Jump to ratings and reviews
Rate this book

دیوار

Rate this book
دیوار دومین مجموعه شعر فروغ فرخزاد، اول بار در ۱۳۳۵ منتشر شد.
چاپ ششم ۱۳۵۴

155 pages, Hardcover

First published April 1, 1956

9 people are currently reading
136 people want to read

About the author

فروغ فرخزاد

59 books22 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
104 (26%)
4 stars
142 (35%)
3 stars
105 (26%)
2 stars
35 (8%)
1 star
14 (3%)
Displaying 1 - 30 of 53 reviews
Profile Image for Astiazh.
182 reviews40 followers
September 15, 2020
خسته و سرگشته و حیران
می دوم در راه پرسش های بی پایان
Profile Image for Hasan.Habibi.
41 reviews
November 1, 2025
پیشانی ار به داغِ گناهی سیه شود
بهتر ز داغِ مُهرِ نماز از سرِ ریا
نامِ خدا نبردن از آن بِه که زیرِ لب
بهرِ فریبِ خلق بگویی خدا خدا
Profile Image for Haniye.
147 reviews64 followers
July 23, 2020
از تو می پرسم
تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندان است یا صحرای آزادی؟
Profile Image for Niyousha.
622 reviews71 followers
April 9, 2025
دیشب اینو توی یه نشست خوندمش. اصلا نمیدونستم که اینقدر کوتاهه. فکر کنم نیم ساعته تموم شد شایدم کمتر. بنظرم کتاب اسیر از این یکی بهتر بود چون اون شعر آخرش از دوست داشتن خیلی برای من خاطره انگیزه.
ولی از این کتاب هم کلی قسمت بود که دوست داشتم. اینم اون قسمتها:

- گنه کردم گناهی پر ز لذت در آغوشی که گرم و آتشین بود گنه کردم میان بازوانی که داغ و کینه جوی و آهنین بود.
- با تو بی قراره و بی تو بی قراره
- رشتهٔ وفا مگر گسستنی است؟ بگسلم ز خویش و از تو نگسلم عهد عاشقان مگر شکستنی است؟
- بعد از آن دیوانگی‌ها ای دریغ باورم ناید که عاقل گشته‌ام گوئیا «او» مرده در من کاینچنین خسته و خاموش و باطل گشته‌ام.
- آه … آری … این منم … اما چه سود «او» که در من بود، دیگر، نیست، نیست
- دوستت دارم ای خیال لطیف دوستت دارم ای امید محال.
- جاودان باشی ای سپیده عشق
- آه کاش آن لحظه پایانی نداشت
- وه چه شیرینست بر سر گور تو ای عشق نیاز آلود پای کوبیدن
- نگه دگر بسوی من چه میکنی؟ چو در بر رقیب من نشسته‌ای به‌حیرتم که بعد از آن فریبها تو هم پی فریب من نشسته‌ای.

دیگه همین
Profile Image for Sara Kamjou.
664 reviews515 followers
January 10, 2020
شعرهاش رو دوست داشتم. هنوز با فروغی که تو نوجوونی عاشقش بودم فاصله داره ولی به مراتب بهتر از دفتر شعر اسیر بود.
----------
یادگاری از کتاب:
‏اگر به‌سویت این چنین دویده‌ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
...
چهره‌ی خورشید شهر ما دریغا سخت تاریک است!
...
بر ما چه گذشت؟ کس چه می‌داند...
...
جسم‌های خسته‌ی ما در رکود خویش
زندگی را شکل می‌بخشند
...
خسته و سرگشته و حیران
می‌دوم در راه پرسش‌های بی‌پایان
Profile Image for Fatemeh.
41 reviews16 followers
May 28, 2022
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم
پیشانی ار ز داغ گناه سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به که زیر لب
بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا
Profile Image for Robert Khorsand.
356 reviews391 followers
October 30, 2021
دوستش نداشتم.
دیوار، دومین دفترشعر فروغ است که در سال ۱۳۳۵ منتشر گردیده است.
همانند روندی که از دفترشعر پنجم به سمت سوم طی نمودم، این بار هم فروغ برای من بسیار ضعیف‌تر از دفترشعرهای قبلی بود و عملا نه می‌توانم اسم این قطعات را شعر بگذارم، نه می‌توانم دوستش داشته باشم و نه اصلا برای من جذابیتی داشت.

کارنامه
اگر دو ستاره برای این دفترشعر منظور می‌کنم از روی علاقه‌ام به فروغ است، وگرنه نمره‌ای که برایش عادلانه می‌دانم ۱.۵ است.

دانلود نامه
فایل پی‌دی‌اف این دفترشعر را در کانال تلگرام آپلود نموده‌ام، در صورت نیاز می‌توانید آن‌را از لینک زیر دانلود نمایید:
https://t.me/reviewsbysoheil/391

هشتم آبان یک‌هزار و چهارصد
Profile Image for Nilo0.
629 reviews140 followers
June 10, 2025
فروغ و عاشقانه‌هاش. فروغ و دلتنگی‌هاش. فروغ و عشق و دوری و وصال. فروغ و احساسات تلخ و شیرینش در این مجموعه شعر زیبا.
و البته همراه با سانسور همیشگی بخش‌های مشخصی از شعرهاش گ سانسور کل شعر ترس که می‌شه از اینترنت خوند. چون در قرن 21 آگاهی رو نمی‌شه سانسور کرد.

شعرهای فروغ ملموس و زیباست به‌خصوص برای منی که همچون فروغ یه خانمم با تمام احساساتی که می‌شه با تمام وجود حس کرد. فروغ زیان تمام خانم‌هاست و زبان احساسات. خوندم و لذت بردم.

ره بسی دور است
لیک در پایان این ره... قصر پرنور است.
می‌کشم همراه او زین شهر غمگین رخت
مردمان با دیده حیرات
زیرلب آهسته می‌گویند:
دختر خوشبخت!
Profile Image for Diana.
238 reviews30 followers
August 22, 2025
لیک در آئینه می‌بینم که، وای
سایه‌ای هم زانچه بودم نیستم
Profile Image for nazanin.
226 reviews16 followers
July 4, 2024
نمیدونم چرا شعرایی که در مورد احساس مادری فروغ، در مورد پسرش و دور بودنش و غم اون نوشته تابحال به من نرسیده بود. باورم نمیشه نخونده بودم، خب اونقدم قبلا هم پیگیری نمیکردم فقط همونایی که دوست داشتمو میخوندم همش.
ولی برام تکون دهنده بود. خیلی دلم میخواست تو اون تنها مصاحبه‌ای که از پسرش هست ازش میخواستن درموردش حرف بزنه. اون خیلی مصاحبه بدیه واقعا مجری سوالای چرتو پرتی میپرسه و کاملا پرته از دنیای فروغ.
واقعا فروغ بی‌نظیر به عنوان یه زن شرقی ترکونده و تو این دفترش خیلی دلم میخواد بغلش کنم و نخوام درد دوری بچشو بکشه.
Profile Image for Nasrin M.
95 reviews29 followers
April 2, 2020
**
....
ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع
بر رویمان ببست به شادی در بهشت
او می گشاید … او که به لطف و صفای خویش
گوئی که خاک طینت ما را ز غم سرشت
توفان طعنه خنده ما را ز لب نشست
کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم
چون سینه جای گوهر یکتای راستیست
زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم
مائیم … ما که طعنه زاهد شنیده ایم
مائیم ... ما که جامه تقوی دریده ایم
زیرا درون جامه بجز پیکر فریب
زین هادیان راه حقیقت ندیده ایم!
آن آتشی که در دل ما شعله می کشید
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر بما که سوخته ایم از شرار عشق
نام گناهکاره رسوا! نداده بود
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان
در گوش هم حکایت عشق مدام! ما
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما»
Profile Image for baQer (BFZ).
136 reviews19 followers
June 16, 2017

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل ”آری" و "نه“ به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
راز دار و خموش و مکارند

آه، من هم زنم ‚ زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
Profile Image for Ehsan'Shokraie'.
763 reviews221 followers
May 13, 2019
"خواهم از تو...در تو اورم پناه"
"بعد از او دیگر چه میجویم؟
بعد از او دیگر چه میپایم؟
اشک سردی تا بیفشانم
گور گرمی تا بیاسایم"
Profile Image for Sadra Kharrazi.
539 reviews102 followers
August 21, 2022
دیدم ای بس آفتابی را
کاو پیاپی در غروب افسرد
آفتاب بی غروب من
ای دریغا، درجنوب افسرد
133 reviews76 followers
October 10, 2018
🍃آن آتشی که در دل ما شعله می‌کشید
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر به ما‌ که سوخته ایم از شرار ِ عشق
نام‌ ِ گناهکاره‌ی رسوا نداده بود🍃


فروغ فرخزاد، برای منی که چندان به شعر دلبستگی ندارم، از حیث شخصیتی که داشته و عقایدش، بیشتر تحسین برانگیزه. "دیوار" از دفترهای شعر ِ اولیه‌ی این شاعر بود، که البته نسبت به شعرهایی که جسته و گریخته ازش خونده بودم، ضعیف‌تر هم به نظر می‌رسید. با این‌حال، قطعه های بسیار زیبایی هم داخل ِ همین دفتر هست، که توانایی ِ فروغ رو، در جریان دادن ِ فضا و احساسی که در اطرافش بوده، نشون می‌ده. شخصا از قطعه‌های "پاسخ" ، " اندوه ِ تنهایی" ، "شوق" و "گناه" بیشتر لذت بردم.

فروغ فرخزاد، که متاسفانه خیلی زود عمرش به پایان رسید، سراسر مخالفته با اون چیزی که عرف ازش می‌خواست که باشه. و این در نظر من، بزرگترین وجه زندگی فروغه. قطعا اگر روزی بخوام دیوار ِ اتاق ِ کارم رو، با عکس ِ آدم‌هایی که تحسینشون می‌کنم یا دوستشون دارم، پُر کنم، فروغ جزو اولین گزینه‌هاست.
Profile Image for Kowsar Bagheri.
442 reviews236 followers
August 20, 2019
کلاً و شخصاً نمی‌تونم اون‌قدرها با فروغ ارتباط برقرار کنم. مخصوصاً جنبه‌های بیش‌ازحد زنانه‌ و اروتیک‌ش رو ولی معتقدم دفترهای اخیرش یعنی 《تولدی دیگر》 و 《ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد》 شعرهای خوبی دارن برعکس 《دیوار》 که قدیمی‌تره و واقعاً بده. 《اسیر》 و 《عصیان》 رو هنوز نخوندم ولی می‌تونم حدس بزنم که بد باشن. مثل اینکه سیر شعرهای فروغ هم در فرم و هم در محتوا کاملاً صعودی بوده و اینه که ستودنیه.
Profile Image for Azy Saeedi.
70 reviews43 followers
August 22, 2009
اتشی بود و فسرد
رشته ای بود و گسست
دل چو از بند تو رست
جام جادویی اندوه شکست

آمدم تا به تو اویزم
لیک دیدم که تو ان شاخه ی بی برگی
که تو بر چهرهی امیدم
خنده ی مرگی

وه چه شیرین است
بر سر گور تو ای عشق نیاز الود
پای کوبیدن

وه چه شیرین است
از تو ای بوسه ی سوزندهی مرگ اور
چشم پوشیدن
Profile Image for Aida Ganjian.
71 reviews13 followers
April 9, 2021
لیک چشمان تو با فریاد خاموشش
راه ها را در نگاهم تار می‌سازد
همچنان در ظلمت رازش
گرد من دیوار می‌سازد...
Profile Image for سُها.
32 reviews1 follower
May 6, 2025
"از زمینی سخت رویدم
نیمه شب جوشید خونِ شعر در رگ‌های سردِ من
محو شد در رنگ هر گلبرگ
رنگ درد من
منتظر بودم که بگشاید به رویم آسمان تار
دیدگانِ صبحِ سیمین را
تا بنوشم از لبِ خورشیدِ نورافشان
شهد سوزان هزاران بوسهٔ تب‌دار و شیرین را
لیکن ای افسوس
من ندیدم عاقبت در آسمانِ شهر رؤیاها
نورِ خورشیدی"
Profile Image for Sheida.
54 reviews11 followers
October 10, 2022
این کتاب مجموعه ای از اشعار زیبای فروغ عزیز هست که من به شخصه بسیار از خواندن آن لذت بردم و فکر میکنم بعد از دوری مدت ها از شعر این کتاب میتونه شما را مجدد به آن دوران بازگرداند!
خوش بخوانید!
Profile Image for Holly.
42 reviews13 followers
October 8, 2025
شب‌ها چون در کناره‌ی نخلستان
کارون ز رنج خود به خروش آید
فریادهای حسرت من گویی
از موج‌های خسته به گوش آید

پ.ن: از نشر دیوار خواندم، شعر "گناه" از همین دفتر را حذف کرده بودند...
Profile Image for Mohsen M.B.
227 reviews32 followers
October 28, 2017
چه نیکو تجربه‌ای بود، نخستین تجربه‌ام.ـ

بر روی ما نگاه خدا خنده می‌زند.ـ
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده‌ایم
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش
پنهان ز دیدگان خدا می‌ نخورده‌ایم
پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به که زیر لب
بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا
ما را چه غم که شیخ شبی‌ در میان جمع
بر رویمان ببست به شادی در بهشت
او می‌گشاید... او که به لطف و صفای خویش
گوئی که خاک طینت ما را ز غم سرشت
توفان طعنه خنده ما را ز لب نشست
کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم
چون سینه جای گوهر یکتای راستیست
زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم
مائیم... ما که طعنه زاهد شنیده ایم
مائیم... ما که جامه تقوی دریده ایم
زیرا درون جامه به جز پیکر فریب
آن آتشی که در دل ما شعله می‌کشید
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر بما که سوخته ایم از شرار عشق
نام گناهکاره رسوا! نداده بود
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان
در گوش هم حکایت عشق مدام! ما
ـ«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما»ـ
***
اگر بسویت این چنین دویده‌ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی‌فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو

کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولت وصال او!ـ
گذشته رفت و آن فسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق بی‌زوال او!ـ
***
Profile Image for Maryam.
107 reviews16 followers
November 12, 2017
از تو می‌پرسم:

تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندانست یا صحرای آزادی؟
ظلمت شب چیست؟

شب،
سایه روح سیاه کیست؟
او چه می‌گوید؟
او چه می‌گوید؟

خسته و سرگشته و حیران
می‌دوم در راه پرسش‌های بی‌پایان
Profile Image for Sahar.
20 reviews14 followers
October 21, 2017
من آن کبوترم که به تنهایی
پر میکشم به پهنه ی دریاها
شادم که همچو شاخه ی خشکی باز
در شعله ی قهر تو میسوزم
گویی هنوز آن تن تبدارم
کز آفتاب شهر تو میسوزم
در دل چگونه یاد تو میمیرد
یاد تو یاد عشق نخستین است
یاد تو آن خزان دل انگیزیست
کاو را هزار جلوه رنگین است
بگذار زاهدان سیه دامن
رسوا ز کوی و انجمنم خوانند
نام مرا به ننگ بیالایند
اینان که آفریده ی شیطانند
اما من آن شکوفه ی اندوهم
کز شاخه های یاد تو می رویم
شب ها تو را به گوشه ی تنهایی
در یاد آشنای تو می جویم
Profile Image for Farnaz.
360 reviews124 followers
January 26, 2020
ناپخته، سطحی و شبیه دفتر خاطرات یک نوجوان
Profile Image for Saleh MoonWalker.
1,801 reviews262 followers
February 14, 2018
شاعر مورد علاقه م در همه ی دوران. پریشادخت شعر فارسی.



گنه کردم گناهی پر ز لذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه ِ تاریک و خاموش


در آن خلوتگه تاریک و خاموش
نگه کردم به چشم پر ز رازش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
ز خواهش های چشم پر نیازش


در آن خلوتگه تاریک و خاموش
پریشان در کنار او نشستم
لبش بر روی لبهایم هوس ریخت
ز اندوه دل دیوانه رستم


فروخواندم به گوشش قصهٔ عشق :
تو را می خواهم ای جانانهٔ من
تو را می خواهم ای آغوش جانبخش
تو را ، ای عاشق دیوانهٔ من


هوس در دیدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پیمانه رقصید
تن من در میان بستر نرم
به روی سینه اش مستانه لرزید


گنه کردم گناهی پر ز لذت
درآغوشی که گرم و آتشین بود
گنه کردم میان بازوانی
که داغ و کینه جوی و آهنین بود

Profile Image for Somayeh Fatemi.
75 reviews11 followers
May 18, 2021
بر ما چه گذشت ؟! کسی چه می داند ...
Profile Image for Mohammad Roufarshbaf.
226 reviews30 followers
December 20, 2020
عشقی که فروغ از آن حرف می زند طبیعتاً عشقی از جنس زنانه است و برای من درکش هم دشوار و هم جذاب است. این اولین کتابی بود که از فروغ خواندم. بعضی از شعرهایش را دوست داشتم و بعضی را نه.
*************************
در آخر شعر "اعتراف" فروغ اینگونه می گوید:
شاید اینرا شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

اینکه آیا زنان واقعاً "در دل آری و نه به لب دارند" برایم جای سوال دارد. به این هم فکر می کنم که آیا عشق نوعی ضعف است که آن را عیان نمی سازیم؟ آیا چون ابراز عشق ما را در موضع آسیب پذیری قرار می دهد از آن طفره می رویم؟ و چرا زنان در ابراز عشق جسارت کمتری دارند؟ آیا این از حیای آنهاست یا از آسیب پذیری بیشترشان نسبت به شکست؟
*******************************
در شعر "پاسخ"، فروغ از قضاوت شدنش توسط "زاهدان سیه کار خرقه پوش" می گوید. او در انتهای شعر می گوید:

آن آتشی که در دل ما شعله می کشید
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر بما که سوخته ایم از شرار عشق
نام گناهکاره رسوا نداده بود
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان
در گوش هم حکایت عشق مدام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

در بیت آخر هم که فروغ تضمین را خیلی زیبا آورده.
*******************************
به نظر من اشعار فروغ، خود مثال نقضی است از اینکه همه مثل هم نیستند: در جامعه زنانی هم هستند که آزادانه تر از عشق صحبت می کنند. اما اینکه آیا این کار، که به نوعی تابوشکنی است، در نهایت به نفع زنان خواهد بود یا نه را نمی دانم.
من شخصاً اگر زن شاعری بودم و رگه ای از روحیات کنونی ام را داشتم، هیچگاه اشعاری مثل فروغ نمی سرودم. فروغ بودن به معنای این است که از وسط منحنی توزیع نرمال بیرون رفته باشی و در سرحد جامعه باشی و من چنین نیستم؛ من آدمی هستم مثل اکثر آدم های دیگر جامعه در همان وسط های منحنی توزیع نرمال. از آنها که نه آنقدر خجالتی اند که هیچ نگویند و نه آنقدر جسور که راحت بگویند. حتی شاید، به خجالتی ها نزدیکتر باشم.
384 reviews13 followers
Read
March 21, 2021
(Lo he leído en la versión española, evidentemente, titulada "Muro").

Comparado con su anterior poemario, "Cautiva", este refleja una madurez creciente en la escritura de Farrokhzad. Su léxico se enriquece, su imaginario poético se nutre de nuevas y hermosas metáforas, principalmente venidas de la naturaleza, y el ritmo, a pesar de las limitaciones de la traducción, se siente mucho más fluido y firme. No es que "Cautiva" fuera un mal poemario, simplemente que Forugh es una gran poeta y como tal es de esperar que de obra en obra la calidad de sus versos vaya en aumento. Asimismo, aunque hay una continuidad importante con los temas (des)amorosos de su anterior poemario, aquí los sentimientos expresados lucen con más tristeza, pero también con mayor reflexividad, fruto del paso del tiempo y de los accidentes emocionales en la vida de la poeta. Sin duda una gran obra de la gran autora iraní.
Profile Image for Sara Ghotb.
559 reviews24 followers
March 5, 2022
آه.. آری... این منم.. اما چه سود
او که در من بود دیگر, نیست, نیست
میخروشم زیر لب ديوانه وار
او که در من بود, آخر کیست, کیست؟
Displaying 1 - 30 of 53 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.