Jump to ratings and reviews
Rate this book

از این دست‌ها و چند مواجهه

Rate this book
دست‌ها تقلایی است از رویارویی با موقعیتی عارض‌شده بر انسان. دست از شکل افتاده، دست بی‌شکل، دست بی‌گزند مانده و دستی محو شده، همانقدر که نشانه‌ی یک وضعیت می‌شوند، خود شمایلی از غیاب نیز هستند؛ غیاب یک جهان دگرگون. در این مجموعه سعی کرده‌ام با احضار کردن دست‌ها در تصاویر به کلیتی منسجم از موقعیت انسانی دست یابم. دست‌ها بازمانده‌ی مواجهه با تاریخی هستند که بر بدن‌ها رفته است
هر دست علاوه بر بدن گوشتی خویش، عضوی است از کلیت یک پیکره‌ی هیولایی، پیکره‌ی یک وضعیت، یک جهان: پیکره‌ی قدرت، دستان چیره و دستان مغلوب، دستان سرکوب‌گر و دستان سرکوب‌شده، دستان پیروز و دستان بازنده، دستان حاضر دستان غایب، دستان مرکز و دستان حاشیه، دستان زندگی و دستان مرگ. دستانی که بستر رویاهای جهانی بهترند و دستانی که تجسد تباهی یک تاریخند

62 pages, ebook

First published January 1, 2014

25 people want to read

About the author

علی اسدالهی

5 books5 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
2 (16%)
4 stars
8 (66%)
3 stars
1 (8%)
2 stars
1 (8%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for KamRun .
398 reviews1,619 followers
September 2, 2017

1
برای قرن‌ها پیشگوها با نگاه کردن به خطوط کف دست انسان به پیشگویی آینده و تقدیر او می‌پرداختند. اگر چه این عمل باوری اساطیری و خرافی محسوب می‌شود، اما خالی از واقعیت نیست. آنچه بر سر دست‌های یک انسان آمده به نوعی نشانگر تاریخچه‌ی او، راهی که تا امروز طی کرده و مسیری که در پیش دارد است. شاید دوره‌ای که دست‌ها ابزار اصلی کار بوده‌اند گذشته، اما هنوز هم دست‌ها محصول کار هستند. می‌توان درباره‌ی دست‌ گفت که دست همان است که انسان انجام می‌دهد، زیرا انسان در مقام جانی حیات‌بخش، در دست، در مقام اندام فعالِ تحقق بخشیدن به خودِ وی حاضر است؛ و از آنجا که انسان در اصل، تقدیر خویش است، دستش نیز این درخودبودگی را بیان خواهد کرد - برداشت آزاد از کتاب نقل از هگل

2
اگر چشم‌ها (بنابر اناجیل) دریچه‌ی ورود به دنیای درون انسان باشد، دست‌ها، تاثیرگذارتر از دهان، بزرگترین عامل فعلیت یک انسان و نماد قدرت اراده‌ی اوست. استفاده‌ی مکرر از واژه‌ی "دست زورمند" و "دست راست" خدا در متون مقدس، بخصوص کتاب‌مقدس ریشه در همین حقیقت دارد. آنچه انسان انجام می‌دهد(به معنای فیزیکی)، لاجرم با دست‌ها صورت می‌گیرد. دست‌ اصلی‌ترین ابزار خلق یک انسان است. من خلق می‌کنم پس هستم

3
امروز، دوره‌ی سلفی گرفتن‌هاست. بیشتر از هرچیز دیگر، خود را در کادر قرار می‌دهیم، به تصنعی‌ترین شکل ممکن. گویا صورت، روشن‌تر از هرچیزی نشان‌گر حقیقت یک انسان است. در این مجموعه اما خبری از صورت نیست. اسداللهی توجه بیننده را به سویی دیگر جلب می‌کند: سوژه‌ی عکس‌های این مجموعه "دیگری‌" ها هستند. دست‌ها گویاترند، واقعی‌تر. خطوط دست‌ها خود متن‌اند

4
هر عمل انجام شده، هر وضعیت حادث شده، بیان‌گر بی‌نهایت وضعیت از دست رفته است. دست‌های پینه بسته‌ی کارگر می‌توانست کلاویه‌های پیانو را نوازش کند، می‌توانست مداد به دست بگیرد و بنویسد، بوم را نقاشی کند

لینک دانلود کتاب
Profile Image for Behzad.
652 reviews122 followers
January 12, 2023
«دستها بازماندۀ مواجهه با تاریخی هستند که بر بدنها رفته است.»

اول خود عکسها هستند که به نظر من حیرت انگیزن. میشه مدت زیادی محو و خیره شد در هر عکس و جهانی رو و زندگی ای رو در ذهن بازسازی و تصویر کرد. و همچنین اهمیت زمینه که در مقالۀ آخر برجسته شده.
بعد مقاله ها هستن که بعضیهاشون به نظرم بهتر بودن.

و یکی از بهترین مقاله ها به نظرم «چرا دستها هنری میان مایه نیست» از مهسا اسدالله نژاد بود که ایدۀ شارل بودلر و سپس پیر بوردیو رو که میگن عکاسی در خدمت وضعیت موجوده نقد میکنه و میگه اتفاقاً عکاسی (مث کاری که در این مجموعه انجام شده) میتونه به دیگری ها ارجاع بده.
و بعد «آدری هایی در عصر سلفی ها» از عباس شهرابی فراهانی که سلفی گرفتن رو در تقابل قرار میده با آدری گرفتن و میگه سلفی باعث شده بیش از حد لازم تمرکز گذاشته بشه بر چهره دستها میتونن هم پتانسیلهای رهایی بخش زیستن رو پر رنگ کنن، و هم پتانسیل های ناانسانی زیستن رو، مثل کشتن.

دیدنی و خواندنی است.
Profile Image for Sara.
31 reviews51 followers
March 7, 2020
از دل و دیده، گرامی‌تر هم
آیا هست ؟
دست
آری، ز دل و دیده گرامی‌تر
دست


https://soundcloud.com/hamedkop/pw9wr...


*توی این روزگار کرونایی لطفا حواستون به شستن دست هاتون باشه.
Profile Image for Mohadese.
422 reviews1,133 followers
September 5, 2017
خُب شاید واقعا چهارتا ستاره حقش نباشه یا حقش باشه اما حق آثار خوب دیگه رو ضایع کنه.
ولی این کتاب من رو به "وجد" آورد، نه به خاطر این که شاهکاره یا یک داستان عجیب و گیرا داره، چون سادست، چون در مورد "دست_ها" است. (:
به نظرم کتاب قابل تاملی بود، راستی کتاب خیلی جمع و جوره کمتر از چهل دقیقه وقتتون رو میگیره!
✋👍✌✊👊👐👌👏👍👎👋
Profile Image for Nafiseh.
116 reviews9 followers
June 7, 2020
عكاس محترم رفته اند در كنه روزمرگي ها و از دستها اجازه گرفته اند تا براي دقايقي در لنز دوربينش ثبت بشوند. دست هاي خانم محترم رهگذر، دست هاي خانم محترم وابسته به مواد مخدر، دست هاي كارگر محترم ساختمان، دست هاي محترم جراح، دست هاي محترم....
از زماني كه كتاب تمام شده مدام به گفتگو با خودم مشغولم كه دوست دارم دست هايم در چه حالتي ثبت شوند؟ دوست دارم دست هايم در غالب ساعات عمر به چه كاري مشغول باشند ؟دوست دارم در كدام حالت دست ها از دنيا بروم؟
نفيسه: دوست داري از دست هات حين انجام چه كاري عكس بگيرن؟
خودم: لمس يك ابر
نفيسه: اين خوب نيست يه چيز ديگه بگو
خودم: پاك كردن اشك از روي گونه ميليونها ابر
نفيسه:😑يه چيز ديگه
خودم: آماده كردن صبحانه براي يه ابري كه از نان و پنير بيزاره.
خودم: پانسمان يه ابر زخمي از رعد و برق
خودم: نوازش ابري كه هميشه تحقير شده
نفيسه: (عصباني ميشود) مسخره! خب چي ه الان هي ابر ابر .مثلن ميخواي بگي خيلي ابر دوست داري؟ باشه فهميديم. خب حالا اصلن چرا ابر؟ چون از بستگان درجه يك آسمونه؟
خودم: آخه ابرها خوش عكس اند شايستي دست منم كنارشون خوب بيفته.
نفيسه: ها ها خنديدم الان مثلن شوخي كردي؟ نميتوني عين ادم يه موقعيت خوب ،فداكارانه ، ايده ال و زيبا رو براي دست هات متصور بشي ؟
خودم: دوست دارم دست هام روي قلب ها باشه و با هر حركت قفسه ي سينه ها بالا و پايين بره اما اين حركت رو لنز هيچ دوربيني نميتونه ثبت كنه.
نفيسه: شايستي ام بتونن ثبتش كنن تو كه از عكاسي چيزي نميدوني ، حالا چرا اين پوزيشن؟ بعدش هم اون حركت قفسه سينه مربوط به فرآيند تنفس ه ها يعني اينم نميدوني تو؟
خودم: منظورم لمس PMI ه، توي پي نوشت توضيح ميدم.چون اين تنها حركت جهان ه كه وابسته به نيروي دست هيچ انسان و موجود زنده اي نيست ، هيچ برده اي شلاق نخورده ،گرسنگي نكشيده ،متحمل شكنجه نشده، هيچ مادري نگريسته ،هيچ خوني ريخته نشده ،هيچ روح افسرده اي پلاسيده نشده ،هيچ غمي بر بيشمار غم هاي بشر افزوده نشده ،هيچ موجود زنده اي بر اوج و فرود قلب ها در مسلخ قربان نشده ، كار قلب ها از فرمول هاي فيزيك تبعيت نميكنند براي همين وقتي تصميم به ايستادن ميگيرند بيشتر از مقدار مشخصي از واحد ژول رو بر نميتابند.
نفيسه: باشه قبول، اما ديگه ادامه نده.
خودم: خودت چي نفيسه دوست داري دست هات در چه حالتي ثبت بشن؟
نفيسه: درك PMI تو


پي نوشت:
خودم:
PMI: point of maximum impulse
پي ام آي معمولا در فضاي بين دنده اي پنجم لمس ميشه و وقتي قلب غمگين و بيمار ميشه ممكنه لوكيشنش رو تغيير بده .

نفيسه: مرسي از توضيحت. يادم اومد، قرار بود قبلن هم با هم در موردش صحبت كرده بوديم و تو قرار بود PMI رو براي كسي توضيح بدي و بعد ازش اجازه ي لمس PMI اش رو بگيري، اين همونه نه؟

خودم: بله ولي چرا موضوع رو شخصي و عاشقانه و مسخره ميكني؟ من دارم به لمس PMI در سطح جهاني و اكستريمش فكر ميكنم ها.


نفيسه: همينه دختر. آفرين.

پي نوشت:
نفيسه: بله بله حركات و نيروهاي غيروابسته به انسان زيادي در جهان وجود داره ، اما گناه داره بچه بهش خرده نگيريد لطفن.منظورش در درون انسان ه حالا با فرض فاكتور گرفتن از حركات روده و ساير دوستان
Profile Image for Mae.
134 reviews39 followers
Read
January 11, 2023
گریه کردم.
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.