مجموعه حکایتها و داستانهای پندآموز است که بهصورت پیدرپی آمده و هدف آن به ظاهر آگاه ساختن پادشاه و در واقع تنبیه و تَنَبُّه خوانندهاست. روند داستان دربارهٔ حکومت پادشاهی عادل به نام کوردیس است که در کشور هندوستان حکمرانی مینموده و پس از آنکه فرزندش تا سنّ جوانی هیچ علمی نیاموخت، حُکما و فلاسفه گرد آمدند و تدبیری اندیشیده وی را توسّط یکی از آنان که سِندباد نام داشت، آموزش دادند. آنگاه تا رفع بلا و قضای آسمانی، هر روز بهصورتی وزیران برای پادشاه حکایتی نقل میکردند و در انتهای کار نیز کلمات حکمتآموزی که لازمهٔ حکومت است، در هشتبند به عرض پادشاه رساندند. داستان سِندبادنامه با شکرگزاری پادشاه به داشتن فرزندی آراسته به زیور حکمت و کنارهگیری از سلطنت به نفع وی و پرداختن به آخرت خاتمه یافتهاست