یکی از محبوب ترین و رایج ترین بازی های فرهنگ رفتاری ما قربانیگری یا قربانی دانستن و گریز از مسئولیت پذیری در برابر وضعیت خود است. این گرایش در تمام سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی و حتی در سطح ملی به خوبی دیده می شود. اگر خوب بنگریم همه افراد پیرامون ما شاکی و ناراحت بوده و دیگران را سرزنش می کنند.
۱- مسئولیت پذیری یعنی من مسئول انتخاب ها و تصمیمات خود هستم . ۲-مسئولیت پذیری یعنی من مسئول شیوه ای که زمانم را اولویت بندی میکنم هستم . ۳- مسئولیت پذیری یعنی من مسئول آن سطح از حضور ذهن و هوشیاری و دقتی که به محل کار میآورم هستم. ۴-مسئولیت پذیری یعنی من مسئول میزان مراقبت یا عدم مراقبت لازم از بدنم هستم. ۵-مسئولیت پذیری یعنی من مسئول بودن در رابطه ای که انتخاب کردهام واردش شوم یا تصمیم گرفتهام همچنان در آن باقی بمانم هستم. ۶- مسئولیت پذیری یعنی من مسئول چگونگی برخورد و رفتارم با افراد دیگر مثل فرزندان، والدین، همسر، خواهر، برادر، همسایه و … هستم. ۷- مسئولیت پذیری یعنی من مسئول معنادهی یا شکست در معنا دهی به وجودم در این زندگی هستم.
کتابی که به من ایده های جدیدی درباره ی اینکه چطور در روابط، نقش قربانی را بازی نکنم داد. من یاد گرفتم چطور مسئولیتپذیری چه معنایی دارد و این بسیار ارزنده است.
کتاب بسیار خوبی ست برای اینکه خانواده ها و یا دوستان نزدیک، با هم این کتاب را بخوانند و درباره ی مفاهیم آن بحث کنند. و البته یک هشداربسیار مهم درباره ی این کتاب: لطفا با خواندن این کتاب ها، به اعمال، افکار و احساسات خودمان فکر کنیم و این کتابها وسیله ای برای قضاوت دیگران نشود.
لذت خواندن کتاب به صورت جمعی برای هم رو با این کتاب تجربه کردم که چسبید. از سری کتابهای سیر مطالعات واقعیت درمانی تئوری انتخاب بود که اگرچه حرف هایی که میزنه رو خودمون اکثرا بلدیم، اما شنیدن و صحبت کردن ازش اثر دیگه ای داره