آب هرگز نمیمیرد اسلوبی تازه و طرحی نو در تاریخ شفاهی است که با محوریت خاطرات سردار میرزا محمد سلگی و روایت جمعی از رزمندگان گردان حضرت ابوالفضل و چهار فرمانده لشگر انصار الحسین (ع) به سامان رسیده است که این روش برای جامعیت روایت با توجه به اینکه راوی روایت خاطرات خود را حدیث نفس میدانست انجام شد.
از بهترین کتابهایی که سرگذشت «مردان مرد» را روایت میکند، بسیار کتاب عالی و لذت بخشی بود مزیت کتاب حس غرور و سربلندی ای بود که پایانبندی کتاب القا می کرد و همچنین روایت جانبازی و جانبازان در آلمان و بازگشت این مردان به جبهه های جنگ همچنین روایت میدانی مرصاد و وضعیت روزهای آخر جنگ...
اما چه حیف که هنوز جای داستانهایی بر اساس این کتابهای خاطرات خالیست... به نظر میرسه باید از این مرحله فراتر رفت، نه اینکه کار زائدی باشه، اتفاقا باید پر حجم ادامه داشته باشه تا ثبت این خاطرات به بهترین و کاملترین وجه ممکن انجام بشه، اما باید به مرحله ی جدی داستان نویسی و داستان پردازی بر این اساس وارد شد، داستان و رمان نفوذ بیشتری خواهد داشت
کتاب خوبی بود و مهم تر از خوب بودنش اینکه چقدر خوبه که آدمی مثل میرزا محمد سلگی به واسطهی این کتاب به مردم شناسانده شد و خاطراتش توی تاریخ شفاهی ثبت شد. به نظرم اگر این کتاب نبود، ما و مردم هم دورهی ما قطعا به حاج آقای سلگی بدهکار میشدیم. زحمات عجیبی که ایشون کشیدن واقعا جا داره آدم بشینه بهش فکر کنه و یه نگاهی هم به زندگی خودش بندازه! این که بابت حرف هایی که راوی گفته بود با اشخاص دیگه زده هم ، نویسنده یعنی آقای حسام رفته با اون طرف هم گفتگو کرده و اون گفتگو رو به عنوان پاورقی آورده حرکت بسیار به جایی بود. از قسمت مرصاد یعنی بخش پایانی کتاب هم من خیلی لذت بردم و به نظرم دست اول ترین روایتی بود که تا حالا از این عملیات خوانده بودم. نهایتا خیلی تلخ بود که توی کتاب نویسنده ارجاعاتی داشت از آدم هایی که روزهای نگارش کتاب زنده بودند و متاسفانه الآن دیگه بین ما نیستند. روح علی آقای خوش لفظ و حاج حسین آقای همدانی شاد. اگر خاطرات های دفاع مقدس رو دوست دارید انتخاب خیلی خوبیه.
«عادت نداشتم هنگام ورود زنها یا پرستاران آلمانی سرم را بالا بگیرم. پرفسور که شاید میدانست پایین بودن سرم از چیست، دست زیر چانهام برد و گفت: «ژنرال شما ایرانیها سربلند هستید، شما زیر بار ظلم نرفتهاید، مقابل آمریکا ایستادهاید، پس سرتان را بالا بگیرید.»
این تنها چند خط از کتاب 742 صفحهای «آب هرگز نمیمیرد» خاطرات جانباز میرزا محمد سلگی است. خاطراتی که موید مسئلهای است که پرفسور آلمانی به آن اشاره کرده و با خواندن این کتاب که تنها گوشه کوچکی از حماسه و رشادت سربازان خمینی(ره) است بالا بودن سر سربازان انقلاب در برابر ظلم را به رخ خواننده میکشد.
خاطراتی که از ابتدای تولد جانباز سلگی آغاز میشود و بخش اعظم آن در دوران دفاع مقدس میگذرد. این کتاب خاطرات فرمانده همیشه در صحنه گردان حضرت اباالفضل (ع) تیپ انصارالحسین(ع) همدان است که در آن ویژگیهای بسیاری است که اشاره به هرکدام از آنها مطلبی مفصل را میطلبد و در این مقال در نظر نیست که مفصل به کتاب «آب هرگز نمیمیرد» بپردازیم.
این کتاب سراسر رشادت و روحیه مردانگی است و خواننده در سطر سطر آن این روحیه را میبیند. میرزا محمد سلگی که خود همواره در میدان نبرد حاضر است و هیچگاه راضی نمیشود که رزمندگان را تنها بگذارد این روحیه را حتی پس از، از دست دادن هر دو پا نیز حفظ میکند و در شرایط سخت با پای مصنوعی یا روی برانکارد وارد میدان رزم شده تا روحیه رزمندگان را بالا ببرد. ایمان و اخلاص دیگر وجهی است که در این کتاب بازتاب بسیار دارد و خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد.
میرزا محمد سلگی رزمندهای است که تحصیلات آکادمیک نداشته و در حد مرسوم زمان خود در روستا تحصیل کرده اما شرایطی که دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برای جوانان فراهم کردند سبب شد که او در میان فرماندهان دفاع مقدس به «شیخ فرماندهان» شهرت پیدا کند.
این کتاب را حمید حسام تدوین کرده و خواننده در طول کتاب حضور نویسنده را به خوبی حس میکند. او تنها به خاطرات سردار سلگی اکتفا نکرده و در تایید خاطراتی که در موقعیتهای خاص روی داده سراغ حاضران و همراهان سلگی نیز رفته است و این موضوع استناد کتاب را بالا برده و به خواننده اطمینان میدهد که با متنی مستند روبرو است.
میرزا محمد سلگی در طول هشت سال دفاع مقدس به صورت پیوسته و مستمر در جبههها حضور داشته و حتی مجروحیت نیز نتوانست او را از حضور در صحنه نبرد باز دارد. او حتی زمانی که هر دو پا را از دست داد پس طی کردن دوران درمان مجدد وارد صحنه نبرد شد و مردان در مقابل دشمن ایستاد. او در حالی که پا در بدن نداشت در روزهای حساس عملیات «مرصاد» با دست خالی در برابر منافقین فریبخورده که مجهز به سلاحهای ارتش بعث بودند، ایستادگی کرد و حماسه آفرید. از این رو کسی نیست که بر تاثیر حضور سردار میرزا محمد سلگی در این عملیات حیاتی نتواند صحه گذارد.
این کتاب بر خلاف حجم زیاد، بسیار روان و خوشخوان است که بخشی از این خوشخوان بودن به خاطر صمیمت و صفای باطن راوی است که در متن منعکس شده و همین سبب میشود که متن روان باشد. البته از تلاشهای حمید حسام نیز نبایست چشم پوشید که کوشیده متنی روان و بدون دستانداز و گره را به خواننده عرضه کند که الحق موفق نیز بوده است.
این کتاب هرچند که سال گذشته توانست جایزه بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال آلاحمد را برنده شود اما نتوانست توفیقی کسب کند که نشان میدهد جوایز ادبی آنطور که باید در کشور ما اثرگذاری لازم را ندارند و مخاطب را نمیتوانند تحریک کنند اما چندی پیش پس از توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این کتاب، «آب هرگز نمیمیرد» مورد توجه خوانندگان قرار گرفت و به عنوان یکی از آثار پرفروش بر سرزبانها افتاد.
کتاب «آب هرگز نمیمیرد» اثر حمید حسام خاطرات سردار میرزا محمد سلگی از سالهای دفاع مقدس را انتشارات صریر منتشر کرده است.
زیر ابرهای تیره و سنگین آبی آسمان نمیمیرد سرو اگر چه خمیده هم بشود باز هم با خزان نمیمیرد
سرو ما ایستاده میماند گرچه بر پای او تبر بزنند چند گلدسته هم اگر پژمرد باز روح اذان نمیمیرد
سرو ما، آرمان ما، عشق است، عشق خون است، در رگ و پی ما تو خودت توی گوشمان خواندی؛ هرگز این آرمان نمیمیرد!
یاد دادی به ما که ننشینیم گرچه بر پایمان تبر بزنند تو شهیدی و هیچ وقت شهید در گذار زمان نمیمیرد
سرو ما ایستاده میماند، صد هزاران نهال در راهند رودهایی اگر که خشکیدند، آب هرگز بدان نمیمیرد
درباره کتاب حرفهای زیادی می توان زد ولی همه آن حرف ها را می توان نگفت، حرفی که باید زد این است که به نزدیک ترین کتاب فروشی بروید و چندین ساعت زندگی با یکی از بزرگمردان تاریخمان را هدیه بگیرید
یه چیزی وجود داره به اسم توفیق توفیق شانس نیست؛ جنس توفیق با شانس فرق میکنه چهارسال تو همدان زندگی کردم و درس خوندم, چهارسال تو هوای کسی زندگی کردم که استاد مطلق اخلاق کشور دوست داشت بره به دیدن این شخص ولی من کنارش توفیق دیدنش رو نداشتم و الان تو تهران برای پیدا کردن یه استاد اخلاق به این در اون در میزنم.
بعضی از آدما جنسشون فرق میکنه حاج میرزا از اون آدما بود؛ از اونایی که لحظات زندگیش تو موقعیت های مرزی گذشته. کسی که مثل خیلی از ما درگیر ظواهر نبود نمیخوام کلاس اخلاق بذارم، بگذرم
کتاب رو هر انسان ایرانی لازمه که بخونه چه مسلمان باشه چه غیر مسلمان هر وطن دوستی لازمه کتاب رو بخونه و بدونه تو هر صفحه کتاب یک شهید خوابیده یک شهیدی که اونم مثل همه ما زندگیش رو دوست داشته اما از خودش گذشته و به خدای خودش رسیده. کتاب سرشار از ایثار، از خودگذشتگی، مهربانی، عشق، رفاقت، ایمان و .... است. یک کلاس کامل از زندگی فرا زمینی. آب هرگز نمیمیرد حقیقتی است بر گونه تمامی اساطیری که ساخته دروغین دست بشر است.
خیلیا بودن که بعد جنگ عوض شدن و گاها عوضی به خاطر همین میگم که آب شاید هرگز نمیرد اما شاید آلوده بشه؛ اما حاج میرزا زلال ماند و زلال به علی چیت ساز پیوست
میشد به خاطر نگارش کتاب یه ستاره کم کرد اما محتوای کتاب بیش از 5 ستاره است. برای تجربه کردن لحظات فرازمینی کتاب رو به همه توصیه میکنم.
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ (احزاب،23) فوق العاده بود... به قول رهبرم... «در میان کتابهای خاطرات جنگ، این یکی از بهترینهاست.» خوشحال و راضی هستم که به سفارش رهبرم این کتاب را مطالعه کردم... بسیار جذاب، امید بخش و متواضعانه از قول راوی حاج میرزا محمد سلگی نوشته شده بود. انقدری که جوانان و نوجوان امروز دنبال افسانه های جومونگ و ... میگردند که همه آنها جز شوخی چیزی نیست... می توانند با مطالعه این کتب مزه واقعیت بیش از آن افسانه های دروغین را بچشند.... امیدوارم خداوند هرچه سریع تر شهادت را نسیب این شهید بزرگوار بنماید وایشان و ما را در زمره شهدا قرار دهد. و السلام
من چاپ هفدهم این کتاب رو خوندم، چقدر بی دقت چاپ شده بعد از ۱۷ بار تجدید چاپ. پر از اشتباه تایپی و نگارشی و بدتر اینکه جمله بندی ها هم بعضی قسمتها درست نبودن. روی جلد اسم دو انتشارات چاپ شده که برام سواله چرا یک نفر پیدا نشده این کتاب رو قبل از چاپ یا حتی بعد از چاپ اول بخونه؟! اصلا از کتاب لذت نبردم.
من چون حاج میرزا رو از نزدیک میشناسم، درک این خاطرات برام هم راحت تره و هم جذاب تر، این مرد بزرگ چه بزرگی ها که نکرده. اقای حسام هم جذاب و قوی خاطرات رو نوشته
#آب_هرگز_نمی_میرد ؛ روایت جوانی نهاوندی است که اگر چه در ظاهر تحصیلات زیادی ندارد ولی جبهه از او مردی میسازد تمام عیار! رفاقتها، رشادتها، مجاهدتها در جای جای کتاب شیرین نشسته است و سندی مهم از سبک زندگی و جهاد بچههای خمینی را ماندگار کرده است روایت فعالیت منافقین در بیمارستانهای آلمان در آزار رساندن به جانبازانی که برای درمان بستری بودند و روایتی دست اول از ماجرای مرصاد از ویژگی های خاص این کتاب است حالا #میرزا_محمد_سلگی راوی ابوالفضلی(ع) #آب_هرگز_نمی_میرد چند ماهی است که به رفقای شهیدش رسیده است و خاطراتش یادگاری است برای ما و برای ادامهی راه ما! نباید از حق بگذریم که #حمید_حسام حق بزرگی بر گردن ادبیات دفاع مقدس دارد؛ برکت قلمش بیش باد!
این کتاب روایت شخص خیلی خاص با روحیات پاک و بی آلایشیه که با وجود رسیدن به مراتب بالای فرماندهی نظامی اما این خلوص و رقت قلب و تواضع رو از دست نداده. امتیاز ویژه این کتاب پاورقی ها و مصاحبه با افراد دیگری هست که در جریانات دفاع مقدس حضور داشتند و گفته هاشون شاهدی بر روایت دقیق راوی حاج میرزا محمد سلگی هست. به نظرم اگر تواضع و اخلاص این سردار جانباز نبود حجم این کتاب حداقل میتونست دو یا سه برابر باشه. داستان پر از ناگفته هاست. و مشخصه که راوی نمیخواسته از خیلی مجاهدت ها و تدبیرهای در حین جبهه های نبرد پرده برداری کنه. تنها جایی که به جزئیات تلاش های ایشون پرداخته میشه فصل آخر و نبرد مرصاده. روایت این فصل دست اول و بسیار دقیق و خوندنیه. غیر از مسئله ناگفته های فصل های قبلی، ای کاش تاریخ مربوط به هر قضایا و جنگ ها و اسم هر عملیات در ابتدای هر فصل اورده بشه. در کل "گذشت زمان" تو این کتاب مسئله مبهمیه که گاهی برای کسانیکه در اون زمان نبودند و یا آشنایی با اسامی عملیات نداشتند، گیج کننده میشه.
خاطرات جنگ از زبان جانبازمیرزا محمد سلگی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل در دوران جنگ که چندی قبل بخاطر جراحات وارده از آن زمان به شهادت رسیدن، روحشون شاد.
تا حالا هر چی کتاب در مورد جنگ خونده بودم خاطرات اسرای جنگ بود و داستان های کوتاه از قسمت های مختلف جنگ. اما این کتاب داشت از جبهه و عملیات رو در رو با عراقی ها تعریف می کرد و خیلی بیشتر برام جذابیت داشت. این که کشورهای مختلف توی این جنگ برای عراق اسلحه می فرستادن رو فقط بین حرفهای دیگران شنیده بودم ولی توی این کتاب هر اسلحه ای رو با علامت کشور سازنده ش نشون میداد. و هنوز هم چقدر کم می دونم.....
یاد خاطرات این جانباز عزیز خیلی از صحنه های حماسی را به یاد می آورد به ویژه وقتی از عبارات ابوالفضل عباس در جواب امان نامه شمر در یکی از خاطراتش استفاده میکند
کتاب جالبی بود. مخصوصا بخشهای ابتدایی و پایانیش رو دوست داشتم. وسطاش بخشهای مربوط به عملیات ها کمی برام خسته کننده بود هرچند لابه لاش خاطرات جالبی از همرزمانشون تعریف میکردن.
خود آقای میرزا محمد پنج کلاس بیشتر سواد نداشتن ولی در جای جای کتاب تاثیر و نفوذ کلامشون روی رزمنده ها مشهوده. خیلی با قرآن و احادیث مأنوس بودن و قدرت بیان خوبی داشتن.
جالب ترین شخصیت کتاب برای من، پروین خانم همسر ایشون بودن. هم ازدواجشون و هم صبوری هاشون در نبود همسر و مشکلات زندگی با ۵ بچه کوچیک زیر بمبارانهای نهاوند و ... (یک کتاب هم از خاطرات همسر ایشون منتشر شده به اسم عشق هرگز نمی میرد. نوشته ی مونا اسکندری)
دردناک ترین بخش کتاب هم مجروحیت آخر میرزا و اعزامشون به آلمان برای درمان بود. دوست داشتم بشینم کلی گریه کنم برای دل خودشون و خانمشون.
خلاصهی ماجرا ، کتاب خیلی خوبی بود. من صوتی گوش دادم و کیفیت گویندگی هم عالی بود.
کتاب خیلی خوبیه، من از شخصیت میرزا محمد سلگی خیلی خوشم اومد و کلا با مَنِش و مرام و پشتکار رزمنده ها و شهدای 8 سال دفاع مقدس آشنا میشین
بعضی قسمت های کتاب اگه بخوای زیاد روش دقیق بشی خسته کننده میشه مثلا توضیح جغرافیایی و منطقه عملیات ها، تاریخ ها و اسامی خیلی زیاد رزمنده ها ولی باید از روی این موارد به صورت سطحی رد شد تا جنبه داستانی کتاب بیشتر جلوه کنه و فکر نکنی کتاب تاریخ یا جغرافیای یک منطقه رو داری می خونی، اگه اینجوری مطالعه بشه جذابیتش بیشتره
از قسمت عملیات کربلای 4 به بعد و مخصوصا فصل های آخر کتاب در مورد عملیات مرصاد خیلی برام جذاب بود
آب هرگز نمیمیرد خاطرات میرزا محمد سلگی در ۸ سال دفاع مقدس تو این کتاب فقط در مورد میرزا محمد سلگی نمیخونیم، تک تک صفحه هاتش با شهدایی اشنا میشیم که غیرتمندانه پاشونو روی دنیا و علایقشون گذاشتن و رفتن، اول که خواستم کتابو شروع کنم به خاطر حجم زیادش صوتیشو انتخاب کردم و به معنای واقعی کلمه لذت بردم، موقع گوش دادن کتاب گذر زمانو حس نمیکردم. جوری روایت شده بود ک انگار تک تک شهدا رو از قبل میشناختم و با شهادتشون اشک میریختم. حتما بزارین جزو کتابایی که باید بخونین، اگر به کتابای دفاع مقدس علاقه دارین «آب هرگز نمیمیرد» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/audiobook/62519
کتاب «آب هرگز نمیمیرد» خاطرات میرزامحمد سلگی؛ خاطرات سردار جانباز میرزا محمد سلگی فرمانده گردان ١٥٢ حضرت اباالفضل علیه السلام لشکر ٣٢ انصارالحسین علیه السلام به قلم حمید حسام
کارهای خوب #حمید_حسام سهم #همدان را در ادبیات #پایداری برجسته کرده است.
در کتابهای مختلفی از میرزامحمد خوانده بودم. خدا راهش را حفظ کند؛ تراز تصمیمگیری و فرماندهی جنگ را جابجا کرده است این مرد.
بسیار زیبا و خواندنی. در داستان با مردی همراه میشویم تا بخشی از تاریخ این کشور را بیان کند. تاریخی همراه با رشادتها و تلاشهای خستگی ناپذیر و خطرناک. حماسه ای از مردان و زنانی دلیر که حقیقتا اعجاب انگیز است. در کتاب همراه با نویسنده، گاه می خندی و گاه گریه می کنی. و اینکه غبطه خوردم به حال مردمانی که چقر سبک زندگی و اندیشهشان با اکنون ما فاصله دارد. ایمانی که باید احیا شود دوباره تا شاید در این دنیا بتوان امیدی به آینده داشت. ایمان و عشقی که هر کار ناممکنی را ممکن کند و ترس درش نباشد.
من صوتی این کتابو گوش دادم. مزهٔ شیرین فصلهای اولش که مربوط به کودکی و نوجوانی و جوانی بود هنوز زیر زبونمه... چقددددر حس خوبی داشتن این فصلها... فصلهای بعدی که وارد بحث جنگ میشه رو هم دوست داشتم ولی خب هیچی اون فصلهای اول نمیشه :) کلا هم عاشق اسم میرزامحمد شدم، خیلی به نظرم اسم قشنگیه 😍
توصیف های دوستان زیاد و نام آشنایک نویسنده کتاب ؛اقای حسام و تقریظ رهبری که اشاره کرده بودند ؛این کتاب از بهترین کتابهای دفاع مقدس است که خوانده اند؛ترغیبم کرد کتاب رو بخوانم. شخصیت اقای سلگی واقعا برایم ارزوست؛اهل معنا،شجاع،خستگی ناپذیر ومخلص. البته به حال و روز دوستان دفاع مقدس همدان به شدت رشک میبرم که توانسته اند شخصیت های دوران دفاع مقدس شان را اینچنین زنده وشناخته کنند. https://taaghche.com/book/18342
بخصی از آنهایی که تمام عمرشان در جبههها گذشت، از همه چیزشان گذشتند و به شهادت نرسیدند رسالت دیگری بر دوششان بوده، که همان بازگوی خاطرات قیمتیشان است. که بی لطفیهای بعد از جنگ، مبارزهی با نفس که اگر زیر بار آنها کمر خم نکنند میشود گفت مقامشان کمتر از شهید نیست.
کتاب بسیار فوق العاده سرشار از صحنه های نبرد در غرب و جنوب و مقاومت جانانه ایرانی ها در برابر حزب بعث با خواندن این کتاب انگار یک سفر به همراه گردان ابالفضل رفتید به فرماندهی حاج میرزا بی نظیر و بدور از هرگونه شعار واقعا آب هرگز نمیمیرد
تا جایی از کتاب را تا به این لحظه که خواندم روایت روان و جذابی دارد . یکی از نکات خوب این کتاب این است که همه چیز را با جزئیات دقیق تعریف کرده است چه زمان قبل انقلاب ، چه بعد انقلاب و چه زمان جنگ و ....
خاطرات بسیار روان حاج میرزا سلگی درباره جنگ با طعم ایثارهای دفاغ مقدس از اون کتاب هایی که چراغ های زیادی در ذهنم روشن کرد و سوالات خیلی زیادی برام ایجاد کرد. جزو معدود کتاب هایی که تونستم در عرض یک هفته با وجود داشتن ۷۰۰ صفحه تموم کنم. ردح شهیدان شاد