کتاب آبانگان (سرگذشت آب و آتش) اثر بهار برادران در ادامۀ کتاب مهرگان نوشته شده و رمان عاشقانهای است که حوادث آخرین سالهای ایران باستان را روایت میکند.
حوادث تاریخی داستان به نقل از منابع تاریخی به تصویر کشیده شدهاند و تلاش شده، به صورت مستند و بر پایۀ تحقیقات تاریخی نوشته شوند. هر چند از آنجا که فضای سیاسی ارمنستان در این دورۀ تاریخی مبهم و منابع محدود است، برخی اتفاقات با رعایت آنچه در اغلب منابع ذکر شده، با تخیل ساخته و پرداخته شدهاند. بخش عاشقانهی داستان نیز که رابطهی تنگاتنگی با بخش تاریخی دارد، بیشتر بر پایۀ تخیل نویسنده و با شناخت از جامعۀ ایرانی قرن ششم میلادی نگاشته شده است.
داستان در اوایل قرن ششم میلادی روایت میشود و محل وقایع سرزمین ارمنستان از قلمرو شاهان ساسانی است. دایانا نوۀ مرزبان ارمنستان که از تیسفون به وطنش بازگشته، از طریق ندیمهاش گیتی متوجه میشود که عمویش او را میخواهد ببیند. او که تنها بازماندۀ خاندان مرزبان قبلی ارمنستان است، باید با پسر عموی کوچکش هوان عروسی کند. اما دایانا عاشق شاهزادۀ ایرانی، پوریا است و آرزو میکند که شاه ایران شود و او را برگرداند.
وای امان از پوریا…. ❤️ کارن رو دوست داشتم بزنم خیلی حال بهم زن بود
پسا ریویو: باید اعتراف کنم که هرچند وقت یه بار میرم و یه قسمتهایی از این کتابو میخونم. مثل امروز ❤️ هنوزم عاشق پوریام با اینکه کلی کتاب عاشقانه خارجی بعد این خوندم.
هر سه جلد را تحت تاثیر نظرات کاربران فیدیبو و طاقچه خواندم و به نظرم بیشتر از اینکه تاریخی عاشقانه باشد عاشقانه ای در بستر تاریخ بود . هرچند از اینکه کتاب را شروع کردم پشیمان شدم ولی اهل نیمه کاره خواندن نیستم و آخرش دیدم خیلی هم خواندن این سه جلد بد نبود . حداقلش این بود که با گوشه از تاریخ ساسانیان و خدمات کیخسرو آشنا شدم . البته زحمات نویسنده اثر هم بابت این سبک روایت تاریخ قابل تقدیر است و امیدوارم آثار بهتری را در آینده از این نویسنده شاهد باشیم .
پررنگترین نکتهی مثبت این کتاب، از تب و تاب نیفتادنِ لحظهای از آن است. در هر لحظه خواننده به گونهای با آن همراه میشود که گویی خود جزئی از داستان است. روایت اول شخص داستان و قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف و حفظ شخصیت سایر عناصر به این صورت را در کتابهای مشابه ایرانی کمتر دیده بودم. شاید درجاهایی لحن امروزی داستان برای بیان روابط عاشقانه در آن دورهی تاریخی برای خواننده خوشایند نباشد، اما این هنجارشکنی کم کم برایش عادی شده و با آن ارتباط برقرار میکند. در مقایسه با کتابهای نویسندگان بزرگی مانند عباس معروفی به این کتاب امتیاز ۴ دادم، چون قسمتهایی از داستان پردازی بسیار جای بهبود دارد.
کتاب آبانگان سرگذشت آب و آتش رمانی به نویسندگی بهار برادران است که این رمان آرکائیک و کهن و تاریخی ، با آمیزهای از تخیل و مضمونی عاشقانه است «سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/38799
ابانگان یه حلد پر از بدبختی بود نسبت به جلد اول😂 ینی بدبختی پشت گریه و گریه پشت بدبختی... از جلد یک و سه کمتر دوسش دارم. اینجا شخصیت دایانا بیشتر عمق گرفت. بیشتر به رابطش با بقیه پرداخته شد و هوش و ذکاوت دایانا رو ما دیدیم. شخصیت های جدید زیادی هم داشتیم که یکیش کارن بود.🤧✨ بنظرم کارن از اون شخصیت ها بود که در حقش ظلم شد. من دوسش داشتم. شخصیتش، رفتارش، عقایدش.. کلا بچه ی خوبی بود. تو این جلد قلبم تا میتونست شکست. از رفتار هاشون بگیر تا روند داستان. هرجوره گلبم شکست. همش تو فکرش بودم که ای بابا.. حالا چحوری درست میشه؟! نویسنده داری چیکار میکنی؟ در این جلد ما به جاهای دیگه ی ایران باستان سفر کردیم. که زیبا اطلاعات میداد. چیزی که از این محموعه خیلی دوست دارم، اطلاعاتیه که میده.. جدا دلم میخواد باز کتابی در این حیطه بخونم:)))
من این جلد رو از جلد اول بیشتر دوست داشتم...دایانا دوباره همون دختر قوی ابتدای جلد قبل شده بود و تصمیمات بهتری میگرفت... فرمانده کارن رو هم خیلی دوست داشتم...فکر میکنم اگه دایانا پوریا رو نمیدید و عاشقش نبود میتونست عاشق کارن بشه... من خیلی دلم میسوخت برای کارن...برای اینکه همیشه میدونست نفر دومه... رابطه ی بین دایانا با عمو هاش هم خیلی برام جذاب بود و دوسش داشتم به نظرم ابن جلد از جلد پیش خیلی بهتر بود و من از خوندنش لذت بردم
This entire review has been hidden because of spoilers.
قسمت تاریخیش از جلد اول بیشتره ولی هنوز هم نمی تونم به عنوان یک رمان تاریخی بهش نگاه کنم. به عنوان یک رمان با ژانر عاشقانه بهش امتیاز دادم نه رمان تاریخی. نمی فهمم چرا نویسنده اینقدر حاشیه میره. اما بیشترین چیزی که اذیتم می کنه زبان داستان و روابط شخصیت هاست. زبان داستان اصلا این حس رو بهم نمیده که دارم چیزی از هزار و پانصد سال پیش رو میخونم. روابط مثل رمان های عاشقانه ی معمولیه. هنوز امیدوارم تو جلد بعدی غافلگیر بشم.
خانم برادران من پا به پای کتاب هم بغض می کردم و هم گریه می کردم.چقدر خوب پلات های احساسی رمان رو نوشین، یه جورایی خودم رو شبیه دایانا می دونم. دایانایی که در مهرگان توصیف شده هنوز خودش رو نمیشناسه، مردم عادی دوستش دارن، به مردم عادی کمک می کنه و عاشق پوریا هست که دنیایی که خودش رو داره رو به پوریا معرفی کنه. خیلی خیلی همچین نوع کتابایی در زمینه عاشقانه ی تاریخی ایران کم هست. خیلی خوشحالم کتابتون رو خوندم. جلد دوم رو یه روزه دیروز تمومش کردم.
تو سه گانه آب و آتش انگار یه سری اتفاقات اضافیه که آدمو یاد کش دادن سریال های ایرانی می اندازه، البته خود کتاب به تنهایی زیبا و پرکشش هست اما بنظر من اگر نمی بود هم باز میشد مهرگان و آذرگان رو بهم متصل کرد و مسیر داستان رو اصلا عوض نکرده!
این کتاب ادامه کتاب مهرگان هست و برای فهم بهتر و در جریان بودن باید اول مهرگان رو بخونید.این کتاب به من یاد داد که صبر کنم،صبر کنم،صبر کنم.قلم خانم برادران هم خیلی خوبه. «سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/38799
داستان بسیار خوبی بود.مهرگان که تموم شد ناکاملی رو توی داستان احساس می کردم ولی در پایان آبانگان آرامش خاصی داشتم انگار که وداع پوریا و دایانا به من هم آرامش بخشیده بود. https://taaghche.com/book/38799
مثل کتاب قبلی داستان گیرایی داره، توانمندی خانم برادران در قصه گویی عالیه. ولی از تنوع موقعیتای داستان و وقایع کم شده و جزئیات توصیفات هم کمتر شده. در کل تجربه ای دوست داشتنی بود. توصیه اش میکنم.