explores the interaction between foreign policy and taxation, highlighting how rural landowners, reluctant to pay their taxes, were willing to ally with the Russian invaders.
This book has also been translated and published in Persian, ensuring that the Persian people have access to Shuster's account in their own language.
Upon his return to the U.S., Shuster entered the publishing industry and became the president of Century Publishing in New York. He led the firm, established in 1870, through a merger with D. Appleton & Company in 1933 and F. S. Crofts Co. in 1947. By his death in 1960, the firm was known as Appleton-Century-Crofts. Shuster's daughter, Miss Carolyn Shuster, made front-page news in The New York Times by attempting to elope at age 17 with William Redding Morris, who was 18 then. Although the elopement was initially foiled, the couple married shortly afterward despite Shuster's objections.
روایتی خواندنی از حضور مردی در ایران که بنا بود دستی به نظام اداریمالی ناکارآمد ایران بکشد امّا خیلی زود فراریاش دادند. داستان ایران در آغاز مشروطه و دوران محمّدعلی شاه قاجار از زبان ناظر خارجی.
با خواندن کتاب مورگان شوستر، علاقه مندی عجیبی به این فرد و میزان تعهدی که داشته پیدا کردم. مورگان شوستر اولین امریکایی است که بر مسند امور مالیه ایران نشسته و با تمام وجود سعی بر حل مشکلات ایرانی ها کرده است و ای کاش او مدت طولانی تری می توانست در ایران خدمت کند چرا که هشت ماه حضور با وجود انواع و اقسام تهاجم های سلطنت طلبانه محمدعلی شاه و برادرانش و فشارهای روس و بریتانیا نمی توانسته تمام پتانسیل های او را نشان دهد. و در مقابل هموطن او میلسپو (کتاب ماموریت امریکایی ها در ایران Americans In Persia) که در فاصله ای چند ساله اختیارات مالیه ایران را برعهده می گیرد به قدر فرصت چندساله تحولات خوبی در ایران رقم میزند. مورگان شوستر در اردیبهشت 1290 وارد ایران شد و با ورودش به مسئولیت ریاست کل خزانه داری ایران، تغییرات متعدد خودش را شروع کرد، او با اطلاعات خوبی که از فعالیت های خارجی های دیگر مثل بلژیکی ها یا روس ها داشت و همچنین توصیه های برخی ایرانیان مثل میرزا علی خان (کاردار ایران در امریکا) یا تقی زاده، از همان اول جایگاه خودش را بدست اورد و به قولی باج به کسی نداد. او در این کتاب با دقت بالا فعالیت های بریتانیا و روسیه را گزارش میکند و به نظر بنده برای اعمالی که این دولت ها انجام دادند اطلاعات جالبی در بردارد. در جای جای کتاب، حس خدمت شوستر و علاقه مندی اش به پیشرفت ایرانی -که توسط دول خارجی به گونه ای استعمار میشد-، مشخص است. انگار او در همین جا زاده شده که اینگونه برای مردم ایران تلاش می کند و برای بهبود معیشتشان دغدغه دارد. جملات او در مدح زنان ایرانی یکی از بهترین سطور این کتاب است.
کلمات او در لحظات اخر حضور در ایران و خروج اجباری اش از این سرزمین، بیانگر احساسات عمیق اوست: "احساسم را موقعی که خیابان های شلوغ تهران را پشت سر گذاشتیم و وارد شاهراه خلوت شدیم هرگز فراموش نخواهم کرد. در یک لحظه همه ی خاطرات هشت ماه گذشته به مغزم هجوم آوردند، مگر می شود صحنه ی شوق سرکوفته ای را برای همیشه ترک کنی و دلت از فکر اینکه دیگر همه چیز به پایان رسیده به درد نیاید؛ شوق من خدمت به ملت ایران بود"
Thoroughly well-documented insider account of the various crises faced by newly democratic Persia in 1911, cataloguing the instances of foreign interference, coercion, and aggression towards those trying to build a fledgling nation.
The style, while dry and diplomatic, does well to remain impartial, substantiating most of its claims with letters and other official documents. This makes for a dispiriting analysis of the roles played by the two "Great Powers" actively interfering in the region, Britain and Czarist Russia, as well as highlighting the depths of corruption, extortion and bullying they were willing to resort to. Few individuals come out of the book well, including many of the tribal leaders willing to sell out their country for favours/money/titles from the Russians, who aimed to become the de facto rulers of the supposedly independent state.
Not necessarily an easy or engaging read prose-wise, but a necessary one for those interested in the history of the region, or in examining how the pre-WW1 world powers were willing to toy unscrupulously with the lives of millions of people in far-off lands in their efforts to swing the global balance of power a few inches in their direction.
Schuster's position, as Treasurer-General during the period, lends the account such authenticity that it is hard to maintain the fiction claimed by both Russia and Britain that they only had the best interests of Persia at heart.
تویسنده در بخش قابل توجهی از دوران بعد از فتح تهران تا اولتیماتوم روسها و تعطیل شدن مجلس خزانه دار کل ایران بوده و اطلاعات بسیار دست اولی از وضع اقتصادی و مالی و درآمد و مخارج ایران میده. همچنین با بسیاری مقامات بلندپایه ایران رفت و آمد داشته و تحلیل های بی طرفانه خیلی خوبی از این شخصیت ها اراءه میکنه البته معلومه که اصلا ملاقات و برخوردی با مردم عادی ایران نداشته و توی کتاب هم توصیفی از اخلاقیات مردم عادی نیست و بیشتر تحلیلهاش بر مبنای طبقه اشراف و تحصیلکرده ایرانه . نکته جالب توجه دیگه کتاب هم برای من این بود که نظر خواننده رو به روابط و بده بستانهای اون روز اروپا و تاثیرش بر ایران جلب میکنه. برای مثال این که چطور ترس انگلستان از قدرت گرفتن آلمان باعث میشه انگلستان دست روسیه رو در آسیا باز بگذاره . یا اینکه چطور روزنامه تایمز انگلستان حق رو به روسیه میده و مجلس مشروطه رو به خاطر رعایت ساده ترین حقوق هر کشوری در عرف بین الملل سرزنش میکنه . در انتهای کتاب هم دو مقاله از یه روزنامه آزادی خواهانه تر انگلیس اومده که نویسنده ش نگران وجهه انگلستان بین ملل آسیایی و آفریقایی و میگه تباید دست روسیه رو بازمیذاشتیم و الان دیگه مردم آسیا و آفریقا ما رو کشور طرفدار خودشون نمیدونن :))
از بهترین منابع برای شناخت وضع ایران در زمان پیروزی انقلاب مشروطه. چه بسیار قهرمانانی که حتی اسمشان را هم تا به حال نشنیده بودیم. یفرم خان ارمنی، ارباب کیخسروی زرتشتی، حسینقلی خان نواب، هاوارد باسکرویل آمریکایی و.... هرکدام به سهم خوب جان و مال خودشون رو در راه اعتلای این کشور گذاشتند. حیرتآور اینکه هنوز عینا به بلایای همان زمان مبتلا هستیم. این روحیه «برداشتن سهم از سفره انقلاب» که امروزه میشناسیم بسیار ریشهدار تر از این حرفهاست. حتی افراد غیوری مثل صمصامالسلطنه که در بیرون راندن محمدعلیشاه نقش بزرگی ایفا کرد در ادامه بخاطر کارهایش از کشور سهمخواهی میکرد. به گمان من هر راه حلی که امروز میخواهیم برای این کشور ارائه دهیم باید در امتداد تجربه مشروطه باشد. این تجربه از هر لحاظ الگوی بزرگی است. و به گمان من مهمترین ویژگی آن همبستگی میان اقوام مختلف و اقلیتهای دینی است. افسوس که داشتن چنان مجلسی هنوز هم برای ما رویاست.
از متن: این حقیقت که نابودی ملیت ایرانی به همت دولت های روس و انگلیس اتفاق منحصر به فردی در تاریخ نیست از غم انگیزی آن نمیکاهد. در بعضی مواردی که استقلال قومی نابود شده است لاقل شبه توجیهی برای آن تراشیدهاند_ مثل توسعه مدنیت یا ایجاد نهادهای سیاسی برتر. در مورد ایران چنین عذری وجود ندارد. ...استیلای مشترک روس و انگلیس بر ایران آغاز شده است. البته روسیه سهم بیشتری دارد، اما این تنها به ناتوانی انگلستان بر میگردد و برای ایران فرقی نمیکند... کیپلینگ گفته است در شرق با زور به جایی نمیرسید. در این گفته هم اخطاری نهفته است هم تاملی... کتاب خوبی است چندین ماه از تاریخ پر از آب چشم مردم ایران را نشان میدهد. تعداد صفحات کتابی که من خواندم( نشر ماهی چاپ ۱۳۹۸) کمتر از تعداد مشخص شده در گودریدز است، امیدوارم فقط به فونت و سایز کاغذ برگردد نه نشانه ای از سانسور.
The breakdown of UK and Russian involvement in Persia (Iran) around 1900s is fascinating. Having been assigned as the Treasurer-General for the Persian empire, Shuster was blocked from reforming the Persian financial system by the Powers of UK and Russia. Shuster worked for the benefit of those who employed him, the Medjlis, or 'Constitutionalists'. The Powers prevented any form of development and tied the Empire of Persia down, and extracted unbelievable amounts of wealth from the nation. This is a first-hand account of a third party who worked for the masses but was blocked. I strongly recommend this book to anyone.