Mostafa Chamran Savei (8 March 1932 – 20 June 1981) was an Iranian scientist who served as first defence minister of post-revolutionary Iran and as member of parliament, as well as commander of paramilitary volunteers in Iran–Iraq War. He was killed during the war. He helped found the Amal Movement in southern Lebanon.
Early life and education:
Chamran was born into a religious family on 8 March 1932 in Tehran. Earlier he was educated by Ayatollah Taleqani and Morteza Motahari. He studied at Alborz High School and then graduated from Tehran University with a bachelor's degree in electro mechanics. In the late 1950s, he moved to the United States for higher education, obtaining a M.S. degree from the Texas A&M University. He then went on to obtain his Ph.D. in electrical engineering and plasma physics in 1963 from the University of California, Berkeley. He was then hired as a senior research staff scientist at Bell Laboratories and NASA's Jet Propulsion Laboratory in the 1960s. He was fluent in Persian, English, Arabic, French, and German.
Career and activities:
Chamran was one of the senior members of the Freedom Movement led by Mehdi Bazargan in the 1960s. He was part of the radical external wing together with Ebrahim Yazdi, Sadegh Ghotbzadeh and Ali Shariati. Following graduation, Chamran went to Cuba to receive military training. In December 1963, he along with Ghotbzadeh and Yazdi left the US for Egypt where he was trained in guerilla warfare. They met the Egyptian authorities to establish an anti-Shah organization in the country, which was later called SAMA, special organization for unity and action. Chamran was chosen as its military head. Upon his return to the US in 1965 he founded a group, Red Shiism, in San Jose with the aim of training militants. His brother, Mehdi, was also part of the group. In 1968, he founded another group, the Muslim Students’ Association of America (MSA), and it was led by Ebrahim Yazdi. The group managed to establish branches in the United Kingdom and France. In 1971 Chamran left the US for Lebanon and joined the camps of the Palestine Liberation Organization and the Amal movement.[8] He became a leading and founding member of the Islamic revolutionary movement in the Middle East, organizing and training guerrillas and revolutionary forces in Algeria, Egypt, Syria. During the civil war in Lebanon he actively cooperated with Musa Al Sadr, founder of the Amal movement. Chamran also became an Amal member and "right-hand man of Sadr". Chamran along with Sadegh Ghotbzadeh was part of the faction, called "Syrian mafia", in the court of Khomeini, and there was a feud between his group and the Libya-friendly group, led by Mohammad Montazeri. With the Islamic Revolution taking place in Iran, Chamran returned to Iran. In 1979, he served as deputy prime minister in the cabinet of Mehdi Bazargan. He was appointed commander of Iran's Pasdaran (March 1979 – 1981) and led the military operations in Kurdistan where Kurds rebelled against the Islamic regime. He served as minister of defense from September 1979 to 1980, being the first civil defense minister of the Islamic Republic. In March 1980, he was elected to the Majlis of Iran (the Iranian Parliament) as a representative of Tehran. In May 1980, he was named the Ayatollah's representative to the Supreme Council of National Defense
موقعی که شهید چمران وارد لبنان می شود امام صدر به او می گوید اگر میخواهی برای آزادی قدس کاری کنی در مدرسه بمان. چمران عشقش نجات قدس بوده و وقتی در لبنان می ماند متوجه عمق سختی هایی که امام صدر دراین راه می کشد آشنا می شود. این کتاب روایت تاریخ معاصر لبنان است که خیلی از حرف هایش را جای دیگر نمی شنوید. روایت درد و غمی که به جان شیعیان لبنان مانده و تا امروز آنها را آزار می دهد. لبنان کشور عجیبی ست. باید ببینید تا بفهمید! خیلی لذت بردم. هرچند که یک سری جاها جمع آوری کننده کتاب بی دقتی کرده بود اما در کل خیلی خوب بود. آنهایی که نثر خود شهید هستند عالی! خوشحالم که بعد از این همه وقت توانستم کتاب را تمام کنم..
به اندازه یه رمان برام جذاب بود و بیشتر :)) اینقدر سیر وقایا و حوادث سال های ۱۹۷۵ تا ۷۶ لبنان و کمی بعدش و حتی قبلتر از این سالها، قشنگ و داستانوار ذکر شده بودند که واقعا مثل یه رمان دلم میخواست هی بخونم و ببینم بعدش چی میشه!
خلاصه که خیلی دوستش داشتم و با هر کتابی که در مورد شهید چمران میخونم بیشتر نمیتونم این شخصیتِ عجیب رو در قالب کلمات توصیف کنم:) تو واقعا کی بودی مصطفی چمران…. خیلی بزرگ بودی خیلی… خدایش رحمت کناد🤍 پ.ن : چهقدر با خوندن اینها و اینروزها بیش از پیش جای خالی امامموسی صدر و شهید چمران را حس میکنم ..
اگر بگم که در تک تک لحظاتی که کتاب رو میخوندم رنج میکشیدم، اغراق نکردم و دروغ نگفتم. دکتر چمران واقعا تو این کتاب با جزئیات و دقیق از همون ابتدا وضعیت لبنان و اتفاقاتی که در طول تاریخ تو این کشور اتفاق افتاده رو شرح میده. از اونجا که خودش هم مستقیم و غیر مستقیم درگیر همه این حوادث بوده، صحبتها و دردها و غمهایی که بیان میکنه به جان خواننده مینشینه. مهمترین درسی که از این کتاب گرفتم این بود که فقط داعیه دار مقاومت بودن و بدون فکر تو این مسیر قدم گذاشتن کافی نیست. وقتی خلاء ایدئولوژی وجود داشته باشه،نتیجه میشه مثل مقاومت فلسطینی و سازمان فتح که گاها از مسیر اصلی خودش منحرف میشد و در بزنگاه ها ، نفوذ کمونیستها در این حزب باعث میشد که تصمیماتی گرفته بشه که به ضرر مقاومت و شیعه تموم بشه. و چقدر به شیعه بودنم و این مکتب افتخار میکنم. مکتبی که باعث میشه در اوج مظلومیت و تحت ظلم و ستم قرار گرفتن، مقتدرانه عمل کنه و تا پای جون برای دفاع از عقیده و باورش و دفاع از سرزمینش ایستادگی کنه. و چقدر حیف که بزرگانی مثل شهید دکتر چمران و شهید صدر دیگه در میان ما نیستن و البته اون روزها هم که بودن، آماج حمله ها و اتهام ها بودند. چقدر شخصیتهای والا و بزرگی داشتن که هم از خودی ضربه میخوردن و هم از دشمن، اما دست از مقاومت و اهداف ارزشمند خدایی و انسانی دست بر نمیداشتن. به امید ظهور هر چه سریعتر منجی عالم و پیروزی همیشگی حق بر باطل .
این کتاب با قلم هنرمندانه و روان وساده شهید عزیز چمران است که عمق فجایع را جلوی چشم خواننده می آورد. ظلم هایی که در سالهای نه چندان دور بر شیعیان لبنان رفته است به خوبی تشریح شده است گرچه شهید چمران در این کتاب تلاش خود را کرده است که از خودش چیزی به میان نیاورد اما خواننده روح عظیم ، همت بلند و نقش تاثیر گذار وی را در قضایای لبنان به خوبی درک میکند . تحلیل های عمیق و ریشه یابی وقایع از خصوصیات فکری شهید عزیز ، مصطفی چمران است من با خواندن این کتاب علاوه بر شناخت نسبی که نسبت به وقایع لبنان پیدا کردم ، شیفته شهید چمران شدم
لبنان چمران را که میخوانی تازه دستت میآید معاصر خاورمیانه را چه ساخته است! تازه اهمیت انقلاب اسلامی را متوجه میشوی و تازه میفهمی شکلگیری حزبالله از دل چه معرکهای و با چه انگیزهی عظیمی ست.... لبنان چمران را که میخوانی احساس میکنی شامات را یک طور دیگر میفهمی. و چمران این میانه عجب کوه بلندی بوده است....
چمران از آن انسان هايي است كه دسته بندي نميشود و حرمت عدالت و انصاف ما را وا مي دارد كه به او فقط به عنوان مصطفي چمران نگاه كنيم . جنگنده اي كه براي درمان تعصب ، شايع ترين بيماري فكري ، پا به ميدان گذاشت و براي رسيدن به حقيقت آزادي با شمع همدل شد ؛ سوخت تا روشني ببخشد. •~•~•~• برش هايي از كتاب : من با ايمان به انقلاب قدم به اين راه گذاشته ام و همه روزه در معرض نيستي قرار گرفته ام ، ولي بر اساس ايمان به هدف و آزادي فلسطين از مرگ نهراسيده ام و همه خطرات را با آغوش باز استقبال كرده ام. امروز ايمان من به اين انقلابيون از بين رفته است، قلبم راضي نيست، قناعتي ندارم، خصوصيات انقلابي در اينان نمييابم و فكر نميكنم كه اينان قصد آزاد كردن فلسطين را داشته باشند . هرچه سعي ميكنم خود را قانع كنم كه مقاومت فلسطيني همان شعله ي مقدس است كه براي آزادي انسان ها بايد نگاهش داشت و با قلب و روح بايد محافظت كرد ، متاسفانه قادر نميشوم خود را راضي كنم يا اقلا خود را فريب دهم و همچنان در تخيلات شيرين انقلابي سير كنم و شربت شيرين شهادت را آرزو نمايم . <صفحه ٣٧٧> ~-~-~-~ راستي كه سياست بازي پيچيده و بغرنج است! راستي كه پرويي و بي آبرويي مي خواهد! هزار نوع محاسبه دقيق ! هزار نوع دوز و كلك! ... ولي اي خداي بزرگ تو به من آموختي كه فقط حق بگويم و فقط حق بخواهم وحتي به خوش آيند مردم و اكراه آنها كاري نداشته باشم . •~•~•~•
کتاب مخلوطی از ایثارها، درس ها، مجاهدت ها و البته مملو از خیانت ها، دو رویی ها، پست فطرتی ها، خباثت ها و جنایت هاست آدم با خوندن این کتاب از جو و شرایط و اوضاع سیاسی لبنان در اون زمان متعجب میشه
معجون کاملی از تفرقه و تعدد احزاب و جنایت احزاب برای رسیدن به هدف کثیف سیاسیشون هست که نقش دکتر چمران و گروه امل و امام موسی صدر هم بخوبی تشریح شده
کتاب به احزاب مختلف لبنان و نقش آنها در جنگ داخلی لبنان پرداخته،در طی توضیح این موارد، شناخت خوبی از لبنان و نقش امام موسی صدر و شهید چمران در این کشور حاصل می شود بعد از توضیح وضعیت محرومین در لبنان و کشورهای اسلامی، در قسمت آخر کتاب نقش انقلاب اسلامی ایران در احیای حق مستضعفین جهان، بهتر درک میشود. همین طور علت تضادهایی که مقاومت فلسطین با ایران دارد مشخص می شود این کتاب از سخنرانی ها و نوشته های شهید چمران تهیه شده و به صورت مناسبی به کتاب تبدیل شده به طوری که تکه تکه بودن آنها احساس نمیشود
گاهی که شهید چمران به جایی میرسید و میگفت امکان مرگ بوده من دست و پام یخ میبست از پشت کتاب.امام مو��ی و عظمت حرکت و کار موسی صدر در لبنان رو تا این کتاب نخونید نمیفهمید.آه که چه گذشت بر لبنان...
چهار از پنج تموم شد و چه تلخ تموم شد... لبنانی که چمران توصیف میکنه جای عجیب و ترسناکیه. این توصیف با تموم نقلهایی که از لبنان بعدش شنیدیم از زمین تا آسمون فرق داره. جوریه که مدام با خودم فکر میکردم مگه جایی بدتر از این لبنان تو تاریخ بشریت وجود داشته؟ و سوال بیجوابم تو تموم این مدت این بود اون موقع تو اوج اون ظلمت، امام موسی صدر چی توی این لبنان و اون تشکیلات پر اشتباه فتح -که حتی صدای چمران رو هم در آورده بودند-میدید که اونجور پاشون مونده بود؟
اما ویرایش کتاب... واقعا همچین ویرایشی شایستهٔ این کتاب نبود. کلی غلط، کلی دخل و تصرف و جا به جایی، کلی تکرار، مشخص نبودن منابع و... . کاش یه بار دیگه توش بازنگری کنن.
پ.ن. چمران همیشه شخصیتی بود که به خودش و به زندگیش غبطه میخوردم.