Jump to ratings and reviews
Rate this book

شب ظلمانی یلدا

Rate this book
رضا جولایی نویسنده‌ی نام‌آشنا و صاحب‌سبکِ روزگارِ ماست. رمان‌ها و داستان‌های او در بیش از سی سال از کارِ نویسند‌گی‌اش بیانگر نگاه خاص و منحصربه‌فردش به تاریخ و روایت در ادبیات ایران بوده است. رمانِ شب ظلمانی یلدا یکی از همین رمان‌هاست که برای نخستین‌بار سالِ 1372 منتشر شد. رمانی که نشرچشمه بعدِ تجدیدچاپِ اثرِ درخشانِ جولایی یعنی سوءقصد به ذات همایونی، از نو چاپش کرده است. رمان داستان چند شخصیت است. از سربازِ مجروحی گرفته که در جنگ با روس‌ها زخم برداشته تا جوانی مسیحی با دغدغه‌های عجیبش. این دو کلان‌روایت درهم ترکیب می‌شوند و ماجرایی رقم می‌زنند از اتفاق‌هایی در دلِ تاریخ که قرار است رفتارهایی عاشقانه، سیاسی و بیش از آن‌ انسانی بسازند. فضای نوِ رمان و توجه نویسنده به عناصری متفاوت در دلِ این تاریخ است که شبِ ظلمانی یلدا را به رمانی خواندنی و تأثیرگذار تبدیل می‌کند. جولایی در اکنافِ تاریخِ غیررسمی‌اش آدم‌هایی را می‌سازد که در حالِ تجربه‌ی هراس‌ها و بیم‌هایی‌اند که در نهایت هویت‌شان را رقم می‌زند. جهانی که در آن ماجرا گاه از تصویرِ شمایلِ مسیح بر پارچه شروع می‌شود... جولایی نویسنده‌ی تکه‌های پُرغبارِ است. ذهنی داستان‌گو که می‌خواهد زمانِ ازدست‌رفته را احضار کند.

200 pages, Paperback

First published January 1, 2017

2 people are currently reading
64 people want to read

About the author

رضا جولایی

22 books86 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
14 (15%)
4 stars
22 (24%)
3 stars
32 (35%)
2 stars
15 (16%)
1 star
6 (6%)
Displaying 1 - 22 of 22 reviews
Profile Image for Iman Majdi zadeh.
97 reviews22 followers
February 19, 2020
من قبلا از رضا جولایی کتاب سو قصد به ذات همایونی رو خوندم که از نظرم خوب بود.
و خواننده رو جذب میکنه، اما میخوام به سه نکته اشاره کنم،
اول اینکه دیگه وقتش شده که نویسنده های ایرانی بیشتر کتاب هاشون رو از زبان سوم شخص بنویسن، چون دیگه واقعا برای من خواننده خسته کننده شده که بخوام شخصیت های کتاب رو آنالیز کنم،وقتی که کتاب از زبان اول شخص نوشته میشه و از اونجایی که معمولا شخصیت های کتاب های ما همیشه ناراحت و خسته و ناله هستن، تو هر شرایطی هستن تو این مواقع شخصیت اصلی داره از خوشبختی هاش تعریف میکنه و خنده هاش و خوشی هاش،ولی خیلی واضحه که این خوشی ها تموم شدنی هستن یا اینکه انگار از خوشبختی خودش خوشحال نیست. کتابی که از زبون سوم شخص باشه اول اینکه مهارت نویسنده رو به نوعی نشون میده،چرا که نوشتن از زبون اول شخص بیشتر مثل خاطره نویسی میمونه و روایتی از طرف نویشنده وجود نداره بلکه نویسنده خودش رو بجای شخصیت اصلی میذاره و قصه میگه..

دوم: از ضعف های نوشتن از زبان اول شخص که تو بیشتر داستان ها دیده میشه(اوج اون اعترافات روسو) اینه که راوی قضاوت درستی از خودش نداره، و همیشه اشتباهات خودش رو توجیه میکنه و خواننده رو به اشتباه میندازه، نتیجه کار برای نویسنده سخت میشه،چرا که برای اینکه بیاد به خواننده کمک کنه که درست قضاوت کنه مجبوره یه کار کلیشه ای بکنه و اون هم روایت قصه از نگاه نقش دوم قصه هست. نمونه واضح این اتفاق رو در کتاب بامداد خمار دیدیم که با نوشته شدن کتاب شب سراب در واقع نویسنده شخصیتی رو که خودش خلق کرده بود رو با دست خودش به قتلگاه شک و تردید برد.

سوم: ما تا کی باید تو کتاب هایی که میخونیم با شخصیت های شکست خورده ای که اسیر تقدیر شدن روبرو بشیم؟ کتاب هامون عاری از طنز شده، این قضیه در مورد اکثر کتاب ها و قصه ها صدق میکنه که ما همیشه با یک فضای سرد و مرموزی سر و کار دارم، همیشه برف میاد، اکثر اوقات هوا سرده، همیشه رفت و آمد مشکل داره...

من میخوام به دوستان پیشنهاد بدم از هاروکی موراکامی چند کتاب بخونن، و با این قصه های ایرانی مقایسه کنن. ببینید که اکثر داستان های ایرانی واقعا چیزی به ما اضافه نمیکنن، اگر هم باشه خیلی ناچیز که البته من ندیدم.
Profile Image for Ayda .
100 reviews12 followers
February 15, 2025
فضای حاکم بر چنین کتاب‌های ایرانی‌ای را دوست دارم
شبیه به شبحی دیرینه که قطعه‌های باستانی روحش را در این سرزمین می‌یابد.
خوانش تاریخ، خوانش این روح باستانی است و از هرجای جهان، با هرروایتی که باشد، به سویش می‌شتابم...
Profile Image for Razieh mehdizadeh.
369 reviews77 followers
June 24, 2018
بخش اول شب طلمانی یلدا بسیار دیرفهم ودور تاریخی بود.در جنگ ودر سرزمین های سرد وحوالی روسیه. بخش دوم بیشترین گرما وهمذات پنداری را داشت. زندگی سدا در کلیسا.
و در مجموع کلمه ها و نثر بسیار قوام یافته ی کتاب از مهمترین ویژگی هایش هستند.
.
"سر جهان نیاموختم اما گیاهان صحرایی بسیاری شناختم."
.
"من در محله های کهنه، میان غبار اجدادم، میان باغستان ها پرسه می زدم."
.
"سال های میانسالی بود. آن سال هایی که مرد دچار شوریدگی ثانوی زندگانی می شود و خلا نگریستن به سال هایی که چون برف در آفتاب تموز می نماید و هراس از کارنامه ی خالی."
.
بخش سدا در کلیسا و زیست جهان او به شدت من را به یاد سرگذشت ندیمه می اندازد. این جمله مثلا: " رشد ما روز به روز کامل تر می شد. من پا به دنیای زنان می گذاشتم و چاره ای نبود. من برای خدمت کردن و زاییدن پا به جهان گذاشته بودم. اندک اندک از مادر خود می آموختم که ما را در برابر کار جهان، اختیاری نیست."
.
فضای بسیار خاص و آشنایی زدایی شده ای دارد این کتاب در ادبیات ایران. شیوه ی فرم روایی هم نوین است. اول به شکل مبسوط زندگی مرد در تاریخ جنگ و سرما وبعد زندگی دختر در کلیسا.
.
" وقتی به نقاشی سرگرم می شدی دورتر از من بودی.دست نیافتی. آن هنگام عاشقت بودم. چون به من وبه دنیا بی اعتنا بودی. در آن اتاق کوچک، با لحاف گلبهی و پشتی های مخملی می نشستی وتک درختی را در کنار چینه ای خشتی که هنوز زیر برف نرفته بود، نقاشی می کردی. تو بی نیاز بودی و من به تو غبطه می خوردم."
.
"موجودی کوچک در تنم می تپید. حیات و موت در دو سویم."
.
"مرگ او چه گرهی از کار جهان می گشاید؟ پس او را زنده نگه دار. به من رحم کن تا دوباره ایمان بیاورم." اما مادر مرد. بعداز ظهری بود آفتابی. باد می وزید و برگ های نورسته را به جنبش در می آورد."
.
Profile Image for Hasti Khodakarami.
Author 1 book66 followers
August 28, 2021
در سرزمینی که عشق را تحقیر و تبعید می‌کند، آنچه در قلب مردمانش ریشه می‌دواند چیزی نیست جز تباهی و مرگ. و این ماجرای سرزمین خودمان است: ایران. جایی که در آن عشق ممنوعه است، مگر عشق به خشونت و نفرت و تفرقه. اینجا سرزمینی ست که جنگ را مقدس می‌شمارد و مرگ را آغاز سعادت. چطور می‌توان در چنین سرزمینی زندگی را تجربه کرد؟ آنچه ما در این سرزمین از سر می‌گذرانیم زندگی نیست، بلکه «مرگی قسطی» است. هر روزی را که سپری می‌کنیم صرفاً یک روز به مرگ نزدیکتر شد‌ه‌ایم و در بهترین شکل تکه‌ای از زندگی را از لابلای دندان‌های بهم‌فشرده‌ی مرگ بیرون کشیده‌ایم.
بعد از خواندن «سوقصد به ذات همایونی» و «شکوفه‌های عناب» این اثر را خواندم و هنوز در نظرم «شکوفه‌های عناب» شاهکار این نویسنده است، هرچند همه‌ی آثار او فاخر و خواندنی‌اند. قلم جولایی را بسیار دوست می‌دارم و همچنان فکر می‌کنم آن اندازه‌ که باید او را نمی‌شناسیم و نمی‌خوانیم.

از کتاب:
«یک دم دیرتر مردن حرمت است به زندگی. یکبار بیشتر دیدن گره‌های متورم جوانه‌ها در آخر زمستان، برفاب اسفند، نوشیدن آبی گوارا و سرد، اینهاست عطش من برای زندگی. » ص۲۷

«خاموش، متفکر و حاضر، چنین بود تجسم من از مرگ..‌.» ص۶۵
Profile Image for sanaz.
167 reviews155 followers
April 27, 2018
کتاب بسیار تلخی بود زیبا نوشته شده. هرچند جزییات گاهی به خطا بودند و باعث می‌شد آدم آرزو کند نویسنده‌های ما هم به تحقیق بیش‌تر و دقیق‌تر رو کنند. اما خواندمش که خودمان را در آینه چشم خودمان ببینم و چیزی جز زشتی و تلخی نصیبم نشد.
Profile Image for Amene.
814 reviews84 followers
February 14, 2021
خوب بود به پرکششی دوکار دیگه که خوندم یعنی شکوفه های عناب و سوقصد به ذات همایونی نبود اما توصیفات دلکشی داشت.
Profile Image for Sarbook.
329 reviews39 followers
October 6, 2017
کتاب «شب ظلمانی یلدا» داستان مرد نقاشی روایت می‌شود که در زمان جنگ‌های بین ایران و روسیه( در دوران فتعلیشاه قاجار) در اصفهان زندگی می‌کند و به ناچار او نیز به جنگ فرستاده می‌شود. وی در جنگ زخمی و اسیر می‌شود و بعد از فرار به کلبه‌ای پناه می‌برد که زنی در آن زندگی می‌کند و وی سرگذشت خود را برای آن زن روایت می‌نماید. این داستان از دور روایت تشکیل شده است که از دل آن‌ها، داستان‌های دیگری نیز استخراج می‌شود.
http://sarbook.com/product/344686
Profile Image for Mahtab Aramesh.
234 reviews7 followers
March 11, 2022
کتابی متفاوت تر از بقیه کتاب هایش با تم تاریخی کمتر ولی همان نثر شاعرانه و کمی سخت خوان تر از جهت واژگان قدیمی که استفاده کرده.
با این وجود به خوبی از پس این تفاوت برامده شاید شخصیت های فرعی کتاب و تفکرات و جهان بینی شون تاثیر بیشتری بر من گذاشتند تا دو شخصیت اصلی کتاب ...

تاحدودی اسپویل!!!

قصد اسپویل کل کتاب رو ندارم داستان به تمامی واضحه ولی اشاره به سهراب کشی و داستان درویش و صباغ با فرجام کتاب و همچنین داستان ایوب و رنج های زن داستان قرابت های زیادی بوجود اوردند که در طول داستان متوجه نبودم و در پایان مجذوبم کردند
Profile Image for Fatemeh.
22 reviews2 followers
November 15, 2020
اولین کتابی بود که از رضا جولایی خواندم، و تا تمومش نکردم آروم نگرفتم‌.
نثر شاعرانه خیلی زیبایی داره و من خیلی دوسش داشتم.
نمیدونم چرا اما در طول خوندش خیلی یاد نثر ماریو بارگاس یوسا می افتادم، این روایت رگباری و بدون فاصله که مجالی برای آدم نمیزاره هر دو نویسنده به نظرم به همدیگه شبیه بود. فکر میکنم این مدل نثر داستانی، یا تعلیق و کشش خوبی ایجاد میکنن و خواننده رو با خودشون همراه میکنن یا اینکه خواننده رو دلزده میکنن. اما رضا جولایی بنظرم به خوبی از پسش برآمده بود.
Profile Image for Pedram Maleki.
95 reviews3 followers
December 18, 2019
کشش و جذبه ای که رمان های رضا جولایی دارد رو توی کمتر نویسنده ای دیدم از ابتدای کتاب کلمات و نثر بی نظرش مثل رگبار شرو�� میشه تا پایان
کتاب داستان عشقی رو از دیدگاه عاشق و معشوق بازگو می‌کند و بازهم به نظرم رضا جولایی در نویسندگی مثل علی حاتمی در فیلمسازی است طوری که با کتاب در دوران گذشته زندگی میکنی
Profile Image for Nima.
20 reviews5 followers
February 28, 2021
عنوان نسخه ای که من خواندم شب ظلمانی یلدا و حدیث دُرد کشان برای نشر البرز بود که گویا دیگه چاپ نمیشه. نمیدونم این نسخه ای که منتشر شده هم حدیث در کشان داره یا نه....
به طور کلی داستان های جالبی بود، گرچه فضا سازی ها نسبتا تکراری هست و البته هردو داستان ها نسبتا گنگ شروع میشه و با جلو رفتن داستان متوجه دلایل میشیم
53 reviews2 followers
August 10, 2020
نثر خیلی قشنگی داشت . پر از ترکیب ها و کلمه هایی که نگران فراموش شدنشون هستیم.نیمه اول کتاب کندتر پیش رفت و نیمه دوم کتاب که از سدا و کلیسا می گفت به مراتب راحت تر و خوش خوان تر بود . .شاید یه روزی برگشتم و دوباره خوندمش
Profile Image for Fateme.
32 reviews7 followers
May 26, 2020
قلم رضا جولايي شيوا و بسيار خوش آيند است. اين كتاب اولين كتابي بود كه از ايشان خواندم و روايت ها به قدري قشنگ به تصوير كشيده شده اند كه انگار در آن لحظه ها زندگي كردم.
Profile Image for Nasim Ghazi.
1 review1 follower
July 21, 2020
چرا باید از حقیقت خود فرار کنیم؟ این کتاب متنی نوشته شده از ناخودآگاه ما بود، گذشته سرزمینی که در آن پر از تلخی و غم بود. نباید از غم بترسیم.
Profile Image for Farzad Ojaghi.
11 reviews
June 10, 2021
به نظر من قویترین کار جناب جولایی. نثر بینظیر
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
December 5, 2019
تمام شب بیدار بودم. تاثیر مکیف از میان رفته بود و میان خواب و بیداری درد می‌کشیدم. زخمی‌ها ناله‌های شبانه را آغاز کرده بودند که آوایی دیگر داشت. تنها درد نبود، غربت و ترس چشم دوختن به تاریکی جهان نیز بود. با اندک صدایی سرها به سوی در می‌چرخید. آتشدان‌ها همه خاموش بود. سرما از لته‌های در به درون می‌وزید. آن‌ها که بیدار بودند، با چشمانی از حدقه درآمده در گوش هم چیزی می‌گفتند. اکنون نیمی از آن‌ها خبر هزیمت افواج را شنیده بودند. هوا روشن شده بود که کسی ارابه‌ای پر اثاثیه دید. چند نفر از خدمه‌ی آتشخانه سوار بر آن بودند. او فریاد زد "ما را در این‌جا رها کرده‌اند، می‌خواهند بگریزند." همه بیدار شدند و سروصدا بالا گرفت. آن‌هایی که زخم‌های ناچیز داشتند، برخاسته و دیگران را تشجیع می‌کردند.
Profile Image for فاطمه زهرا.
2 reviews
August 9, 2021
کتاب کتاب خوبی هست جسته گریخته اطلاعاتی از تاریخ اون دوران داره اما متاسفانه همش به واقعیت نیست. اگه اهل رمان مدرن باشید واژه ها و اصطلاحات نسبتا قدیمی ابتدا ممکنه از سراعت خوندنتون کم کنه اما هر چه پیش برید بر شیرینی داستان افزوده میشه البته باید کتاب رو با دقت بخونید چون روایت کننده ها دو نفرن. پایان تلخ و درعین حال زیبایی داره.
موفق باشید 🌿
Profile Image for Saman.
337 reviews160 followers
July 31, 2022
نثر سنگینی داشت.لااقل برای من.گاهی نیاز بود به فرهنگ لغات مراجعه کنم برای فهمیدن معنی بعضی از لغات.اما سنگینی نثر برای من دلزدگی ایجاد نکرد و تا آخر داستان پیش رفتم.شاید دلیلش علاقه من به قلم جولایی باشه.از اون کتابهایی هست که حتما دوباره میخونمش و مطمئنم برای بار دوم بیشتر ازش لذت میبرم
Profile Image for Hami.
302 reviews3 followers
July 31, 2022
لحن روایت زیبا، داستان خوب و سیر حوادث جذاب
Profile Image for Arshia.
36 reviews2 followers
February 4, 2024
رضا جولایی عااالی هستی شما
Profile Image for AliAkbar MohammadiNasir.
40 reviews1 follower
August 15, 2025
شگفتانه‌ خاصی خلق نمیکرد اما جولایی بلده دست مخاطب رو بگیره و حداقل همراه داستانش کنه. گاهی هم حس کردم توی فهم و ارتباط گرفتن با شخصیت ها گم شدم.
Displaying 1 - 22 of 22 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.