Masoud Behnoud, (مسعود بهنود in Persian) a prominent Iranian journalist and writer, was born on July 27, 1947 in Tehran. He started his work as a journalist in 1964. During his long career he worked as an investigating journalist for different newspapers. He founded more than 20 newspapers and magazines, none of them are currently in publication.
Between 1971-79 he was the chief editor of the most influential and popular daily in Iran "Ayandegan". This newspaper was closed in 1979 on the orders of Ayatollah Khomeini and its editor and senior staff were all imprisoned. During 1972-79 he also worked as a producer, writer and speaker for the "National Iranian Radio and Television". In 1979 Massoud Behnoud became the chief editor of the weekly "Tehran-e Mosavvar", which was shut down by the Islamic government after 30 issues during the crackdown of all non-governmental and independent newspapers.
Between 1972 and 1979 Massoud Behnoud was one of the most important and active figures of the trade union of Iranian journalists.
کتاب در مورد کشتگان بر سر قدرت در حدود 150 سال اخیر است و دید بسیار خوبی دربارهی رویدادهایی که در این دورهی تاریخی گذشته، میدهد. اگر چه خواندن جفایی که بر این مردم رفت و رویدادهای عمدی و اتفاقیای که باعث شده تا مردمان این سرزمین بهدنبال آزادی و حقوق ابتدایی خود باشند، دردناک است اما هم نثر زیبای مسعود بهنود و هم امیدواری به این که پایان کار قدرتمندان نابکار، همواره ناخوشایند بوده است، مانع از درنگ در تمام کردن آن میشود. با وجودی که نویسنده مجبور به رعایت خط قرمزهای تحمیلی و سانسور موجود شده و آشکارا، بیپرده سخن نمیگوید، اما حتا چنین چیزی هم باعث تحریف موضوع یا - به زعم من - خدشهدار شدن حقایق تاریخی نشده است.Masoud Behnoud
به جرات می توان گفت این کتاب چکیده ای است از مردان معاصر ایران، مردانی که در طمع قدرت به تاریخ معاصر و آینده این سرزمین شکل دادند . مسعود بهنود با قلمی شیوا و جذاب از مردانی سخن می گوید که اغلب در هوس قدرت بیش از پیش و گاهی در خیال خدمت پا به عرصه گذاشتند و صحنه را نه به میل خود بلکه به اجبارو مرگ ترک کرند. این کتاب ارزنده با روایت سرگذشت قائم مقام آغاز و با ریخته شدن خون هویدا در دادگاه های انقلاب به انتها میرسد .
تمومش کردم و کتاب عجیبی بود و روایت دلنشینی داشت، جوری که هفتصد صفحه برام به سرعت یه رمان کوتاه جلو میرفت. روایتهایی از شخصیتهای شناخته شده و حتی کمتر شناخته شدهای که تلخ بود و درعین حال حاوی نکاتی جذاب. اما یه چیزی که همش توی ذهنم دارم بالا و پایین میکنم، مستند بودن این کتابه. یعنی خیلی از جاها درمورد لحظات و گفت و گوهایی صحبت میشه که برام سخته باور کنم اون صحبتها رو نویسنده از جایی شنیده باشه. به نظرم این یه کار داستانی تاریخیی مستند بود تا یه اثر کاملا واقعی و برطبق واقعیت تمام. نمیدونم شاید من اشتباه میکنم ولی کاش درمورد منابعی که نویسنده استفاده کرده بود صحبت میشد تا بدونم دقیقا بر اساس چه منابع و رفرنسهایی این قضایا تعریف شده. بگذریم. درکل اموزنده و دوستداشتنی بود.
خیلی مفید، دانسته های پراکنده من از تاریخ معاصر به هم وصل شد و سر و صورتی گرفت، تکه های دیگه پازل رو میشه با کتابهای دیگه کامل کرد. برای شروع مطالعه تاریخ معاصر خیلی عالیه، فقط گاهی برداشت و نظر نویسنده وارد شده که لطمه میزنه به مستند بودن کتاب، متن روان و شیرین ... و روشنگر
اثری تاریخی جهت مرور زندگی نامه ۲۱ نفر از افراد موثر در تاریخ ایران در دوران قاجار و پهلوی که جان خود را بر سر قدرت از دست دادند. هر چند دیدگاه نویسنده و داوری او از تاریخ و شخصیتهای کتاب در سطور کتاب مشخص است و اثر نظام سانسور و سلطه حاکم بر جامعه هم در آن بی تاثیر نبوده، اما قاطعانه می شود گفت که روایت مسعود بهنود دقیق و جذاب است. در میان کشتگان بر سر قدرت یک پادشاه مثل ناصرالدین شاه، تعداد بسیاری صدراعظم و نخست وزیر نظیر قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیر کبیر، اتابک اعظم تا رزم آرا، هژیر، دکتر فاطمی، حسنعلی منصور و هویدا ، همینطور وزرایی نظیر علی اکبرخان داور، نصرت الدوله فیروز، تیمورتاش، اولین رئیس مجلس ملی صنیع الدوله و انقلابیونی نظیر سردار اسعد بختیاری، شیخ محمد خیابانی، کلنل پسیان، میرزا کوچک خان جنگلی، سید جعفر پیشه وری و نظامیانی همچون یپرم خان ارمنی، امیر طهماسبی و تیمسار افشار طوس به چشم می خورند.
بعضی وقتها یک شیوه نگاه خوب و دسته بندی موضوعات به صورتی جدید اتفاق خوبی را رقم می زند و این کتاب از آن اتفاقات است. نقطه مشترک همه افراد خوب یا بد، و یا جاه طلب یا مردمی، خودخواه یا مردم دوست، سرسپرده یا میهن دوست و ... وقتی در راه رسیدن به قدرت کشته می شوند در چیست؟ در کشته شدن بر سر قدرت؛ و اینها هستند "کشتگان بر سر قدرت" ! ـ
شرح حال 21 نفر از مرداني كه بر سر بازيهاي سياست و بهتر است بگوييم قدرت به قتل رسيدند. از قائم مقام فراهاني تا هويدا. نثر قصهگوي آقاي بهنود با چاشني تاريخ كتابي 711 صفحهاي را پديدار ساخته است
sale 58,pedarm ye seri majale morattab migereft,ke man 3 tashoono doreh karadm.yekishoon ham "tehran e mosavvar"be sardabirie agahye behnood bood.man agahlame behnood ro az hamoon moghe' doost dashtam,vali in hoshdar ro ham midam ke neveshtehash deghate ye tarikh dan ya mohaghegh ro andare va ba kheili a zmatalebesh baiad ba ehtiat barkhord kard.