بهمن فُرسى به سال ۱۳۱۲ در تبریز به دنیا آمده است. او پس از رها کردن تحصیل و تجربه مشاغل مختلف به استخدام دولت درآمد. فرسى داستان نویسى را در کنار نمایشنامه و نقد در همان دوران جوانى آغاز کرد و به آنها پرداخت. نخستین کتاب او «نبیرههاى بابا آدم» نام دارد که مجموعهاى از نثر آهنگین است پیش از انقلاب مجموعه داستانی با نام «زیر دندان سگ» و یک رمان به نام «شب یک، شب دو» به قلم او به انتشار رسیده بود. فرسى بعد از این کتاب باز به نمایشنامه نویسی و کارگردانى باز مىگردد و آثاری را در این زمینه خلق مىکند تا سال ۱۳۵۳، که رمان معروف او یعنى «شب یک، شب دو» منتشر میشود. او اولین مجموعه داستان خود را در سال ۱۳۳۹ به چاپ رساند اما قبل از آن در نشریات مختلفی قلمفرسایی کرد که از آن جملهاند: «ایران آباد» «نگین»، «آشنا»، «چلنگر»، «اندیشه و هنر» و در روزنامههایی مثل: «آژنگ» و «کیهان» داستانهایی از او منتشر شد بهمن فرسی نمایشهای «چوب زیر بغل»، «صدای شکستن»، «بهار و عروسک»، «گلدان» و «آرامسایشگاه» را در تهران روی صحنه برد. فرسی در آغاز دههٔ چهل کتابهای خود مانند «گلدان»، «با هو»، «چوب زیر بغل»، و «زیر دندان سگ» را منتشر کرد. مجموعه داستان «زیر دندان سگ» در سال ۱۳۳۹ خورشیدی به کوشش شمیم بهار انتشار یافت و دربر گیرندهٔ داستانهایی مانند «استخوان سوختهها»، «آِین عزب» و «در سوگ بستری که چیده شد» از اولین نشانههایی است که آشکار میسازد فرسی نویسندهای است.
چه فضیلتی است در پرداختن به پوچی و بیمعنایی زندگی در فضایی با رگههایی اگزیستانسیال بدون اینکه مفری نشاندهیم و گرهای بگشاییم؟ فضای هر دو نمایشنامه سرشار از چنین احساسی تهی از معنا و بنبستی پوچ در زندگی است که در نمایش اول رگههای ایدئولوژیک هم به خود میگیرد و در نمایش دوم تا حدی به لذتگرایی نزدیک میشود.
ابتذال ریسمانی که زمین را به آسمان وصل میکند در نهایت منجر به قضاوتی اینگونه میشود که "مردم روی زمین به سن قانونی رسیدهاند، دیگر کسی وکیل و شاهد و قاضی نمیخواهد. همه خودشان قاضی شدهاند"
من هیچوقت تمام ذهنم متوجه یه چیز نیس. بله بده، خیلی هم بد. ولی تقصیر من نیس. این تقصیر «چیز»هاست که دیگه نمیتونن هیچ ذهنی رو دربست به اختیار بگیرن. چند درصد ذهنم الان متوجه شماست؟ هیچچی. من الان با شما رابطه دارم!