این کتاب شامل گزیده مقالات و گفت و شنودهایی درباره فرهنگ، تاریخ و زبان ایران در اعصار باستان است که طی سی سال فراهم آمده است و ویراست جدید آن به کوشش دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور تهیه شده و نشر اسطوره آن را منتشر کرده است
جای تاسف است که چنین مشاهیری برای نسل ما نسبتا ناشناخته هستند. نه در اخبار ناشران جایی دارند و نه به راحتی وقتی تبلیغات و پلتفرمهایی همچو فیدیبو و طاقچه را باز میکنیم با نام آنها روبرو میشویم. مگر دست تصادف و خوشاقبالی به سراِغمان بیاید یا همنشینی نیکو خوشسلیقگی کند و خبر از احوال و کتب چنین انسانهایی دهد. انسانی که نهتنها ادیب و ایرانشناس لایقی است بلکه فرزند ملکالشعرای ماست. خلاصه امر اینکه از کتاب بسیار آموختم. جزییات خواندنی فراوان داشت درباره فرهنگ و ادبیات کهن ایران که رفتهرفته در متنهای پایانی رنگ و بوی تاریخی پیدا کرد. نه تنها تاریخ کهن بلکه حتی تاریخ معاصر و زیسته نگارنده. شخصا از بخشهای ابتدایی که تخصص اصلی نویسنده بود بیشتر آموختم اما بخشهای پایانی هم حاوی نکات جالبی بودند و جهتگیری و سلایق نویسنده حتی در امور تاریخی به سادگی قابل تشخیص هست. حتی در مواردی که با پدر خویش نیز اختلاف نظرهایی دارند
به نظرم بیشترین غافلگیریها درباره ادبیات و اسطورههای کهن ماست. دوران پیشاآریایی و نجد ایران به سوی دوران هخامنشیان و ظهور زرتشت که طومار خدایان و اسطورهها را به هم پیچید. روایتهای شاهنامه و پیشدادیان تا نسبت بین روایت پهلوانان با اسطوره ها و البته حماسه ها بسیار آموزنده اند و شخصا دانستن چنین نکاتی را لااقل در کلیاتش برای هر ایرانی علاقه مند به فرهنگ و ادبیات کهن لازم میدانم. مهمترین نقد شاید همان باشد که هنوز هم بین نویسنده های ما ایرادی اساسی است وقتی مجموعه متون از پیش نوشته شده را در قالب کتاب منتشر میکنند. البته در اینجا این نقد کمتر وارد است چرا که نویسنده در زمان نگارش مقدمه کتاب در بستر بیماری - مرگ - بستری است. اما در کل چنین کتبی نیاز به بازنویسی و ویرایش گسترده دارند تا جلوی تکرار و اضافات را بگیرند و متن یکدستتر باشد. این روش، سادهترین شیوه انتشار کتاب است که هنوز هم به طور بسیار گسترده در بازار کتاب میبینیم.
چند وقت پیش کتابی خوندم به اسم آفرینش خدایان از امید عطایی. یکی از منبع های مهم اون کتاب همین کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران مهرداد بهار بود. کتاب حاضر شامل چند مقاله و گفتگو از دکتر مهرداد بهار است در مورد اساطیر و تاریخ ایران. فهرست این مقالات و گفتگوها به شرح زیر است: 1- دربارۀ اساطیر ایران 2- کنگ دژ و سیاوش گرد 3- سخنی چند دربارۀ شاهنامه 4-شاهنامه، از اسطوره تا حماسه 5-عمر کارکردهای شاهنامه به سر رسیده است. 6-ورزش باستانی ایران و ریشههای تاریخی آن 7-ریشههای نخستین 8-اسطوره: بیان فلسفی با استدلال تمثیلی 9-نوروز، زمان مقدس 10-نوروز جشن آریایی نیست. 11-دربارۀ جشن سده 12-دیدگاههای تازه در بارۀ مزدک 13-زندیق 14-شعری چند به گویش همدانی از باباطاهر 15-زندگی محمدتقی بهار 16-دربارۀ قیام ژاندارمری خراسان به رهبری کلنل محمدتقی خان پسیان نوشتههای بهار کاملاً واضح و به شیوۀ علمی نوشته شده و در پایان هر مقاله خواننده به درک و نتیجهگیری مشخصی میرسد. مطالب بیان شده در مقالات نیز کاملاً مستند است. و کمتر مطلبی است که منبع معلومی نداشته باشد. البته همۀ فصلها شامل مقالات بهار نیست. به عنوان مثال سرفصل شاهنامه، از اسطوره تا حماسه درواقع گفتگوی بهار است با ابوالقاسم اسماعیلپور که به صورت فصلی جداگانه در کتاب قرار گرفته است.
در میان ما، کسانی که صبح تا شام یا به دنبال لقمه ای نان هستیم و یا اگر نان داریم به دنبال هرچه بیشتر جمع کردن مال دنیا و خوردن بهترین غذا و خریدن بهترین ویلا و داشتن بزرگترین خانه و قص علی هذا؛ در میان مایی که به دنبال دیده شدن بیشتریم و حرف می زنیم تا مطرح شویم و کتاب می نویسیم تا دیده شویم و بگیر تا آخر، کسانی هستند که دلشان برای این مرز و بوم تپیده و می تپد. کسانی که در گمنامی پژوهش کرده اند و زحمت کشیده اند و عمرشان را در راه آگاهی بیشتر گذرانده اند و چندی بعد از این دنیا رخت بربسته و رفته اند؛ کماکان همانطور بی صدا، همانطور ناشناس. در میان مایی که شغلی انتخاب می کنیم که بیشترین منزلت اجتماعی را نصیبمان کند، کسانی هستند که به دنبال شغلی هستند که آنها را به علایقشان نزدیک کند. در میان مایی که به دنبال گذران عمریم، کسانی هستند که عمرشان را در راه یاد گرفتن و عشق به دانایی سر می کنند. در آسمان آلوده شهرهای ما ستاره هایی هستند که در آن دوردست ها چشمک می زنند. دیدن آن ستاره ها خود توفیقی است بزرگ. یکی از این ستاره ها دکتر مهرداد بهار، پسر ملک الشعرا، بوده است. ------------------------------- کتاب ارزشمندی بود. اصلاً خاطرم نیست چگونه پیدایش کردم. یادم نمی آید کسی از دوستانم این کتاب را به من معرفی کرده باشد. به هر حال هر طوری که پیدایش کرده باشم به سیر کتاب هایی که در سالهای اخیر دنبال کرده ام می خورد. این کتاب به من کمک کرد که بیشتر در مورد فرهنگ ایران بیاموزم و همچنین نگاه من را نسبت به شاهنامه فردوسی که حدود یک سال است پادکستش را گهگاهی می شنوم اصلاح کند. شاید مهم ترین چیزی که از کتاب فهمیده باشم این است که شاهنامه کتابی نیست که با آن با تاریخ ایران آشنا شویم، چرا که تاریخ واقعی با تاریخ موجود در شاهنامه فرق می کند، اما شاهنامه ما را با فرهنگ ایران آشنا می کند. شاهنامه هم ریشه در آیین ها و داستان های اقوام ساکن در فلات ایران پیش از ورود آریایی ها دارد و هم ریشه در عقاید و زندگی هندوایرانی هایی که وارد فلات شدند. داستان های شاهنامه هم متاثر از فرهنگ های دیگر نظیر فرهنگ یونان بوده و هم موثر بر فرهنگ های دیگر واقع شده. ------------------------------- بعضی از آیین ها و رسم و رسومی که ما داریم و حتی طرز تفکر و جهان بینی ما ممکن است ریشه در عقاید مردم هزاران سال پیش داشته باشد. اینکه بدانیم در دنیا میلیون ها نفر دیگر آمده و رفته اند با عقاید و افکاری نسبتاً مشابه با ما شاید خودش ما را متواضع تر کند. ------------------------------- در این کتاب علاوه بر شاهنامه در مورد روزهایی چون نوروز، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا صحبت شده است. در مورد زورخانه و آیین پهلوانی و هم چنین در مورد زرتشت و مانی و مزدک و عقاید هندوایرانی ها و مردم ساکن نجد ایران و بین النهرین و ... هم مطالبی ذکر شده است. ------------------------------- بعضی از مطالب در کتاب چند بار ذکر شده و تکرار شده. علت این بوده که کتاب وقتی جمع آوری شده که نویسنده در بستر بیماری بوده است و فرصتی برای ویرایش کتاب وجود نداشته است. خدا مهرداد بهار و پدرش را رحمت کند.
یادم است این کتاب را در یک تعطیلات عید نوروز از یک نمایشگاه کتاب نزدیک پل خواجوی اصفهان خریدم هنوز در دبیرستان تحصیل می کردم دهه هفتاد شمسی و چیز زیادی از اساطیر و شاهنامه و اینها بیشتر از آنچه در کتب درسی بود نمی دانستم مهرداد بهار را هم نمی شناختم و بیشتر نام کتاب که مربوط به فرهنگ ایران بود جذبم کرده بود خواندن مطالب این کتاب در آن سن واقعا مرا شگفت زده کرد و مرا با خود به دنیای ناشناخته ای برد که تا کنون کم و بیش برایم جالب است و پی گیری اش می کنم پس از آن با دیگر آثار اسطوره شناسان و اسطوره پژوهان مثل جلال ستاری و ابوالقاسم اسماعیل پور و شخصیت های غیر ایرانی آشنا شدم و آثار دیگر مهرداد بهار را هم خواندم اما حلاوت این کتاب برایم چیز دیگر است ا
کتابی خوب از مهرداد بهار که مجموعه چند مقاله و مصاحبه است.کتاب حول فزهنگ ایران و آداب و سنن و فرهنگ ایران طی قرون گذشته است که تمرکز اصلی بر ایران باستان و ایران کهن است که راجب اقوام آریایی ها و اقوام ساکم بر ایران هم تکه بحث های تاریخی و اسطوره ای کرده است.آقای بهار بر چند سوال محوری در کتاب مترکز بوده است که عبارتند از: - ریشه ی اساطیر ایران باستان (گریز های به اساطیر اشاره شده در شاهنامه و مراسم و سنن ایران از نوروز و جشن مهرگان گرفته تا مراسم های ازدواج و ...) - تفاوت اسطوره و افسانه -ساخت اسطوره ها -اسطوره در ادبیات و دین (دین های هندی و ماوراءانهر،ایران نجد و بین النهرین) -مزدک و زندیق ،جشن سده هم دو سه مورد مقاله هست در موردش بنظرم اطلاعات خوبی این کتاب می دهد و ارزش مطالعه دارد.
مجموعه مقالاتی است که در آنها ریشهی بسیاری از اعیاد و مراسمات ایرانی چه باستانی چه آنهایی که هنوز ماندهاند را توضیح میدهد. بعضی از مطالب که در یک مقاله آمدهاست، در بعضی دیگر تکرار شده اما از جذابیت متن نمیکاهد. و بالاخره خیلی از چیزها با عقل جور درمیآید! از شباهت داستان رستم و اسفندیار با ایلیاد هومر گرفته تا ارتباط سیاوش و خدایان بینالنهرینی و تکامل عزاداریهای هرساله به شکل امروزی آن.
A collection of essays on Iranian philology مجموعه ی مقالات دکتر مهرداد بهار در زمینه ی اساطیر ایران، شاهنامه و حماسه، ورزش باستانی، نوروز، جشن سده، مزدک و تاملی در زندگی پدرش، م��مدتقی بهار (ملک الشعراء).
پژوهش های دکتر مهرداد بهار، برخلاف بسیاری از پژوهشگران ما، بر مبنای اصول آکادمیک مدرن غربی، همه جا با سند و استدلال همراه است. در زمینه ی ادیان و اساطیر و حماسه ی ایرانی به هیچ نام و اثر ایرانی دیگری به اندازه ی مهرداد بهار و آثارش، نمی توان مطمئن بود. مهرداد بهار، آنجا که سند و مدرکی هم در دست نیست، گمان و حدس هایش بر مبنای اصول علمی ارائه می شود.
دکتر مهرداد بهار معتقد است در ایران آیینی وجود داشته است که در زبانهای فرنگ بدان «اُرجی» میگویند و آن سکس گروهی است که در یک روز خاص و در یک مراسم مشخّصی، معمولاً شب، تمام اهل یک طایفه در خانۀ مرکزی اجتماعات جمع میشدند و در آنجا بدون اینکه مشخّص باشد کی همسر کیست، همبستریِ گروهی حاصل میکردند. مراسمی که ظاهراً در بین بعضی از روستاهای دورافتادۀ خلخال، عشیرههای بلوچ و حدود بندرعباس کماکان وجود دارد (بهار، ۱۳۷۶: ۲۵۸-۲۵۹).
علی حصوری نیز متذکر شده است که در سال ۱۳۴۰ در لرستان یک آمیزش دستهجمعی دیده است و پس از آشنایی با آن، در سالهای اخیر، در نواحی دیگر ایران هم شاهد چنین مراسمی بوده است که به دلایل روشنی از بردن نام آن مناطق معذور است (حصوری، ۱۳۸۸: ۱۰۹).
منابع:
_ بهار، مهرداد، ۱۳۷۶، جستاری چند در فرهنگ ایران، تهران، فکر روز.
_ حصوری، علی، ۱۳۸۸، سرنوشت یک شمن از ضحاک به اودن، تهران، چشمه.
مهرداد بهار بهترین است حداقل در میان محققین ایرانی
سوال ؟؟؟؟ آنچه که امروز بنام دین و فرهنگ در جهان معانی دارد نتیجه افکار و عقایدی است از هزاران سال قبل از خدایان نخستین و غول- خدایگان و الهه ها و اساطیر تا پیامبران سامی آیا این تفکرات که مرحله به مرحله تغییر یافته تا به صورت امروزی در آمده به سوی تکامل رفته است ؟؟ و با از ابتدای حضور انسان ، تحت تاثیر خوابهای خود و عدم تحلیل اتفاقات در مسیری اشتباهی گام برداشته است ؟؟؟