Shel Silverstein was the author-artist of many beloved books of prose and poetry. He was a cartoonist, playwright, poet, performer, recording artist, and Grammy-winning, Oscar-nominated songwriter.
Shel Silverstein will perhaps always be best loved for his extraordinary books. Shel’s books are now published in more than 47 different languages. The last book that was published before his death in 1999 was Falling Up
باغ وحش رویایی- هجده سال به بالا ممنوع ! / شل سیلور استاین و فرانک جاکوبز (فالکو) / ترجمه ی چیستا یثربی/ 103 صفحه/ نشر نامیرا چاپ سوم زمستان 1379/ تاریخ تموم کردن کتاب: پنج شنبه 26 اسفند 95 کتاب عالی دیگر شل سیلور استاین عزیز به همراه فالکو. شل سیلور استاین را اکثرا میشناسیم اما فالکو، شاعر، آهنگ ساز، نوازنده و خواننده ی اتریشی است که اگر شعرهایش را بدون اینکه بدانم او سروده می خواندم، بدون شک گمان می کردم که اشعار شل سیلور استاین است. دقیقا همان سادگی لحن و بیان و در عین حال پر معنا و مفهوم و محتوا بودن در اشعار او نیز بود حتی بعضی جاها او تند و تیزتر پیام نهایی خود را در انتهای اشعار گفته بود. نیمی از این کتاب اشعار عمو شلبی عزیز و نیمی دیگر اشعار فالکو است که از خواندن هر دو بسیار لذت بردم. مضمون اکثر شعرهای فالکو در این کتاب عشق و دوستی بود و او آنقدر زیبا و ساده و در عین حال تاثیرگذار نوشته است که کاملا آشکار است که بسیار خوب آن ها را فهمیده. آن قدر خوب که می تواند به این سادگی بیانشان کند. کتاب شعر های بی نظیری دارد و لذت بسیار زیادی از خواندن آن ها بردم. البته تصویرگری های هردو به تاثیرگذاری شعرها هم کمک کرده. کتاب فوق العاده بود.
برای اینکه دوستم داشته باشی هر کاری بگویی میکنم قیافه ام را عوض میکنم همان شکلی میشوم که تو میخواهی اخلاقم را عوض میکنم همانطوری میشوم که تو میخواهی حتی صدایم را عوض میکنم همان حرف هایی را میزنم که تو میخواهی اصلا اسمم را هم عوض میکنم هر اسمی میخواهی روی من بگذار خب حالا دوستم داری؟ نه، صبر کن! لطفا دوستم نداشته باش! چون حالا انقدر عوض شده ام که حتی حال خودم هم از خودم به هم میخورد!
شل سیلورستاین و فالکو ترجمهی چییستا یثربی در تاریخ 29 تیر 1401 از کتابخانه دانشگاه امانت گرفتم و بعد از مرکز مشاوره، وقتی منتظر مامان بودم، آن را خواندم.
شعرهای سیلورستاین و فالکو باهم در یک مجموعه چاپ شده اند. با اینکه اشعار برای دو نفر است؛ زبان، سادگی، و نوع نگاهی که در شعرها وجود دارد بسیار شبیه به هم است. ترجمه خوب بود اما بنظرم به این دلیل که شعرهای سیلورستاین در زبان انگلیسی ریتم و حتی قافیه دارند، بههرحال از لطفشان کم شده بود (از فالکو زبان اصلی نخواندهام و اطلاعی ندارم). در ادامه چند شعری که خیلی دوست داشتم را میگذارم:
از شل سیلورستاین:
آیا هیچ یک از شما بلد است "گرزدی" حرف بزند؟ آیا میدانید به زبان "گرزدی"، «خداحافظ» را چطور میگویند؟ چون همه ی آرزوی من این است که "گرزدی" پنجشنبه از اینجا برود، و تنها حرفی که بلدم، این است که بگویم «سلام»!
از فالکو:
من یک آدم کاملا تازه شدهام به من گفتند: «چشمانت را عوض کن، گوشهایت را عوض کن قلبت را هم عوض کن» حالا یک آدم نو هستم فقط یک مشکل کوچک اینجاست که اصلا نمیدانم که هستم؟!
...
عاشق که شدم دنیا یه بادبادک بزرگ قرمز شد و هوا رفت انقدر بالا و بالاتر رفت که به خورشید چسبید و ترکید حالا مواظبم دفعه بعد که عاشق شدم یه نخ به سر دنیا ببندم که خیلی بالا نره... آخه، میترسم این بار هم، یا گمش کنم یا بترکه!
...
یک عروسک قشنگ دارم که فقط بلد است بگوید آره یا نه اما من که پاک قاطی کردهام هربار که از او میپرسم «عروسک قشنگم مرا دوست داری؟» گاهی میگوید :«آره» گاهی میگوید:«نه» بالاخره من نفهمیدم «آره» یا «نه»؟!
...
امروز دوستی پیدا کردم که منو خوشحال میکنه و من خیلی خوشحالم که اون خوشحالم میکنه چون این خیلی مهمه اگه من خوشحال باشم همسایههای من هم خوشحال میشن خانوادهام همکارام و مردمی که هرروز میبینم اونا اگه خوشحال بشن خب، خیلیای دیگه هم خوشحال میشن اینجوری شاید حال دنیا یه کم بهتر بشه پس چه خوبه که دوستی پیدا کردم که منو خوشحال میکنه!
...
خدایا برای سال نو ازت شیرینی میخوام با یه لباس قشنگ یه عروسک گنده و اگه ممکنه «یه ذره عشق»، حتی اگه فقط، یه ذرهّ ی کوچولو مونده باشه!