Jump to ratings and reviews
Rate this book

Gülistan

Rate this book
This work has been selected by scholars as being culturally important and is part of the knowledge base of civilization as we know it.

This work is in the public domain in the United States of America, and possibly other nations. Within the United States, you may freely copy and distribute this work, as no entity (individual or corporate) has a copyright on the body of the work.

Scholars believe, and we concur, that this work is important enough to be preserved, reproduced, and made generally available to the public. To ensure a quality reading experience, this work has been proofread and republished using a format that seamlessly blends the original graphical elements with text in an easy-to-read typeface.

We appreciate your support of the preservation process, and thank you for being an important part of keeping this knowledge alive and relevant.

220 pages, Paperback

First published January 1, 1258

404 people are currently reading
3592 people want to read

About the author

Saadi

171 books494 followers
Abū-Muhammad Muslih al-Dīn bin Abdallāh Shīrāzī, Saadi Shirazi (Persian: ابومحمد مصلح الدین بن عبدالله شیرازی‎, Arabic: سعدي الشيرازي) better known by his pen-name as Saʿdī (Persian: سعدی) or simply Saadi, was one of the major Persian poets of the medieval period. He is not only famous in Persian-speaking countries, but has also been quoted in western sources. He is recognized for the quality of his writings and for the depth of his social and moral thoughts. Saadi is widely recognized as one of the greatest masters of the classical literary tradition.

His best known works are Bostan (The Orchard) completed in 1257 and Gulistan (The Rose Garden) in 1258. Bostan is entirely in verse (epic metre) and consists of stories aptly illustrating the standard virtues recommended to Muslims (justice, liberality, modesty, contentment) as well as of reflections on the behaviour of dervishes and their ecstatic practices. Gulistan is mainly in prose and contains stories and personal anecdotes. The text is interspersed with a variety of short poems, containing aphorisms, advice, and humorous reflections. Saadi demonstrates a profound awareness of the absurdity of human existence. The fate of those who depend on the changeable moods of kings is contrasted with the freedom of the dervishes.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
2,275 (66%)
4 stars
765 (22%)
3 stars
289 (8%)
2 stars
75 (2%)
1 star
35 (1%)
Displaying 1 - 30 of 293 reviews
Profile Image for Ali Karimnejad.
345 reviews227 followers
September 4, 2021
گلستان سعدی رو 2 خوندم. یکبار صوتی و از سر تفنن و پندآموزی و بار دوم از روی متن و از سر تفحص. بیشتر هم به این دلیل که بار اول حکایت‌هایی به گوشم خوردند که خیلی بنظرم جالب توجه بود. نه لزوما بخاطر پندآمیز بودن و حکیمانه بودنشون. بلکه بخاطر عجیب یا متناقض بودنشون.

فارغ از بحث ادبی و قدرت کلام سعدی که نیازی به توضیح نداره، باید گفت تمام پندهای سعدی در راستای خیر و صلاح فردیه نه اصلاح جمعی. در واقع سعدی هیچ کجا به صراحت اشاره نمی‌کنه که چی خوبه و چی بده، هیچ اصولی نداره و صحبت‌هاش بر هیچ اساس لایتغیری استوار نیست. به قول دوستی، گلستان پندنامه بعد از عمله. چنانکه در یک حکایت شما رو به سکوت در برابر نادان دعوت می‌کنه و در یکی دیگه به مجال ندادن به حریف. در جایی دعوت به امان ندادن به دشمن می‌کنه و در حکایت دیگه‌ای به صبر و بردباری. در بسیاری جاها دعوت به کمک به دیگران می‌کنه، اما حکایت هم داره در این باب که وضع هر کس خواست باری‌تعالی هست و خلافش به صلاح نیست (حکایت 14 در باب 3). لذا خوندن گلستان، اگرچه بسیار نغز و دلپذیره اما روشنگر نیست. گلستان بیشتر به این درد می‌خوره که بعد از وقوع یک حادثه، بتونی دُر و شکر بریزی. اما چندان ردی از تعلیم و تفکر در اون نیست.

دلیل عمده این مساله هم بیشتر به این موضوع برمی‌گرده که اساسا سعدی اعتقادی به تغییر نداره چون از نظر سعدی اونچه که هست مشیت الهیه و چون خواست خداست، پس بهترینه و نه تنها ضرورتی بر تغییر نیست، بلکه تلاش در اون راستا هم مذمومه. وظیفه ما صرفا سازگاری با محیطه. فی‌المثل، در باب هفتم، که راجع به تربیته، حکایت‌های زیادی داره که صراحتا به گوهر وجودی اشاره می‌کنه و معتقده آدم اگر بد گوهر باشه تربیت و تعلیم براش فایده نداره. یا در باب هشتم که از معین بودن روزی می‌گه و به آب و آتیش زدن برای روزی بیشتر رو بی‌فایده می‌دونه. اینها رو بیشتر از اونکه در مذمت سعدی بگم بیشتر باید از این جهت لحاظ کرد که بفهمیم نگاه حتی علما و فضلای ما در اون ایام چطور بوده و بفهمیم ریشه چنین نگاهی تا چه ایامی به عقب برمی‌گرده. چنانکه سایه سنگین بخشی از اون امروز در قالب ایدئولوژی بر ما سنگینی می‌کنه.

نکته مهم دیگه‌ای که در مورد گلستان باید بهش اشاره کرد، وجود شواهد گسترده و غیر قابل انکار از روابط هم‌جنس‌خواهانه گسترده و بچه‌بازی و موس‌موسک‌بازی با غلام بچه‌ها هستش. چنانکه در باب پنجم، نه تنها ما حکایات صریح زیادی در این رابطه داریم، بلکه حتی خود سعدی هم ابایی از تعریف خاطرات خودش در این زمینه نداره و اینها همه سندهای تاریخی محکمی هستن در مورد روابط جنسی اون دوران.

اما به قول شاعر گفتنی، عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی!ا

از حق نباید گذشت. در باب اول نصایح زیادی در زمینه رعایت اعتدال و انصاف در حق مردم، و پرهیز از ظلم به ضعیف و انصاف با رعیت گفته که خوب بسیار پسندیده است.
همچنین در باب سوم، در باب قناعت، خیلی به جوانمردی و بذل و بخشش توصیه می‌کنه و دوری از چشمداشت به مال دیگران و قناعت به مال خود. بند شکم نبودن و این حرفا که این ها هم همه پسندیده است.
اما خودم بشخصه بیش از همه از باب چهارم و هشتم خوشم اومد. یعنی در باب خاموشی و در آداب صحبت کردن. بنظرم خیلی کاربردی بود و توصیه می‌کنم این دو قسمت رو بخونید.

با این همه و در مجموع، هر چند گلستان سعدی رو شیرین و کاربردی دیدم، اما یقینا کتابی نیست که بشه از اون تفکری آموخت و بسطش داد. بیشتر مجموعه‌ای از رهنمودها در دنیای بی‌ثبات زمانه خودش بوده برای در امان موندن از غضب پادشاهان و جور زمانه. مشکل اصلی اینه که چارچوب هر پندی اغلب محدود به همون حکایته و قابل بسط نیست. شما هرگز با خوندن سعدی و حتی از بر کردنش نخواهید فهمید کجا شدت عمل لازمه و کجا صبر و بردباری. از این رندی فاضل‌مآبانه شعرای ما نباید به سادگی گذشت و بنظرم این بازتابی از یک حقیقت بزرگتره که بر تاریخ ما سایه انداخته اما نه من سوادش رو دارم نه بیش از این مجال نوشتن هست.
Profile Image for Masoud Irannejad.
196 reviews130 followers
April 20, 2020

دانی چه گفت مرا، آن بلبل سحری؟
تو خود چه آدمیی کز عشق بی خبری؟

اشتر به شعر عرب ،در حالتست و طرب
گر ذوق نیست ترا، کژ طبع جانوری


مگه میشه کمتر از پنچ ستاره داد؟؟؟
گلستان سعدی سرشار است از حکایت های شیرین و ارزشمند که از خوندنشون بی نهایت لذت بردم

مردکی را چشم درد خاست. پیش بیطار رفت که دوا کند بیطار از آنچه در چشم چارپایان می کند در دیده وی کشید و کور شد حکومت به داور بردند. گفت: برو هیچ تاوان نیست، اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی. مقصود ازین سخن آن است تا بدانی که هر آن که نا آزموده را کار بزرگ فرماید ، با آنکه ندامت برد ، به نزدیک خردمندان ب خفت رای منسوب گردد

ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر

بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر

*****

شخصی همه شب بر سر بیماری گریست
چون روز آمد ، بمرد و بیمار بزیست

*****

عابدی را پادشاهی طلب کرد اندیشید که دارویی بخورم[ تا ضعیف شوم] مگر اعتقادی که دارد در حق من زیادت شود . آورده اند که داروی قاتل بخورد و بمرد

آن که چون پسته دیدمش همه مغز

پوست بر پوست بود همچو پیاز

پارسایان روی در مخلوق

پشت بر قبله می‌کنند نماز

*****

اعرابی را دیدم در حلقه جوهریان بصره که حکایت همی‌کرد که وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنی چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده که همی ناگاه کیسه‌ای یافتم پر مروارید هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندم بریانست باز آن تلخی و نومیدی که بدانستم که مرواریدست.

در بیابان خشک و ریگ روان

تشنه را در دهان چه در چه صدف

مرد بی توشه کاوفتاد از پای

بر کمربند او چه زر چه خزف"

*****

سخت از پس از جاه ، تحکم بردن
خو کرده به ناز، جورِ مردم بردن

وقتی افتاد فتنه‌ای در شام
هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند

روستا زادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند

پسرانِ وزیرِ ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند



خاتمه کتاب
تمام شد کتاب گلستان ، وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ، به توفیق باری عزّ اسمُهُ، در این جمله چنان که رسم مؤلفانست از شعر متقدّمان به طریق استعارت تلفیقی نرفت.
کهن خرقه خويش پيراستن
به از جامه عاريت خواستن
غالب گفتار سعدی طرب انگیزست و طیبت آمیز و کوته نظران را بدین علت زبان طعن دراز گردد که مغزِ دماغ بیهوده بردن و دودِ چراغ بی فایده خوردن کار خردمندان نیست ولیکن بر رای روشن صاحب دلان که روی سخن در ایشان است پوشیده نماند که دُرِّ موعظه‌های شافی را در سلکِ عبارت کشیده است و داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت بر آمیخته تا طبع ملولِ ایشان از دولت قبول محروم نماند.

ما نصيحت به جای خود کرديم
روزگاري در اين بسر بردیم

گر نيايد بگوش رغبت کس
بر رسولان پيام باشد و بس

Profile Image for Agir(آگِر).
437 reviews702 followers
November 27, 2015
برای تعریف این کتاب جملاتی از کتاب "چیشتی مجیور" قرض می گیرم
هه ژار می نویسد: در کودکی،گلستان سعدی را می خواندیم و پدرم درمورد آن می گفت: می گویند گلستان را در عرض هفت سال می خوانند اما پس از هفتاد سال می آموزند
براستی سعدی سخنی برای گفتن باقی نگذاشته است

یکی از حکایت های زیبای آن

شيادی گيسوان بافت يعنی علويست و با قافله حجاز به شهری در آمد که از حج همی آيم و قصيده ای پيش ملک برد که من گفته ام. نعمت بسيارش فرمود و اکرام کرد
تا يکی از نديمان حضرت پادشاه که در آن سال از سفر دريا آمده بود گفت : من او را عيد اضحی در بصره ديدم . معلوم شد که حاجی نيست
ديگری گفتا : پدرش نصرانی بود در ملطيه، پس او شريف چگونه صورت بندد؟
و شعرش را به ديوان انوری دريافتند

ملک فرمود تا بزنندش و نفی کنند تا چندين دروغ درهم چرا گفت
گفت : ای خداوند روی زمين يک سخنت ديگر در خدمت بگويم اگر راست نباشد به هر عقوبت که فرمايی سزاوارم
گفت: بگو تا آن چيست
: گفت
غريبى گرت ماست پيش آورد
دو پيمانه آبست و يك چمچه دوغ

اگر راست مى خواهى از من شنو
جهان ديده ، بسيار گويد دروغ

ملک را خنده گرفت و گفت: ازين راست تر سخن تا عمر او بوده باشد نگفته است. فرمود تا آنچه مامول اوست مهيا دارند و بخوشی برود
Profile Image for Babak.
105 reviews90 followers
July 27, 2025
آپدیت در سال ۱۴۰۴:
این روزها، علاقه‌ی من به سعدی‌خوانی یک نمود بیرونی پیدا کرده است. یک کانال کوچک و جمع‌وجور زده‌ام و در آن می‌کوشم هر روز سعدی بخوانم:
t.me/Saadiyeh
این کانال، برای آن‌هاست که دوست دارند هر روز (یا تقریباً هر روز)، حکایت یا غزلی از حضرت سعدی بشنوند.
بدون ذره‌ای تواضع می‌گویم: می‌دانم برای شنیدن سعدی، صداها و اجراهای بهتر فراوان است؛ اما اگر جایی در میان صداهای بهتر، این صدا را هم پذیرفتید و شنیدید، سپاس‌گزارم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دبیرستانی که بودم، یکی از سختی‌های تاریخ ادبیات برایم این بود که بوستان نظم است و گلستان نثر آمیخته به نظم... حق بدهید برای منی که آن موقع این دو کتاب را حتی از نزدیک ندیده بودم سخت بود که در خاطرم نگاه دارم کدام یک فقط شعر است و کدام نثری است که لابه‌لایش بیت‌هایی هم دارد.
اما بعد از دبیرستان که گلستان را خواندم، دیگر برای همیشه در ذهنم باقی مانده و خواهد ماند که گلستان شامل حکایاتی روحبخش است که استاد سخن هر جا لازم دیده ابیاتی را هم ضمیمه کرده یا بعضاً روایت را با شعر پیش برده است؛ و من چقدر این حکایت‌ها را دوست دارم، خواندن چند باره‌ی گلستان خسته‌ام نمی‌کند و بسیاری از حکایاتش را بارها و بارها خوانده‌ام. و امشب تصمیم گرفتم یادداشتی مختصر در باب گلستان بنویسم که نتیجه‌اش شد سطرهای بالا، بدیهی است که این سطور تلاش ناموفقی بوده در انتقال حس عمیقم نسبت به این کتاب ارزنده...
Profile Image for Sara Kamjou.
664 reviews515 followers
April 21, 2021
سعدی قند و شکره کلامش. شاید بشه واژه‌ی نغز رو با خوندن گلستان سعدی معنا کرد.
این کتاب سرشاره از حکایت‌ها و اشعار حکیمانه و دلنشین که حتی تعداد زیادیش از بس بین مردم دهن به دهن چرخیده، جزئی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ما شده و حتی به صورت ضرب‌المثل دراومده.
+ سعدی فوق‌العاده ست ولی نظراتش در مورد زن و اهمیت زیبایی رو دوست نداشتم.
+ من نسخه‌ی صوتی کتاب رو از فیدیبو با صدای احسان چریکی گوش دادم که فوق‌العاده بود و با صدای خوب ایشون و موسیقی به‌جا کلام آهنگین سعدی رو دلپذیرتر کرده بود.
----------
یادگاری از کتاب:
هر چه نپاید...
دلبستگی را نشاید
...
بزرگی به عقل است، نه به سال
...
مناسب سیرت ارباب همت نیست، یکی را به لطف امیدوار کردن و باز به ناامیدی خسته گردانیدن...
...
بزرگی بایدت بخشندگی کن
که دانه تا نیفشانی نروید
...
هر که نان از عمل خویش خورد
منت حاتم طایی نبرد
...
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
...
هر چه در دل فرود آید
در دیده نکو نماید
...
مقربان حق جل و علا توانگرانند درویش سیرت و درویشانند توانگر همت.
...
مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد کردن مال...
...
عاقلی را پرسیدند نیک بخت کیست و بدبختی چیست گفت نیک بخت آن که خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت...
...
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
...
دشمن به ملاطفت دوست نگردد، بلکه طمع زیادت کند.
...
ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آنگه کز او سوال کنند
...
هر که سخن نسنجد
از جواب سخن برنجد
...
از تو به که نالم که دگر داور نیست
و از دست تو هیچ دست بالاتر نیست
آن را که تو ره دهی کسی گم نکند
و آن را که تو گم کنی کسی رهبر نیست
Profile Image for فؤاد.
1,127 reviews2,357 followers
March 28, 2015
چه می شه گفت در مورد شاهکار تمام اعصار؟
کتابی که گاهی آدم رو می خندونه، گاهی به فکر فرو می بره، گاهی شگفت زده می کنه، حتی بعد از هفتصد سال از نوشته شدنش. بعضی از قسمت هاش، شاهکارِ ایجازه، بعضی از قسمت هاش، شاهکار صور خیاله.
کتاب کهنه نشدنی. اگه ادبیات ایران همین یه کتاب رو داشت، جزء غنی ترین های جهان بود.
Profile Image for Peiman E iran.
1,436 reviews1,092 followers
October 11, 2018
‎دوستانِ گرانقدر، اگر دوا و درمانِ شعورِ انسانها و اصلاحِ حکومتها و روشِ زندگیِ درست و انسانی، <پند و اندرز> بود... مطمئن باشید که پند و اندرز و نصیحتهایِ حکیمانهٔ استادِ بزرگوار <سعدی شیرازی> برایِ جای جایِ این کرهٔ خاکی و برایِ تمامی حکومت ها و حاکمان و سیاستمداران و تاجران، بَس و کافی بود
‎گلستان همچون باغِ گلی است که زنده یاد سعدی، همچون پروانه ای فرهیخته از این گل به آن گل پریده و پند و اندزهایِ دلنشین به ما میبخشد

‎به انتخاب، بخش هایی از گلستان را که بسیار از آن لذت میبرم را برایِ شما عزیزان، در زیر مینویسم و امید است که در این نوشته ها کمی بیاندیشید
---------------------------------------------
‎آورده‌اند که نوشین روانِ عادل را (یادش گرامی باد) در شکارگاهی، صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بِستان تا رسمی نشود و دِه خراب نگردد.. گفتند: از این قدر، چه خلل آید؟ گفت: بنیادِ ظلم در جهان، اوّل اندکی بوده است هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده
‎اگر زِ باغ رعیت، مَلِک خورد سیبی
‎بر آورند غلامانِ او، درخت از بیخ
‎به پنج بیضه (منظور تخم مرغ است) که سلطان ستم روا دارد
‎زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ

‎درود بر انوشیروانِ پاکزاد و خردمند، و آفرین بر استاد سعدیِ گرانقدر، که به این زیبایی از این پادشاهِ بزرگ و با اخلاق، به نیکی یاد نموده است
‎عزیزانم، پادشاهان باستانی، خودشان را پدرِ ایرانیان میدانستند و هیچگاه به خود اجازه نمیدادند که مالِ رعیت را خورده و یا زیر دستانشان حق مردم را پایمال نمایند... یادِ بزرگمردانی چون: اردشیر و بهرام گور و قباد و انوشیروان، همیشه زنده و گرامی باد
**********************************
‎غافلی را شنیدم که خانهٔ رعیت خراب کردی، تا خزانهٔ سلطان آباد کند. بی خبر از قولِ حکیمان که گفته‌اند: هر که خدای را عزّوجل بیازارد تا دلِ خلقی به دست آرد، خداوندِ تعالی همان خلق را برو گمارد، تا دمار از روزگارش بر آرد

‎آتشِ سوزان نکند با سپند
‎آنچه کند دودِ دلِ دردمند
**********************************
‎سرِ جمله حیوانات گویند، که شیر است و اذلِ جانوران خر... و به اتفاق خرِ باربر، به که شیرِ مَردُمدر (منظور شیری است که انسان را میدرد)۰

‎مسکین خر اگر چه بی تمیزست
‎چون بار همی ‌برد عزیزست

‎گاوان و خران بار بُردار
‎به زِ آدمیانِ مردم آزار
**********************************
‎باز آمدیم به حکایتِ وزیرِ غافل، ملک را ذمائم اخلاق او به قرائن معلوم شد، در شکنجه کشید و به انواعِ عقوبت بکشت

‎حاصل نشود رضایِ سلطان
‎تا خاطرِ بندگان نجویی

‎خواهی که خدای بر تو بخشد
‎با خلقِ خدای، کُن نکویی

‎آورده‌اند که یکی از ستم دیدگان بر سر او بگذشت و در حال تباهِ او تأمل کرد و گفت

‎نه هر که قوّتِ بازوی منصبی دارد
‎به سلطنت بخورد مالِ مردمان به گزاف

‎توان به حلق فرو بردن، استخوانِ درشت
‎ولی شکم بدرد، چون بگیرد اندر ناف

‎نماند ستمکارِ بد روزگار
‎بماند برو لعنتِ پایدار
---------------------------------------------
‎امیدوارم این انتخاب ها را پسندیده باشید و نیز امید است که پندها و اندرزهایِ زنده یاد <سعدی> را در زندگی به کار گیرید و به دیگران نیز خواندنِ این اثرِ بینظیر را سفارش کنید
‎<پیروز باشید و ایرانی>
Profile Image for Monzer ۞ مُنذِر.
165 reviews214 followers
March 4, 2016
سعدي الشيرازي
description
الكلستان يعني روضة الورد ; والكتاب كالروضة في جمالها , وقصصه كالورد في رونقها , تقطف منها ما تشاء لتقر عينك .
رحلة مليئة ب"الوناسة" , تسمع فيها عن احاديث الملوك والرئاسة , وتطرب بنوادر النكت والاخبار ; وتتعجب بشرح البلدان والآثار . ثم تمضي ....
فتمر على آذانك احلى المواعظ والحكم ; وأرقى المدائح وأفسد الذمم , وتفتح عينيك على حال الفقراء ; وكرم الاغنياء وشح البخلاء , ثم تمضي .....
ثم تحيا مع الشاعر في حياته , فتمش في بساتين شيراز ; ثم تدق الحروب طبولها ; ثم تنزح الى أراض الحجاز وتزور مكة أرض الحجاج , وبعدها تكمل المسير الى بلاد الغار الخضراء ; انها يا اصدقائي مدينتي حلب الشهباء . وتمضي ....
في بلاد الزيتون تستريح , تحت شجيرات الزيتون الخضراء ; لتكمل بعدها الى الفيحاء . وتمضي ....
تعود مع الشاعر الى شيراز , غني القصص الأخبار ; والاحداث والاشعار .
هذه يا اصدقائي رحلة الكتاب بايجاز , مع أغلى رفيق "فصيح شيراز" . فما رأيكم ؟
طيب , الكتاب عبارة عن 300 صفحة , جلها أشعار مستوحاة من أخبار . أخبار كعادة أخبار زمانهم : عن الحكام أو الدراويش والجواري والغلمان و الفقهاء .....
مثل "أخبار الاذكياء" لابن الجوزي وللعلم ان سعدي كان من تلاميذ ابن الجوزي ; ولكن هنا : غلب التلميذ استاذه , فشتان بين أخبار الأذكياء وبين كلستان .
اللغة هنا بديييعة , والترجمة فعلا متعوب عليها , يعني البلاغة والحكمة هنا لا ينفصلان أبدا .
برأيي أن البلاغة ليست الذي يفهمها اللبيب فقط , بل الذي يفهمها قليل الفهم وذو العقل على سواء فينبهران من جمال اللغة .
وانا متاكد أن لغتي العربية أصبحت أثرى بعد هذا الكتاب .
وكانت بالفعل بداية لطيفة ل2016 , وارجو أن تكون بقية السنة بجمال هذا الكتاب .
أنصحكم به :)
Profile Image for Chadi Raheb.
530 reviews436 followers
July 22, 2019
من سعدی رو دوست دارم (اشعارشو البته؛ وگرنه خیلی درست همدیگه‌ رو نمیشناسیم :| ) اما هر وقت چشمم به حتا عنوان گلستان میفته تُرش میکنم قشنگ :|
چون ترم اول دانشگاه استاد فارسی عمومی مجبورمون کرد اینو به عنوان کتاب تکست بخونیم و به نظرش داشته به بچه‌های فنی لطف میکرده و کمی حال و هوای هنری به روح خشکشون تزریق میکرده.
حالا از کجا روز اول نتیجه گرفت که ماها بی‌روح و بی‌ذوقیم، نمیدونم :| نتیجه هم آخرش حال‌بهم‌خوردگی همه‌مون در پایان ترم از این کتاب بود :|
هیچوقت اون شب امتحان که با دوستم تا سه صبح نشستیم و همه شو ریز به ریز خوندیم یادم نمیره. اینکه دوستم نمره اول و من نمره دوم شدم هم هیچ این موضوعو شیرین نمیکنه :| آیا فکر میکنین که قشنگه که یادم‌ نمیره و خاطره‌ست و بعدا میتونم واسه نوه‌های نداشته‌م تعریف کنم؟ ولم کنین و سعدیاتونو از جلوی چشم من جمع کنین و دور بشید از من :|
Profile Image for Nasrin M.
95 reviews29 followers
July 11, 2020
خیلی لذت بردم ، آموزنده و آرامش بخش بود برام ،
موسیقی که پخش میشد و گوینده ها همه عالی بودن، با اینکه خیلی رابطه ی خوبی با کتاب های صوتی ندارم و فکر می کنم حوصله و تمرکز زیاد می خواد و ممکن خسته کننده بشه اما این مدت نه تنها اذیت نشدم که بارها هم پیش میومد که می شنیدم و همچنان برام تازگی و لطافت خاص خودش رو داشت ،
تجربه خیلی خوبی شد.
دوست دارم بازم برم سراغش :)
بذار نگم کاش زودتر می خوندمش (کاش🤦‍♀️)


▪فقط یه سری سوالات واسم پیش اومد که در مطالعه بعدی شاید مطرحش کنم که نظرات دوستان رو هم بدونم .
Profile Image for Saleh MoonWalker.
1,801 reviews262 followers
November 25, 2017
یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی‌ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه می‌کردند سر بر آورد و گفت من آنم که من دانم
طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق - تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
Profile Image for Amin Dorosti.
139 reviews107 followers
July 21, 2017
یادم هست اولین باری که گلستان سعدی را می‌خواندم، کلاس سوم راهنمایی یا اول دبیرستان بودم و سخت شیفتۀ شعر و ادب فارسی؛ گلستان را که پدرم برایم خرید گویی دنیا را به من داده بودند، تا چند روز کتاب از دستم نمی‌افتاد و در واقع غرق در گلستان بودم؛ دائم در پی معانی واژگان شیخ اجل به پدرم مراجعه می‌کردم و آخر سر هم در لغت‌نامه دست و پا می‌زدم. چه شیرین بود آن روزها. از آن زمان هر گاه که فرصت کرده‌ام دوباره و دوباره گلستان را خوانده‌ام و خوانده‌ام، شاید ده‌ها بار؛ و هر بار برایم شیرین‌تر از بار پیشین بوده است. کلام سعدی، شهدِ شیرین و خوش بویِ زبان پارسی هست و بس
115 reviews11 followers
April 26, 2016
بعد خیام و حافظ، به سوی سعدی رفتم. دیگه نوبت مولاناس..

واقعا عالی بود. امیدوارم یه روزی بیاد بتونم بستان هم بخونم

شیخ اجل میگه:
تا ترا حالی نباشد همچو ما
حال ما باشد ترا افسانه پیش
سوز من با دیگری نسبت نکن
او نمک بردست و من برعضو ریش
Profile Image for Amir Tesla.
163 reviews775 followers
December 26, 2017
تا تورا نباشد حالی همچو ما / حال ما باشد تو را افسانه پیش

گلستان پر هست از پندهای تلخ و شیرین و بیت های دل نشین. جایی که آدم بتونه حرف دلش رو در قالب شعر بزنه نفوذ و اثر کلامش دو چندان می شه. این هم گزیده شعرهایی از گنجینه گلستان سعدی که خیلی باهاشون ارتباط برقرار کردم.

این رو بین دوستام زیاد خوندم :))
علم چندان که بیشتر خوانی / چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند / چارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه حال و خبر / که بر او هیزم است یا دفتر
---
پندی اگر بشنوی ای پادشاه / در همه عالم به از این پند نیست
جز به خردمند مفرما عمل / گرچه عمل کار خردمند نیست
---
این بیت یکی از سر لوحه های زندگی من شده:
خامشی به که ضمیر دل خویش / با کسی گفتن و گفتن که مگوی
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند / که چو پر شد نتوان بست به جوی
سخنی در نهان نباید گفت / که بر انجمنی نشاید گفت
---
جهت آدم های ظاهر بین:
آن شنیدی که لاغری دانا / گفت بری به ابلهی فربه
اسب تازی وگر ضعیف بود / همچنان از طویله ای خر به
---
هرکه فریاد رس روز مصیبت خواهد / گو در ایام سلامت به جوان مردی کوش
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود / لطف کن که بیگانه شود حلقه به گوش
---
دوس مشمار آنکه در نعمت زند / لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست / در پریشان حالی و درماندگی
---
چقد عالیه این بیت:
منشین ترش از گردش ایام که صبر / تلخ است ولیکن بَرِ شیرین دارد
بهترین لحظات زندگی معمولا بعد از یک دوره سختی و مصیبت میان.
---
آتش سوزان نکند با سپند / آنچه کند دود دل دردمند
مسکین خر اگرچه بی تمیز است / چون بار همی برد عزیز است
گاوان و خران بار بردار / به زآدمیان مردم آزار
---
همچنان در فکر آن بیتم که گفت: / پیل بانی بر لب دریای نیل
زیر پایت گر بدانی حال مور / همچو حال تو است زیر پای پیل
---
تا توانی درون کس مخراش / که درین راه بس خارها باشد
کار درویش مستمند برآر / که تو را نیز کارها باشد
---
به دست آهک تفته کردن خمیر / به از دست بر سینه پیش امیر
عمر گرانمایه در این صرف شد / تا چه خورم صِیفو چه نوشم شِتا
ای شکم خیره به نانی بساز / تا نکنی پشت به خدمت دوتا
---
سعدی روان شناس خوبیم بوده
صلح با دشمن اگر خواهی، هرگه که تو را / در قفا عیب کند در نظرش تحسین کن
سخن آخر به دهان می گذرد موذی را / سخنش تلخ نخواهی دهنش شیرین کن
---
چو کاری بی فضول من برآید / مرا در وی سخن گفتن نشاید
وگر بینم که نابیناه و چاه است / خوام گذاشت افتد و بیند سازیش
این شعر درستش اینه:
وگر بینم که نابیناه و چاه است /اگر خاموش بنشینم گناه است
ولی خوب من مدل اولی می خونم کسیم خرده نمی گیره :))
---
در برابر چو گوسپند سليم / در قفا همچو گرگ مردم خوار
هركه عيب ديگران پيش تو آورد و شمرد / بي گمان عيب تو پيش دگري خواهد برد
---
نگویند از سر بازیچه حرفی / کران پندی نگیرد صاحب هوش
وگر صد باب حکمت پیش نادان / بخوانند آیدش بازیچه در گوش
---
نبيند مدعي جز خويشتن را / كه دارد پرده پندار در پيش
گَرت چشم خدا بيني بخشند / نبيني هيچ كس عاجزتر از خويش
----
متاب اي پارساروي از گنه كار / به بخشايندگي در وي نظر كن
گر من ناجوانمردم به كردار / تو هم چون جوانمردان از من گذر كن
---
تو كه در بند خويشتن باشي / عشق باز دروغ زن باشي
گر نشايد به دوست ره بردن / شرط ياريست در طلب مردن
گر دست رسد كه آستينش گيرم / ورنه بروم در آستانش ميرم
---
يكي را كه عادت بود راستي / خطايي رود درگذارند ازو
وگر نامور شد به قول دروغ / دگر راست باور ندارند ازو
---
وفاداری مدار از بلبلان چشم / که هر دم بر گلی دیگر سرایند
---
تا ندانی که سخن عین صوابست مگوی / و آنچه دانی که نه نیکوش جوابست مگوی
---
به قول دشمن، پیمانِ دوست بشکستی / ببین از که بریدی و با که پیوستی؟
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
January 1, 2014
پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد بیچاره درآن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط† گفتن که گفته‌اند هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید.
وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز
اذا یئسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ
کَسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکلبِ†

ملک پرسید چه می‌گوید یکی از وزرای نیک محضر گفت ای خداوند همی‌گوید وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ ملک را رحمت آمد و از سر خون او در گذشت وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت ابنای جنس ما را نشاید در حضرت† پادشاهان جز به راستی سخن گفتن این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت ملک روی ازین سخن در هم آمد و گفت آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی و خردمندان گفته‌اند دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه‌انگیز
هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید
بر طاق ایوان فریدون نبشته بود
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت
که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بر روی خاک
Profile Image for Farnoosh Farahbakht.
63 reviews372 followers
October 9, 2015
هر زمان که فرصتی دست بده و به شهرمون شیراز سفری کنم رفتن به "زیارتگه رندان جهان""حافظیه" برام یکی از واجباته، خوندن "گلستان" آرامگاه سعدی رو هم به این واجبات افزود. همیشه تصور یک کتاب ملال آور و مملو از پند و اندرزهای خسته کننده از گلستان سعدی داشتم اما روزی که اتفاقی این کتاب رو که متاسفانه سالها داشت گوشه ی کتابخونه ام خاک می خورد برداشتم دیدم سعدی چنان "داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته" که دل کندن ازش برام دشواره.راهکارها و پندهایی که سعدی در این اثر در قالب حکایت هایی با نثر مسجع و شعر ارایه داده می تونه راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات ما در زندگی روزمره باشه. در حین خواندن دو موضوع بسیار متعجبم کرد!! در باب پنجم به نام"در عشق و جوانی" به صراحت از معشوق مذکر!! حکایت هایی از سعدی نقل شده که حتما برای بررسی بیشتر آن باید کتاب "شاهدبازی در ادبیات فارسی" نوشته ی "سیروس شمیسا" رو مطالعه کنم و مورد دیگر نفوذ فراگیر این اثر در میان مردم است که موجب شده بسیاری از جملات آن برای قرن ها به صورت ضرب المثل و جملات قصار در زبان عموم مردم جاری باشه،جملات و ابیات زیر تنها مشتی است از این خروار

تا مرد سخن نگفته باشد/عیب و هنرش نهفته باشد

ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند

سرچشمه شاید گرفتن به بیل/چو پر شد نشاید گذشتن به پیل

پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بدست/تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبدست

قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید

دوست آن دانم که گیرد دست دوست/در پریشان حالی و درماندگی

گاوان و خران بار بردار/به ز آدمیان مردم آزار

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/کین ره که تو می روی به ترکستان است

اگر حنظل خوری از دست خوشخوی/ به از شیرینی از دست ترشروی

گفت چشم تنگ دنیا دوست را / یا قناعت پر کند یا خاک گور

مورچگان را چو بود اتفاق/ شیر ژیان را بدرانند پوست

گاه باشد که کودکی نادان/به غلط بر هدف زند تیری

امیدوار بود آدمی به خیر کسان/ مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان

خواجه در بند نقش ایوانست/ خانه از پای بست ویرانست

خر عیسی گرش به مکه برند/ چو بیاید هنوز خر باشد

میان دو کس جنگ چون آتش است/ سخن چین بدبخت هیزم کش است

ترحم بر پلنگ تیز دندان/ ستمکاری بود بر گوسپندان

مشک آنست که ببوید نه آنکه عطار بگوید

دوستی با پیلبانان یا مکن/ یا طلب کن خانه ای در خورد پیل
Profile Image for Settare.
273 reviews351 followers
Read
October 19, 2020
‌باب اول رو کامل خوندم، با تشکر از پانویس‌های مفید کتابم*، و تصمیم گرفتم بذارم همین‌جوری توی قفسه‌ی ناتمام‌های گودریدز بمونه، چون در خودم نمی‌بینم که در آینده‌ی نزدیک بنشینم تمامش رو بخونم. (چون که ادبیات کلاسیک فارسی خوندن کار من، در تخصص من و حتی جزو علایق من نیست و باید توی جوّش باشم که بنشینم بخونم، و اون جو خیلی دیر به دیر میاد سراغم.) شاید گه‌گاهی یکی دو حکایت بخونم تا تموم بشه مثلا صد سال دیگه.
حرف خاصی هم راجع بهش ندارم جز این که همون یک بابی رو که خوندم دوست داشتم. و این که سعدی جان، ��ین که شما چطور هزار سال پیش انقدر تمیز و ظریف تیکه می‌انداختی واقعا شگفت‌انگیزه برام. :)))

* چاپی که من دارم از مجموعه گزینه ادب پارسیِ انتشارات قدیانی و با ویرایش حسین استادولی‌ه که پانویس زیاد داره و اصطلاحات و کلمات رو معنی کرده و ترجمه عبارات عربی رو هم نوشته (خیلی مفید برای منِ مخاطبِ عام و تفننی). این چاپ ققنوس با ویرایش گلشیری رو ندارم و ندیدم، صرفا برای این تو گودریدز گذاشتم که طرح جلدش قشنگ‌تره، همین‌قدر سطحی. ۰
Profile Image for محمد شکری.
171 reviews178 followers
December 28, 2015
غالب گفتار سعدی طرب انگیز است و طیبت آمیز و کوته نظران را بدین علت زبان طعن دراز گردد که مغز دماغ بیهوده بردن و دود چراغ بیفایده خوردن کار خردمندان نیست، ولیکن بر رأی روشنِ صاحبدلان که روی سخن در ایشان است پوشیده نماند که دُرّ موعظه های شافی را در سلک عبارت کشیده است و داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته تا طبع ملولِ ایشان از دولتِ قبول محروم نماند

درباره گلستان و اینکه چرا امتیازی به این کمی
بند بالا، آخرین جمله از آخرین حکایتِ آخرین باب گلستان بود. الحق که سعدی داروی تلخ نصیحت را با شهد نثر مسجع و اشعار خود همراه کرده و شاید روی سخنش با من است که میخواهم زبان طعن دراز کنم! اما من گلستان را (اتفاقا منهای قلم شیوا و مسحورکننده آن) کتاب تعلیمی عمیقی ندیدم
من گلستان را در عداد ادبیات تعلیمی و اخلاقی (در عداد فیه ما فیه مولوی، مقالات شمس، کشکول بهایی و جامع السعادات نراقی) خواندم و انتظارم برای مواجهه با حکمتی از جنس «راهنما» برآورده نشد
گلستان مجموعه ای از نصایحی «پسینی» است که می توان بعد هر رفتاری یکی از امثال آن را استفاده کرد. الان حرف داریوش شایگان را در «پنج اقلیم حضور» بهتر فهمیدم که چرا شاعرانگی ما ایرانیها «میتواند» نقش حل المسائل را بازی و راه تفکر را سد کند... گلستان برای هر رفتاری حکایتی دارد: گاه به دشمن نیکی کردن را درست می داند و گاه غلط؛ گاه تربیت را ضروری میداند و گاه هزل؛ گاه زهد را برای عبادت ضروری میداند و گاه مضر؛ گاه پادشاه را به تبعیت مردم میخواند و گاه به بی اعتنایی... و مهم است بدانید معیاری عملی درکار نیست: گلستان پندنامه بعد از عمل است
البته من با این کلام داوری (فردید) موافقم که شاعر حکیم ابن الوقت است و هر آن حکمتی مخصوص همان آن میگوید، اما گلستان نوعی پند نامه پس از واقعه است نه راهنمایی حکمت آموز برای عمل
گاه تمام باب (مثل باب پنجم و ششم درباره جوانی و پیری) برخلاف گمان من بود و بجای آنکه درباره سرزندگی جوانی و حکیمیت پیری چیزی بگوید یکسره درباره پیوستن و گسست با خوبرویان (که غالبا پسرانند تا زنان) و ضعف مزاج جنسی در پیری بود. اما این «محتوا» دلیل بی رغبتی من به گلستان نبود، من گلستان را بخاطر «رویکرد» پس-از-وقوعی اش خوش نداشتم
سرجمع اگر نام سعدی را بر سردر کتاب نمیدیدم همین امتیاز را به آن میدادم و به همین دلیل برخلاف لذت زیادی که از سجع و شیوایی نثر بردم بدلیل آنچه از کتاب انتظارداشتم این امتیاز را دادم

درباره نسخه زنجانی
نسخه ای که دکتر برات زنجانی، استاد سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تهران «از روی قدیمیترین نسخ خطی» از چین جمع آوری کرده و نام آن را «نسخه علمی و انتقادی» گذاشته، هیچ تفاوت ماهوی با نسخ دیگر ندارد
ناگفته نماند که نسخه زنجانی، با فهرست و شرح مختصر سعدی و پیشگفتار دکتر زنجانی، و البته شرح لغات و مشکلات، «کتابی» برای استفاده مبتدیانی چون من را فراهم آورده اما نمیتوان آن را «نسخه ای» مجزا دانست. وقتی این نسخه را با نسخه فروغی مقایسه کنید تنها برخی عبارات یا لغات تفاوت دارد که گاه آنچه فروغی آورده دلچسبتر است و گاه آنچه زنجانی
در مجموع، اگر دقایق یک نسخه شناس برای شما مطرح نباشد بعنوان یک مخاطب عام هیچ فرق خاصی بین این دو نسخه نخواهید دید، مگر مقدمات و تمهیداتی که کتاب زنجانی برای فهم بهتر فراهم کرده است
Profile Image for fคrຊคຖ.tຖ.
304 reviews82 followers
September 11, 2022
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز آمد، بمرد و بیمار بزیست
________________

اگر حَنظل خوری از دست خوش‌خوی
به از شیرینی از دست تُرُش‌روی
________________

یکی از صاحبدلان زورآزمایی را دید بهم برآمده و در خشم شده و کف بر دماغ آورده. گفت: این را چه شده است؟ گفتند: فلان دشنامش داد. گفت: این فرومایه هزار من سنگ برمی‌دارد و طاقتِ سخنی نمی‌آرد!

گرت از دست برآید، دهنی شیرین کن
مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی

________________

رازی که پنهان خواهی با کس در میان منه وگرچه دوستِ مخلص باشد که مر آن دوست را نیز دوستانِ مخلص باشند همچنین مسلسل.

سخنی در نهان نباید گفت
که برِ انجمن نشاید گفت
________________

روده تنگ به یک نانِ تهی پر گردد
نعمتِ روی زمین پُر نکند دیده تنگ
Profile Image for Mohammad Mirzaali.
505 reviews113 followers
October 16, 2020
نسخه‌ی گلشیری از تصحیح گلستان فروغی یکی از متناسب‌ترین نسخه‌های متن‌های کهن برای استفاده‌ی عمومی ست. ترجمه‌ی عبارات و اشعار عربی و کلمات دشوار فارسی، بدون طول و تفصیل، باعث شده که با این گلستان کم‌حجم بشود ارتباط برقرار کرد و دوست‌دارش شد
Profile Image for Yann.
1,412 reviews397 followers
January 8, 2015


Le Gulistan, soit le jardin de roses, est un livre de morale poétique composé d'apologues et de maximes, composé par Saadi, un auteur persan du XIIIe siècle. Orphelin, pauvre, il reçoit une excellente éducation à Bagdad avant d'entamer trente années de voyages au moyen-orient, pendant lesquelles il va vraisemblablement beaucoup apprendre par expérience.

Ses poésies sont très appréciées en Iran, au point qu'il est commun d'en connaitre de larges passages. Je n'ai malheureusement pas assez de compétences dans cette langue pour en profiter de manière originale: il a donc fallu se contenter d'une traduction en français, heureusement accompagné d'un appareil critique très satisfaisant. Les jeux de mots persans ou remises en perspectives historiques sont très bienvenues.

Les thèmes abordés sont universels, et m'ont fait songer à toute la tradition classique. Dans mon édition, on trouve de nombreux extraits de célèbres auteurs français des 17 et 18e siècles qui sont manifestement inspirés de Saadi. Il faut dire que les apologues et la perse ont connu en France un vif engouement. Cette manière d'aborder des points de morale par des petites histoires, introduisant successivement des points de vue différents, est excellente et se trouve placée sous les heureuses auspices du scepticisme, de la prudence et de la rectitude.

J'ai été vraiment enchanté par cette découverte de Saadi, et vais continuer d'explorer ses autres œuvres.


Version sur le site de remacle:
http://remacle.org/bloodwolf/arabe/sa...

Gallica, version 1832:
http://gallica.bnf.fr/ark:/12148/bpt6...

Gallica, version 1858:
http://gallica.bnf.fr/ark:/12148/bpt6...

Gulistan en farsi:
https://archive.org/details/GolestanS...
Profile Image for Mohammad.
61 reviews14 followers
December 15, 2018
چه کردی ای شیخ که تمام کلمات در برابر این تکه از وجودت محکوم به پوچی اند
Profile Image for Zahra.
85 reviews43 followers
August 28, 2010
فکر نمی‌کنم به هیچ نویسنده‌ای موقع نوشتن هیچ کتابی این‌قدر خوش گذشته باشه که به سعدی موقع نوشتن گلستان
Profile Image for Toktam.
50 reviews1 follower
May 10, 2019
هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه می کنم نماند بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی
خجل ان کس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت
_______________________________
به چه کار ایدت ز گل طبقی؟
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
_______________________________
امیدوارم بخونید و لذت ببرید😊
Profile Image for MaSuMeH.
171 reviews240 followers
August 2, 2017
گلستان جزو کتابهایی است که من از دوران دبیرستان شوق خواندنشان را داشتم منتها مدتها این شوق را سرکوب کردم تا زمانی که حس کنم توانایی درک حکمت ها و پندهایش را داشته باشم و اینگونه این اشتباه تاریخی باعث شد کتابی را که اگر در بیست سالگی میخواندم با پنج ستاره بدرقه اش میکردم را با یک بهت و حیرت و حتی کمی خشم با دو ستاره ریت کنم. چه گلستان پر از حکایات و نثر مسجع چیزی ورای آن مثل ها و شعرها نبود که در طول سالها شنیده بودم و جز چند پند درست و حسابی که بهرحال از هر نویسنده ی بادانشی که لزومن سعدی هم نبود انتظار داشتم و بقیه گاها حکایاتی که خواندنشان هم بهت زده ام میکرد از بابت سطحی بودن و این همه نگاه نازل به زندگی مثل باب پیری و ضعف مزاج جنسی در پیری!
هیچی دیگر،با سعدی هم فعلن قطع مراوده کردیم!

مرداد 96
Profile Image for W.
1,185 reviews4 followers
Read
April 3, 2020
I read this Persian classic as an Urdu translation. It is one of the two landmark works of Sadi Shirazi,the other being Bostan.

It is a collection of short stories and poems,each with a message. These are Sadi's reflections on life.

The book is interesting,it is philosophical.One example :
A man was worried because he had no shoes until he found a man who had no feet !

However,I have to add that I did not agree with everything Sadi had to say.

Still,a book very much worth reading.
Profile Image for Cemre.
724 reviews563 followers
July 30, 2019
Gülistan, sekiz bölümden oluşuyor. Yöneticiye, dervişe, yaşlıya, gence, dosta, düşmana, yani herkese Sadî'den kıssadan hisseler... Böyle didaktik eserler bir yerden sonra beni bunaltsa da verilen mesajların bazılarına katılamasam da genelini severek okuduğumu söyleyebilirim.
Profile Image for Hossein.
246 reviews37 followers
July 23, 2021
من کمترین چه حرفی در وصف استاد سخن دارم؟
Profile Image for Diaa .
154 reviews2 followers
August 14, 2017





قال لي المحبوب لما زرتة *** من ببابي قلت بالباب أنا

قال لي أخطأت تعريف الهوى *** حينما فرقت فيه بينـــنا

ومضى عـــــام فلما جئته *** أطرق الباب عليه موهــنا

قال لي من أنت قلت أنظر *** فما ثم إلا أنت بالبـــاب هنا

قال لي أحسنت تعريف الهوى *** وعرفت الحب فأدخل يا أنا


1.⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
للترجمة فالترجمة على درجة عالية من البلاغة والجمال ، لست ضليعا في اللغة العربية ولست ناقدا أدبيا ولست أفهم الفارسية حتى أحكم على الترجمة ، وإنما هذا الرأي كرأي قارئ ناطق بالعربية إستساغ ما قرأه ، فأثر فيه البيان وخلب عقله جمال البلاغة والإحكام .

2.⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
لشعر الشيرازي ونثره ، فكلامه موجز بليغ وخير الكلام ما قل ودل ، يبتدئك بنثر بليغ أو بحكاية أو طرفة ثم ينظمها شعرا يركز المعنى ويخرجه من محدودية الموقف وموضع المقال إلى حكمة متعالية تتجاوز الصقاع والأمصار ، والأعصار والأدهار ، فهي كعبير الورد الفواح لكنها على نقضيه لا تشم بل تستقر في عقل فهم أو قلب وعى ، فالتجربة مع هذا المبدع الكبير الذي ذاع صيته في مشارق الأرض ومغاربها لن تنتهي منها خالي الوفاض سواء على الصعيد المعرفي أو على الصعيد اللغوي فقد كان المعجم رفيقي في ثنايا هذه الرحلة الجميلة في روضة سعدي وهذا الجانب من الكتاب أي الجانب الأدبي والبلاغي هو ما بنيت عليه تقييمي للكتاب .

3.⭐️⭐️⭐️
لموضوعات الشعر والنثر التي عالجها سعدي وللطريقة التي عولجت بها تلك المواضيع وربما يكون هنا مجال للحديث عن أبواب روضة سعدي وهي كالآتي :
1.في سيرة الملوك .
2.في أخلاق الفقراء .
3.في فضل القناعة .
4.في فوائد السكوت .
5.في العشق والشباب .
6.في الضعف والشيخوخة .
7.في تأثير التربية .
8.في آداب الصحبة .
*******************


وبما أن الكتاب روضة ورد فلابد من شوك ينغص الإستمتاع بجمال الألوان وزهائها ، وعبق الورود وعبيرها، ومن هذه الأشواك ما يأتي :

1. صفحة كاملة في مدح الملك سعد بن زنكي طبعا كما هي عادة تلك العصور سواء في مدح العلماء أو مدح الملوك والأمراء ، مع أن الشيرازي في شعره يذم الملك والرئاسة ويركز على العدل والأمانة وأن الملك زائل وهذا الأمر واضح جدا ، لكنه لا يتسق مع هذا المديح المبالغ فيه حتى لو رأى سعدي في الملك سعد بن زنكي نموذجا للعدل والأمانة إلا أن ذلك لا يبيح وصفه بأقوال مثل هذه :

قطب دائرة الزمان القائم مقام سليمان !!!!
ملك الملوك المعظم الأتابك الأعظم !!!!
ظل الله في أرضه !!!!!

2.بعض العبارات القومية ، بالإضافة إلى وصف عنصري بحق أعراق أخرى مثل السود ، نوع من العنصرية ضد أديان سماوية وبالذات تعرض لليهود بشكل ملاحظ .

3. الباب الخامس في العشق والشباب ، لا أعلم حقيقة إذا كان سعدي متأثرا بطريقة صوفية في العشق الصوري ، إلا أن الحديث عن الغلمان وجمالهم ومحاسنهم شئ منفر وكما هي العادة في حدائق الورد لابد من نبات ضار فهنا نجد الحنظل صحيح أن الملاحظ من شعر سعدي نفوره من هذه الأفعال ولكنه تعامل معها بنوع من الإعتياد وعلى أنها ظاهرة معتادة .



...........................................
لن تكون التجربة الوحيدة مع سعدي لنا لقاء في المستقبل
Profile Image for Czarny Pies.
2,829 reviews1 follower
July 27, 2022
"The Gulistan of Saadi" is without question a work of tremendous literary, historical, philosophical and religious importance. I am appalled that I did not even know that it existed until three weeks ago when a GR friend recommended it to me. "The Gulistan" commands the respect of the Christian reader because it employs genres from the Bible and in most cases arrives at conclusions that fit in very well with Christian teaching. Many of the stories are very similar to the parables of the four Gospels of the New Testament. In other places, the style reminds one of the Books of Wisdom of the Old Testament. Those unmoved by the Christian tone of the Gulistan will be impressed by Saadi's knowledge of the pagan philosophers of the Classical Greek school.
A major difficulty for me was that I lacked the background needed to identify the Sufi aspects of this work as opposed to its purely Islamic works. To properly understand this work, I will need to read a great deal of other works and then return to it at a later date.
Displaying 1 - 30 of 293 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.