Jump to ratings and reviews
Rate this book

Tek Yol

Rate this book
"Bu romanın kahramanını 1951 yılında Üsküdar Paşakapısı Cezaevinde tanımıştım. Elli yaşın üstünde sabıkalı bir sahteciydi. Romanda tastamam bu adamı anlattığımı söyleyecek değilim. Hatta anlattığım, hiç de bu adam değildir, denilebilir. Ama, romanda anlattığım Paşazade&'yi bana esinleten canlı kaynak, cezaevinde tanımış olduğum o sabıkalı sahteci Paşazade olmuştur. Sabıkalarını artırıp üreterek anlatmaktan beğeni, hatta onur duyan ünlü kadın avcısı Eyüplü Halit, sahte gazeteci Mahmut Saim ya da Muslukçu Tevfik gibi sabıkalılardan ayrımı vardı. Paşazade, başına gelen bu belalar için, öbürleri gibi, "Elden ne gelir, yazgım böyleymiş... Alın yazım bu..." diye kendisini avutmazdı. O vicdanını susturmak için suç işlemesine daha beşeri bir gerekçe uydurmuştu; şöyle Tek yol kalmıştı: Sahtecilik...
Başka hiçbir umarım yoktu, sahtecilik yapmak zorundaydım...
Bütün yollar bana kapalıydı, önümde yalnız tek yol vardı. İşte bu romana "Tek Yol" adı verişim bundandır. Bu yüzden "çaresiz kalanların" yada "çaresiz kaldığını sananların" romanını yazmak istedim."

430 pages, Paperback

Published March 1, 2009

278 people are currently reading
4094 people want to read

About the author

Aziz Nesin

386 books1,000 followers
Aziz Nesin was a Turkish humorist and author of more than 100 books.
Nesin was born in 1915 on Heybeliada, one of the Princes' Islands of Istanbul, in the days of the Ottoman Empire. After serving as a career officer for several years, he became the editor of a series of satirical periodicals with a socialist slant. He was jailed several times and placed under surveillance by the National Security Service (MAH in Turkish) for his political views. Among the incriminating pieces of evidence they found against him during his military service was his theft and sale for 35 Lira of two goats intended for his company—a violation of clause 131/2 of the Military Penal Code. One 98-year-old former MAH officer named Neşet Güriş alleged that Nesin was in fact a MAH member, but this has been disputed

Nesin provided a strong indictment of the oppression and brutalization of the common man. He satirized bureaucracy and exposed economic inequities in stories that effectively combine local color and universal truths. Aziz Nesin has been presented with numerous awards in Turkey, Italy, Bulgaria and the former Soviet Union. His works have been translated into over thirty languages. During latter parts of his life he was said to be the only Turkish author who made a living only out of his earnings from his books.

On 6 June 1956, he married a coworker from the Akbaba magazine, Meral Çelen.

In 1972, he founded the Nesin Foundation. The purpose of the Nesin Foundation is to take, each year, four poor and destitute children into the Foundation's home and provide every necessity - shelter, education and training, starting from elementary school - until they complete high school, a trade school, or until they acquire a vocation. Aziz Nesin has donated, gratis, to the Nesin Foundation his copyrights in their entirety for all his works in Turkey or other countries, including all of his published books, all plays to be staged, all copyrights for films, and all his works performed or used in radio or television.

Aziz Nesin was a political activist. After the 1980 military coup led by Kenan Evren, the intelligentsia was oppressed. Aziz Nesin led a number of intellectuals to take a stand against the military government, by issuing the Petition of Intellectuals (Turkish: Aydınlar Dilekçesi).

He championed free speech, especially the right to criticize Islam without compromise. In early 1990s he started a translation of Salman Rushdie's controversial novel, The Satanic Verses. This made him a target for radical Islamist organizations, who were gaining popularity throughout Turkey. On July 2, 1993 while attending a mostly Alevi cultural festival in the central Anatolian city of Sivas a mob organized by radical Islamists gathered around the Madimak Hotel, where the festival attendants were accommodated, calling for Sharia and death to infidels. After hours of siege, the mob set the hotel on fire. After flames engulfed several lower floors of the hotel, firetrucks managed to get close, and Aziz Nesin and many guests of the hotel escaped. However, 37 people were killed. This event, also known as the Sivas massacre, was seen as a major assault on free speech and human rights in Turkey, and it deepened the rift between religious- and secular-minded people.

He devoted his last years to fighting ignorance and religious fundamentalism.

Aziz Nesin died on July 6 1995 due to a heart attack, after a book signing event in Çeşme, İzmir. After his death, his body was buried in an unknown location in the land of Nesin Foundation without any ceremony, as suggested by his will.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
617 (39%)
4 stars
408 (26%)
3 stars
332 (21%)
2 stars
101 (6%)
1 star
110 (7%)
Displaying 1 - 30 of 145 reviews
Profile Image for Dream.M.
992 reviews605 followers
June 14, 2020
ریویوو در توضیح تلفظ صحیح اسم نویسنده، اندکی ادیت شد 😇
از یک دوست ترکیه‌ای درباره تلفظ و معنی اسم Aziz Nesin سوال کردم، جواب دادن که در زبان ترکی استانبولی، فتحه در ابتدای اسامی به ندرت استفاده میشه و اکثرا از کسره استفاده میکنن. یعنی "عِزیز نِسین"
تلفظ درست اسم نویسنده هستش.
"نسین" به معنی "چه هستی؟" یا "کی هستی؟" اسم مستعار نویسنده‌ست، "عِزیز" هم اسم پدر نویسنده است که چون اولین داستانش رو با نام پدرش چاپ میکنه، دیگه اون رو به عنوان اسم هنری خودش انتخاب میکنه و اینجوری اقای "مِحمِت نوصرِت" تبدیل میشه به "عِزیز نِسین"

من فکر میکنم برادران قاسم‌خانی برای نوشتن سناریوی "مرد هزار چهره" کاملا از این کتاب الهام گرفتن
طنز باحالی داره، میخواستم با کتاب " دایی جان ناپلون " مقایسه‌اش کنم که خب دیدم خیلی کار درستی نیست . چون دایی جان خیلی شخصیت پردازی قوی داره.
امتیاز واقعی ۲/۵
Profile Image for Agir(آگِر).
437 reviews688 followers
March 24, 2019
ارباب: مردم اینجا دکتر ندارن. ماما ندارن. دارو ندارن. پول که اصلا ندارن. اقلا باید یک «شیخی» داشته باشن که دردها و بدبختی‌هاشونو دوا کنه. وجود تو برای اینا مایه امیدواریه. اینها که خاک پای تو را برای تبرک می‌برند، اگر امیدشان قطع بشه طغیان می‌کنند، سرو صدا راه می‌اندازن. اسباب زحمت و دردسر دولت و من که صاحب ارباب و صاحب ملک هستم میشن
Profile Image for Nazanin.
104 reviews4 followers
May 21, 2018
منی که نام شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد


پخمه
روایت فردی صاف و ساده (البته در بادی امر) که بنا بر شیطنتی بچگانه از دبیرستان اخراج می شود و بعد از آن مسلسل وار در مسیر اتفاقاتی قرار می گیرد و مسیر زندگیش عوض می شود
کسی که در ابتدای داستان می بینیم که واقعا قصد و نیتی جز درست زندگی کردن ندارد تا جایی پیش میرود که .... (این قسمت رو برای اسپویل ویرایش کردم)
داستان بسیار پر شتاب پیش می رود و ماجراها به سرعت یکی بعد از دیگری رخ می دهند، طنز ظریف و البته تلخی در سراسر کتاب نمایان‌ هست (همان طور که از نسین انتظار می رود) و خب در هر ماجرایی که برای فرید یا همان پخمه رخ می دهد ناهنجاری ها و کژی های اخلاقی در هر سطح و رده ای به وضوح خود را نشان می دهند

اگرچه که داستان در بسیاری از قسمتها فاقد منطق هست، مثل سریال هایی که به زور چند اتفاق را پشت سر هم قرار می دهند تا ماجرا به هر ترتیبی شده پیش برود ولی خب اونقدر روایت سریع
و خود موضوع جذاب هست که این مساله خیلی آزار نمی دهد مخصوصا که به نظرم نویسنده هوشمندانه این شخصیت را موقعیت ها و سطوح مختلف اجتماع قرار میدهد تا تیزیِ تیغ نقدش را به همه نشان داده باشد

در مجموع من کتاب را دوست داشتم
و به نظرم خواندنش هرگز خالی از لطف نیست
Profile Image for پیمان عَلُو.
346 reviews280 followers
March 28, 2019
بار ها توی مدرسه بهم میگفتن پخمه؟
اما نمیدونستم یعنی چی!
پخمه فردی بود به اسم فرید که به زندانی تازه وارد سرگذشتش. رو تعریف میکرد.پخمه ساده و مظلوم بود ،در جامعه ای فاسد قصد داشت به روش درست و حلال زندگی کنه و ارتزاق کنه،ولی به صورت مسلسل وار به مشکل برخورد میکرد.پخمه به باور های غلط و اعتقادات اشتباه جامعه خودش که در کشور ترکیه بودن میخندید،پخمه نماد انسانی هست که بدبختی و خاکبرسری دامنشو ول نمیکنه.
مثلا اگه تو خیابون به یه سنگ به نیت برداشتنش از خیابان لگد بزنه اون سنگ میره میخوره به کله رئیس جمهور.
عزیز نسین چه حسن اوستا هایی رو دیده بوده که ندیده و نشمرده قبض صادر میکردن،
عزیز نسین آدم‌های رو دیده بود که برای حمالی کردن هم نیاز به پارتی داشتن،
عزیز رشوه گیران مملکت رو دیده بود .
اعتقادات کهنه مردم رو دیده بود،
عزیز نسین نجدت های رو دیده بود ،که از مدرسه موفق نشده بودن اما فوق لیسانس داشتن،
ارباب هایی که همش میخواستن از مردم بزنن،
مردم احمقی رو دیده بود که برای یه خارجی مسلمان شده حاضرن جون بدن درحالی که برادرانشون در فقر و فلاکت به سر میبرن،.

عزیز نسین تمامی این ها را دیده بود حس کرده بود،و شرافتش رو با اعتراض کردن و نوشتنشون نشون داد،حالا میفهمم چرا افراطی ها قصد کشتن عزیز نسین رو داشتن چون عزیز نسین خطرناک ریشخند میزنه بر بعضی مسائل موجود،عزیز نسین رو هر وقت بخونی ،میگی عه انگار جامعه الان هست ،حتی از دوستی از استانبول هم پرسیدم گفت ،انگار همین الان ترکیه هست،

حرفم سر اینه که عزیز نسین تاریخ مصرف نداره
Profile Image for Fatema Hassan , bahrain.
423 reviews838 followers
May 8, 2016
عندما تفرغ من قراءة الرواية ستكون مثلي متأكدًا ان الاحتيال من العلل الصامدة على مر العصور و ان القراءة هي احتمالك الوحيد لتعرف هذا..

كم تعرفون من البشر من يكون إبن نكتة و إن بكى وتقطع ألمًا أمامكم، وكم تعرفون من بتغابيه يلفت انتباهكم لعمق ما أنتم مقدمون عليه من خطر و يكشف عورات الحقائق؟ التّبحر في كواليس النكت شيء نادر و إن كانت النكتة سلاح شعبي تمتلكه كل الشعوب ! والتغابي نعمة لملقيه و متلقيه على حد سواء ! لكن التغابي بإرادة المرء شيء جليل و يحترم الهدف من ورائه!
عزيز نيسين يمتلك طاقة كهاتين الطاقتين، في هذه الرواية يترحل بنا بين حقائق و أكاذيب الباشازاده والفرق بينهما عصابة أعيننا كالبوصلة المعطلة ، هذا المحتال الذي قلّص الاحتيال الطرق أمامه- كما يدعي- حتى أصبحت( الطريق الوحيد)، صدقًا بات كشف طرق الاحتيال التي وردت على لسان المحتال الذي حولّته مكائده لإنسان طبيعي وشريف - لمن لا يعرفه طبعًا- يكدّ للحصول على رزقه بينما هو يكذب و ينصب، بات كونه قادر على التلون شبهة للشرفاء، إذا ما قرأ الإنسان عن كل هذه القدرة على النصب و تنويم الضمير سيصبح كل الشرفاء من حوله مشكوك في أمرهم!
كيف تكون حياة من ينتابه كابوس( هي مسالة وقت وينكشف المستور) ؟ كيف يتعاملون من أشباههم و أضدادهم؟ محاولة التمدن المزورة هل هي ذريعة المحتال أم صنيعة مجتمعه؟

الرواية كانت طويلة لو أُختصرت لكان أفضل خصوصًا مع وضوح الهدف منها.

أقتبس:
-لإن العهر و الرهبنة على طرفيّ نقيض، فالنوم مع الراهبة مهما كان الثمن يصبح جذابًا جدًا للرجال.

- هل يسمى البلد بلدًا دون درك؟ لكل بلد دركه و مجرموه!

- حتى أحجار السجن لكثر ما سمعت تعقلت قليلاً و أصبحت قريبة للإنسان.

- الفرق بين المحتال والإنسان الناجح الغني، هو أن المحتال شخص قبض عليه لحظة وصوله لنقطة النجاح، بينما الناجح فلم يقبض عليه أثناء قيامه ب الاحتيال.

- عندما تنزل الهداية على قلب أحدهم، يتجلى النور في وجهه.

- اللعبة التي تبدو مستحيلة عندما يلعبها لاعب الخفة، كم تبدو سهلة عندما نعرف سرها.

- كل إنسان يترك وراءه كلامًا لم ينتهه.

و أخيرًا:
( الاحتمالات كثيرة.. كثيرة جدًا .. كثيرة إلى مالا نهاية ، لا يوجد في أي وقت "احتمال واحد")
Profile Image for Sarezh kamla.
102 reviews96 followers
December 26, 2012
گێلە پیاو لە جوانترین ئەو کارە ئەدەبیانەیە کە دیتیتم و لێی تێگەیشتووم ,
خۆشترین زمانی رۆمانی ھەیە و ھەروەھا کۆمەلێک رووداوی سەرنج راکێش و خەندەئامێز بەلام ھەلگری پەیامێکی قولتر و نامەیەکی زیاتری بۆ خوێنەر پێیە
باس لە کورێکە بە ناوی ( فەرید ) بەرێکەوت دەچێتە زیندان , بەرێکەوت دەبێتە کورێکی بیانی و بەرێکەوت دەبێتە شێخ و ..... ھتد بەلام چۆن ؟ لۆ ؟ .. .
( ھەندێک جار زۆر لە دلێکی سافەوە بریاردەدەین کە چی بە جۆرێک ئاراستەی دەرئەنجامی کارەکە دەگۆرێت زۆر ئەستەم لێ دەر دەچین )
متمانەی رەھا و منگلق ! بریاری پەلە ! تێکەلکردنی ئەرک و یاری , جیاوازی نەکردنی نێوان ماف و داواکاری ...................................... شتی زۆر زۆر زیاتر بە زمانێکی ئاسان و پێکەنیناوی فێر دەبی لەگەل ( عیزیز نەسین )
Profile Image for Fahim.
274 reviews116 followers
February 5, 2020
اگر خدا زد پسِ کلّه تون😁 و خواستید بخونیدش ، حداقل با ترجمه ی رضا همراه نخونید..
Profile Image for Alireza.
190 reviews39 followers
May 8, 2024
همونطور که خیلی‌ها اشاره کردن با خوندن این کتاب یاد سریال مرد هزارچهره می‌افتیم. میزان طنزش اون‌قدرها زیاد نیست ولی زبان انتقادی تند و تیز و جالبی داره. به نظر من کتاب خیلی خوب شروع شد و بخش اولش که به تعریف شروع همه اتفاق‌ها میگذره روان و دوست داشتنی جلو میره. حتی بخش یکی مونده به آخر که به دین و مذهب بند میکنه هم خیلی گزنده و عالی جلو میره. نویسنده به خوبی جامعه و شرایط سیاست و مذهب رو با زندگی مردم و مشکلاتشون به تصویر میکشه. مشکلی که من باهاش داشتم با صفحات بین این دو بخش بود، جایی که دایم به صورت سینوسی اتفاق‌های و شخصیت‌های جدید مطرح میشه و فرید درگیر داستان‌های جدید میشه. نویسنده قصد داشته به شرایط کشور و نحوه کار کردن در شغل‌های مختلف انتقاد کنه ولی دیگه خیلی زیاده‌گویی میکنه و شاخه به شاخه میکنه تا جایی که حوصله‌سربر میشه و دیگه خواننده نمیتونه با فرید ارتباط بگیره. به نظرم میتونست ۱۰۰ صفحه از کتاب رو حذف کنه و هیچ آسیبی به کتاب نرسه، اتفاقا ضرب‌آهنگ سریع‌تر و جذاب‌تری پیدا کنه.
در کل خوندنش رو پیشنهاد میکنم به خصوص اینکه خیلی مشابهت‌ها از نظر فرهنگی با مردم خودمون داره و خیلی هم سریع میشه تمومش کرد
Profile Image for Abolfazl.
91 reviews49 followers
August 26, 2018
خواستم بنویسم شرایط این روزهاست دیدم نه واسه همه زمان هاست الان قابل درک تره. پخمه مرد هزار چهره است واسه خودش. می خواد با صداقت و راستی زندگی کنه که دست سرنوشت نمیذاره.
قسمت هایی از کتاب :
........
بعد از چند سال فهمیدم دزدهای بزرگی که دزدهای کوچک رو پرورش می دن، اگه از میزان و مقداری که براشون معلوم می کنند بیشتر بدزدند قابل اعتماد نیستند.
......
بیشتر آدم های خیال پرست یا دیونه می شن یا اگه اعصاب قوی داشته باشند، کلاه بردار خطرناکی از آب درمیان.
.....
_البته که وظیفه ماست بهش کمک کنیم. یک برادر دینی به ما اضافه شده.
_پخمه، با خودم گفتم :مثل این که برادر دینی کم بود، صدها هزار برادر دینی این انسان ها تو فقر و بی چارگی اند و کسی به فکرشون نیست.
تو رو خدا فکرش رو بکنید! این همه مسلمون تو فقر و بدبختی غوطه می خورند و کسی به فکرشون نیست، ولی برای یه نفر مسیحی که مسلمون شده، چه قدر ابراز علاقه می کنند. حالا اگه من بگم، آلمانی و مسیحی نیستم و برادر دینی شما و اهل مملکت شما هستم آیا باز حاضرند به من کمک کنند؟ مسلما نه.
.....
من کشف کردم هیچ کس به آدم هایی که از اول مسلمون بوده اند اعتنا نمی کنه، اما برای یه نفر مسلمون دروغی هزارها احمق پول و وقت شون رو صرف می کنند.
....
مردم این جا دکتر ندارن. ماما ندارن. دارو ندارن. پول که اصلاً ندارن. اقلا باید یه شیخ داشته باشند که دردها و بدبختی هاشون رو دوا کنه.
وجود تو برای اینها مایه امیدواریه. این ها که خاک پای تو رو برای تبرک می برند اگه امیدشون قطع بشه طغیان می کنند و سر و صدا راه می ندازند.
...
مردم تا خیال می کنند کسی غیر از خودشان است به او احترام می گذارند اما وقتي دیدند او هم مثل خودشان است. دیگر ارزشی براش قایل نمی شوند.
....
انسان های زیر دست و توسری خورده که زیر قید اجتماع له شده اند دوست دارند آدم های طبقات بالا رو هم با خودشان توی این گودال های سیاه و تاریک بکشند.
....
همیشه پای سه چهار نفر رو می کشم تو کار که اگه منو بگیرن چهار پنج تا از کله گنده ها هم مثل کلاف دنبالم بیان. به همین جهت کسی بل من کار نداره.
Profile Image for آرمین نصرتی.
12 reviews6 followers
September 6, 2022
«به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه»
اسکلت این رمان یه شخصیت صاف و ساده ی رو نشون میده که بدبختی نیست سرش نیاد توی این داستان ؛ اما در بطن داستان روایت فساد در یک جامعه مسلمان رو داریم میبینیم که شاهد نقد های نویسنده به جامعه و ملت و... هستیم .
یه جمله در این کتاب هست که تیکه کلامه فریدِ :( خدایا! خداوندگارا !) که من هم برای قلم عزیز نسین همینو دارم بگم .
داستان طنز جالبی داره و اتفاقات پی در پی نمی گذارند داستان از ریتم بی افته .
و عزیز نسین سد نویسنده ای که در آینده هم حتما باز ازش خواهم خوند .
Profile Image for Maziar MHK.
179 reviews190 followers
September 3, 2019
یک جلدِ رنگ و رو رفته و کمتر سانسور شده را در دورانی که بچه محصل بودم، خوانده بودم و این دومی البته در این شهریورِ 98ی لذتی دوچندان داشت چرا که برخی انگشت روی تابوها گذاشتن ها رو امروز درک کردم

طنزِ کتاب، طنزِ تلخی است، تلخ تر از زهر و البته درباره یِ زندگیِ شرقی، درگیر بودن با خود، جامعه ، رسوماتِ رسوب کرده و آخر سر، واگذاشتنِ همه یِ مشکلات فردی و اجتماعی به گردن اقبالِ تیره و بخت ِ سیاه
داستان مردی که نه میخواست کلاه بردار شود و نه "پخمه" لقب گیرد، اما هر دو را بِحَد مرگ دید و پیش رفت و در این راه کلِ ترکیه را از کوچک و
بزرگ شهرها گَشت و از رذائل اخلاقی اَش به قدرِ یک کتاب داستان هایی تجربه کرد ،چه تجریه کردنی، بَس تلخ و بسیار غیرقابل باور.

در این حدود سیصد صفحه، فقط به اندازه دو یا سه پاراگراف، نویسنده نقشِ "دانای کل" رو ایفاکرده و از روایتِ خامِ داستان وایستاده و به نقد و واکاوی رذائل اجتماعِ پیرامونَش پرداخته و این "عریان نویسی" و همراهی با مخاطب در خطِ روایی، هنر بی بدیلِ "عزیز نسین" است

بنظرم دوگانه یِ "مرد هزارچهره" یِ مهران مدیری، اقتباسی کم و بیش ناخالص بود از این کتاب
Profile Image for Azar.
168 reviews48 followers
December 28, 2012

هیچکس نمیدونه فردا چه اتفاقی براش می افتد.
در راه می رویم بکدفعه پامون به یه سنگ می خوره و یا اینکه می افتیم توی جوی آب و همین موصوع باعث می شه که از یک حادثه ی بزرگ جان سالم بدر ببریم.
صبح از خونه ببرون می آئیم برویم دنبال کاری که در نظر داریم، یک دوستی یر راهمان سبز میشه و پس از احوالپرسی ما را به جائی میبره که در آنجا عاشق یک دختر خوشگل میشیم و بعد باهاش ازدواج می کنیم. بعقیده شما به این چیزها چی میشه گفت؟ هوم، اگر پایمان به سنگ نمیخورد و با توی حوی آب نمی افتادیم و با اون دوست را نمیدیدیم، زندگی ما شکل دیگری میگرفت.
Profile Image for حبيبة .
348 reviews161 followers
August 1, 2024
- عن الاحتيال والانتحال والنصب والتزوير والكذب.
- عن الفساد المنتشر في كل المجالات وفي كل تفصيلة. ومدى لا عقلانية اللي ما زال بيتمسك بمبادئ عقيمة زي الشرف والعدل والأمانة والضمير، وسط كل هذا الفساد.
- عن الثلاثية الأساسية لفرض السيطرة على أي شعب، ثلاثية السلطة والقوة ورجال الدين.
- عن الشعوب المقهورة عديمة الحيلة.. اللي بتصدق الكذابين وهي عارفة إنهم كذابين.
- عن استغلال السلطة للمجرمين واحتواءهم وتجنيدهم وحشد الشعب ضدهمء لأن الناس دايمًا محتاجين شخص أو رمز يصبوا غضبهم عليه ويتخيلوه بدل الظالم الحقيقي فينفجروا فيه، وأهو يبقى ضربنا عصافير كتير بحجر واحد.

رواية مهمة ناقشت أوضاع تركيا السياسية والاجتماعية في القرن الماضي. مش أول كتاب أقرأه لعزيز نسين، ودايمًا كتابته واضحة ناقدة مع طابع سخرية. كل الشكر للأستاذ بلال فضل اللي عرفني عليه :)
Profile Image for Ehsan Mohammadzadeh.
268 reviews28 followers
April 3, 2020
تو دوره قرنطینه به خاطر کووید ۱۹ خونواده ام حوصله شون سر رفته بود، برای همین شبی هر شب براشون حدود یک ساعت کتاب می خونم و در کمال تعجب همه شون با اشتیاق پیگیر داستانهای هر شبه هستن.
پخمه عزیز نسین هزله و زیاد درام درست و درمونی نداره. بیشتر قصه گوئه و برای پیش بینی اتفاقاتش هم لازم نیست خیلی باهوش باشید. شباهت جامعه ترکیه با ایران و معضلات اجتماعی مشترکمون و همچنین طنز داستان باعث جلب بیشتر خانواده ام به کتاب شد و ریتم تند و پر اتفاق کتاب هم براشون جذاب بود. و از اینکه فهمیدن مرد هزار چهره مدیری اسکی از روی این کتاب بوده خوششون شد.
115 reviews11 followers
January 18, 2016
بەم کتێبە دەستم‌کرد بە خوێندنەوە، زۆرم بەدڵ بوو، ناوازەیە
Profile Image for Ahmed Faiq.
382 reviews111 followers
September 23, 2023
يەكەم ديدارم لەگەل كتێبەكانى نووسەرى تورك عەزيز نەسين، ئەوەى لام سەير بوو كە ئەم نووسەرە زياتر بەناوبانگە لە كتێبخانە كوردييەكان وەك لە توركى وعەرەبييەكان، كەم جار بەم دوو زمانەى كۆتايى ناونيشانى كتێبەكانى دەبينم، ئايا روڵى ئەوەيە كە نووسەرێكى چەپ بوو، وچەندين جار لە وڵاتى دايكى خۆى تووشى زيندانى وسانسۆر كردن بووەوە. هەر ئەمەش واي لێكردم هەڵبژێرم كە بە زمانى كوردى بيخوێنمەوە.

ئەم كتێبە بەناوبانگەى نووسەرى (گێلەپياو) كە بە زمانى توركى ناوێكى جياوازى هەيە، كە (تەك يۆل)ە ياخود (تاكە رێكا)، وجياوازييكێ ترى هەيە كە ئەم چاپە كوردييەى تەنها ۳۰۰ لاپەرەيە بە بەراورد بە ٥۰۰ لاپەرەى چاپە ڕەسەنەكەى، كە بەڕاستى كەمێك جێگاى پرسيارە.


لەم ڕۆمانەدا نووسەر بەسەرهاتەكانى گێلەپياو باس دەكات لە دواى كە كەسايەتى گێڕەڕەوەکە ئەم پياوە ئەناسێت وە بە چەند دانشتنێكى كەم تيايدا هەموو بەدبەختى وياريكردنى زەمانە پێی بە شێوەی حيكايەت دواى حيكايەت دێت.

عەزيز نەسين يەكێكە لە نووسەرە گرنگەكانى ژانرى كۆميدياى ڕەش، بەڵام لێرەدا بە داخەوە تراژيديا زۆر زاڵترە‌، بەسەرهاتەكان وزەێكى نێگەتيڤى زورت پێ دەبەخشێت، ولە هەمان کاتدا مۆنۆتۆنى ويەك ريتمى لايەنى سەرنجراكێشانى ناو ڕۆمانەكەى كوشتووە، هيچ وەستانێك يان بەشكردنى چیرۆكەكانى تێدا نييه، نازانم ئەگەر ئەم خەلەلانە له چاپە توكييەكەش بە هەمان شێوە بێت.

نەفەس وتايبەتمەندى كەسايەتى نووسەر جوان دەركەوتووه، بەڵام بە گشتى رۆمانەكە نەگەشتە ئاستى چاوەڕوانیم.
Profile Image for شيماء الوطني.
Author 6 books162 followers
May 15, 2016
البارحة انتهيت من قراءة رواية ( الطريق الوحيد ) للتركي عزيز نيسين ، هي المرة الأولى لي في قراءة أعماله ..
وأنا اقرأ أحد الحوارات لمشهد وارد في الرواية ، شعرت بأني أرى هذا المشهد ممثلاً أمامي والغريب أني رأيته مؤدى من قبل الفنان عادل إمام والمرحوم الفنان حسن مصطفى ، وتحديداً في فيلم ( مرجان أحمد مرجان ) والمعروف بأن مؤلفه يوسف معاطي !
طبعاً بعد ب��ثي عن المشهد في الفيلم تأكدت ظنوني فالمشهد المذكور منقول حرفياً بكلماته مع إضافة بعض " الرتوش " من الرواية المنشورة في 1997
إلى الفيلم المنتج في 2007 .
ولعلكم تتذكرون مشهد ( الشاي بالياسمين ) جيداً !
أعرف أن الأحداث الدرامية قد تتقاطع حتى ما بين رواية وأخرى أو بين رواية مكتوبة ودراما ممثلة ، ولكن أن تُنقل حتى العبارات وترتيبها في السياق بهذا الشكل وتنسب لكاتب آخر فهذا ما لا أجد له تفسيراً إلا أن يكون ... !
Profile Image for Hasti Khodakarami.
Author 1 book66 followers
June 19, 2019
داستان قشنگی‌ست و از خواندنش لذت بردم، با این حال بیش از حد کش داده شده و از اواسط به بعد دیگر جذابیت‌اش را از دست می‌دهد، چرا که آینده‌ی حوادث کتاب کاملا قابل‌ پیش‌بینی می‌شوند.
پخمه قهرمان داستان است و از لقب‌اش می‌توانید وضع‌اش را حدس بزنید.
پی‌نوشت: اینجانب بسیار با پخمه احساس نزدیکی و همزاد پنداری کردم و یک سری از حماقت‌های مشترکمان را با یک چشم اشک و یک چشم خنده خواندم.
Profile Image for Sarah saied.
538 reviews79 followers
July 14, 2017
الطريق الوحيد
طريق الذين لا حيلة لهم..
أو من يظنون أن لا حيلة لهم ...
to be reviewed....
Profile Image for Maziar MHK.
179 reviews190 followers
February 28, 2019
یه نسخه ی رنگ و رورفته ش رو خوندم وقتی راهنمایی بودم ، بنظرم باید یدور دیگه بخونم ببینم چی به چی بوده اصلا
Profile Image for Nercs.
189 reviews76 followers
May 12, 2025
خوندنش وسط بدوبدوهای‌ زندگیم عین زنگ تفریح بود.
Profile Image for Lina.
24 reviews16 followers
May 6, 2020
Από τον Δον Κιχώτη είχα να διασκεδάσω τόσο αναγνωστικά. Και οι ομοιότητες με το βιβλίο σταματούν κάπου εδώ και ξεκινούν αυτές με την γείτονα χώρα Τουρκία. Οι περιπέτειες του ήρωά μας, οι παγαποντιές και οι απατεωνιές του σε έναν λαό που μοιάζει απίστευτα πολύ με τον δικό μας θυμίζουν τις αφηγήσεις της γιαγιάς μου για τον Νασρεντίν Χότζα. Μέσα από τις χιουμοριστικές ιστορίες θίγονται, άλλοτε διακριτικά και άλλοτε όχι, θέματα κοινωνικά, όπως το ρουσφετολόι, ο χρηματισμός, οι εκβιασμοί, η διάβρωση βασικών σωμάτων όπως του δικαστικού και του αστυνομικού, τα κουκουλώματα εργολάβων ή τελωνειακών υπαλλήλων, οι θρησκείες ως όπιο των λαών, η δημοσιογραφία ως τέταρτη (ή πρώτη;) εξουσία και πολλά πολλά ακόμα που μοιάζουν φοβερά επίκαιρα στο σήμερα κι ας γράφτηκαν to 1951.
Ξεκάθαρα μέσα στα προσωπικά μου αγαπημένα.
Profile Image for Azheen Bajalan.
301 reviews71 followers
August 30, 2018
گێلە پیاو / عەزیز نەسین
گێلە پیاو، ئەو پیاوە بوو کە هەمووان کڵاویان دەناوە سەری، بەڵام لە دوای خوێندنەوەی ڕۆمانەکە دەرچوو ئێمەی خوێنەر کڵاو نراوەتە سەرمان!
دوێنێ لە دوای پۆست کردنی ئەو بڕگەیە لە کتێبەکە، هاوڕێ عەرەبەکانم داوای نوسخە عەرەبیەکەیان کرد، ئیتر لە دوای گەڕانێکی زۆر ڕۆمانەکەم دۆزیەوە بە ناونیشانی (الطريق الوحيد) بە عەرەبی، (tek yol) بە تورکی. ڕۆمانەکە بە عەرەبی 500 پەڕەیە، کەچی نوسخە کوردیەکە 300! نەشمزانی وەرگێڕ لە چ زمانێکەوە وەرگێڕانی بۆ کردوە، چونک ئاماژەی بۆ نەکراوە.
بڕێکی زۆر لە ڕووداوەکان قووتدراوە، کاتێکی بەراوردی هەردوو نوسخەکەم دەکرد وەکو وابێت ڕۆمانێکی ترە.
لەو ڕۆمانانە دەچوو کە کراون بە فیلم، کە دەکرێن بە فیلم نیوەی دەخورێ هههههههه.
جارێکیان بە کتێبێکی ترم گوت کە (گێڕانەوە)ی بۆ کراوە نەک وەرگێڕان، برادەران پێیان سەیربوو، ئەمیش گێڕانەوەی بۆ کراوە نەک وەرگێڕان. (گێڕانەوە) لە ئینگلیزی هەیە پێی دەڵێین (re-told) ئیتر مەڵێن ئەژین لە خۆیەوە قسە دەهێنێت، تەنها لای خۆمان باو نییە.
چەنێک دڵخۆشبووم بە خوێندنەوەی ئەم ڕۆمانە، ئەوەندەش خەفەتباربووم کاتێک ئەم شتانەم زانی. 😓
بنیشن وەخێر ..
Profile Image for Hamide._.Akbari.
29 reviews16 followers
July 27, 2022
اگر مثل من از کتاب خوندن فاصله گرفته بودید، این کتاب اونقدر روان و جذاب هست که بتونه زنجیره‌ی برگشت شما به کتابخوانی رو شکل بده.
شنیده بودم دیگران باهاش خیلی خندیدند اما برای من اینطور نبود. با اینحال جالب بود.
(کاش بتونم ریویوهای بهتری بنویسم. توی کتاب‌ها عمیق‌تر بشم و داستان کتابی که دوسال پیش خوندم یادم بمونه.)
Profile Image for Awrixa.
43 reviews19 followers
May 18, 2024
نویسنده به زیبایی فساد در جامعه را به شکل طنز روایت کرده بود. کتاب خسته کننده نبود و کشش خاصی داشت که می‌تونستی بدون زمین گذاشتنش، تمومش کنی.
Profile Image for Momen Bari.
204 reviews39 followers
April 17, 2013
هل باشازاده لم يكن امامه الا هذا الطريق الوحيد
هل الانسان مجبر ليسلك الطريق الوحيد دون غيره من الطرق اللامنتهيه
في اعاده قرآتي للروايه لم يكن بوسعي الا الانبهار اكثر واكثر
كم هي الاسئله التي اثارتها هذه الروايه
هل تلعب المصادفه الدور الاكبر
هل باشازاده هنا كان محتالا بالصدفه ام انه يكذب
اعجبني ان الانسان مهما كذب فاكاذيبه لا تكن مجرده لكنها جزء من احلامه جزء ممن يتمني ان يكون
لا اعرف سر انبهاري بهذه الروايه رغم انها القراءه الثانيه هل لان ما يراه البعض من نقد المجتمع التركي ايام تخلفه _ممل_ لا اعرف ربما لانه يتشابه بحد كبير مع الواقع المصري المتخلف
ربما الكوميديا السوداء لا اعرف
شكرا عزيزي / عزيز نسين
Profile Image for Forough.
126 reviews26 followers
April 23, 2022
طنز تلخ اجتماعی نوشته شده توسط نویسنده ترک در قرن بیستم که برای من خواننده ایرانی در قرن بیست و یکم ملموس و قابل درک بود. انگار وقایعی که شرح میدهد در همین دور و بر و همین روزها اتفاق می افتد. داستان مردی که بیگناه و به دلیل سادگی بارها علی رغم میلش به زندگی شرافتمندانه به مجازات گناهی ناکرده یا نا آگاهانه گرفتار می شود و آنچنان از مردم و حکومت لگد میخورد که در نهایت تصمیم می‌گیرد همان دزد کلاهبرداری شود که همه او را آنگونه میبینند.
فساد اداری، خرافات مذهبی، فساد اقتصادی، بی عدالتی سیستماتیک، نامردمی مردمان که ریشه در فرهنگ بیمار جامعه دارد، حماقت و ... دستمابه های نویسنده در این داستان هستند
Profile Image for Arman.
20 reviews6 followers
Read
January 19, 2016
ئەوەی سەرنج ڕاکێشە لەم بەسەرهاتەدا کۆمیدییە دا ئەوەیە کە چۆن کاراکتەری سەرەکی بەسەرهاتەکە وەک زۆربەی تاکەکانی تری کۆمەڵگا بە تێڕوانینێکی ئایدیاڵیستانەوە بۆ ژیان و کارکردن و پەیداکردنی بژێوی دەست پێ دەکات، بەڵام هەموو جارێ ئەو ویستە بۆبێ فێڵێ و حەرام نەخواردنە سەرکەوتوو نابێت و کارەکە بە لایەکی تر دا دەڕوات بە هۆی کۆمەڵێک تێڕوانین و نەریت و خووی بێ بنەمای کۆمەڵگا و هەر لە خۆوە بڕیاردانی بێ بیرکردنەوەی خەڵکی و ئەوەی پێی دەگوترێت لەگەڵ تەوژم مەلە کردن، بەشێکی زۆری بەسەرهاتەکە بە گێڕانەوەیەکی کۆمێدی لەو ڕووەی کۆمەڵگا دەدوێت کە بێ بیرکردنەوە و بە لاسایی کردنەوەی ئەوانی تر دەژیت، جا چ لە نەریتەکانی ژیان بێت یان لە تێکڕای ژیان بێ لە خۆ و لە کردەوەکانی خۆ پرسینەوە! بە گشتی ئەوە زۆر بە جوانی دەردەکەوێت کە چۆن ڕەوشی کۆمەڵگا و بیرکردنەوەی باو دەربارەی زۆرێک لە شتەکان تاک ناچار دەکەن بە لاڕێدا بڕوات.
زمانی وەرگێڕانەکە زۆر خۆش بوو بەلامەوە و بۆ ئەو بەسەرهاتە و با تایبەت لەگەڵ کۆمیدی بوونەکەی زۆر دەگونجا.
بەرگی کتێبەکە و وێنەکەی کەم تا زۆر دەرخەری ناوەڕۆکی کتێبەکە نییە و خۆزگە لە چاپەکانی تر دا کارێکی باشتری بۆ دەکرا.
----
وەک لەسەر لاپەڕەی یەکەم نوسیومە ساڵی ٢٠١٢ لە زانکۆ و لە کتێبخانەی گەڕۆکی نەجمەدین مەلا کڕیومە بەڵام تازە بە تازە و دوای ٤ ساڵ خوێندمەوە. هەڵبەت لە نیوەی کتێبەکەدا بووم کە کەمێکیم بۆ دایکم باس کرد و لەوێوە حەزی کرد ئەوەی تری ببیستێت، بۆیە لە نیوە بەولاوەی کتێبەکە بە دەنگەوە بۆ دایکم خوێندەوە. ئەویش زۆری بە دڵ بوو :)
Profile Image for Shahed.
176 reviews29 followers
February 2, 2017
در مورد ( محمت نصرت ) عزیز نسین
عزیز نسین در سال‌های پایانی عمر خود آرامش نداشت. بعد از انتشار فتوای روح‌الله خمینی و دستور ترور سلمان رشدی به خاطر انتشار کتاب «آیات شیطانی»، عزیز نسین بخشی از کتاب سلمان رشدی را ترجمه و منتشر کرد. نسین گفت که این عمل را در وهله‌ی نخست به خاطر دفاع از آزادی بیان و عقیده انجام می‌دهد، اما محافل تندروی اسلامی این عمل او را تحمل نکردند و حکم ارتداد و دستور قتل عزیز نسین را صادر نمودند. او که برای شرکت در جمع نویسندگان آزادی‌خواه به شهر «سیواس» ترکیه رفته بود، مورد حمله‌ی افراد تندروی اسلامی قرار گرفت. در ژوئیه سال ۱۹۹۳ و پس از نماز جمعه، تندروهای مذهبی به هتل محل اقامت عزیز نسین حمله کردند و ساختمان هتل را به آتش کشیدند. عزیز نسین موفق شد که از این حادثه جان سالم به در ببرد اما ۳۷ نفر در آتش سوختند و کشته شدند
دو سال و چهار روز پس از این اتفاق و در ششم ژوئیه سال ۱۹۹۵ عزیز نسین پس از یک جلسه‌ی کتاب‌خوانی در «ازمیر» دچار حمله‌ی قلبی شد و درگذشت. عزیز نسین در وصیت‌نامه‌ای که از او باقی‌مانده است نوشت که به هیچ دینی معتقد نیست از این‌رو او بر اساس تشریفات مراسم خاک‌سپاری اسلامی به خاک سپرده نشود. او وصیت کرد در گوری بی نام و نش��ن و در روستای دوران کودکی خود به خاک سپرده شود
Profile Image for Kamand.
40 reviews21 followers
July 13, 2007
asheghe asare aziz nasinam ye dastan dare tamaloghe sharghi va gharbi kheyli ghashang systeme edari va systeme tafakoriye mayobo naghd mikoneh ba ye dastan tanze sade
Displaying 1 - 30 of 145 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.