From the dust jacket: "Grigori Kozintsev, one of the Soviet Union's great theatre directors, has proved himself to be also one of its great movie directors in his film version of HAMLET, which was first shown in the United States at the 1965 New York Film Festival. His book will be of special interest to American readers for its discussions of Shakespeare's plays and also for what it reveals about the new humanistic spirit astir in the Soviet Union today."
کتاب شامل ده سال یادداشت های فیلمساز، تصاویر و سه نقد و متن فیلمنامه هملت ساخته گریکوری کوزینتسف است. کتاب از لحاظ صفحه آرایی قالب توجه است. خواندن یادداشت های فیلم چه برای آنان که می خواهند هملت را بیشتر بفهمند به خصوص هملت خود کارگردان را و چه آنان که می خواهند کارگردانی را بیاموزند بسیار مفید است. در این یادداشت ها سیر تفکر و تاملات فیلمساز برای ساخت فیلم سینمایی نوشته شده است. فیلمساز قبلا تجربه به روی صحنه تئاتر بردن هملت را دارد و نزدیک به ده سال یادداشت های کوتاهی در دفتر یادداشت روزانه خود برای ساخت اقتباسی سنمایی نگاشته است. در یادداشت هایش از تاثیر گذاری هملت های دیگران به ویژه هملت اولیویرمی خوانیم. بخشی از یادداشت ها: فیلم ما باید روشن و برای همگان قابل درک باشد. ای حکایتی انسانی است؛ با زندگی سر و کار دارد." البته که اصلا خوب نیست که داستان جوری بازگو شود که زیاده از حد روشن باشد. دقیقا به دلیل امکان پذیر بودن دلالت ها بوده که به هر قرنی این اجازه را داده تا جزییات را به شیوه خودش برگزار کند. و هر کسی این مجال را دارد تا به شیوه خود به آن فکر کند و معناهای خودش را درآن بجوید". " برنو آرتورویچ عزیز! البته که بیهوده است جزییاتی را جداگانه در نظر گرفتن و ازچیزی بحث کردن که شبی بهتر و شب دیگری بدتر اجرا شده است. نکته اصلی جهت گیری نقش است. ناکامی یک اجرا بهتر از تغییر مسیری است که انتخاب کرده ایم. بهتر این است که کار نتواند ارتباط برقرار کند تا آن که با شیوه هایی ارتباط بسازد که طرد کرده بودیم. .... غالبا تراژدی را کالای مصرفی نازلی می گیرند با مشخصه هایی مانند سلاح های برافراشته به سوی آسمان، مبالغه و لاف و گزاف و احساسات رقت بار قلابی ای که حاصل جیغ و شیون در لحظه فروافتادن پرده است. من در طول تمرین ها مجذوب ویژگی خاصی از استعداد تو شدم.. اسمش را می گذارم حجب. نو هرگز به خ.دت اجازه نمی دهی که برای تشدید حالتی خالی از احساسات اصیل ، از حالات آتشین تقلید رونوشت بردارانه کنی. من درک می کنم، وقتی سالن پر باشد همه چیز عوض می شود و تو ناگزیر از بیرون ریختن می شوی. من کاملا مطمئن هستم که تماشاگران هملت تو را خواهند گرفت و دوستش خواهند داشتو برآن خواهند شد تا روحا به او نزدیکی بجویند. .. کسانی که روحا پیچیده اند خویشتن دارند . آنهایی سر و صدا به راه می اندازند که ارواح شان به صنار سه شاهی نمی ارزد.