Mystical story The internal revolution of a woman and the fight against her past در مورد زنی موفق و کاریزماتیک که مدیریت مهمانسرای بزرگ سنتی را عهده دار است مهمانسرای که در جذب مهمانهای ایرانی و خارجی رتبه اول را داراست پریا گرچه از استعداد و نبوغ بالایی برخوردار است بطوری که دیگران به موفقیت او رشک می بندند اما در گذشته اشتباهی بزرگی را مرتکب شده که جرات ابراز آن را به دیگران و نزدیکان خود ندارد در روند قصه کم کم گذشته او مانند کابوسی بر روح نا آرامش فرو آمده و به شدت آزارش می دهد و با مبتلا شدن به بیماری؛ عذاب وجدان او تشدید شده و; برای عبور از این بحران; با مشکلات فراوانی مواجه می شود
I have been studying philosophy and mysticism for years and wrote several stories and scenarios in this field My stories are the borderline between metaphysics and realism 'سید مرتضی مصطفوی { متولد دی ماه ۱۳۵۱ تهران } داستان نویس و فیلم نامه نویس ایرانی است. وی در آثار سینمایی به نامهای ( خاکستر و برف) ( محدوده ابری ) و (سریال آرام می گیرم ) بعنوان نویسنده فیلم نامه فعالیت داشته است. و همچنین در حوزه ادبیات داستانی مولف رمان( زندگی مه آلود پریا) داستان بلند ( گم شده ای در مه ) ( تابی نهایت ) و رمان بلند ( سیمای شکسته پدرسالار ) است
به گزارش هنرنیوز ، رمان «زندگی مه آلود پریا» با اقبال خوانندگان روبهرو شد. این كتاب به فاصله كوتاهی به چاپ پنجم رسید و چاپ ششم آن نیز در راه است. شاید موفقیت آن را بتوان جذابیت و پر تعلیق بودنِ داستان دانست نویسنده از منظر روانشناختی و جامعه شناسی به داستان پرداخته است است.
پریا، قهرمان رمان، که زنی مدیر و کاریزماتیک است با مرور گذشته خود دچار عذاب وجدان شده و با مشکلات و اتفاقات زیادی مواجه می شود بطوری که عبور از این بحران برای او سختی های فراوانی را به همراه آورده و اطرافیان خود را نیز درگیر این ماجرا می کند داستان شرح مواجهه او با مصائبی است كه پیدرپی بر سرش میآید. کتاب «زندگی مه آلود پریا» بعد از کتاب «تابی نهایت» دومین کتاب «سید مرتضی مصطفوی» است و فیلمنامه «محدوده ابری»، «خاکسترو برف» و سریال«آرام می گیریم» نیز از آثار سینمایی این نویسنده است، گفتگو با این نویسنده را درادامه می خوانید:
آقای مصطفوی فعالیت شما بیشتر در زمینه فیلمنامه است چه شد که برای بار دوم به فکر چاپ رمان افتادید؟
دست نویسنده درنوشتن رمان باز است و بهتر می تواند از تخیلات خود استفاده کند و دلیل دیگر اینکه فیلمنامه بعد از اینکه به مرحله تولید می رسد اتفاقای زیادی برایش می افتد و تغییرات زیادی روی آن اعمال می شود مخصوصا فیلمنامه سریال که چندین کانال را باید طی کند تا به مرحله تولید برسد.
خوب بپردازیم به رمان «زندگی مه آلود پریا» داستان شما یک داستان روانشناسی و محتوا محوره اگر امکان دارد کمی در مورد داستان برایمان توضیح دهید؟
پریا که نقش اصلی داستان ماست شخصیتی است کاریزماتیک که جزو انسان های موفق جامعه است به طوری که افراد زیادی را مدیریت می کند اما در روند قصه با اتفاقاتی که برایش می افتد و دچار عذاب وجدان شده و متوجه اشتباهی که در گذشته اش مرتکب شده می شود اشتباهی که برای جبران آن با مشکلات زیادی مواجه می شود و وقتی از همه حتی شوهرش نا امید می شود به تنهایی سعی می کند با سختی ها مبارزه کند حتی مجبور می شود تمام زندگی و حتی نزدیکانش را ترک کند تا بلکه بتواند گذشته ای که مثل کابوس آزارش می دهد را جبران کند.
دلایل پرفروش شدن رومان خودتان را چه می دانید؟
شاید یکی از علت های آن تعلیق و درگیری مخاطب و سئوالاتی باشد که تو درطول قصه مطرح می شود و مخاطب با خواندن فصل اول با قصه درگیر شده و مشتاق می شود که قصه را به پایان برساند تا سئوالاتش پاسخ داده شود و علت بعدی اینکه سعی کردم داستان رو متفاوت روایت کنم گرچه بسیار برام سخت بود اما سعی ام این بود که بین رئال و سورئال حرکت کنم و این دو را به هم نزدیک کنم.
علت این نوع روایت چی بود؟
چون به این قائلم که بسیار از اتفاقاتی که درزندگی ما می افتد از عالم بالاتر نشئات می گیرد و یک جورایی این عالم جسمانی ما به عالم روحانی متصل می شود ، بقول افلاطون عالم مثل را مطرح می کند و می گوید عالم ما سایه ای است از عالم بالاتر.
سخن پایانی؟
جا دارد از دوست عزیزم روح اله سهرابی تشکر کنم که در خلق این اثر بسیار همراه من بود وهمچنین مدیر محترم نشر داستان فریاد شیری که برای چاپ این رمان بسیار زحمت کشیدند.
گزیده داستان پریا در حـالی کـه شـمارش نفسهایش بالا رفته به زحمت دستش را روی زنگ می گـذارد. بـه محض باز شدن در مسعود مثل آدم هـای جـن زده، خشـکش زده و لحظاتی هاج و واج پریا را نگاه می کند. بعد با عصبانیت می گوید: فکرش نمی کردی که منو اینجا ببینی نه؟ پریا که نمی داند چه بگوید، به سـختی خـودش را کنتـرل کـرده و جواب می دهد: تو رو خدا منو ببخش، نا خواسته، تو رو تا اینجا کشوندم. - ناخواسته؟... اتفاقا خیلی هم برنامه ریزی شده بود! پریا با صدای لرزان می پرسد: - متوجه منظورت نمی شم. مسعود فریاد می کشد: این همه دروغ سر هم کردی، که بیای اینجا تا هر غلطی که دلـت خواست بکنی؟ پریا که انتظار این حرف را از او ندارد، در حـالی کـه شـوکه شـده است خودش را کنترل کرده و بدون اینکه جمله ای بگوید به سمت راه پله می رود. مسعود پشت سر او آمده و بازویش را می گیرد و با فشار به سمت خود کشیده و می گوید: کجا داری می ری؟ خب تو که تا حالا پیش نادر بودی، می موندی صبح می اومدی. پریا با شنیدن این حرف از ناراحتی شروع بـه لرزیـدن کـرده و در حالی که لبهای خود را می گزد، با خشمی فرو خورده دسـت خـود را بالا می آورد که مسعود دست او را گرفته و فریاد می کشد: - خیلی گستاخ شدی بی چشم رو پریا با بغض می گوید: باورم نمی شه... این تـویی مسـعود کـه ایـن جوری بهم تهمت می زنی؟ مسعود که گویی تعادل روحـی خـود را از دسـت داده، فریـاد مـی کشد: نمی خواد برای من ادای آدمای اخـلاق مـدار رو در بیـاری، تـو از همون اول داشتی بازیم می دادی، اما من خر نفهمیدم. در این لحظه بغض پریا ترکیده و با گریه می گوید: تو اصلا از من پرسیدی کجـا بـودم؟ چطـور بـه ایـن راحتـی داری قضاوت می کنی؟ - وقتی چهارصبح می آی خونه، موبـایلتم جـواب نمـی دی، دیگـه چی رو باید ازت بپرسم؟
ادداشت جبار آذين منتقد و مدرس سينما بر کتاب «زندگي مهآلود پريا» به قلم سيدمرتضي مصطفوي حيات شورانگيز پريا در «زندگي مهآلود»
جبار آذين؛ پريا روايت زني از جنس عشق و شيدايي و صبر و کمال است که از کوچههاي باور و ترديد مهآلود ديروز و امروز خود عبور کرده و تا اوج دستيابي او به آرامش و مانايي امتداد مييابد. گرچه رمان و رماننويسان ايراني از منظر تاريخ در ماراتن ادبيات داستاني نسبت به دوندگان ميدان کوتاهنويسي و کوتاهنويسان آهستهتر گام برميدارند ولي نگاه و استقبال اجتماعي به ويژه ژرفنگري نسل جوان به زندگي و انسانها و جستوجوي شورانگيز آنها همراه قهرمانهاي رمانهاي خانوادگي و اجتماعي نشاندهنده پويايي و حيات بخش رمان و رماننويسان به ادبيات و حيات فرهنگي است. در سالهاي پس از انقلاب انواع رمانهاي اجتماعي، سياسي، خانوادگي، تخيلي، جنايي و پليسي به دست نويسندگان حرفهاي و نوقلم نگارش و ارائه شده است اغلب اين آثار از لحاظ نوشتاري و داستاني و قوام ساختاري از استانداردهاي داستاننويسي جهان فاصله دارند و محتوا و مضمون محدود و قشري مانع قد کشيدنشان در ادبيات داستان کشور شده است، با اين حال در ميان خالقان اين رمانها جوانان خوشقريحه و مستعدي هم در کنار حرفهايها عرضاندام کردهاند که نگاه و قلم و پرداخت خوب متبلور در آثارشان آنها را از نوشتههاي رايج بازاري و سياسي که به جاي خدمت به جامعه، مسير سوداگري را طي ميکند، دور كرده است. سيدمرتضي مصطفوي از جمله هنرمندان با استعداد، صاحب قلم و نوانديش عرصههاي هنر داستاننگاري و فيلمنامهنويسي است و آثاري که تاکنون از او ارائه شده، مقبوليت فرهنگي و اجتماعي داشتهاند. تازهترين هنرنمايي او خلق رمان اجتماعي و خانوادگي زندگي مهآلود پرياست. رماني استخواندار و خوش ساختار با محتواي ارزشي و مضامين ملموس اجتماعي که زندگي مادي و معنوي انسان را از دريچه نگرش يک زن و همراهان ره گم کردگان پيرامون او به تصوير کشيده است. نوسان ميان رنج و شادي، تيرهروزي و خوشبختي و مبارزه و تسليم در بطن فضاهاي واقعگرا و ماورا با بينشي اعتقادي، فلسفي، انساني و اخلاقي بستر اصلي قصه پريا و داستان فرعي رمان جذاب مصطفوي است. رماني که مضامين آن بيترديد مخاطب را به سوي خود ميكشاند و وقتي با شخصيتهاي آن و به خصوص پريا همراه ميشود تا داستان را به پايان نرساند به آرامش نميرسد. زندگي مهآلود پريا گامي رو به جلو براي نويسنده با آتيه آن و تلاشي موفق براي ارتقاي سطح و آثار ادبي سازنده اجتماعي است. در گرماگرم رونق بازار داستانهاي کوتاه و بلند سطحي و تجاري ايران، آفرينش رماني چون زندگي مهآلود پريا نعمت و غنيمت است.
زندگی مه آلود پریا" داستانی روانشناسی و جامعه شناختی است و قهرمان آن پریا زنی موفق و کاریزماتیک است که بسیار جذاب ، پر تعلیق و متفاوت روایت شده است در فصل اول ما با زن و مرد جوانی مواجه می شویم که برای پیدا کردن گمشده خود در جاده مه آلود گرفتار شده اند و با تصادفی که برای آنها اتفاق می افتد شخصیت اصلی داستان، پریا به دره ای پرتاب شده و جان خود را از دست می دهد فصل اول و فصل آخر بصورت سورئال روایت شده است و نویسنده سعی کرده داستان را در مرز ر ئال و سورئال پیش ببرد و تا حدودی این مرز را کمرنگ کند گرچه نگارش این نوع روایت بسیار دشوار است اما نویسنده توانسته بسیار موفق عمل کند و شاید یکی از علتهای پرفروش بودن این کتاب این گونه روایت کردن باشد .
یادداشت جبار آذين منتقد و مدرس سينما بر کتاب «زندگي مهآلود پريا» به قلم سيدمرتضي مصطفوي حيات شورانگيز پريا در «زندگي مهآلود»
جبار آذين؛ پريا روايت زني از جنس عشق و شيدايي و صبر و کمال است که از کوچههاي باور و ترديد مهآلود ديروز و امروز خود عبور کرده و تا اوج دستيابي او به آرامش و مانايي امتداد مييابد. گرچه رمان و رماننويسان ايراني از منظر تاريخ در ماراتن ادبيات داستاني نسبت به دوندگان ميدان کوتاهنويسي و کوتاهنويسان آهستهتر گام برميدارند ولي نگاه و استقبال اجتماعي به ويژه ژرفنگري نسل جوان به زندگي و انسانها و جستوجوي شورانگيز آنها همراه قهرمانهاي رمانهاي خانوادگي و اجتماعي نشاندهنده پويايي و حيات بخش رمان و رماننويسان به ادبيات و حيات فرهنگي است. در سالهاي پس از انقلاب انواع رمانهاي اجتما��ي، سياسي، خانوادگي، تخيلي، جنايي و پليسي به دست نويسندگان حرفهاي و نوقلم نگارش و ارائه شده است اغلب اين آثار از لحاظ نوشتاري و داستاني و قوام ساختاري از استانداردهاي داستاننويسي جهان فاصله دارند و محتوا و مضمون محدود و قشري مانع قد کشيدنشان در ادبيات داستان کشور شده است، با اين حال در ميان خالقان اين رمانها جوانان خوشقريحه و مستعدي هم در کنار حرفهايها عرضاندام کردهاند که نگاه و قلم و پرداخت خوب متبلور در آثارشان آنها را از نوشتههاي رايج بازاري و سياسي که به جاي خدمت به جامعه، مسير سوداگري را طي ميکند، دور كرده است. سيدمرتضي مصطفوي از جمله هنرمندان با استعداد، صاحب قلم و نوانديش عرصههاي هنر داستاننگاري و فيلمنامهنويسي است و آثاري که تاکنون از او ارائه شده، مقبوليت فرهنگي و اجتماعي داشتهاند. تازهترين هنرنمايي او خلق رمان اجتماعي و خانوادگي زندگي مهآلود پرياست. رماني استخواندار و خوش ساختار با محتواي ارزشي و مضامين ملموس اجتماعي که زندگي مادي و معنوي انسان را از دريچه نگرش يک زن و همراهان ره گم کردگان پيرامون او به تصوير کشيده است. نوسان ميان رنج و شادي، تيرهروزي و خوشبختي و مبارزه و تسليم در بطن فضاهاي واقعگرا و ماورا با بينشي اعتقادي، فلسفي، انساني و اخلاقي بستر اصلي قصه پريا و داستان فرعي رمان جذاب مصطفوي است. رماني که مضامين آن بيترديد مخاطب را به سوي خود ميكشاند و وقتي با شخصيتهاي آن و به خصوص پريا همراه ميشود تا داستان را به پايان نرساند به آرامش نميرسد. زندگي مهآلود پريا گامي رو به جلو براي نويسنده با آتيه آن و تلاشي موفق براي ارتقاي سطح و آثار ادبي سازنده اجتماعي است. در گرماگرم رونق بازار داستانهاي کوتاه و بلند سطحي و تجاري ايران، آفرينش رماني چون زندگي مهآلود پريا نعمت و غنيمت است
"Fairy", who, because of hiding its past, suffers a conscientious punishment and goes through a dangerous path to overcome this crisis. Piraea encounters a young couple when crossing obstacles, and his life is unwittingly tied to the strange fate of her husband and unwanted events. For him
دکتر هادی سبحانی : . "زندگی مه آلود پریا" روایتگر تنهایی و سرگشتگی زنی مدیر و کاریزماتیک است که با اتفاقی به انقلاب درونی رسیده و اشتباهی که در گذشته مرتکب شده مانند تصویری روشن جلوی چشمانش نمایان می شود او برای جبران گذشته خود و پیدا کردن انسانی که به او ظلم کرده راهی سفر طولانی شده و در این مسیر با موانع و بن بست های زیادی مواجه می شود . این داستان که تم روانشناسی و لایه های عرفانی دارد سیر انسان از روزمرگی را به سوی کمال مطرح می کند و از حالت روایت خطی خارج شده است بطوری که مخاطب با خواندن فصل اول و فصل دوم کاملا گیج شده و تصور می کند که قصه به عقب بر گشته است اما با خواندن فصل آخر با اتفاق جدیدی در لایه های سورئال در داستان مواجه می شود و کاملا غافلگیر می شود. . فصل یک مسعود با دیدن این صحنه آنچنان هول می کند که با وحشت فرمان را به سمت راسـت خـود می چرخاند. و با فاصله بسیار کم مینـی بـوس را رد کـرده امـا بـه شدت با گاردریل کنار جاده برخورد مـی کنـد و بـه صـورت معلـق روی آن قرار می گیرد، از شدت ضربه وارده، سر مسعود محکـم بـه فرمان بر خورد کرده و خونین از هوش می رود. درِ طرف پریـا نیـز باز شده و پریا به طرف دره پرتاب می شود. پریا بدون اختیار غلت زنان داخل رودخانه نسبتاً بزرگی کـه در تـه دره، جریان دارد، می افتد. . فصل دو . نفس هایش به شماره افتاده و همـه جـا را تیـره و تـار مـی بینـد تلفیقی از صداهای آب، موسیقی سنتی و خنده سرش را بـه دَوران انداخته و به شدت آزارش می دهنـد. سراسـر وجـودش از کـابوس دهشتناکی که دیده به لرزه درآمده و تعـادل روح و جسـمش بهـم ریخته است. انگار از درون تهی شـده و تـوان تشـخیص خـود را از دست داده است. یکباره پاهایش سسـت شـده و کنتـرل خـود را از دست می دهد. با دستش میز را می گیرد و به زحمـت روی زمـین می نشیند. . فصل هیجده . مسعود بلافاصـله ترمـز کرده و با عجله از اتومبیل پیاده می شود، در حـالی کـه بـه شـدت وحشت کرده، چشمش به مرد زخمی می افتد کـه کنـار جـاده داز کشیده است، با سرعت بالای سر او رفته و او را صدا می زند. پریا نیز که شوکه شده از اتومبیل پیاده می شود و با صـدای لـرزان می پرسد:ببین زنده است؟!
گزیده از "زندگی مه آلود پریا" . مسعود با تعجب و نگرانی خود را به بالای تپه می رساند به محض رسیدن ، دانه های تسبیح را می بینـد کـه روی زمـین ریخته شده، و تا رودخانه امتداد پیدا کرده است. یکدفعه با نابـاوری چشمش به پریا می افتد که سوار قایق شـده و پیرمـرد نیـز جلـوی قایق در حال پارو زدن است. مسعود هر چه سـعی مـی کنـد نمـی تواند حرکتی انجام دهد. در حالی که بسیار شوکه شده، دائمـا پریـا را صدا می زند و گریه می کند. پریا رفته رفتـه از نگـاه او دور مـی شود. کم کم صداهای دیگر بر فضا حاکم می شود صحبت هـای عجیـب غریب آدمهای مختلف، صدای ناله و شیون مینا که دائمـا سـعید را صدا می زند و صدای آژیر آمبولانس و آتش نشـانی کـه لحظـه بـه لحظه واضح تر می شوند. در حالی که مسعود همچنان به جلو خیره شده و با بغض گریه می کند صدای مردی به گوش می رسد که مـی گویـد: بکشـین عقـب یواشتر پاش گیر کرده، باید صندلی رو باز کنیم در این لحظه صدای بلندگو به گوش می رسد: لطفـا دور گاردریـل رو خلوت کنید تا امدادگرا راحت تر از آب بکشنش بیرون، مسعود در حالی که دائما پریا را صدا می زند آنقدر بـه افـق رفـتن پریا خیره می ماند که او در دل رودخانه مه آلود ناپدید می شود.
ایرانیان_ سید مرتضی مصطفوی درخصوص پرفروش شدن رمان «زندگی مه آلود پریا»گفت: یکی از علت های آن تعلیق و سئوالاتی است که تو درطول قصه مطرح می شود و مخاطب با خواندن فصل اول با قصه درگیر شده و مشتاق می شود که قصه را به پایان برساند .
به گزارش شبکه خبری «ایرانیان»،رمان «زندگی مه آلود پریا» با اقبال خوانندگان روبهرو شد. این كتاب به فاصله كوتاهی به چاپ سوم رسید و چاپ چهارم آن نیز در راه است. شاید موفقیت آن را بتوان جذابیت و پر تعلیق بودنِ داستان دانست نویسنده از منظر روانشناختی و جامعه شناسی به داستان پرداخته است است. پریا، قهرمان رمان، که زنی مدیر و کاریزماتیک است با مرور گذشته خود دچار عذاب وجدان شده و با مشکلات و اتفاقات زیادی مواجه می شود بطوری که عبور از این بحران برای او سختی های فراوانی را به همراه آورده و اطرافیان خود را نیز درگیر این ماجرا می کند داستان شرح مواجهه او با مصائبی است كه پیدرپی بر سرش میآید. کتاب «زندگی مه آلود پریا» بعد از کتاب «تابی نهایت» دومین کتاب «سید مرتضی مصطفوی» است و فیلمنامه «محدوده ابری»، «خاکسترو برف» و سریال«آرام می گیریم» نیز از آثار سینمایی این نویسنده است، گفتگو با این نویسنده را درادامه می خوانید،
آقای مصطفوی فعالیت شما بیشتر در زمینه فیلمنامه است چه شد که برای بار دوم به فکر چاپ رمان افتادید؟ دست نویسنده درنوشتن رمان باز است و بهتر می تواند از تخیلات خود استفاده کند و دلیل دیگر اینکه فیلمنامه بعد از اینکه به مرحله تولید می رسد اتفاقای زیادی برایش می افتد و تغییرات زیادی روی آن اعمال می شود مخصوصا فیلمنامه سریال که چندین کانال را باید طی کند تا به مرحله تولید برسد. خوب بپردازیم به رمان «زندگی مه آلود پریا» داستان شما یک داستان روانشناسی و محتوا محوره اگر امکان دارد کمی در مورد داستان برایمان توضیح دهید؟ پریا که نقش اصلی داستان ماست شخصیتی است کاریزماتیک که جزو انسان های موفق جامعه است به طوری که افراد زیادی را مدیریت می کند اما در روند قصه با اتفاقاتی که برایش می افتد و دچار عذاب وجدان شده و متوجه اشتباهی که در گذشته اش مرتکب شده می شود اشتباهی که برای جبران آن با مشکلات زیادی مواجه می شود و وقتی از همه حتی شوهرش نا امید می شود به تنهایی سعی می کند با سختی ها مبارزه کند حتی مجبور می شود تمام زندگی و حتی نزدیکانش را ترک کند تا بلکه بتواند گذشته ای که مثل کابوس آزارش می دهد را جبران کند. دلایل پرفروش شدن رمان خودتان را چه می دانید؟
شاید یکی از علت های آن تعلیق و درگیری مخاطب و سئوالاتی باشد که تو درطول قصه مطرح می شود و مخاطب با خواندن فصل اول با قصه درگیر شده و مشتاق می شود که قصه را به پایان برساند تا سئوالاتش پاسخ داده شود و علت بعدی اینکه سعی کردم داستان رو متفاوت روایت کنم گرچه بسیار برام سخت بود اما سعی ام این بود که بین رئال و سورئال حرکت کنم و این دو را به هم نزدیک کنم. علت این نوع روایت چی بود؟ چون به این قائلم که بسیار از اتفاقاتی که درزندگی ما می افتد از عالم بالاتر نشئات می گیرد و یک جورایی این عالم جسمانی ما به عالم روحانی متصل می شود ، بقول افلاطون عالم مثل را مطرح می کند و می گوید عالم ما سایه ای است از عالم بالاتر. سخن پایانی؟ جا دارد از دوست عزیزم روح اله سهرابی تشکر کنم که در خلق این اثر بسیار همراه من بود وهمچنین مدیر محترم نشر داستان فریاد شیری که برای چاپ این رمان بسیار زحمت کشیدند.
The fluctuation between suffering and happiness, joy and happiness, and struggle and surrender in the midst of realistic and transcendental spaces with a religious, philosophical, human, and moral vision. The mainstay of the story of Pria and the next story is Mostafavi's charming novel
Fairy, the hero of the novel, who is a manager and charismatic woman, is suffering from the persecution of her past and faces many problems and incidents, so that the passing of this crisis brought him a lot of troubles and involved her associates. This is a story that tells the story of his encounter with the calamities that come to his head
معرفی نویسنده ای با سبک سوررئال سید مرتضی مصطفوی نویسنده و فیلمنامه نویس : . اولین فیلم او "محدوده ابری" نام داشت که در جشنواره های ایرانی و خارجی به نمایش در آمد و کل داستان در فضای ابری و مه آلود اتفاق می افتاد . دومین فیلم او "خاکسترو برف" بود که کامبیز دیرباز و میترا حجار در آن به ایفای نقش پرداخته بودن که کل فیلم در مناطق ساحلی و فضای ابری فیلمبرداری شده بود. . "گم شده ای در مه " داستان جوانی بود که در جاده مه آلود مسير خود را گم کرده و در حالی که مرگ او را تهدید می کند با اتفاق عجيبی نجات پیدا کرده و با موانع فراوانی مواجه می شود این داستان به صورت ( سورئال و سیال ذهن ) روایت شده است . رمان بلند "سیمای شکسته پدر سالار" خانواده ای را به تصویر می کشد که پدر خانواده بسیار مرد کاریزماتیک و خودرای است و فرزندان او که به بن بست اقتصادی رسیده اند برای رسیدن به اموال پدر تلاش های زیادی می کنند . . "زندگی مه آلود پریا" نیز در مورد زنی موفق و کاریزماتیک که مدیریت مهمانسرای بزرگ سنتی را عهده دار است پریا گرچه از استعداد و نبوغ بالایی برخوردار است بطوری که دیگران به موفقیت او رشک می بندند اما در گذشته اشتباهی بزرگی را مرتکب شده که جرات ابراز آن را به دیگران و نزدیکان خود ندارد در روند قصه کم کم گذشته او مانند کابوسی بر روح نا آرامش فرو آمده و به شدت آزارش می دهد . و "سریال آرام میگیرم" که سریالی ۵۰ قسمتی بود و سال گذشته به نمایش در آمد. .
زندگی مه الود پریا که توسط نشر داستان چاپ شد توانست در دوسال پیاپی در نمایشگاه کتاب تهران پرفروش شود. و همچنین توانست نظر منقدان و خبرگزاری ها را به خود جلب کند. به گفته مدیر نشر داستان این رمان که پرفروش ترین کتاب نشر است. امسال چاپ پنجم آن در نمایشگاه رائه خواهد شد . { "زندگی مه آلود پریا" داستانی روانشناسی و جامعه شناختی است و بسیار پر تعلیق روایت شده است در فصل اول ما با زن و مرد جوانی مواجه می شویم که برای پیدا کردن گمشده خود در جاده مه آلود گرفتار شده اند و با تصادفی که برای آنها اتفاق می افتد شخصیت اصلی داستان، "پریا" به دره ای پرتاب می شود و در فصل دوم ما پریا را در مهمانسرا میبنیم که در حال مدیریت آنجاست مخاطب با خواندن فصل دوم احساس می کند که یا قصه به عقب برگشته و یا سالها از اتفاق پرت شدن پریا به پرتگاه گذشته است اما با خواندن فصل های انتهایی با اتفاقات دیگری مواجه می شود و کاملا غافلگیر شده بطوری که هفته ها ذهنش درگیر داستان مخصوصا شخصیت پریا می شود نویسنده بسیار سعی کرده داستان را در مرز ر ئال و سورئال پیش ببرد و تا حدودی این مرز را کمرنگ کند و یکی از علتهای پرفروش بودن این کتاب این گونه روایت کردن است و علت دیگر تعلیق و سئوالاتی است که در طول داستان اتفاق می افتد . }
رمان «زندگی مه آلودپریا» روایتگر زنی است بنام پریا که بدلیل پنهان کردن گذشته خود دچار عذاب وجدان شده و برای عبور از این بحران در مسیر خطرناکی قدم میگذارد. بطوری که اطرافیان خود را درگیر این ماجرا میکند پریا حین پیمودن موانع با زوج جوانی مواجه میشود که زندگیاش ناخواسته با سرنوشت عجیب زن وشوهرگره خورده و اتفاقات ناخواستهای را برای او رقم میزند
پریا که نقش اصلی داستان را به عهده دارد، شخصیتی کاریزماتیک دارد. این زن از انسان های موفق جامعه است اما کم کم اشتباهی که در گذشته مرتکب شده باعث می شود که به انقلاب درونی برسد و برای جبران آن سختی های زیادی را متحمل شود و بعد از ناامید شدن از دیگران، به تنهایی مشکلات را به دوش بکشد و تمام زندگی و حتی نزدیکانش را ترک کند. او در این مسیر با موانع زیادی روبرو می شود.
شاید یکی از علت هایش تعلیق و درگیری مخاطب و سئوالاتی باشد که در طول قصه مطرح می شود. مخاطب با خواندن فصل اول با قصه درگیر شده و مشتاق می شود که قصه را به پایان برساند تا به جواب سوالاتش برسد. به نظرم علت دیگر می تواند این باشد که سعی کردم داستان را با روایت متفاوتی ارائه کنم اما سعی ام بر این بود که بین رئال و سورئال حرکت کنم و این دو را به هم نزدیک کنم
.گزیده انگار بعضـی حرفهـا بی اختیار از زبون آدم می جوشه، مث چشـمه ای کـه یـه دفعـه از وسط سنگ می جوشه و بیرون می آد، چون تو این چند ماه من بـا مرگ زندگی کردم، هـر روز فکر می کردم، که دیگه شـاید ایـن آخـرین روز زنـدگیمه، امـا می دیدم که فرداش اومد و من هنوز زنده ام، کم کم تسلیم شـدم، بنظر من شیرین ترین هدیه ای که خـدا بـه آدمـا مـی ده، تسـلیم شدنه، چـون کـارا رو بـه کسـی محـول می کنن که برای اونا تصمیم می گیره، مث نوزادی که تو آغوش پـدر مادرشه، و اونا هرجا که می خوان می بـرنش، نـوزادم بـدون فکـر و خیال، خودشو به اونا می سپره، همونجور که اومدنت به این دنیـا دست خودت نبود، قبول کن کـه رفتنت هم دسـت خودت نیست. پس قدر لحظات اندکی که بین تولد و مرگ هست رو بدون و ارزون از دستشون
این رمان درباره زنی به نام پریا است که مدیریت یک مهمانسرای بزرگ سنتی را به عهده دارد. مهمانسرایی که در جذب مهمان های ایرانی و خارجی رتبه اول را داراست. «پریا» گرچه از استعداد، نبوغ و زیبایی برخوردار است، اما در گذشته مرتکب اشتباه بزرگی شده که جرات صحبت کردن درباره آن را ندارد؛ حتی با همسرش مسعود. گذشته پریا به مرور مانند یک کابوس روح او را فرا می گیرد و باعث بیماری اش می شود. این گذشته مربوط به خواستگار او نادر و موجب یک حس عذاب وجدان در او می شود. به همین دلیل بدون اطلاع مسعود با نادر درگیر می شود.
: . "زندگی مه آلود پریا" روایتگر تنهایی و سرگشتگی زنی مدیر و کاریزماتیک است که با اتفاقی به انقلاب درونی رسیده و اشتباهی که در گذشته مرتکب شده مانند تصویری روشن جلوی چشمانش نمایان می شود او برای جبران گذشته خود و پیدا کردن انسانی که به او ظلم کرده راهی سفر طولانی شده و در این مسیر با موانع و بن بست های زیادی مواجه می شود . این داستان که تم روانشناسی و لایه های عرفانی دارد سیر انسا�� از روزمرگی را به سوی کمال مطرح می کند و از حالت روایت خطی خارج شده است بطوری که مخاطب با خواندن فصل اول و فصل دوم کاملا گیج شده و تصور می کند که قصه به عقب بر گشته است اما با خواندن فصل آخر با اتفاق جدیدی در لایه های سورئال در داستان مواجه می شود و کاملا غافلگیر می شود
"زندگی مه آلود پریا" روایتگر تنهایی و سرگشتگی زنی مدیر و کاریزماتیک است که با اتفاقی به انقلاب درونی رسیده و اشتباهی که در گذشته مرتکب شده مانند تصویری روشن جلوی چشمانش نمایان می شود. این داستان که تم روانشناسی و لایه های عرفانی دارد سیر انسان از روزمرگی را به سوی کمال مطرح می کند و از حالت روایت خطی خارج شده است بطوری که مخاطب با خواندن فصل اول و فصل دوم کاملا گیج شده و تصور می کند که قصه به عقب بر گشته است اما با خواندن فصل آخر با اتفاق جدیدی در لایه های سورئال در داستان مواجه می شود و کاملا غافلگیر می شود.
این رمان درباره زنی به نام پریا است که مدیریت یک مهمانسرای بزرگ سنتی را به عهده دارد. مهمانسرایی که در جذب مهمان های ایرانی و خارجی رتبه اول را داراست. «پریا» گرچه از استعداد، نبوغ و زیبایی برخوردار است، اما در گذشته مرتکب اشتباه بزرگی شده که جرات صحبت کردن درباره آن را ندارد؛ حتی با همسرش مسعود. گذشته پریا به مرور مانند یک کابوس روح او را فرا می گیرد و باعث بیماری اش می شود. این گذشته مربوط به خواستگار او نادر و موجب یک حس عذاب وجدان در او می شود. به همین دلیل بدون اطلاع مسعود با نادر درگیر می شود.