تقریبا یک سال و نیم از زمانی که شروع به خواندن این کتاب کردم گذشت تا به اتمام رساندمش و علت این تاخیر ناتوانی در هضم انبوه سیاه روزی زنان سرزمینم بود که این کتاب راوی آنها بود، جفایی که بر زنان و مادران و دختران این سرزمین در طی سالیان سال رفته است و تاریخ ناظرشان بوده است، با خود گفتم این کتاب را به دیگری پیشنهاد نمیکنم ولی با خود فکر میکنم هر مردی باید این کتاب را بخواند حداقل یکبار تا وفادار باشد،تا قدردان باشد ، قدر دان مادر، همسر .
برخلاف گفته اکثر علماي علم اخلاق که معتقدند بشر پاک ومنزه ونيکو خصال وپسنديده احوال پا به عر صه وجود مي گذارد که اثر تربيت هاي غلط وزمان ومکان ومعاشرين نامساعد وناهموار داراي خصائص ناپسند مي گردد من با اطلاع واطمينان وتجربه کامل به تو اظهار مي کنم بشر موذي ترين وشريرترين موجودات روي زمين مي باشد که اگر داراي صفات پسنديده اي شده دراثر ترس وبيم ومجازات وتحميل فشار به آن مرحله پا نهاده است
شکر تلخ مثل اسمش تلخ است. حلاوت خواندن داستان زندگی چند خانواده در تهران دوره ی بعد از قاجار واوایل رضا شاهیست که ایران غرق در قحطی و فلاکت است. قصه زنیست که با اینکه بیسواد است همه ی هم و غمش درس خواندن پسرش است. با شوهری عیاش که زندگی آنها را به باد داده است . و هر بار انها را رها میکند میرد و هر وقت بی پول و درمانده شد باز میگرددو به سرشان آوار میشود.
در شکر تلخ با اوضاع فرهنگی قم ، تهران، مشهد آشنا میشویم.
کتاب پر از مثل و اصطلاحات شنیدنی است. اما زیاده گویی هم زیاد دارد.
همه ضرب المثلهای ناب ایرانی در این کتاب وجود دارد براستی کتابی است که باید برای نسلهای بعد حفظ شود داستان زندگی یک زن است و بعضیها می گویند زندگی خود نویسنده است و اینکه این زن در شرایط دشواراجتماعی چگونه یک تنه از پس مشکلات بر میآید
تصویری که کتاب از ایران و زندگی مردمانش در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی ارائه میده رو کمتر میشه جایی سراغ گرفت. کتاب بیشتر نوعی تاریخ شفاهی از فرهنگ و زبان رایج مردم کوچه و بازار اون دوره است. خرافات، مثل ها، جزییات رمالی و طب سنتی اون زمان، سیستم حمل و نقل، و خیلی چیزهای دیگه مربوط به اون زمان تو این کتاب شرح داده میشه. سرنوشت شخصیت زن کتاب و شرح رنجهایی که در اون زمان به زنان میرفته غم انگیزه. خوندن این کتاب باعث میشه آدم قدر خیلی اتفاقات و اشخاص رو تو تاریخ بیشتر بدونه.
این کتاب را دو سال پیش شروع کردم ولی به قدری مرد داستان، زجر و ناراحتی و بدبختی برای زن داستان ایجاد کرد که از ظرفیت تحمل من خارج بود و کتاب را در صفحه ۱۵۰ رها کردم. ولی خیلی دوست داشتم کتاب را بخوانم پس خواندمش و امروز تمامش کردم.
کتاب خیلی خوبی بود به ویژه اینکه وضعیت زندگی مردم تهران در زمان قاجار و پیش از جنگ جهانی اول تا اوایل دوران حکومت رضا شاه پهلوی را بسیار خوب شرح داده بود. از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شیوع انواع بیماریها، قحطی و خشکسالی، نحوه مسافرت، راهزنی، ظهور ادیان جدید و کشکمشهای بین مردم، روابط جنسی و همجنسگرایی، طب سنتی و روشهای درمان انواع بیماریها، رمالی و دعانویسی، معرکه گیری، گدایی، تن فروشی و حتی پوشش مردم سخن به میان آمده بود.
چیزی که کتاب را برای من بسیار جذابتر کرده بود وجود ضربالمثلها، حکایات، اشعار، اصطلاحات و تکه کلامهای رایج بین مردم در آن زمان بود.
تنها ایراد کتاب که خود نویسنده هم در مقدمه به آن اشاره کرده است وجود اشکالات تایپی، نگارشی و ویرایشی و حتی غلطهای املایی بود که خیلی جاها واقعا تشخیص درست کلمه را سخت میکرد.
کتابهای "گزنه" و "قلم سرنوشت" در ادامه این کتاب هستند که به زودی آنها را هم مطالعه خواهم کرد.
چرا این کتاب اینقدر پر از چرک و کثافات و محنت و بدبختی و سیاه نمایی اغراق آمیزه ؟؟ واقعا حال آدم رو خوندنش بد میکنه بعضی جاها در توصیف صحنه های خشن و دردناک اینقدر زیاده روی شده که آدم حالت تهوع میگیره . نثر نسبتا سنگینی داره اما ضرب المثل ها و اعتقادات دیرینه ای رو بیان میکنه که خوندنش خالی از لطف نیست .اما حیف که داستانش دل و روح آدم رو چرکین میکنه .زیاده گویی های نویسنده هم باعث میشه یک پاراگراف در میون بخونی و باز هم چیزیو از دست نداده باشی. این کتاب هم نیمه کاره رها میشه 👎
فکر کنم در هیچ کتابی نتوان این حجم از اصطلاحات و مثل های فوق العادهی تهرانی یافت. باز هم درونمایه ای تاریک با زبانی پربار و شیرین، از یک نویسندهی ایرانی
روده درازی های نویسنده و حوادث تکراری داستانی که میشد توی ۱۵۰صفحه تمامش کرد. بنظرم ارزش وقت گذاشتن و خوندن نداشت. تنها نکته مثبتش اطلاعات تاریخی بود که مابین پرگویی های نویسنده و داستان نه چندان جالبش بیارزش شد.
کتاب شکر تلخ یکی از سهگانههای جعفر شهری است و در واقع اولین کتاب از این مجموعه محسوب میشود. این کتاب داستان زندگی پدر و مادر نویسنده و همچنین سختیهایی که مادرش در زندگی تحمل کرده را روایت میکند. بخش بزرگی از کتاب به دوران کودکی آقای شهری، تا پیش از دهسالگیاش اختصاص دارد.
نویسنده با دقت و جزئیات فراوان آن دوران را به تصویر میکشد. شاید همین جزئیات زیاد در برخی نقدها به عنوان نقطهضعف و نوعی زیادهگویی تلقی شده باشد، اما به نظر من، این ویژگی اتفاقاً نقطهقوت کتاب است. همین دقت در شرح جزئیات باعث شده شکر تلخ به منبعی غنی در حوزه جامعهشناسی، مردمشناسی و تاریخ فرهنگی آن دوره تبدیل شود. نویسنده به خوبی باورها، خرافات و سبک زندگی مردم آن زمان را روایت کرده است، که برای من بسیار ارزشمند بود.
من از خواندن این کتاب واقعاً لذت بردم، بهویژه اینکه نسخه صوتی آن را با صدای فوقالعاده آقای پرهام گوش دادم. صدای ایشان زیبایی داستان را دوچندان و تجربه شنیدن این کتاب را برایم خاصتر کرد.
داستان از سال قحطی آغاز میشود و اوضاع و احوال زمانه در خلال زندگی روزمره خانوادهای تهرانی که از قضا زنی بچه سال و پاکدامن و مردی جوان و عیاش و سر به هواست بیان میشود. در عین اینکه اشارات تاریخی و زبان روز و ضربالمثل و حکایات آن روزگار به خوبی هر چه تمامتر در کتاب آورده شده، داستان چندان کششی ندارد و هر از گاهی مطالبی بی ربط به روند داستان صرفا برای بیان احوال روزگار آورده شده است که خوانش آن را با دشواری رو به رو میکند. بیشتر از اینکه داستان سر و ته داشته باشد شرح احوال زمانه است و بیشتر از اینکه به خواننده لذت سفر به گذشته و همراهی با قهرمانان را بدهد او را سرخورده و ناراحت میکند. البته شاید هم بخشی به خاطر فجیع بودن شرایط آن روزهاست که خواننده نمیخواهد با هیچکس همذات پنداری نماید و دلش میخواهد از این کابوس هر چه زودتر خلاصی یابد.
کتاب شکر تلخ داستان بلند تلخیست که تلخی آن به انتها نمی رسد. این اثر روایت حقیقت تلخ زندگی زنان در تاریخ سیاه جامعه ما است. جعفر شهری به زیبایی غم، اندوه و رنج را به تصویر کشیده است. خواندن این کتاب آسان نیست؛ زیرا نه تنها رنج و درد کبری در پایان کتاب پایان نمییابد، بلکه این داستان سراسر روایت یک رنج تکراری است که برای خواندن آن به صبر و شکیبایی نیاز خواهید داشت.
جعفر شهری در این داستان بلند سنتها، آیینها و فرهنگ تهران و مردم آن به زبانی روایتی و پرجزئیات شرح می دهد. شخصیت های اصلی این رمان، میرزا باقر و کبری هستند. میرزا باقر نماد یک مرد هوسران و نالایق است که زندگی کبری و دو کودکشان را به تباهی می کشد و البته لحظه ای به خیالتان هم راه ندهید که این مرد لحظه ای پشیمان شده و یا در صدد جبران اشتباهاتش بربیاید. بلکه همچون یک پروتوتایپ یک مرد غلدر جامعه ی مردسالار خود را از همه مسئولیتها مبرا می داند. در مقابل، کبری را می بینیم که تنها کاری که بلد است فداکاریست و البته سازش. در ابتدا، کبری زنی سنتی و وابسته به میرزا قاسم معرفی می شود اما به تدریج و در طول داستان، در تحولی آرام و پویا، به سمت تجدد و استقلال پیش می رود.
کبری، که خود زنی بیسواد است، فرزندش جواد را به هر قیمتی که شده به مدرسه میفرستد. رنج و درد کبری بسیار واقعی و قابل درک است. او که در ابتدا از ترس کچلی جواد دنیایش به هم میریزد، به جایی میرسد که چند قدمی تا گدایی فاصله ندارد. کبری با همه نداری و فقرش، برای حفظ غرور پسرش، هرکاری میکند، حتی اگر باید نان شبش را نخورده و برای جواد یک جفت کفش دست دوم بخرد که برای او دنیایی میارزد. کبری که دلی بزرگ دارد، فقر آنچنان بر او و تفکراتش تاثیر گذاشته که ناخودآگاه بر تربیت فرزندش نیز تاثیر میگذارد. او وقتی میبیند جواد از شدت فقر و حسرت نمیتواند دل از دانه اناری که روی زمین افتاده بکند، انگار که دنیا بر سرش خراب شده باشد.
داستان شکر تلخ خطابه ای تلخ و تند هم به خدا دارد که بسیار خواندنیست!. شاید بتوان گفت این کتاب بیشتر دربارهی کبری است تا میرزا باقر یا جواد یا هر شخصیت دیگری. این داستان، روایت زنی سنتی در جامعهای مردسالار است که زن را لایق هیچچیز نمیداند. داستان زنی سنتی که در نهایت، با بهایی سنگین، خود را از بند زندگی خویش رها میکند، حتی اگر در پرده پایانی این داستان، در حالی که در حال شیون است، فرزندانش را صدا بزند.
اولین نکته جالب زبان قدیمی و فرهنگ قدیم و امثالیه که تو کتاب به کار می برن از خاصیت های نوشته های آقای شهریه دومین موضوع رنجیه که زنان در اون دوره تحمل میکردن و دم برنمیاوردن و مردانی که به جز خودشون و عشق و حال خودشون به هیچ چیز فکر نمیکردن
اول :روح مرحوم جعفر شهری شاد، دوم : بسیار بسیار زیاد کتاب سخت خوانی است ، نه بخاطر چاپ بد و پر از غلط و کلافه کننده ، نه به خاطر طول و تفصیل بیش از حد، و حوصله سر بر برای زمانه ی ما ، بلکه بیشتر برای انبوه سیاهی و تباهی و فلک زدگی و پستی ها و کثیفی ها و پلشتی های موجود در جامعه ی آن روزگار. کار سخت و توانفرسایی انجام داده برای انتقال فرهنگ آن روزگار که میتوان آن را کم نظیر دانست. تصویرگری های سینمایی کتاب زیاد و انتقال فرهنگ عامه در قالب شعر فولکلور و ضرب المثل و بهره گیری از کلمات مذهبی مرسوم از دیگر نقاط قوت کتاب است . شرح روحیات کاسبان و بازرگانان و مواجب بگیران و روحانیون و مردم عادی و بی سواد در مواجهه با هر مشکلی و هر اتفاقی از نکات جالب توجه است . سوم : شرح مجادلات و محاورات ذهنی کبری از دیگر نقاط قوت کتاب است که گرچه همانطور که گفتم کتاب را سختخوان میکند به جهت طولانی شدن ولی از لحاظ تاریخی نگرش دقیقتری برای مطالعه ی تاریخی صد سال پیش ایران در پایتخت به دست میدهد ، و در کنار پایتخت به مشهد میرود و میکاود زندگی و روش و منش مردم زمانه را در آن شهر ، که باز بر غنای فرهنگی کتاب میافزاید. چهارم : شرح مشکلات واقعی قحطی ، بیماری مشمشه و عوارض آن ، بیماری کچلی و عوارض ش ، بیماری های مقاربتی و ... همه بیان شده و در کنار آنها به نحوه ی درمان هرکدام بنابر نظر همسایگان و ملاباجی ها و عطاری ها که هر کدام با توضیحات مفصل و شرایط درمان و مواد مصرفی لازم برای هر کدام بسیار جالب توجه و باارزش است . در نهایت این کتاب را نباید به چشم رمان خواند ، بیشتر جذابیت ش برای محققین است و در مرحله ی بعد نسلی که از زبان پدران و مادرانشان قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ های خود را در اوایل قرن پیش شنیده اند و هنوز پیرنگی از آن اتفاقات را در گوشه های ذهنشان مییابند . من آن را به جای رمان ، گنجینه ای بسیار ارزشمند میدانم برای اینکه بفهمیم چرا پس از صد سال ، علیرغم تغییرات بسیار زیاد ظاهری ، ولی تغییرات چشمگیری در واقع نکردهایم، شوربختانه.
کتابی خوش قلم و خوش توصیف که سال های۱۲۹۰تا۱۳۱۴ را توصیف میکند. داستانی است واقعی خود نویسنده آقای جعفر شهری البته با تخیل اسامی داستان. یکی از کتاب های معروف ایشان کتاب شکر تلخ هست. سراسر کتاب پر است از اصطلاحات رایج و عامیانه قدیمی، که من را آشنا کرد با عقاید و رفتارهای مردم قدیم ایران. این کتاب آینه تاریخی خوبی هست برای شناخت مردم قدیم ایران زمین. البته یه جاهایی از کتاب دیگه خیلی توصیفات بیش از حد معمول داشت. داستان از این قرار است که شخصی به نام میرزا باقر که در خانواده متمول است و فرزندی به نام جواد و زنی به نام کبری دارد در یک روز با زنی آشنا میشود به نام عزت که این جرقه و نقطه شروع داستان است. و این میرزا باقر از این آشنایی یواش یواش به جاهای باریک میرسد و زن و بچه خود را یک مدت فراموش میکند و با عزت وقت میگذراند که پس از بی لیاقتی های خود میرزا و سست عنصری این مرد و به دنبال شهوت و راحت طلبی این شخص از آن عزت افتاده و به بدبختی و فلاکت میرسد به حدی که گدای کوچه و خیابان میشود. در این کتاب مانند کتاب شوهر آهو خانم ظلم مردان علیه زنان و سست عنصری و شهوت طلبی برخی مردان به وفور به چشم میخورد
من این کتاب رو به صورت صوتی با صدای آقای ح.پرهام گوش کردم و واقعا شنیدن داستانش برام جذاب بود. متن کتاب بعضی جاها کمی سخت و زیاده گو هست، برای همین شاید واقعا شنیدن آن با خوانش خوب آقای پرهام راحت تر از خوندن از روی متن باشه. کتاب زندگی و فضای فکری مردم عامه در سالهای آخر قاجار رو خوب بازتاب میکنه. به خیلی از زوایای جزئی زندگی روزمره سرک میکشه و ما رو با آدم های اون دوران همراه میکنه. نمیشه گفت کتاب سیاه نمایی کرده، ولی تو این داستان ما همراه شخصیت ها و قشری از جامعه میشیم که طبقه متوسط رو به پایین جامعه رو بیشتر شامل میشه. بنابراین حوادث بیشتر از اون زاویه دیده میشه. نوع گفتگو ها و اصطلاحات و فرهنگ سنتی و مرد سالار با جزئیات کامل در مسیر داستان منعکس میشه. گاهی خیلی تلخ هست ولی واقعیتی از بخش کمتر دیده شده فرهنگ کف خیابون مردم حدودا صد سال پیش هست و به عقیده من گره ها و فقر فکری و فرهنگی رو خیلی عریان به تصویر میکشه.
خوندن این کتاب اعصاب پولادین لازم داره. داستانهای کتاب آینه ای از جهل و فرهنگ مردسالار اواخر دوره قاجاره که ظلم و خشونت و تجاوز به زنها، بچه ها و حتی پسرهای ضعیفتر نه تنها ضد ارزش نیست و باعث آبروریزی نمیشه بلکه ممکنه تو مردهای اطراف تو رو قویتر هم نشون بده. از نکات جالب کتاب که داستانهاش تو خونه مردم عادی اتفاق میافته شنیدن زبان محاوره و مثل های رایج و درما�� های خرافی اون زمانه.
هر چند رنج و ستمی که بر زنان سرزمینم رفته و میرود باعث غم و ناراحتیم شد ولی خواندن این کتاب رو به دوستان توصیه میکنم چون باعث آشنایی با شرایط اجتماعی اون دوران میشه.
واقعاً جون دادم و خوندم. چه گذشته ننگینی! واقعاً این همه جهل و نابخردی، این همه ظلم ... چه همتی کردن آقای جعفر شهری که اینا رو نوشتن و نذاشتن زیر خروارها خاک گم بشن!