Not only is The Apartment one of Hollywood's funniest and most moving romantic comedies, it is also widely perceived as having one of the most beautifully written and structured screenplays of all time. Starring Jack Lemmon, Shirley MacLaine and Fred MacMurray, this 1960 comedy is the story of a hapless company man who works his way up the ladder by making his apartment available to his boss for extramarital trysts.Billy Wilder won three Oscars -- as co-screenwriter, producer and director -- for this mordant comedy. A beautifully judged piece of writing, The Apartment is saved from cynicism by Wilder's tenderness towards his central characters.
فیلم کلاسیک و زیبای آپارتمان، با بازی جک لمون و شرلی مک لین و به کارگردانی یکی از محبوب ترین کارگردانان بیلی وایلدر است. خوندنه فیلنامه اون که دو استاد فیلنامه نویسی یعنی وایلدر و دایموند نوشتند به همون اندازه مفرّح و دل انگیزه.
من خیلی طرفدار سینمای کلاسیک آمریکا نیستم ولی از بین فیلمهای این رده، «آپارتمان»ِ بیلی وایلدر از محبوبترین فیلمهامه. یادمه هفت هشت سال پیش تو یکی از برنامههای هفت، افشین هاشمی دعوت شده بود که خیلی دوستش دارم. تو اون برنامه کلی از فیلمهای وایلدر تعریف کرد و گفت که به خاطر نقشش تو فیلم آزمایشگاه، هر روز دقایقی از بازی جک لمون تو آپارتمان رو میدیده. بعد از دیدن آزمایشگاه کاملاً فهمیدم چراش رو و گزینۀ بسیار خوبی برای الگوبرداری انتخاب کرده بود اما نتیجۀ فیلمشون به نظرم یه فاجعه بود. خلاصه، اون حرفها باعث شد آپارتمان رو ببینم و بسیار هم لذت بردم ازش. چند سال بعد تو کتابفروشی دنبال گزینهای برای هدیه دادن به یه دوست بودم که دیدم یه نسخۀ چاپ قدیم از فیلمنامهش دارن. برای خودم خریدم و گفتم شاید الآن حس فیلمنامه خوندن نداشته باشم ولی بالاخره یه روزی سراغش خواهم رفت. در حال حاضر هم که شدیداً نیاز به فیلمنامهخوندن دارم و این کتاب از معدود گزینههایی بود که دارم و رفتم سراغش و از خوندنش و تماشای دوبارۀ فیلم کِیف کردم. با خودم میگم کاش اونموقعها بیشتر فیلمنامه خریده بودم.
آپارتمان بیلی وایلدر، فیلمیست که با ظرافتی بینظیر، زندگی مردی معمولی را به صحنهای از تناقضات تلخ و طنزآلود تبدیل میکند؛ داستانی که در دل خود، هم تراژدیست، هم کمدی، هم عاشقانه، و هم نقدی اجتماعی. این فیلم، تصویریست از تنهایی شهری، از سوءاستفادهٔ ساختاری، و از آن نیازِ انسانیِ به دیدهشدن و دوستداشتهشدن، در دنیایی که آدمها بهراحتی با میز و صندلی اشتباه گرفته میشوند.
سی. سی. باکستر، کارمندی خجول و فروتن در یک شرکت بیمه است، که تنها سرمایهاش – آپارتمان کوچک و ساکتش – به محلی برای عیاشی رؤسا تبدیل میشود. و این همان استعارهٔ بیلی وایلدر است: چطور در ساختارهای سلسلهمراتبی مدرن، بدن و فضای خصوصی کارمند جزء، ابزار ارتقای رؤسای بیاخلاق میشود. آپارتمان، نماد فضای شخصی انسان معاصر است که در چرخدندههای سرمایهداری له میشود؛ فضایی که نه دیگر متعلق به عشق است، نه به رؤیا، بلکه به امیال دستدوم دیگران.
وایلدر با مهارتی مثالزدنی، داستان را در فضای خاکستریِ میان کمدی و تراژدی روایت میکند. جک لمون در نقش باکستر، چنان صمیمی، ساده و انسانی ظاهر میشود که تماشاگر هم میخندد، هم دلش میگیرد. او در مسیر تبدیلشدن به «هیچکس»، به ناگاه با زنی روبهرو میشود که مثل خودش زخمیست، تنهاست، و میان پوچیهای اجتماعی، هنوز تهماندهای از معنا را جستوجو میکند: فران کوبلیک، با بازی فوقالعاده شیرلی مکلین.
فران، معشوقهٔ رئیس متأهل شرکت است، زنی که تصور کرده معشوقبودن یعنی خاصبودن، اما بهتدریج درمییابد که فقط یکیست در زنجیرهای از زنان مصرفشده. تقاطع باکستر و فران، تقاطع دو تنهاییست که در میان اتاقهای شلوغ و دلهای خالی، دنبال پناهی صادقانه میگردند. و اینجاست که فیلم، از سطح یک کمدی رمانتیک معمولی فراتر میرود و بدل به پرترهای از انسان مدرن میشود؛ انسانی که میان بُعد حرفهای و عاطفی، میان موفقیت و شرافت، باید یکی را انتخاب کند.
فیلمنامه – همچون سایر آثار وایلدر – دقیق، موجز، و پر از لایههای معناییست. هیچ جملهای بیهوده نیست، هیچ نمایی بیدلیل نیست. طنز فیلم، تلخ است؛ نه از آن جنس که بخندد، بلکه از آن نوعی که لبخند تماشاگر را در گلویش خشک میکند. سکوتها بهاندازهٔ دیالوگها گویا هستند، و نماهای بسته از آپارتمان، در واقع کابوس آپارتماننشینیاند: آدمهایی پشت درهایی بسته، اسیر زندگیهایی که از بیرون براقاند و از درون خالی.
آپارتمان در سال 1960، برندهٔ پنج جایزه اسکار شد، از جمله بهترین فیلم، کارگردانی، و فیلمنامه. اما بیش از جایزهها، این اثر در حافظهی سینما بهعنوان یکی از کاملترین نمونههای «طنز انسانی» باقی مانده است. فیلمی که همچنان بعد از دههها، آینهایست برای زمانهٔ ما: دورانی که در آن، برای «آدم خوببودن»، باید تاوان داد.
Because reading my favorite films makes those lines of perfection stick like glitter glue behind my eyes.
"When you're in love with a married man you shouldn't wear mascara."
"Some people take, some people get took. And they know they're getting took and there's nothing they can do about it."
"Ya know, I used to live like Robinson Crusoe. I mean shipwrecked among 8 million people. And then one day I saw a footprint in the sand and there you were."
It's a great script; its not for nothing that I can confideny say Billy Wilder is one of the best scriptwriters in cinema history. But I recommend you watch the movie, The Apartment (1960), first. Then come back and read the script.