در این شماره میخوانید دوستیها چگونه در بزرگ سالی تغییر می کند؟ پیام رسانی که به «معادل همه چیز» تبدیل شده است نعرههای تماشاگران نشانۀ چیست؟ چطور بفهمیم چه کسی دروغ میگوید؟
اون چیزایی که از این شماره مد نظرم بود رو خوندم. یه سری مقاله هم که خب مشخصا در حوزهی علائقم نبود و نخوندم؛ از جمله مقالات اقتصادی. چیزایی هم مونده توش که دوستشون دارم و احتمالا برای پراکنده خوانی بهشون بر خواهم گشت :)
در کل هنوز هم معتقدم ترجمان، با وجود اینکه توسط آدمهایی میچرخه که تفکرشون رو نمیپسندم، محصول ارزشمندی در حوزهی علوم انسانی محسوب میشه و اون بیست هزار تومن حلال میشه :دی
چهار از پنج نکات مثبت: حقیقتا راضی کننده بود برام: تنوع مطالب و کیفیتشون خوب بود به نظرم. با اینکه خیلیاشون رو قبلا خونده بودم دوباره همه رو خوندم. فقط یکی دوتا متن بودن که جذابیت زیادی نداشتن. پروندهش (که تقریبا مسئلهٔ شماره یک زندگیمه) نسبتا خوب بود. مهمترین نکته مثبتش این بود که سعی کرده بود از جنبههای مختلف بهش بپردازه. این کار باعث شده بود که کل پرونده تبدیل نشه به یه چگونه اهمالکاری خود را درمان کنیم. هم نگاه فلسفی داشت هم شناختی هم اجتماعی و اقتصادی، هم به ابعاد اجتماعی پرداخت هم به ابعاد فردی، و شاهکارش این بود که بعضی مقالههاش کلا در دفاع از اهمال کاری بودن (هر چند وقتی بعد مقالات کوبنده اهمالکاری اومدن حناشون دیگه رنگی نداشت). با کنار هم گذاشتن همهشون میشد به چیزای جالبی رسید ولی خب بعضی وقتا گیج کننده میشد. نقاط ضعف: ۱. هنوز یه سری اشتباهات ریز و جزئی به چشم میخوره توش که شاید تو سایت قابل بخشش باشن ولی وجودشون تو فصلنامه واقعا بده. ۲. من کماکان علاقهمندم که یه سری اسما رو به انگلیسی داشته باشم که راحتتر بتونم بعد خوندن مقاله دنبالشون بگردم و ترجمان کماکان اعتقاد داره که نیازی نیست فضا و با آوردن اسامی لاتین هدر بده. ۳. یه گفتگو داشت با کیت ریورت که توش معرفی کتاب میکنه. کاش اون نوشتاری که راجع به کتاب خود ریورت بود رو تو همین فصلنامه میآورد.