به آرامی به سوی آینه قدی که روی دیوار بین پنجره ها قرار دارد، می رود همان چیزی اتفاق می افتد که از آن واهمه داشت. آینه تصویری را نشان نمی دهد، مبل را به جلو می آورد و صورتش را کاملا به آینه می چسباند، به طوری که نفسش بر آن دمیده می شود، با وجود این تصویر خود را در آن نمی بیند
Andrei Arsenyevich Tarkovsky (Russian: Андрей Арсеньевич Тарковский) was a Soviet film director, writer and opera director. Tarkovksy is listed among the 100 most critically acclaimed filmmakers. He attained critical acclaim for directing such films as Andrei Rublev, Solaris and Stalker.
Tarkovsky also worked extensively as a screenwriter, film editor, film theorist, and theater director. He directed most of his films in the Soviet Union, with the exception of his last two films which were produced in Italy and Sweden. His films are characterized by Christian spirituality and metaphysical themes, extremely long takes, lack of conventional dramatic structure and plot, and memorable images of exceptional beauty.
ارنست تئودور آمادئوس (ویلهلم) هوفمان 1776 - 1822 قاضی، منتقد موسیقی، رهبر ارکستر و ادیبی برجسته بود E.T.A. Hoffmann
هوفمان از پیشگامان مکتب رمانتیسیزم بود که تاثیرش بر ادیبان قرن 19 روسیه از قبیل پوشکین، گوگول و بعدتر داستایوسکی پوشیده نیست. تاثیر موسیقی رمانتیک آلمانی علاوه بر چایکوفسکی، بر موسورگسکی آهنگساز ناسیونالیست روسی، از چهره های گروهی موسوم به "پنج نفره" هم پیداست. تاثیر رمانتیسیزم آلمانی در موسیقیدان ها و ادیبان سده 20 روسیه نیز ادامه دار و حتی بعد از انقلاب 1917 بر نسل جوان هنرمندان روسی آشکار بود. تا در دهه 1950 با ترجمه های جدید از رمانتیک های آلمانی روح تازه ای بر این تاثیر پذیری از سوی شاعران و نویسندگان روس دمید تارکوفسکی شیفته فلسفه طبیعت شلینگ، شعرهای نووالیس و نقاشی های فریدریش بود؛ و ارزش های زیادی برای حس و شور انسانی در برابر نیروی خردورزی انسان قائل بود و دلزدگی و نا امیدی نسبت به تمدن مدرن که در کارهای تارکوفسکی خود را نشان میدهد و همچنین بدگمانی او به دستاوردهای علمی و تکنولوژیک که تمدن انسانی مدرن بر آن تکیه دارد و اساس بحث او دربارۀ "بحران دنیای معاصر" یادآور مبانی اندیشۀ رمانتیک هاست و هم فکر و هم عقیدگی تارکوفسکی را با آنان نشان می دهد فیلمنامه هوفمانیانا که عنوان دوم آن "طرحی دربارۀ یک رمانتیک آلمانی" است و حتی بعضی از نظرات براین است که طرح او درمورد هوفمانیانا از جمله به خاطر یافتن تبار اندیشه های داستایوسکی بود زیرا عشق او به داستایوسکی و کوشش در بازیابی هویت فرهنگی و ملی از یاد رفتۀ اندیش گران روسی، او را به سوی سرچشمۀ کارهای رمانتیک ها راهنمایی کرد؛ در پی پیشنهاد استودیوی تالین در استونیا که در صدد بود فیلم مشترکی با آلمان بسازد، در 1974 کلید خورد. تارکوفسکی با آثار هوفمان به خوبی آشنا بود، اما چون اطلاع زیادی از زندگی او نداشت با توسل به مدارک و سندهایی که از کتابخانۀ لنین در مسکو تهیه کرد دربارۀ رمانتیسیزم آلمانی، کلایست و هوفمان بسیار خواند و در پی این پژوهش ها متن هوفمانیانا نوشته می شد. در زمان نگارش این متن در دفتر خاطرات نوشت که: این متن برای او سرچشمۀ دانایی تازه ای شده است. زندگی و مرگ هوفمان و نگاه اش به هنر، تارکوفسکی را شیفته و مجذوب خود کرده بود و همچنین آثار موسیقی اش را به دقت دنبال می کرد در اکتبر 1975 متن به پایان رسید، سال بعد یعنی 1976 در نشریه فیلم "ایس کوستو کینو" به شماره 8 در صفحات 167 - 189 منتشر شد. از این متن در پی مخالفت های مقامات دولتی و پیشنهادهایی که برای دگرگونی فیلمنامه میدادند و از طرف تارکوفسکی رد می شد، هرگز فیلمی ساخته نشد تارکوفسکی تا پایان زندگی اش وسوسه ساختن این فیلم را در سر داشت ... گرایش به توصیف های ادبی غیر متعارف در همۀ فیلمنامه های تارکوفسکی به چشم می خورد که در این متن (که اصلا در شکل و فرم فیلمنامه کامل نشده) به حد افراط می رسد و البته این تعابیر ادبی، جذابیت و لذت خواندن اثری جدا از متن تصویری را فراهم می کند