Jump to ratings and reviews
Rate this book

Wadsworth Philosophers Series

فلسفه‌ی رالز

Rate this book
برای اندیشهٔ لیبرالیسم سیاسی، حیاتی‌ست که با سازگاری منطقی کامل معتقد باشیم که برای جاری کردن آموزهٔ جامع خودمان - که البته آن را معقول یا راست و صادق می‌دانیم - استفاده از قدرت سیاسی نامعقول است.

132 pages, Paperback

First published January 8, 2001

1 person is currently reading
51 people want to read

About the author

Robert B. Talisse

38 books20 followers
Robert B. Talisse is W. Alton Jones Professor of Philosophy at Vanderbilt University in Nashville, Tennessee. His central research area is democratic theory, where he pursues issues concerning legitimacy, justice, and public political argumentation.

A native of New Jersey, Talisse earned his PhD in Philosophy at the City University of New York Graduate Center in 2001. He is the author of more than 100 scholarly articles and 13 academic books. He is also the host of two academic podcasts Why We Argue and New Books in Philosophy. With his frequent collaborator Scott Aikin, Talisse also writes a monthly column at the site 3 Quarks Daily.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
12 (25%)
4 stars
14 (29%)
3 stars
19 (40%)
2 stars
1 (2%)
1 star
1 (2%)
Displaying 1 - 12 of 12 reviews
Profile Image for Mohammad Hrabal.
447 reviews299 followers
September 12, 2023
این کتاب کوچک مقدمه‌ای است بر فلسفه‌ی سیاسی جان رالز. این کتاب هم، مثل باقی کتاب‌های این مجموعه با در نظر گرفتن نیازهای دانشجویان دوره‌ی لیسانس و خوانندگان غیر متخصص نوشته‌ شده است. بنابراین، فرض را بر این گذاشته‌ام که خواننده اطلاع قبلی از سنت فلسفه‌ی غرب ندارد. پس اصطلاحات فنی و شیوه‌ی استدلالی را که در غیر این‌ صورت می‌توانست مفید افتد به حداقل رسانده‌ام؛ و اصطلاحات و مفاهیمی را که احتمالاً برای خوانندگان غیر متخصص نا آشنا هستند به‌ دقت توضیح داده‌ام. خلاصه کوشیده‌ام این کتاب را برای کسانی که نخستین بار است که سراغ رالز و فلسفه سیاسی می‌آیند آسان‌یاب و مددکار کنم. پیشگفتار. صفحه‌ی ۱ کتاب
کتاب فلسفه‌ی رالز به‌ معنای واقعی کلمه «مقدمه» است: این کتاب آشنایی مقدماتی با رالز را ممکن می‌کند و پس‌ از این آشنایی، خواننده اگر خواست می‌تواند بحثی عمیق‌تر را دنبال کند. پیشگفتار. صفحه‌ی ۴ کتاب
Profile Image for Seyed Hashemi.
217 reviews95 followers
October 25, 2024
ناجیِ یک رشته؛
رالز به عنوان یک مگس!

0- واقعا جرئت می‌خواد مفصل از رالز گفتن که حتی جرئت فکر کردن به اینکه جرئتش رو دارم یا نه رو ندارم :))

1-از اهمیت جان رالز همین بس که کتاب "نظریه‌ای در باب عدالت" از رالز با کتاب "بی‌دولتی، دولت و آرمانشهر" از رابرت نوزیک، فلسفه سیاسی را زنده کرد. فیلدی که چندین دهه بود توسط جریان غالب و علوم سیاسی/روابط بین‌الملل محو شده بود.

2- رالز متفکری دیریاب است. تصویری مشهور است (استعاری)، در آن تصویر خیل مردمانی را خواهیم دید که گیرپاژ کرده در فهمِ رالز مانده اند. آثار رالز سخت‌فهم اند، یک علت این مورد به نظر من چندرشته‌ای و بین‌رشته‌ای بودن نوشته‌های رالز است:
مشخصا بخشی از استدلال‌های رالز رنگی از نظریه بازی‌ها دارند (که تقریبا هم‌زمان است با ورود این ابزار به علوم سیاسی و دپارتمان‌های که رالز عبور و مرور داشته اونجا)، بخشی دیگر مشخصا وارد دیالوگ با نظریهٔ جریان اصلی اقتصاد شده است، رنگی جدی از فلسفه سیاسی باستان و لیبرالیسم معاصر دارد، جای‌جای با ادبیات موجود در علوم اجتماعی وارد دیالوگ می‌شو و ازشون استفاده می‌کنه؛ یعنی رالز حوزه‌های مختلف علم انسانی/اجتماعی را فرا می‌خواند تا بتواند به اندیشه‌ورزی در باب فلسفه سیاسی و ‌مشخصا عدالت بپردازد.

3- ایده‌های رالز بنیان‌برافکن اند، به این معنا که نمی‌توان به راحتی رد یا تاییدشان کرد (باید شفاف کنم منظورم رو). معمولا بنیان‌افکن را اشتباه می‌فهمیم، قرار نیست یک نظریهٔ بنیان‌افکن تخریب کند و دقیقا یک خروجیِ محصل دیگر را تقدیمِ ما کند. به بیانی وقتی لیبرال‌های کلاسیک بنیان‌های جهان مسیحیِ قرون‌وسطی را از جنبه‌های مهمی افکندند (البته ریشه‌های دینی/الاهیاتی(تئولوژیکیِ) اندیشه‌های لیبرال کلاسیک چندسالی است بسیار مورد توجه پژوهشگرهای تاریخ اندیشه‌های سیاسی شده است) اما جای آن‌ها نظریه‌های سیاسیِ جامع دیگری را پی‌ریزی کردند.
اما جذابیت رالز همین‌جاست که با اینکه می‌خواهد از لیبرالیسم بگوید اما نمی‌خواهد یک نظریه جامع را جایگزین کند و می‌خواهد با عطف کردنِ پلورالیسم با نظریهٔ خود، تا جای ممکن تکثر را نمایندگی کند.
یعنی حتی نمی‌توانی یک نظریه دارای تساهل و عادی رو به راحتی فهم و قبول کنی. همواره باید علامت‌ سوال قرار بدی و در وضعیتی که داری تامل کنی.
برای همین رالز همون مگسِ چموش و کِرْم‌ریزِ مشهور فلسفی است.

راستی کتاب رو با ترجمهٔ خشایار دیهیی خوندم که تر تمیز و خوب بود. یه سری نکته هست، ولی خب

امیدوارم حسرت درست‌ وحسابی رالز خوندن رو با خودم به گور نبرم؛ البته که بعید نیست :((
Profile Image for محمد شکری.
171 reviews178 followers
May 23, 2017

درباره رالز
جان رالز (راولز/رولز) فیلسوف معاصر امریکایی که سال 2002 درگذشت، چهره ای گمنام برای فلاسفه سیاسی، اقتصادی و حقوق نیست. مشهورترین اثر او، «نظریه ای در باب عدالت» که توسط مرتضی نوری (نشر مرکز) به فارسی نیز ترجمه شده، اگر اثرگذارترین کتاب دو دهه اخیر در زمینه فلسفه سیاسی نباشد، یکی از ده کتاب برتر این حوزه است. با طرح نظریه عدالت رالز، تحول عظیمی در طرح این بحث بین فیلسوفان سیاسی موافق و مخالف او درگرفت که اهمیت او را دوچندان کرد

!مطالعه موردی انتخابات 96 بر اساس آنچه کتاب حاضر منتقل میکند
حدود یک ماه پیش این کتاب را تمام کردم ولی با ورود به فضای انتخابات، حال و حوصله ای برای مرورنویسی بر آن نداشتم. امروز بعد از یک ماه فکر میکنم اگر دوستان گودریدزی به دل نگیرند، زمان خوبی است که با یک تیر دو نشان زد: هم مروری بر محتوای کتاب نوشت و هم نشان داد که فلسفه سیاسی (و فلسفه در کل) امری انتزاعی و فارغ از زندگی اکنون-اینجاییِ ما نیست و نسبت وثیقی با زندگی روزمره ما دارد

رابرت تیلیس کتاب را در سه بخش اصلی تدوین کرده است: ملاحظات اولیه، عدالت به مثابه انصاف و لیبرالیسم سیاسی
در بخش نخست، مولف تلاش میکند تفاوت بنیادین نگرش سنتی به سیاست را با نگرش مدرن (لیبرالیسم معاصر) نشان دهد. تفاوت، همان تفاوت آشنای معلم و پلیس است: فیلسوفان کلاسیک مانند ارسطو، غایتی برای زندگی جمعی متصور بودند و بنابراین، وظیفه ای برای رسیدن به این غایت بر دوش دولت میگذاشتند. به عبارت دیگر دولت، معلمِ مادام العمرِ رانندگیِ افراد بود که مسیر رسیدن به سعادت را نشان میداد و علاوه بر آن تخطی از آن مسیر را هم برنمیتابید. اما فلسفه سیاسی مدرن که دست از ترسیم مسیر واحدی برای رسیدن به سعادت برداشته، صرفا پلیسی است که اجازه میدهد هر کس به مسیر دلخواه خود حرکت کند اما در این مسیر به دیگران آسیبی نرساند. به این ترتیب، نگرش مدرن بیش از آنکه به این پرسش پاسخ دهد که «چه کسی شایسته حکومت است؟» به تعبیر پوپر به این پرسش پاسخ میدهد که «چگونه باید حکومت کرد؟»
خب این اما چه ربطی به انتخابات ما دارد؟ پاسخ در گفتمانی است که رسانه ها و طرفداران دو نامزد دنبال می کردند. وقتی یک گفتمان اصرار داشت تا خود شخص مقابل و اطفایان درجه اول او را متهم به اشرافی گری و فساد فردی کند، گفتمان دیگر اصرار بر این پرسش داشت که «سابقه اجرایی تو چیست؟»، یا «چگونه میخواهی برای تامین وعده هایت منابع کافی تهیه کنی؟». این دو نوع نگرش (فارغ از داوری درباره صحت یکی و سقم دیگری) به نوعی بازتولید فلسفه سیاسی کلاسیک و مدرن در انتخابات ما بود

مهم ترین نکته بخش دوم از نظر من، صورت بندی و قاعده مند سازی نظریه عدالت به مثابه انصاف (یا طبق ترجمه دیهیمی: عدالت انصافی) است. از نظر تلیس، نظریه رالز دو اصل دارد: اصل آزادی و اصل تفاوت. اصل آزادی به برابری آزادی های پایه ای اشاره دارد و اصل تفاوت نیز نابرابر را تنها در صورتی مشروع میداند که به نهایتا بیشترین نفع را عاید کم بهره ترین افراد کند
به این ترتیب، طرح اختصاص یارانه ی بیشتر به دهک های محروم، از نظر رالز عادلانه تر است «اما به شرطی که» این طرح تورم زا نباشد، زیرا تورم بیشترین آسیب را به قشر محروم می زند. همچنین از نظر رالز، اختصاص بودجه به سرمایه داری که با تولید کار منافع بیشتری عاید محرومین میکند عادلانه تر از اعطای مستقیم پول به محرومین است. نکته این است که رالز عدالت انصافی را دربرابر عدالت مساواتی قرار میدهد اما آنچه برای او اولویت دارد سود «نهایی»ای است که به افراد کم بهره تر میرسد نه سود مستقیم

و اما بخش سوم که بیشترین ومهمترین نکات سیاسی را داشت
نکته اساسی این بخش، طرح لیبرالیسم سیاسی هم به عنوان بدیل لیبرالیسم جامع و هم به عنوان بدیل لیبرالیسم سازشی بود که ظاهرا دو روی یک سکه اند

الف) لیبرالیسم سیاسی در برابر لیبرالیسم جامع
منظور رالز از لیبرالیسم جامع، نظریه هایی هستند که میخواهند عدالت مورد نظر خود را با توسل به نظریه ای بنیادی تر از خود عدالت (مثلا با استناد به اخلاق نتیجه گرایانه یا نظریه های الهیاتی) توجیه کنند. این درحالی است که لیبرالیسم سیاسی برای توجیه نظریه عدالتش به چنین مقولاتی روی نمی آورد، بلکه به فرهنگ عمومی جامعه یا «سنت تفکر دموکراتیک» توجه دارد و آنچه برایش مهم است، نه صرف توجیه عدالت، بلکه سازوکار اجرایی عدالت است
به این ترتیب، وقتی شما میگویید «زبان کردی را خدا آزاد کرد» یعنی بجای توجه به ساز و کار اجرایی آزادسازی زبان و گویش محلی در آموزش و پرورش (اگر واقعا آن را عادلانه میدانید) سراغ توجیه الهیاتی آن رفته اید. البته آن سمت قضیه هم قابل تامل است. اگر شما زبان کردی را بر اساس «سنت تفکر دموکراتیک» جامعه روا میدانید، باید بکوشید تا قانون، دیگر مواردی را که این سنت روا میداند را نیز آزاد کند. مثلا اگر به این نتیجه برسید که اکثریت جامعه به آزادی حجاب اعتقاد دارند باید بکوشید حجاب را هم مانند زبان کردی آزاد کنید؛ چه آن را موافق نظر خدا بدانید و چه نه. این رویکردِ بدون تعارف لیبرالیسم سیاسی است که هیچ توافق جامعی با ابزار سرکوب، مادام که از نظر جمعی، معقول به حساب آید نباید رخ دهد. به این ترتیب اگر مسئله ای مانند بی حجابی از نظر اکثریت جامعه دموکراتیک، معقول بنظر آید، به هیچ وجه نباید با ابزار سرکوبگر به توافقی جامع بر سر حجاب اجباری رسید

ب) لیبرالیسم سیاسی در برابر لیبرالیسم سازشی
پذیرش ایده ای از عدالت صرفا بخاطر اقلیت بودن، نوعی لیبرالیسم سازشی است. یعنی شما مادام که قدرت به دست ندارید با ایده ای که اکثریت تحمیل میکنید می سازید، اما اگر قدرت را به دست گرفتید آن را تغییر میدهید. رالز میخواهد ایده ای از عدالت ارائه دهد که طرفداران نظام های جامع مختلف فلسفی، دینی و اخلاقی، خواه اقلیت و خواه اکثریت، آن را از درون نظام خود پذیرفته و جذب کنند و درصورت رسیدن به قدرت آن را دگرگون نسازند
به این ترتیب، عدالت رالزی، پیش و پس از رسیدن به قدرت، یا پیش و پس از انتخابات، یکسان است. اگر شما نوع خاصی از برخورد با شادی، موسیقی و فرهنگ مردمی را پیش از ایام انتخابات روا میدانید، در ایام انتخابات نباید با خلاف آن «سازش» کنید تا قدرت را به دست بگیرید (و احتمالا پس از رسیدن به قدرت، دوباره به روال سابق برگردید) بلکه باید سعی کنید گفتمان خود را بر اساس طرح جامعی از عدالت بازسازی کنید که پیش و پس از قدرت، چه هنگامی که مردم به شما اقبال دارند و چه از شما رویگردانند، رفتار عادلانه شما تغییرات مصلحتی نداشته باشد

کاستی های رالز و کتاب
نکات کتاب بسیار بیش از مواردی بود که من برای آمیزش با وضعیت انضمامی خودمان برگزیدم. اما نواقص آن هم کم نبود. تلیس کتابی صرفا برای فهم رالز نگاشته است، اما من بعنوان خواننده ای غیرامریکایی و غیررالزی با آن مشکلات بسیاری داشتم. اول اینکه نظریه رالز، نظریه عدالت در جامعه ثبات یافته دموکراتیک است. بنظر می آید ابتنای بیش از حد آن به اجماع همگانی و سنت دموکراتیک، در جوامع درحال گذاری مانند جامعه ما با تزتزل ها و اعوجاجات زیادی همراه باشد. همچنین رالز در نگاه درجه دوم به نظریه خود کاملا انحصارگراست. او درعمل هرگونه امکان جامعه دموکراتیک «مضاف» (مثل جامعه دموکراتیک دینی) را سلب میکند و برخلاف اجتماع گرایان، توجه چندانی به مفهوم «شخص اجتماعی» و هویت او و همچنین برخلاف چندفرهنگی ها، توجه جدی به تنوع فرهنگی به عنوان وضعیت پیشاسیاسی ندارد. البته تمام این موارد ممکن است صرفا ضعف مولف این کتاب در انتقال اندیشه رالز باشد. من هنوز ورود جدی به رالز نکرده ام و عمیقا این برنامه را در ذهن دارم
جدای از محتوای کتاب، ترجمه هم با اعمال سلیقه های عجیبی از سوی دیهیمی روبروست. استفاده از واژه روانیدن بجای توجیه کردن[1]، عدالت انصافی بجای عدالت بمثابه انصانف[2]، دلیل همگان پذیر بجای عقل جمعی[3] خواسته های همگانی بجای مطالبات جمعی[4] و اِفرادباوری بجای جزئی نگری[5] و دیگر معادلها، گاه فهم اصطلاحات جاافتاده رالز را با مشکل روبرو کرده است. البته درکل مانند باقی ترجمه های دیهیمی، با ترجمه روان و مفهومی روبروییم

معادلها
[1] justify
[2] justice as fairness
[3] public reason
[4] public goods
[5] particularism
Profile Image for Ahmadreza Mousavi.
36 reviews1 follower
June 14, 2024
اگر معتقدیم که جامعه نظام منصفانه‌یِ همکاری میان اشخاص آزاد و برابر است، نمی‌توانیم بر ترتیباتی سیاسی صحه بگذاریم که مستلزم توافق بر سر یک آموزه جامع واحد است. چنین ترتیباتی ضرورتاً با سرکوب همراه خواهد بود، و دولتی که شهروندانش را سرکوب می‌کند آنان را اشخاص آزاد و برابر به حساب نمی‌آورد. برای همین، می‌توان نتیجه گرفت که خود اندیشه‌یِ نظریه‌یِ جامع در مقام بنیانی برای تصوری از عدالت برای جامعه لیبرالی اسیر تناقض است؛ توافق سراسری در جامعه بر سر یک آموزه‌یِ جامع واحد فقط از طریق سرکوب به‌دست آمدنی است، و سرکوب با لیبرالیسم سازگاری ندارد. پس آرزومندی نظریه‌پردازان جامع عدالت لیبرالی سمت وسویِ غلطی دارد. همانگونه که رالز می‌نویسد:« مسئله‌ای که سنت غالب کوشیده است به آن پاسخ دهد پاسخی ندارد: هیچ آموزه‌ی جامعی نمی‌تواند تصور سیاسی درستی برای رژیمی قانون سالار باشد»(TJ,135).
رالز می‌گوید لیبرالیسم بی‌تناقض باید سرتا پا لیبرالی باشد؛ باید نه تنها در تصوری که از عدالت دارد لیبرال باشد، بلکه در روانیدن آن تصورش ازعدالت هم لیبرال باشد. رالز می‌نویسد:« لیبرالیسم سیاسی اصل تساهل را در مورد خود فلسفه به کار می‌بندد»(PL,10)؛ نظریه لیبرالی، مثل جامعه‌یِ لیبرالی، بایستی تکثر دیدگاه‌های جامع ناسازگار با هم اما معقول را روا بداند. بنابراین، نظریه‌یِ لیبرالی عدالتی که می‌خواهد فارغ از تناقض باشد بایستی تصوری سیاسی ازعدالت لیبرالی باشد؛ چنین نظریه‌ای نباید بر حسب هیچ آموزه‌یِ جامع خاصی صورت‌بندی شود، بلکه باید صرفاً به اندیشه‌های عمومی و مشترک همگانی متوسل شود که «تلویحاً در فرهنگ همگانی جوامع لیبرال دموکرات پذیرفته شده‌اند.» در مورد مسائل فلسفی ناظر به طبیعت بشری، دین، و اخلاق، لیبرالیسم سیاسی «ساکت است»(PL,127). در واقع لیبرالیسم سیاسی برای آنکه «صرفاً در سطح بحث و جدل‌های فلسفی» بماند می‌کوشد هرگز تصورش از عدالت و داوری‌های ناشی از آن را «درست و صادق» قلمداد نکند. رالز یادآور می‌شود: «پس از بررسی همه‌یِ جوانب، اینکه کدام داوری‌های اخلاقی درست و صادق هستند به لیبرالیسم سیاسی ربطی پیدا نمی‌کند»(PL,xx).
پس، هدف لیبرالیسم سیاسی پرده برداشتن از بنیان‌های فلسفی تصوری لیبرالی از عدالت نیست؛ به عکس، هدف آن صورت‌بندی تصوری از عدالت است که جداً سیاسی باشد، چیزی که می‌تواند در کانون یک اجماع همپوشان میان آموزه‌های جامع معقولی قرار گیرد که در جامعه حیات دارند. پس، اعتقاد اصلی رالز در لیبرالیسم سیاسی این است که تصورش از عدالت لیبرالی، یعنی عدالت انصافی، معقول‌ترین تصور از عدالت لیبرالی برای جامعه‌ای متشکل از افراد آزاد و برابر است.

فلسفه‌یِ رالز، رابرت تالیس، ترجمه‌یِ خشایار دیهمی، فرهنگ نشر نو ،چاپ دوم:۱۳۹۹
Profile Image for ع.
57 reviews
October 16, 2022
خوب بود. اصل کتاب به انگلیسی حدود ۹۰ صفحه است، و مدخل استنفورد رالز به انگلیسی ۶۰حدود صفحه. چه به لحاظ آن ۳۰ صفحه کمتر چه به لحاظ آموزنده بودن در عین ایجاز و برای درک کاملتر سیر مباحث، مدخل استنفورد بیشتر پیشنهاد میشود تا این کتاب.
13 reviews2 followers
August 17, 2022
برای شروع آشنایی با فلسفه رالز کتاب خوبی است هرچند به تفصیل سخن نمی‌گوید. ولی برای شروع بهترین کتاب است .
من اکثر کتابهای رالز را دارم ولی پیشنهاد می‌کنم از این کتاب شروع بفرمایید.بعد کتاب عدالت به مثابه انصاف ترجمه عرفان ثابتی و کتابهای خود رالز . البته کتاب لیبرالیسم سیاسی بسیار پیچیده ترجمه شده است.
.کتاب پیش رو، به تعبیر نویسنده اثر، مقدمه‌ای بر فلسفه سیاسی جان رالز است. این کتاب هم مانند باقی کتاب‌های مجموعه «فلسفه وادزفور»، با در نظر گرفتن نیازهای دانشجویان دوره کارشناسی و خوانندگان غیرمتخصص نوشته شده است. بنابراین نویسنده فرض را بر این گذاشته که خواننده از سنت فلسفه غرب اطلاع قبلی ندارد. جان رالز فیلسوف معاصر آمریکایی است که متولد سال ۱۹۲۱ و درگذشته به سال ۲۰۰۲ است. اثر مشهور این فیلسوف، «نظریه عدالت» یا «نظریه‌ای درباره عدالت» است. می‌توان عدالت را یکی از موضوعات محوری اندیشه‌های این متفکر عنوان کرد.

کتاب «فلسفه رالز» ۴ فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از: «ملاحظات اولیه: جان رالز و فلسفه سیاسی»، «عدالت انصافی»، «لیبرالیسم سیاسی» و «پایان سخن: دستاورد رالز».

جان رالز و دامنه تأثیر او، فلسفه سیاسی: کلاسیک و مدرن، نگرش کلاسیک به سیاست: نظریه ارسطو، نگرش مدرن به سیاست: لیبرالیسم، نگرش کلاسیک در مقابل نگرش مدرن، لیبرالیسم و سیاست در دنیای امروز، یک مثال: پورنوگرافی، یک نکته نهایی درباره لیبرالیسم، اندیشه «نظریه‌ای در باب عدالت»، موضوع و وظیفه «نظریه‌ای در باب عدالت»، موضوع و وظیفه «نظریه‌ای در باب عدالت» و نقش «داوری‌های جاافتاده» بخش‌هایی هستند که در فصل اول این کتاب درج شده‌اند.

مخاطب این کتاب در فصل دوم با این بخش‌ها روبرو می‌شود: پروراندن یک نظریه عدالت لیبرالی تازه، رالز علیه فایده‌گرایی، سنت قرارداد اجتماعی: قدیم و جدید، اصول پایه‌ای عدالت انصافی، انتخاب عدالت، وضع نخستین و حجاب جهل، انگیزش: نظریه حداقلی خیر، عرضه بدیل‌ها و استراتژی انتخاب، دو اصل عدالت، اصل آزادی، اصل فرصت برابر، اصل تفاوت و عدالت انصافی: نقد و بحث. فصل سوم «لیبرالیسم سیاسی» هم دربرگیرنده این بخش‌های موضوعی است: چارچوب تازه‌ای برای نظریه لیبرالی، لیبرالیسم جامع، لیبرالیسم سیاسی، عدالت انصافی نوعی لیبرالیسم سیاسی، تصور سیاسی از شخص، واقعیت پلورالیسم معقول، دشواری‌های رسیدن به حُکم، پلورالیسم و اشخاص معقول، اندیشه اجماع همپوشان، پلورالیسم معقول و مسئله پایداری، سازش در تقابل با اجماع همپوشان، روایی سیاسی از طریق دلیل همگان‌پذیر و ضرورت لیبرالیسم سیاسی.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

ما چندین و چندبار از «سنجش» و «استدلال» طرف‌های توافقِ قرارگرفته در پشت حجاب جهل سخن گفته‌ایم؛ و گفته‌ایم که هریک از طرف‌های توافق در وضع نخستین به دنبال پیش بردن منافع خویش است. اما این سوال هنوز باقی است که طرف‌های توافق چگونه گزینه‌ها را ارزش‌گذاری و رده‌بندی خواهند کرد؟ کدام استراتژی انتخاب را به کار خواهند گرفت؟ می‌توان تصور کرد که طرف‌های توافق استراتژی‌ای را اختیار کنند که به آنان امکان دهد گزینه‌ها را براساس بهترین نتیجه ممکن ارزش‌گذاری و رده‌بندی کنند، و آن تصوری از عدالت را برگزینند که در آن کسانی که بهترین وضع مادی را در جامعه دارند وضعشان بهتر از وضع مشابه در هر تصور بدیلی از عدالت باشد. متقابلاً، می‌توان تصور کرد استراتژی هدایتگر طرف‌های توافق، ارزش‌گذاری و رده‌بندی گزینه‌ها براساس نتیجه بهتر برای بیشترین تعداد ممکن افراد باشد، و آن تصوری از عدالت را برگزینند که در آن سهم تعداد هرچه بیشتری از افراد از خواسته‌های اجتماعی اولیه هرچه بیشتر باشد.

رالز می‌گوید طرف‌های توافقی که عاقل هستند، و عقلانی عمل می‌کنند هیچ‌یک از استراتژی‌های انتخاب فوق را در وضع نخستین به کار نخواهد گرفت. در استراتژی اول، طرف‌های توافق فرض را بر این می‌گذارند که بهترین وضع مادی را در جامعه خود آنها خواهند داشت، و استراتژی دوم به آنها می‌گوید که وضع فرد متوسط را در جامعه برای خود مفروض بگیرند، اما استراتژی‌ای که رالز معتقد است طرف‌های توافق اختیار خواهند کرد این استراتژی است که بدترین وضع مادی را در جامعه برای خود متصور شوند. رالز می‌گوید طرف‌های توافق در وضع نخستین از استراتژی انتخابی پیروی خواهند کرد که به آن نام بیشین_کمین می‌دهد. اصل بیشین‌_کمین به ما می‌گوید «گزینه‌های مختلف را براساس بدترین نتیجه ممکن رده‌بندی کنیم: باید گزینه‌ای را انتخاب کنیم که در آن بدترین نتیجه ممکن بهتر از بدترین نتیجه‌های ممکن در سایر گزینه‌هاست. بنابراین، می‌توان گفت قاعده بیشین_کمین ما را به سمت بیشینه‌کردن کمینه‌ترین نصیب هدایت می‌کند. همانگونه که رالز در رساله سال ۱۹۵۸ خود، «عدالت انصافی»، می‌نویسد، آدم عاقل در وضع نخستین آن اصول عدالتی را برمی‌گزیند ک�� گویی در حال «طراحی روندی است که در آن دشمنش قرار است جایگاه او را معین کند».
منبع؛ketabnews
Profile Image for Farzad Hosseini Hossein Abadi.
12 reviews6 followers
October 14, 2019
I am not a professional phyilosopher. But this book really helped me comprehend Rawls theory of Justice.
A simple decription for everyone...
Profile Image for Sir Ehssan.
153 reviews13 followers
November 18, 2021
در یک کتاب ۱۲۰ صفحه ای انتظار بیشتری نمی توان داشت.
فصل اول و آخرش جذاب تر بود.
بعضی از عبارت ها مدام تکرار می شد.
برای شروع با اندیشه رالز کتاب بدی نبود.
Profile Image for Lucy.
35 reviews
May 27, 2021
کتاب با نثری ساده و به دور از تکلف به بیان نظریه‌ی «عدالت انصافی» رالز می‌پردازد و حتی مبانی‌ترین مفاهیم در فلسفه سیاسی را برای مخاطب توضیح می‌دهد. از این رو اگر آشنایی مختصری با نظریه‌ی رالز و مفاهیم اولیه لیبرالیسم دارید شاید خواندن کتاب کمک فراوانی به شما نکند. کتاب از فلسفه سیاسی کلاسیک آغاز می‌کند و از این مدخل فلسفه سیاسی مدرن و مفاهیم لیبرالیسم را معرفی کند و سپس به سراغ معرفی نظریه رالز می‌رود.
نکته مثبت کتاب بررسی نظریات رالز به همراه انتقادات اصلی به بخش‌های متفاوت نظریه‌ی او از جمله انتقادات Sandel, Nozick و ... است.
در نهایت برای آشنایی با لیبرالیسم و فلسفه رالز کتاب مناسبی است اما به هیچ‌ عنوان گزینه مناسبی نیست اگر خواستار سیری حتی نیمه‌ عمیق در فلسفه رالز هستید.
Displaying 1 - 12 of 12 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.