Jump to ratings and reviews
Rate this book

اگر آدمها همدیگر را دوست بدارند

Rate this book
تاریخ پایان کتاب: پاییز ۱۳۵۷

31 pages, Paperback

Published October 1, 1978

1 person is currently reading
18 people want to read

About the author

نسیم خاکسار

25 books12 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1 (5%)
4 stars
5 (25%)
3 stars
6 (30%)
2 stars
5 (25%)
1 star
3 (15%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
November 1, 2008
چقدر این کتابو تو بچگی دوست داشتم
Profile Image for Oveis.
21 reviews2 followers
August 7, 2014
شخصاً هیچ ارتباطی با قصه پیدا نکردم.
اصلاً نفهمیدم هدف از نوشتن چنین داستانی چی می‌تونه باشه.
بابا یه محتوایی، یه عمقی، یه چیز جدیدی... . فقط میشه متأسف بود واقعاً.
Profile Image for ahoora.
18 reviews10 followers
September 13, 2014
راوی این کتاب بسیار دلنشین روایت میکرد. وگرنه کتاب خیلی زیبایی نبود.
Profile Image for Sanaz.
126 reviews3 followers
April 3, 2022
در این کتاب که به نظر می‌رسد برای رده سنی کودکان نوشته شده باشد (البته با توجه به عکس روی جلد و عنوان کتاب، بنده به شخصه هرگز فکر نمی‌کردم که کتاب متعلق به رده سنی کودکان باشد)، داستان پسر بچه‌ای نقل می‌شود که دنبال کار است، چون یکبار پسر بچه از بی‌بی‌اش پرسیده بود: "بی‌بی تو چه وقت می‌میری؟" و بی‌بی گفته بود: " هر وقت نون تو را خوردم".

خلاصه کودک به مغازه آش‌فروشی، قصابی و کفاشی می‌رود و درخواست کار می‌کند و صاحبان مغازه‌ها دلیل این تقاضای او را می‌پرسند. وقتی که کودک در مورد بی‌بی توضیح می‌‌دهد، مغازه‌دارها می‌گویند احتیاج به شاگرد ندارند و جواب رد به او می‌دهند.

در نهایت کودک با یک پسر بچه واکسی آشنا می‌شود و داستانش را برای پیدا کردن کار برای او تعریف می‌کند و از او کمک می‌خواهد. پسر بچه واکسی خیلی تعجب می‌کند و می‌گوید من کار می‌کنم که مادرم زنده بماند و آنوقت تو کار می‌خواهی که بی‌بی‌ات بمیرد؟ حتما بی‌بی‌ات آدم بدی است.
در نهایت کودک متوجه می‌شود که چرا آش فروش، قصاب و استادکار نمی‌خواستند به او کار بدهند، زیرا نمی‌خواستند بی‌بی بمیرد. و کتاب با جملات کودک به پسر بچه واکسی تمام می‌شود که "بی‌بی خیلی مهربان است و مردم او را دوست دارند"، و ادامه می‌دهد: "تا وقتی مردم بی‌بی را دوست دارند، بی‌بی زنده می‌ماند".

به نظر من این کتاب خیلی دور از واقعیت بود، چون کودک مفهوم مرگ را می‌داند و اینکه دنبال کار است تا مادربزرگ عزیزش بمیرد خیلی عجیب و غریب به نظر می‌رسد. جایی از کتاب به تنهایی بی‌بی اشاره شده است، حالا من واقعا نمی‌دانم در ذهن نویسنده این کتاب چه چیزی بوده است ولی در کل منطقی به نظر نمی‌رسد.

۱۴۰۱/۰۱/۱۴
Profile Image for Sajjad A. Mohammadi.
106 reviews10 followers
October 16, 2014
داستان کودک (یا فرشته) کوچکی که از سر سادگی به دنبال کار است تا بتواند به مادر بزرگش نان بدهد. محتوای کتاب در رابطه با دوست داشتن و سادگی ست. من به شخصه به کسی توصیه نمی کنم بخواند تا وقتی کتاب های خیلی بهتر و آموزنده تری وجود دارد.
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.