این مجلد شامل هفت مقاله است: 1) از خاک به خاک، از جان به جهان؛ 2) مسأله ی لحن در ترجمه؛ 3) در باب ترجمه ی "عام فهم و خاص پسند" حاجی بابا؛ 4) پدیده ای به نام ذبیح الله منصوری "مترجم"؛ 5) ترجمه ی "صدای پای آب"؛ 6) ترجمه ی تازه ای از رباعی های خیام به زبان انگلیسی؛ 7) از پست و بلند ترجمه
در پایان کتاب نیز کتابنامه ای از ترجمه های کریم امامی آورده شده است
کتاب مجموعه ای است از مقالات کریم امامی در حوزه ی ترجمه که می توان محتوای آنها را در چند دسته جای داد: 1) اشاره هایی به زندگی نامه ی کاری مؤلف توسط خود او؛ 2) نقل برخی ترجمه های امامی از فارسی به انگلیسی - ترجمه ی شعر "تولدی دیگر" فروغ، "صدای پای آب" سهراب، و در نهایت ترجمه ی 72 رباعی از خیام - همراه با بعضی توضیحات پیرامون سختی ها و روند کار؛ 3) نکاتی چند درباره ی ترجمه به فارسی - خصوصا از انگلیسی به فارسی؛ 4) مقالاتی در مورد ترجمه ها و شخصیت های تاریخی - حاجی بابای اصفهانی و ذبیح الله منصوری
دسته ی اول مطالب مختصرتر از آن است که لذت بخش باشد؛ به نظرم اگر متمرکز خاطراتش در حوزه ی کتاب و نشریات را می نوشت جالب می شد. دسته ی دوم برای تطبیق دادن و پی بردن به تلاش های مترجم برای بازآفرینی آثار فارسی در انگلیسی جالب اند. مطالب دسته ی سوم برای مبتدیان محض مفید، برای کم سابقه ها نه چندان بی فایده و برای مترجمان حرفه ای عملا بی فایده است. نویسنده کوشیده هم به نکات کتابشناسی اشاره کند - در مورد لغتنامه ها و ... - و هم به گونه ای کارگاهی به ترجمه ی نمونه هایی از اثار انگلیسی بپردازد. متأسفانه بخش کتاب شناسی دیگر کهنه شده و امروزه چندان به کار نمی آید. می ماند بخش کارگاهی که خواندنش مفید است. در مورد آخرین دسته اما گذر زمان یا عاملی دیگر از کیفیت آن نکاسته و همچنان خواندنی باقی مانده است
خلاصه اینکه به نظرم به ترتیب مقالات تاریخی کتاب، ترجمه های تحلیلی، و در نهایت متن ترجمه های فارسی به انگلیسی در این کتاب جای تأمل دارند
این کتاب مجموعهی مقالاتی راجع به ترجمهس که استاد امامی در طول چند سال در جاهای مختلف منتشر کردهن. چیزهای زیادی میشه از این مقالهها یاد گرفت. حداقلش اینه که برخی از ماهایی که دستی به ترجمه بردیم، بدونیم تا رسیدن به جایگاه ایشون فاصلهی خیلی زیادی هست.
اما راجع به این کتاب چیز ناخوشایندی وجود داشت و اون اینکه کریم امامی برای بیان مسائل مربوط به ترجمه اکثر جاها از زیر سوال بردن مترجمی استفاده میکنه که به زعم خودش اون مسئلهی خاص رو در ترجمه رعایت نکرده؛ و برای این کار هم به صورت رندانهای مدام اون شخص رو مورد هجمه و تمسخر قرار میده. طوری که به نظرم میرسید هدف نگارش برخی از این مقالهها، نقد بوده تا آموزش.
ترجمه که روزگاری یک نوع هنر به حساب می آمد و مترجم خوب کسی بود که دود چراغ می خورد و همچون کاوشگری آشنا به اثری قیمتی سعی در معرفی ارزش های آن به مخاطبان داشت امروزه تبدیل به چیزی شده که... اجازه بدهید سکوت کنم و مقدمه را بیش از این کش ندهم.
کریم امامی را می توان جزو نسل دوم مترجمان جدی کشور دانست. استادی برجسته و زحمت کش که با تمام سختی های عصر غیر دیجیتال سعی در انتقال هرچه بهتر معنای متن مبدا به ذهن مخاطب داشت. هنوز به خاطر دارم که یکی از اساتید، ترجمه های عالی او از آثار شکسپیر را می ستود.
از پست و بلند ترجمه کوششی است جذاب برای مترجمانی که شوق دانستن دارند و می خواهند با "پدیده ای به نام ذبیح الله منصوری" آشنا شوند و یا بدانند"چگونه از کلاغ فرنگی بلبل پارسی گو نباید ساخت".
این کتاب مجموعهای از مقالههای کریم امامیه که در سالهای مختلف چاپ شدند. چند مقاله درباره ترجمه شعرهای فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و رباعیهای خیام از فارسی به انگلیسیه. یک مقاله درباره ترجمه کتاب حاجی بابا اصفهانی. یک مقاله درباره محمد قاضی. یک مقاله هم درباره مسئلهی لحن در ترجمه. اما مقالهی موردعلاقهی من"از پست و بلند ترجمه"ست که هفتمین مقالهی این جلده. توی این مقاله، امامی از چیزهای مختلفی حرف میزنه. از روزهای ترجمه برای خبرنگاران خارجی گرفته تا مسئله ترجمه ناپذیری و ترجمه کلمه به کلمه و... . خوندن این کتاب رو به کسایی که به ترجمه علاقه دارند، پیشنهاد میکنم.
«مادرجان، من شبها فقط کتاب میخوانم. چه چیزی هست تماشا کنم؟ از زور خیالات هم که آدم خوابش نمیبرد. کتابهای منصوری توی جانم میرسد. سرم را گرم میکند. کوپن گوشت و صف سیگار را فراموش میکنم. درعوض به گذشته سفر میکنم... راستی که دنیا همیشه یکجور بوده. یک عده سوارند و یک عده پیاده... سینوهه را که آدم میخواند انگار زمان حال را میبیند. منصوری هم الحق قشنگ مینویسد. آدم لذت میبرد. راحت و روان. همه چیز روشن است. من وقتی نوشتۀ بعضی از این روشنفکرها را میخوانم سرم گیج میرود...»
شروع کردم به خوندن این کتاب چون ترجمههای کریم امامی رو همیشه خیلی دوست داشتم و فکر کردم احتمالاً این آدم حرفهایی برای گفتن داره. و داره؛ اما فکر میکنم مقالههای این تو، برای کتاب اول بهترین گزینهها نبودن.