میخرند، میفروشند، کار هر روزهشان این است. فقط همین. هر روز، در سرتاسر سال، در همه جا هر روزه بازار برپاست. نه جمعه بازار یا شنبه بازار. همه یا در حال خرید چیزیاند که میخواهند بعد بفروشند، یا در حـال فروش چیزی که تـازه خریدهاند. یا در حـال پیش خرید چیزیاند که بعد خواهند فروخت، یا در حال پیش فروش چیزی که بعد خواهند خرید. یـا میخواهند برای خریدن چیزی که بعد خواهند فروخت چیزی را که خریدهاند بفروشند، یا میکوشند برای فروختن چیزی که به زودی خواهند خرید کسی را پیدا کنند که او در حال فروختن چیزی باشد که تازه خریده است تا بتواند با فروختن آن چیزی را که میخواهد بعداً بخرد بخرد ...
مهدی سحابی در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. وی پس از طی دورهٔ دبیرستان در شهر تهران و ورود به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی، با گذشت مدتی، تحصیل را نیمهکاره رها میکند و برای تحصیل در رشتهٔ کارگردانی سینما به ایتالیا عزیمت میکند. و در فرهنگستان هنرهای زیبای رم مشغول تحصیل میشود، اما پس از مدتی آن را نیز رها کرد. وی مدتی به سراغ روزنامهنگاری، بازیگری، عکاسی و کارهای مشابه پرداخت و در آخر به سراغ ادبیات، نقاشی و ترجمه ادبی رفت. تسلط او به زبانهای ایتالیایی، فرانسه و انگلیسی سبب شده که نویسندگان متفاوتی را به ایرانیها معرفی کند. وی آثاری را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی به فارسی برگردانده است و رمان عظیم مارسل پروست بیگمان مهمترین ترجمه اوست. او دوره نقاشی و کارگردانی را نیمهتمام نهاد و به روزنامهنگاری روی آورد. او روزنامهنگار شدن خود را تصادفی میداند.