این گزیده شعر که توسط خود شاعر صورت پذیرفته شامل انتخاب وی از اشعار دفاتر شعر رفتار تشنگی، در مهتابی دنیا، خاکستر و بانو، جشن ناپیدا، چتر سوراخ، نتهای برای بلبل چوبی، پنجاه و سه ترانه عاشقانه، باغبان جهنم، ملاح خیابانها، لبخوانی قرلآلای من، رسم کردن دستهای تو، میمیرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم، شب، نقاب عمومی است، آوازهای فرشته بیبال، تعادل روز بر انگشتم، و عجیب که شمسام میخوانند و در کمین من باش روباه انتخاب شده است. شمس لنگرودی همچنین در ابتدای این گزیده اشعار مقدمهای درباره زندگی فکر و شعر خود منتشر کرده است که در بخشی از آن آمده است:
«من به سبب شاعری پدرم، بسیار زود شروع به نوشتن شعر کردم. در نوجوانی از پیری میگفتم و عاشق نبوده شعر عاشقانه مینوشتم. طول کشید تا بفهمم که هنر خلاقیتی است در برابر نقص خلقت. طول کشید تا بفهمم تو نمیتوانی خلاق باشی مگر آن وقت که نقص خلقت بر تو آشکار شده باشد. واین ممکن نیست مگر به سالیان و به سالیان از پس مرارت و دیدن. در جوانی میپنداشتم: «چرخ بر هم میزنم از غیر مرادم گردد «و به مروز با جنایات قانونی و غیر قانونی اما به هر حال انسانی، دانستم که قضیه خیلی جدیتر از این ماجراست و جنایات گویا از لذتهای روانی آدمی است. و اگر هیچ جنگی هم در کار نباشد حوصله انسان سر میرود و موجودی را در راه خدایان قریانی میکند. و اکنون هیچ نمیدانم. هیچ و فقط میدانم که بیل گیت گفت است: هوش مصنوعی ممکن است بشر را نابود کند و نمیدانم چرا جدی نمیگیرید!»
(Shams Langeroody) محمد شمس لنگرودی (زاده ۲۶ آبان ۱۳۲۹) شاعر معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران است. او فرزند آیت الله جعفر شمس لنگرودی است که مدت ۲۵ سال امامت جمعه لنگرود را بر عهده داشت. وی استاد دانشگاه بوده و تاریخ هنر درس میدهد.