" کاوای" ، روانکاو و درمانگر مکتب یونگ، وازچهره های برجسته فرهنگی ژاپن محسوب میشود. علاقه زیادی به مطالعه مباحث فرهنگی دارم . کتابی است کم حجم از پرسش وپاسخ موراکامی با "کاوای " . گفتگوهای کوتاه ، موجزونه چندان پیچیده درشکل ولی بدیع در موضوع .البته جاهایی که به اساطیرژاپن و ادبیات کهن آن کشور اشاره می شودبرایم قابل درک نبود . به اواسط کتاب نرسیده احساس کردم با گفتگویی بسیار متفاوت با فرهنگ غرب روبرو هستم . جاهایی به تفاوت فرهنگ غرب و ژاپن اشاره می شود و نحوه برقراری ارتباط روانکاوی با ژاپنیها و..که بسیارجالب است . ازتجربیاتی سخن گفته می شود که به ظاهرمبنای منطقی ندارد ولی واقع می شود .ازفرهنگ فردگرا ی غرب و فرهنگ ژاپن و تفاوتها. ترجمه می توانست بهترباشد و دربسیاری جاها به نظرم دچاروقفه معنایی است . جایی ازکتاب بحث جالبی دراشکال ترجمه آثارژاپنی به زبان انگلیسی وانتقال صحیح مفاهیم می شود ومن فکرکردم وای به ما که ترجمه دست دوم ازانگلیسی رامی خوانیم و توسط هرکسی... .... این که دونفری که عاشق هم اند ازدواج میکنند و ازآن پس به شادمانی روزگارمی گذرانند ازبیخ وبن مضحک است . این باور به افسردگی بعدی منجرخواهدشد. به نظرمن آدم ها ازدواج می کنند وبه عنوان زوج زندگی میکنند تارنج بکشند وچاه هایی حفرکنند . چاه کندن کاری دشواراست ، واقعا" دلیل روشنی وجود ندارد که مردم تحملش کنند.آنها که بارها ازدواج میکنند ، علاقه ای به چاه کندن که کاری خسته کننده است ندارند . بنابراین به جستجوی آدم جدید می روند امادوباره به همان نوع جنس آدم می رسند . .... اگرامیالت را به سمت یک زن هدایت کنی ، ممکن است کارت سخت شودزیرا اوموجودزنده است ، بنابراین شاید احساساتت را به سمت چیزی مثل تحقیق روی اسنادقدیمی متمرکزکنی . این کاربه مراتب خطرات کم تری دارد .یاممکن است تمام انرژی ات را صرف شغلت کنی . البته نمی توان حکم کلی صادرکرد .بستگی به انتخابت دارد که چگونه زندگی کنی .
کتاب خیلی جالبی بود ولی یه بدی که داشت این بود که خب به مسائل خیلی کلی پرداخته بودن، مسائل خیلی جذابی و این دو شخص نظراتشون رو بیان میکردند ولی خیلی کوتاه بود خیلی یعنی؛ اینطوری که من واقعا راضی نمیشدم با جوابهاشون، دلم بازم میخواست بدونم. و اینکه نظرات صادقانه خودشون رو در مورد ژاپن میگفتن و مقایسه میکردن با کشورهای دیگه جالب بود.
فکر میکنم حرفها –برای مخاطب ایرانی حداقل– ناملموس بود و یکجورهایی سردستی به مسائل مهم پرداخته شده بود. در کل گفتوگویی نبود که ارزش مکتوب شدن داشته باشه. علاوهبر این، گفتوگو حدود ۲۵ سال پیش انجام گرفته که باعث شده خیلی از شرایطی که دربارهش بحث به میون اومده منسوخ یا به کلی متحول شده باشن.
Absolutely teeming with an abundance of fascinating topics - discussed both in a universal and Japan-specific context. Great read for any Murakami fan, Japanophile, or anyone interested in the human condition as it is in the 21st century.
Warning: definitely not the best of translations. I found at least 3 typos throughout the book. Also, I felt some parts (especially in the beginning) were very awkwardly translated. Then again, it might just be me not being "worldly" enough to understand what Murakami and Kawai were saying, in the context that they were referring to.
Still an amazingly insightful read though. I love these two together - they have this incredible chemistry that's a total joy to witness; something that definitely came through their thoughtful discourse.
An incredible little book that reunites the thoughts of two great thinkers: a Japanese psychologist (Hayao Kawai) and a great novelist (Haruki Murakami). Full of reflection and insight to the events and interests that revolve around man's mind and gave rise to the current state of affairs in our times.
Although at first sight the couple in the conversation could appear as a mismatch, as one keeps on reading, the connection becomes evident : both men are really into psychology (the Jungian branch). The variety of topics (one of this being the differences between East and West) and the profundity with which they are dealt with makes this work worth reading without doubts. In addition to this, it sheds light into the strings that resonate in the incredible work of fantasy and fiction created by Murakami: a must to anyone interested in the creative process of the Japanese novelist.
The title translates "Haruki Murakami meets Hayao Kawai". Hayao Kawai was a renowned Jungian psychologist with a strong science background, and also wrote many books. Two great thinkers of tooday's Japan opened up their minds, which itself was interesting, and luckily, it turned out to be very successful. I'm afraid that this is not available other than Japanese, hoping to be made available in other languages.
مباحث بسیار جالبی بین این دو شخص بزرگ مطرح میشود. مباحثی مرتبط با فرهنگ و جامعه و زندگ��. بررسی تشابه و اختلاف این موارد در فرهنگ ژاپن و فرهنگی غربی. تنها نقد من به ترجمه کتاب است که فهم بعضی از قسمتهای بحث را دشوار کرده است. اگر مترجم فعالیت تکمیلی به صورت پانوشت انجام میداد حتما به بهتر فهمیده شدن مطلب کمک میشد.
من از پنج بهش ۳.۵ میدم بعضی قسمتاش گنگ بود و دربارهی مسائلی که ازشون اطلاعی نداشتم صحبت میشد که خیلی برام جذاب نبود و قسمتهایی هم بود که واقعا لذت میبردم از خوندنشون. و صحبتاشون باعث شد تصمیم بگیرم موقع کتاب خوندن به چیزای خیلی زیادی توجه کنم . همینطور بعضی شباهتها میان فرهنگ ژاپن با فرهنگ خودمون هم خیلی جالب بود.
تقابل روانشناس و موراکامی مکالمه بسیار جالبی را پدید آورده بود. تفاوت ها و شباهت های فرهنگ ژاپن با ایران به عنوان دو کشور شرقی نکات بسیار جالبی را درخود داشت.
A very interesting conversation between a therapist and a writer, talking, among other things, about the parallels of writing and therapy as a form of healing, and discussing the differences between pluralistic eastern societies and individual western ones in the 90s.
«هاروکی مورا کامی به دیدار هایائو کاوای میرود» ترجمه مژگان رنجبر گفت و گویی بین موراکامیِ نویسنده و کاوایِ روانکاو است. این دو از آنچه طی سالها برای ژاپن اتفاق افتاده و تاثیرش بر فرهنگ و رفتار اجتماعی جامعه صحبت میکنند. به بررسی تاثیر این اتفاقات در روند داستان نویسی و روانکاوی میپردازند. همچنین فرهنگ ژاپنی را با فرهنگ آمریکایی مقایسه میکنند و از تفاوتهای رفتاری بین دو جامعه حرف میزنند. نکته جالب کتاب پرداختن به داستان نویسی به عنوان یک شیوه درمانی است. در واقع از نظر کاوای، نویسنده با خلق اثر به درمان چالش های روانی خود میپردازد. بعد از بحث درباره جزئیاتی که در شیوه داستان نویسی موراکامی بین دو نفر صورت میگیرد آنها متوجه میشوند که داستاننویسی برای نویسنده مشابه با روشهای درمانیِ جدید در حیطه روانکاویست. اثر نویسنده هم جایگاه روانکاوش را دارد و هم آسیب حلنشدهی ناخودآگاهش است. از طرفی در بحثی که شکل میگیرد؛ مقایسه جامعه امروز ژاپن و آمریکا و صحبت کردن از رفتار سنتی مردم ژاپن، یادآور جامعه سنتی خودمان در ایران است. ویژگیهای مشابه فراوان بین رفتار ژاپنیها و ما بیشتر خواننده ایرانی را ترغیب میکند که پیگیر بحث باشد و بین خطوط به دنبال راهکاری برای حل مشکلات جامعهاش بگردد. شاید شما هم مثل من، در انتهای کتاب این سوال برایتان باقی بماند که دو جامعه با رفتار اجتماعیِ بسیار مشابه چطور به دو "حال حاضر" کاملا متفاوت رسیدهاند؟
A little bit of insight into Murakami and how he writes his stories. Quite a lot of information about how he and Kawai view American and Americans. If you're interested in this sort of thing, great. Give it a read. If not, then don't worry about it. No great mysteries are solved here.
Sneak peek into the minds of two legends. I do not agree with some points they raise but nonetheless it would highly recommend it if you want to know Murakami on a better level.
an intense read during my holiday. I thought I just want to have a glance and then dug in this thoughtful piece of writing. usually, I evaluate books by how they made me feel after reading them and also what did I learned. so I have to confess that this book went far beyond my expectations. so insightful comments over meaningful concepts. their remarks over marriage or life and also writing as a method to self-cure ourselves. combining the book, classic music, and a sunny winter morning and my coffee made an unforgettable Sunday for me. thanks a million