پاره حکایت هایی از زندگی یک آدم در جامعه ای که هر روز از خودِ نداشته اش دورتر رفته است. اگرچه حکایت های صافاریان خاطره هایی اند از آغاز کودکی تا این اکنون و اگرچه به نظر شخصی، اما روی هر کدام می شود مکث کرد و ایستاد و خیال کرد و دور شد با همه ی سادگی شان. حکایت هایی مانند همه ی حکایت های دیگر و گاه دوست داشتنی؛ شاید بشود بگویم حسبِ حال. گذر ایام. دریغ
خیلی خواندنی. تکه هایی از جورچین یک زندگی. یک جا در توضیح نوشتن یک اعلامیه به زبان فارسی میگوید:
یکم به خاطر آن که شناختی از جامعه ی ارمنی و مسائل آنان (که از مسائل دیگر اجزاء ملت ایران جدا نیست) به هم میهنان فارسی زبان به دست داده باشیم چه حتی در محافل روشنفکری نیز تصور صحیحی از ارامنه ندارند. دوم، به خاطر روانشناسی خاص ارامنه ی ایران که اگر راجع به خود مطلبی به زبان فارسی یافتند با ولع و علاقه ی بیشتری می خوانند، و نوشته در مقیاس وسیع تری پخش می گردد.
حالا که این سطرها را از روی جزوه ی نحیف و کهنه ی چهل سال پیش رونویسی میکنم، احساس عجیبی دارم. تازه درک میکنم که این اندیشه ها تا چه اندازه مسیر سراسر زندگی ام را تعیین کردهاند و چطور هنوز با بنیاد آنها احساس نزدیکی میکنم.
این کتاب چند خاطره و چند داستان از روبرت صافاریان است که داستانها سالها قبل نوشته شدهاند. خاطرهها در مورد کودکی و بعد دوران مدرسه هستند و انگار فردی دارد خیلی تند زندگیاش را تعریف میکند و در هیچ قسمتی چندان عمیق نمیشود. بابت همین عمیق نشدن، حجم احساسات در خاطرهها چندان زیاد نیست و به نظرم باعث میشود خواننده درگیر کتاب نشود. از فصل «توی سر، نه موی سر» سروکلهی عقاید سیاسی و اجتماعی نویسنده جدیتر باز میشود و این عقاید و البته چیزهایی که درمورد زندگی خانوادگیاش گفته خودشان را به خو��ی در داستانهایی که بعدتر در کتاب آمده نشان میدهند. این عقاید سیاسی و اصطلاحا گرایش به چپ، بهخصوص در این روزها که دوران شاه دورانی طلایی به نظر میرسد چندان برای من خوشایند نبود اما یک نکته در نوشتهها برایم بسیار قابل ستایش بود. جایی در کتاب صافاریان میگوید: «و مهمتر، اگر میاندیشد و میگوید فلان چیز درست است، باید به آن عمل کند. این نکتهی آخر برای من شد اصلی اساسی در زندگی. بدون آنکه آن موقع متوجه شوم این کار چقدر دشوار است، شاید دشوارترین کار. و انقلابیترین.» از نوشتهها حس کردم این حرف شعار نبوده و واقعی است و اگر اینطور باشد این ویژگی بسیار قابل تحسین و ستایش است.