What do you think?
Rate this book
خاطرات مرضيه حديدچى
.... دیدم اگر تو ذوق گورباچف بزنم خیلی بد است، از این رو وقتی او دستش را دراز کرد من چادر را روی دستم انداختم و به او دست دادم این برخورد برای رهبری امپراتوری شرق خیلی سخت و گران آمد. سعی کرد به روی خود نیاورد و گفت: «من دستم را برای دست دادن دراز نکردم بلکه دستم را به سوی این مادر انقلاب دراز کردم که بگویم ما همسایههای خوبی هستیم ما دست بی اسلحهمان را به سوی شما دراز میکنیم، شما هم مردهایتان را تشویق کنید که دست .....
چاپ بیستم ۱۴۰۳
چاپ بیستم ۱۴۰۳
342 pages, Paperback
First published April 1, 2002
8 people are currently reading
110 people want to read
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 27 of 27 reviews
March 12, 2019
این خانم الگوی زنان نیست!
هو الحق
اما کتاب یا بهتر بگم خانم حدیدچی:
ایشان حقیقتا اسطوره است و اگر با سرگذشت ایشان آشنا باشید متوجه می شوید که عجب انسان بزرگی بوده اند. خداوند رحمتشان کند و بر درجاتشان بیافزاید...
ایشان اسطوره هستند اما الگو نیستند... قطعا یکی از شخصیت هایی که در سال های اخیر بر روی بزرگ کردن ایشان کار کردند و سعی کردند که از طریق معرفی ایشان به همه بفهمانند که "ما مخالف آزادی زنان نیستیم و ببیند این هم نمونه موفق"، ایشان بوده است. و همین طور بعضی سعی کردند ایشان را الگو کنند.
اما باید یک نکته را مد نظر داشت و آن تفاوت ببین جنس و جنسیت است. به ویژگی های فیزیولوژکی بدن که سبب تمایز مرد از زن می باشد جنس یا همان سکس می گویند و اما جنسیت (جِندِر) به جنس همیشه وابسته نیست. چه بسا مردانی که واقعا مرد هستند ولی روحیات خیلی خیلی لطیفی دارند وبلعکس.
کمااینکه در قاضی شدن دیگر مرد بودن ملاک نیست بلکه آزمونی برای تشخیص توانی های روانی نیز انجام میگیرد.
عرض بنده هم دقیقا همین است که این خانم با داشتن چنین روحیات سفت و سختی (به گفته خودشان در کتاب) هیچ اشکالی ندارد که چنین کارهایی بکند اما به معنای این نیست که ایشان الگوی تمام زنان می تواند باشد. اگر منصفانه به اطرافیان خود نگاه کنیم چند درصد چنین خانم هایی در دور بر خود میبینیم؟!
نهایتا از بحث در مورد خانواده ، فرد و نظام سرمایه داری و این چیزها صرف نظر می کنم ....
ببخشید که خیلی نامرتب نوشتم
پنج ستاره به خانم حدید چی که انصافا کم هم هست
یک ستاره کم می کنم بخاطر پاورقی های کتاب!
هو الحق
اما کتاب یا بهتر بگم خانم حدیدچی:
ایشان حقیقتا اسطوره است و اگر با سرگذشت ایشان آشنا باشید متوجه می شوید که عجب انسان بزرگی بوده اند. خداوند رحمتشان کند و بر درجاتشان بیافزاید...
ایشان اسطوره هستند اما الگو نیستند... قطعا یکی از شخصیت هایی که در سال های اخیر بر روی بزرگ کردن ایشان کار کردند و سعی کردند که از طریق معرفی ایشان به همه بفهمانند که "ما مخالف آزادی زنان نیستیم و ببیند این هم نمونه موفق"، ایشان بوده است. و همین طور بعضی سعی کردند ایشان را الگو کنند.
اما باید یک نکته را مد نظر داشت و آن تفاوت ببین جنس و جنسیت است. به ویژگی های فیزیولوژکی بدن که سبب تمایز مرد از زن می باشد جنس یا همان سکس می گویند و اما جنسیت (جِندِر) به جنس همیشه وابسته نیست. چه بسا مردانی که واقعا مرد هستند ولی روحیات خیلی خیلی لطیفی دارند وبلعکس.
کمااینکه در قاضی شدن دیگر مرد بودن ملاک نیست بلکه آزمونی برای تشخیص توانی های روانی نیز انجام میگیرد.
عرض بنده هم دقیقا همین است که این خانم با داشتن چنین روحیات سفت و سختی (به گفته خودشان در کتاب) هیچ اشکالی ندارد که چنین کارهایی بکند اما به معنای این نیست که ایشان الگوی تمام زنان می تواند باشد. اگر منصفانه به اطرافیان خود نگاه کنیم چند درصد چنین خانم هایی در دور بر خود میبینیم؟!
نهایتا از بحث در مورد خانواده ، فرد و نظام سرمایه داری و این چیزها صرف نظر می کنم ....
ببخشید که خیلی نامرتب نوشتم
پنج ستاره به خانم حدید چی که انصافا کم هم هست
یک ستاره کم می کنم بخاطر پاورقی های کتاب!
March 25, 2023
روایت قطعه ای از زندگی یک زن مسلمان معتقد عجیب و متفاوت و تک، با همراهانی متفاوت...
واقعا کدوم همسر و فرزندانی هستن که اینقدر نبود مادر و همسر براشون قابل پذیرش باشه؟ و چقدر حیف که در این کتاب از زاویه دید این همراهان محرومیم، که طبق گفته کتاب خودشون حاضر به مصاحبه نشدن...کاش اون ها هم از دید خودشون شرایط و ویژگی های زندگی در کنار این نمونه نادر از بانوان مسلمان رو بیان کنن تا خیلی از سوال های ما پاسخ داده بشن
خانم دباغ، که حضور اجتماعی شون بعد از فرزند هشتم، بسیار پر رنگ میشه و مدام در حال سفر و جلسه و پخش اعلامیه و ...بودن تا اینکه دوبار به زندان می افتن و بعد از اون برای حدود سه تا چهارسال از ایران خارج میشن و خانواده رو به همسرشون می سپارن.در این مدت آموزش های اعتقادی و نظامی رو میدیدن و گروهی رو هم آموزش میدادن و مدام در سوریه و کشورهای مختلف در تشکیلاتی زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت داشتن و از خانوادشون بی خبر بودن تا ساواک اونها رو تحت فشار نگذاره
زمانی هم که امام به فرانسه میرن، مسئولیت رتق و فتق امور داخلی بیت امام رو ایشون به عهده میگیرن و جزییاتی از اون برهه زندگی امام منتقل می کنن که برای من جدید بود
بعد از پیروزی انقلاب هم خیلی زود به عرصه فعالیت برمیگردن و مسیولیت های مختلفی مثل فرماندهی سپاه همدان رو به عهده میگیرن و باز از خانواده دور میشن و ما باز از دید خانواده شون این برهه رو نمیبینیم...
واقعا الان متصوره که خانمی رو فرمانده سپاه یک شهر که هیچ یک روستا بگذارن؟و اگر بگذارن چقدر اون کار درسته؟چه ویژگی های خاصی اون زن باید داشته باشه که حضورش تو اون مسئولیت بر مسئولیت هایی که در خانواده داره مثل مادری و همسری اولویت داشته باشه؟
تو این کتاب حتی امام هم بر دوری و حضور اجتماعی ایشون صحه میگذارن، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب و چه تاییدی از این بالاتر که کارشون درست بوده...
حالا ما چجور باید از ایشون الگو بگیریم که مسیر رو درست رفته باشیم؟که نه دچار افراط و حضور بیش از حد اجتماعی بشیم و نه دچار تفریط و رها کردن مسئولیت های خارج از خانه؟
کاش این کتاب کامل تر بود و این سوال ها رو هم تا حدی پاسخ میداد
پی نوشت های کتاب و اطلاعاتی که از افراد میداد جالب بود و اسامی مختلف نام آشنایی در اون دیده میشد.
واقعا کدوم همسر و فرزندانی هستن که اینقدر نبود مادر و همسر براشون قابل پذیرش باشه؟ و چقدر حیف که در این کتاب از زاویه دید این همراهان محرومیم، که طبق گفته کتاب خودشون حاضر به مصاحبه نشدن...کاش اون ها هم از دید خودشون شرایط و ویژگی های زندگی در کنار این نمونه نادر از بانوان مسلمان رو بیان کنن تا خیلی از سوال های ما پاسخ داده بشن
خانم دباغ، که حضور اجتماعی شون بعد از فرزند هشتم، بسیار پر رنگ میشه و مدام در حال سفر و جلسه و پخش اعلامیه و ...بودن تا اینکه دوبار به زندان می افتن و بعد از اون برای حدود سه تا چهارسال از ایران خارج میشن و خانواده رو به همسرشون می سپارن.در این مدت آموزش های اعتقادی و نظامی رو میدیدن و گروهی رو هم آموزش میدادن و مدام در سوریه و کشورهای مختلف در تشکیلاتی زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت داشتن و از خانوادشون بی خبر بودن تا ساواک اونها رو تحت فشار نگذاره
زمانی هم که امام به فرانسه میرن، مسئولیت رتق و فتق امور داخلی بیت امام رو ایشون به عهده میگیرن و جزییاتی از اون برهه زندگی امام منتقل می کنن که برای من جدید بود
بعد از پیروزی انقلاب هم خیلی زود به عرصه فعالیت برمیگردن و مسیولیت های مختلفی مثل فرماندهی سپاه همدان رو به عهده میگیرن و باز از خانواده دور میشن و ما باز از دید خانواده شون این برهه رو نمیبینیم...
واقعا الان متصوره که خانمی رو فرمانده سپاه یک شهر که هیچ یک روستا بگذارن؟و اگر بگذارن چقدر اون کار درسته؟چه ویژگی های خاصی اون زن باید داشته باشه که حضورش تو اون مسئولیت بر مسئولیت هایی که در خانواده داره مثل مادری و همسری اولویت داشته باشه؟
تو این کتاب حتی امام هم بر دوری و حضور اجتماعی ایشون صحه میگذارن، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب و چه تاییدی از این بالاتر که کارشون درست بوده...
حالا ما چجور باید از ایشون الگو بگیریم که مسیر رو درست رفته باشیم؟که نه دچار افراط و حضور بیش از حد اجتماعی بشیم و نه دچار تفریط و رها کردن مسئولیت های خارج از خانه؟
کاش این کتاب کامل تر بود و این سوال ها رو هم تا حدی پاسخ میداد
پی نوشت های کتاب و اطلاعاتی که از افراد میداد جالب بود و اسامی مختلف نام آشنایی در اون دیده میشد.
March 9, 2019
خانم دباغ از آن خانم هایی ست که وجودش برای همه می تواند امیدبخش باشد.
خدایش بیامرزد
داستان پر فراز و نشیب و پر از کار و فعالیت و کوشش خواندنش بسیار لذت بخش است.
خواندن این زندگینامه جدا از بار داستانی و جذابیت هایی که دارد می تواند به عنوان یک تاریخ شفاهی برای خواننده عمل کرده و از قیام 15 خرداد 1342 تا چند سالی پس از جنگ را به خوبی پوشش دهد و از زاویه دیدی بسیار جذاب این وقایع را به تصویر بکشد.
خانم دباغ با نام مستعار "خواهر طاهره" همان خانمی است که حتی با شکنجه شدن دخترش درست جلوی چشمش حاضر به فروختن همقطارانش به ساواک نشد ، با مسلمانان لبنان و فلسطین علیه صهیونیست ها جنگید ، در نوفل لوشاتو مسئول امنیت بیت امام خمینی بود و بعد تر هم شد فرمانده سپاه همدان .
اگر شهید حسین همدانی را بشناسید -همان فرمانده قوای ایرانی در سوریه و جنگ علیه داعش- باید این نکته را هم بدانید که همدانی هم روزگاری نه چندان دور از نیروهای خانم دباغ بوده .
خانم دباغ پس از پایان نمایندگی اش در مجلس حاضر نشد از آن حقوق های مادام العمر بگیرد و حتی مواقعی که تحت فشار مالی قرار می گرفت ، با اتومبیل شخصی اش - پیکان- مسافر کشی هم می کرد.
این ها را گفتم تا شاید کمی علاقمند بشوید و بخوانید و پیش از خواندنتان هم بگویم این ها گوشه ای از فعالیت های خانم دباغ هم نبود که من اینجا نوشتم
خانم مرضیه حدید چی دباغ یا همان خواهر طاهره از آن موجوداتی است که امروز واقعا در جامعه ما نایاب شده اند از آن تکه هایی از تاریخ است که باید قاب گرفت و به تماشایش نشست.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
خدایش بیامرزد
داستان پر فراز و نشیب و پر از کار و فعالیت و کوشش خواندنش بسیار لذت بخش است.
خواندن این زندگینامه جدا از بار داستانی و جذابیت هایی که دارد می تواند به عنوان یک تاریخ شفاهی برای خواننده عمل کرده و از قیام 15 خرداد 1342 تا چند سالی پس از جنگ را به خوبی پوشش دهد و از زاویه دیدی بسیار جذاب این وقایع را به تصویر بکشد.
خانم دباغ با نام مستعار "خواهر طاهره" همان خانمی است که حتی با شکنجه شدن دخترش درست جلوی چشمش حاضر به فروختن همقطارانش به ساواک نشد ، با مسلمانان لبنان و فلسطین علیه صهیونیست ها جنگید ، در نوفل لوشاتو مسئول امنیت بیت امام خمینی بود و بعد تر هم شد فرمانده سپاه همدان .
اگر شهید حسین همدانی را بشناسید -همان فرمانده قوای ایرانی در سوریه و جنگ علیه داعش- باید این نکته را هم بدانید که همدانی هم روزگاری نه چندان دور از نیروهای خانم دباغ بوده .
خانم دباغ پس از پایان نمایندگی اش در مجلس حاضر نشد از آن حقوق های مادام العمر بگیرد و حتی مواقعی که تحت فشار مالی قرار می گرفت ، با اتومبیل شخصی اش - پیکان- مسافر کشی هم می کرد.
این ها را گفتم تا شاید کمی علاقمند بشوید و بخوانید و پیش از خواندنتان هم بگویم این ها گوشه ای از فعالیت های خانم دباغ هم نبود که من اینجا نوشتم
خانم مرضیه حدید چی دباغ یا همان خواهر طاهره از آن موجوداتی است که امروز واقعا در جامعه ما نایاب شده اند از آن تکه هایی از تاریخ است که باید قاب گرفت و به تماشایش نشست.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
May 6, 2019
زندگی خانم دباغ بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی هست که کمتر بهش پرداخت شده
چرا؟
شاید چون زن بوده! و برای من جالب بود که اوایل انقلاب چقدر نقشهای بالایی به زنها داده میشد
مثلاً رئیس سپاه
بله خانم دباغ تنها خانمی بوده در این چهل سال که رئیس سپاه شهر همدان بوده
یا مثلاً نامه امام به گورباچوف چهار نفر حامل نامه بودن که یکیشون خانم دباغ بوده
زندگیشون برام جالب و عجیب بود و کتاب چون از زبون خودشون بود، جذاب
چرا؟
شاید چون زن بوده! و برای من جالب بود که اوایل انقلاب چقدر نقشهای بالایی به زنها داده میشد
مثلاً رئیس سپاه
بله خانم دباغ تنها خانمی بوده در این چهل سال که رئیس سپاه شهر همدان بوده
یا مثلاً نامه امام به گورباچوف چهار نفر حامل نامه بودن که یکیشون خانم دباغ بوده
زندگیشون برام جالب و عجیب بود و کتاب چون از زبون خودشون بود، جذاب
September 4, 2015
خب خاطرات خانم دباغ واقعا خواندنی و جالب و بعضا حیرتزا ست.
اما چند مشکل دارد: نخست اینکه روند خاطرات خیلی سریع میگذرد که به خاطر فاصلۀ سالها و سن و فراموشی ایشان است که از جزئیات و لذت کتاب کم میکند.
و دوم اینکه این کتاب از نسل اول خاطرهنگاریهای معاصر است، همنسل عزتشاهی و احمد احمد. قبل از نسل دا و متاخرین. که زحمت آن نسل را اکثرا محسن کاظمی میکشید. اما نثر این کتابها به شدت ناپخته است و پر از اشکال. و مثل همیشۀ سورۀ مهر پر از اغلاط املایی و تایپی هم.
این دو مشکل شأن و ارزش کار را کم میکند.
اما با همۀ این احوال، مطمئنا این کتاب ارزش خواندنش را حتما دارد. حتما.
اما چند مشکل دارد: نخست اینکه روند خاطرات خیلی سریع میگذرد که به خاطر فاصلۀ سالها و سن و فراموشی ایشان است که از جزئیات و لذت کتاب کم میکند.
و دوم اینکه این کتاب از نسل اول خاطرهنگاریهای معاصر است، همنسل عزتشاهی و احمد احمد. قبل از نسل دا و متاخرین. که زحمت آن نسل را اکثرا محسن کاظمی میکشید. اما نثر این کتابها به شدت ناپخته است و پر از اشکال. و مثل همیشۀ سورۀ مهر پر از اغلاط املایی و تایپی هم.
این دو مشکل شأن و ارزش کار را کم میکند.
اما با همۀ این احوال، مطمئنا این کتاب ارزش خواندنش را حتما دارد. حتما.
September 7, 2018
از سالها قبل، از یک فیلم سینمایی خارجی که اسم و رسمش یادم نیست، یک دیالوگ ماندگار زیبایی در ذهنم به دفعات مختلف می درخشد. در آن فیلم شخصیت اصلی زن وقتی می خواست جایی کار کند در رزومه خود نوشت: من مادر هفت پسر هستم.
مادر هفت فرزند بودن در ذهنم می توانست شخصیت متکامل یک زن را تصویر کند. حالا فکر کنید به این زن ایرانی. هم مادر هشت فرزند است هم به قول برخی از جمله گورباچف، مادر انقلاب. چندین بار تا پای جان برای انقلاب رفته و مامور حفاظت از بیت امام و چه بسا جان امام را نجات داده. اینکه مادر چندین فرزند بود واقعا برایم تعجب آور بود.
مادر هفت فرزند بودن در ذهنم می توانست شخصیت متکامل یک زن را تصویر کند. حالا فکر کنید به این زن ایرانی. هم مادر هشت فرزند است هم به قول برخی از جمله گورباچف، مادر انقلاب. چندین بار تا پای جان برای انقلاب رفته و مامور حفاظت از بیت امام و چه بسا جان امام را نجات داده. اینکه مادر چندین فرزند بود واقعا برایم تعجب آور بود.
November 17, 2017
مدت زیادی بود که کتاب را دم دست گذاشته بودم که بخونم اما متاسفانه این قدر لفتش دادم که متاسفانه خانم دباغ غوت شدند. بعد از فوت ایشون فوری کتاب را شروع کردیم به همراه همسرم میخوندیم. یه جاهایی را من میخوندم و ایشون گوش میداد و یه جاهایی را ایشون میخوند و من گوش میدادم.
به نظرم خیلی خیلی کتاب خوبی هستش. خاطرات ایشون واقعا تکون دهنده س
از جمله فرازهای تکون دهنده ش بخشهای مربوط به حبس و شکنجه ایشون در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری هست که الان بهش میگن موزه عبرت و باید حتما برید و ببینیدش
همون یک شبی که ایشون خاطره ش را گفته که صدای شکنجه دخترش از اتاق کناری به گوشش میرسیده برای تمام عمر یک مادر بسه
تصویر روشنی از فداکاری های زنان انقلابی
و فکرش را بکنید ایشون با این حجم عجیب از مبارزه انقلابی مادر 7 فرزند بوده اند! و ملازم حضرت امام در فرانسه که همون بخش های مربوط به فرانسه و خاطراتی که از عظمت روحی و اخلاقی امام در فرانسه روایت میکنن هم خیلی گیرا ست.
روحش شاد و فردوس بر او باد
به نظرم خیلی خیلی کتاب خوبی هستش. خاطرات ایشون واقعا تکون دهنده س
از جمله فرازهای تکون دهنده ش بخشهای مربوط به حبس و شکنجه ایشون در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری هست که الان بهش میگن موزه عبرت و باید حتما برید و ببینیدش
همون یک شبی که ایشون خاطره ش را گفته که صدای شکنجه دخترش از اتاق کناری به گوشش میرسیده برای تمام عمر یک مادر بسه
تصویر روشنی از فداکاری های زنان انقلابی
و فکرش را بکنید ایشون با این حجم عجیب از مبارزه انقلابی مادر 7 فرزند بوده اند! و ملازم حضرت امام در فرانسه که همون بخش های مربوط به فرانسه و خاطراتی که از عظمت روحی و اخلاقی امام در فرانسه روایت میکنن هم خیلی گیرا ست.
روحش شاد و فردوس بر او باد
May 12, 2017
دو جور میشه به اینکتاب نگاه کرد:
یک شخصیت خود خانم دباغ (که در اینجا بهش نمی پردازم)
دیگری تاریخ معاصر که خوب دید نسبتا خوبی به آنچه در این ملکت گذشته و می گذره به ما می ده و اینکه ایدئولوژی با افراد چه ها که نمی کنه
یک شخصیت خود خانم دباغ (که در اینجا بهش نمی پردازم)
دیگری تاریخ معاصر که خوب دید نسبتا خوبی به آنچه در این ملکت گذشته و می گذره به ما می ده و اینکه ایدئولوژی با افراد چه ها که نمی کنه
March 30, 2020
چه زندگی پر التهابی...
قطعا این کتاب همه آنچه در تاریخ ثبت شده است را نتوانسته به قلم بیاورد. حیف...
زندگی اشخاصی چون مرحومه دباغ باید روز به روز نوشته شود. و از طرفی هم حرفهای همسر و فرزندانش هم قطعا شنیدنی است
قطعا این کتاب همه آنچه در تاریخ ثبت شده است را نتوانسته به قلم بیاورد. حیف...
زندگی اشخاصی چون مرحومه دباغ باید روز به روز نوشته شود. و از طرفی هم حرفهای همسر و فرزندانش هم قطعا شنیدنی است
June 10, 2013
یک شیر زن واقعی
♥خوندن کتاب های خاطره یا سرگذشت نامه ها رو به همه توصیه میکنم. هم یه جور تاریخه هم از تاریخ بهتره
♥خوندن کتاب های خاطره یا سرگذشت نامه ها رو به همه توصیه میکنم. هم یه جور تاریخه هم از تاریخ بهتره
December 13, 2013
خاطرات یک زن مبازر که بعد از انقلاب اولین فرمانده سپاه همدان می شودقطعا خواندنی است
July 19, 2014
جالب است که پدر خانوم حدیدچی که روحانی هم بوده در کودکی مانع درس خواندن او می شه و استدلال می کند که سواد باعث فساد دختران می شود
January 2, 2018
دوازده دی ماه نود و شش، کتاب رو تموم کردم. خاطرات جالب و خواندنی از زمان انقلاب بود. در کل به مطالعه حوادث انقلاب و آشنایی با شخصیتهای سیاسی اون زمان در هر حزبی، علاقمندم
July 11, 2014
نمى دانم چه بايد بگويم! مى شود گفت كه اگر ما هم بوديم همين طور رفتار مى كرديم؟ كه ما در چنين شرايطى نبوديم وگرنه ما هم همان مى كرديم كه مرضيه دباغ كرد. واقعا؟ چنين مى كردم؟ چنين مى كرديم؟ باشد و بعد تا كى مى توانم خودم را فريب دهم و با اين حرف ها آرام كنم؟ اصلا نمى خواهد مرضيه دباغ باشى، خودت باش. خودت باش و بگو براى اين انقلاب چه كردى؟ انقلاب دباغ ها، آيت الله سعيدى ها، آن مرد جوان همدانى كه ضدانقلاب با او چه ها كه نكردند! انقلاب رضوانه ها كه هم سن و سال تو بودند، نه كم سن تر از تو بودند و اما بزرگتر. انقلاب خمينى. اصلا نمى خواهد چيزى بگويى. انقلاب خمينى كه به تو احتياج ندارد، انقلاب سفينة النجاة است، فقط خودت را به آن برسان تا غرق نشوى، يارى پيشكش!
December 23, 2020
جدا از دید تاریخی و سیاسی خوب کتاب، جالبترین بخشش برای من دغدغه داشتن ایشون برای تبعیض جنسیتی تو دهه ۲۰ بود ، موضوعی که هنوز هم تو خیلی از مسائل تو این دوره از زمان برای زنان ما به طور جدی مطرح نشده.
May 2, 2023
هر بار میخوام کتاب دیگه ای از انقلاب و آدماش بخونم میگم ولش کن تکراریه بابا! زیاد خوندم اینم مثل بقیه.
ولی بعد از خوندنش بهم ثابت میشه اشتباه کردم.
این کتاب آورده های زیادی برام داشت و جالب ترینش خوندن نامه امام به گورباچف و شنیدن اون اتفاق از زبان رساننده اون نامه بود.
خواندن درباره شخصیتی که در نوفل لوشاتو محافظ امام بوده و نزدیک ترین برخورد ها رو با ایشون داشته هیجان انگیز بود.
ایدئولوژی امام فوق العاده ، یگانه و کامل بود.
ولی بعد از خوندنش بهم ثابت میشه اشتباه کردم.
این کتاب آورده های زیادی برام داشت و جالب ترینش خوندن نامه امام به گورباچف و شنیدن اون اتفاق از زبان رساننده اون نامه بود.
خواندن درباره شخصیتی که در نوفل لوشاتو محافظ امام بوده و نزدیک ترین برخورد ها رو با ایشون داشته هیجان انگیز بود.
ایدئولوژی امام فوق العاده ، یگانه و کامل بود.
May 23, 2021
مرضیه حدیدچی دباغ نمونه بارز یک زن آزاده و مبارز است. کتاب بسیار خـوبی است اما دوست داشتم بیشتر از این از رابطه ایشان با همسرشان در سالهای دوری از وطن نوشته شده بود. بی شک همسر ایشان بسیار زیاد در موفقیت شان نقش داشته است.
This entire review has been hidden because of spoilers.
March 21, 2023
ایستادگی و عمل کردن به وظیفه زن و مرد نمیشناسه. خیلی انگیزه بخش بود شنیدن همچین تعاریفی از فعالیتهای یک زمان در دهه های گذشته.
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
March 22, 2023
همه ی افراد و حوادث غیر واقعی و ساخته ی ذهن نویسنده نیستند . این یک داستان عجیبِ واقعی است و همین نکته ی تکان دهنده است .
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
March 25, 2023
داستان زندگی پر هیجان و جذاب مبارز انقلابی خواهر دباغ. یک بار چند سال پیش متنی خوندم و الان دوباره صوتی گوش دادم. عالی بود. نویسنده هم بهای حرفه ای کار کرده بود. حتما بخونید یا گوش بدید.
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
«خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/38091
November 20, 2021
وقتی این کتاب رو خوندم تعجب کردم که بعنوان یک خانم چرا انقدر دیر باید ایشونو بشناسم!
December 5, 2021
بی شک ایشون در شجاعت، نماد هستند .
January 19, 2022
سه ستاره به خاطر شخصیت خانوم دباغ وگرنه به نظرم کتاب خوب جمع نشده بود و نیاز به بازنویسی مفصل داشت.
May 22, 2023
خیلی خلاصه و کلی بود
January 2, 2025
لعنت بر دروس عمومی: اپیزود پنجم
October 4, 2022
این بانوی منحصربهفرد که از زمانِ قبل از انقلاب همراه امام خمینی و جریانات انقلاب بود، با وجود داشتن همسر و چهار فرزند آنچنان نقش پررنگی در جریانات انقلاب و جنگ تحمیلی و پس از آن داشته است که آدم را به حیرت وامیدارد.
از جمله اتفاقاتی که در این کتاب میخوانیم دستگیری ایشان و دخترشان در سازمان ساواک و شکنجه و مقاومت آنهاست که از این زن یک اسطوره ساخته.
جالب است بدانید که ایشان اولین فرماندهی سپاه پاسداران همدان بوده اند، آن هم در بحبوحهی جنگ!
دانلود کتاب از طاقچه:
https://taaghche.com/book/38091
از جمله اتفاقاتی که در این کتاب میخوانیم دستگیری ایشان و دخترشان در سازمان ساواک و شکنجه و مقاومت آنهاست که از این زن یک اسطوره ساخته.
جالب است بدانید که ایشان اولین فرماندهی سپاه پاسداران همدان بوده اند، آن هم در بحبوحهی جنگ!
دانلود کتاب از طاقچه:
https://taaghche.com/book/38091
December 27, 2017
هم خانم حدیدچی، سرگذشت و خاطرات جالبی دارد
و هم محسن کاظمی، تدوین کننده قدرتمندی است
خدا به هر دو طول عمر با عزت در خدمت به اهداف عالیه نظام اسلامی عنایت دارد
و هم محسن کاظمی، تدوین کننده قدرتمندی است
خدا به هر دو طول عمر با عزت در خدمت به اهداف عالیه نظام اسلامی عنایت دارد
Displaying 1 - 27 of 27 reviews