کلیات سعدی مصحَّح محمدعلی فروغی بارها و به شیوههای متفاوتی بهچاپرسیدهاست. بعضی فقط از تصحیح فروغی استفاده نمودهاند و تدوین او را رها کردهاند. بعضینیز همانغلطهای مطبعی چاپ نخستین را عیناً تکرارکردهاند. بیگمان اوّلینچاپّ منقّح و پاکیزه ازروی تصحیح و تدوین فروغی که دارای مزایای بسیاری نسبتبه چاپهای قبلی بود توسّط استاد بهاءالدّین خرّمشاهی سرانجامیافت. درطبع حاضر سعیشده علاوهبر حفظ مزایای چاپهای گذشته با اضافات و تغییراتیکه ذیلاً اشاره میشود، استفادهازآن ساده و راحت شود:
1- تا آنجا که مقدوربوده سعیشده اغلاط چاپّی طبعهای گذشته اصلاحشود. 2- علاوهبر آوردن استدراکات و نسخهبدلها در ذیل هرصفحه هرجاکه تصحیح فروغی محلّ شکّ و تردید بود با افزودن علامت * در متن، صحیح آن در پاورقی آوردهشدهاست. 3- اعرابگذاری آیات و احادیث و ابیات عربی. 4- با حرکتگذاری کلمات و عبارات مشکل و بعضاً نامأنوس، در خواندن صحیح متن تسهیلشدهاست. 5- علامتگذاری در موارد لازم که بهصحیحخواندن اشعار و عبارات کمک شایانی میکند. 6- رعایت رسمالخطّ امروزی. 7- تهیّه و تنظیم واژهنامۀ نسبتاً جامع درشرح لغات مشکل و توضیح بعضی اَعلام و اسامی خاص. سعیشدهاست از معانی مختلف کلمات، معنیئیکه در متن موردنظربوده آوردهشود. 8- فهرست اَعلام. 9- فهرست قصائد و قطعات برحسب حروف قافیه. 10- تدوین کشفالأبیات گلستان و بوستان و غزلیات.
درطبع حاضر سعیشده ویژگیهای ذکرشده در بالا بهبهترینوجهی انجامشود. بااینوجود مدّعی بیکموکاستی در آن نیستیم و امید آن داریم که خوانندگان محترم با ارائۀ پیشنهادات اصلاحی خود، ما را در تکمیل و تتمیم کتاب در چاپهای بعد یاری رسانند.
Abū-Muhammad Muslih al-Dīn bin Abdallāh Shīrāzī, Saadi Shirazi (Persian: ابومحمد مصلح الدین بن عبدالله شیرازی, Arabic: سعدي الشيرازي) better known by his pen-name as Saʿdī (Persian: سعدی) or simply Saadi, was one of the major Persian poets of the medieval period. He is not only famous in Persian-speaking countries, but has also been quoted in western sources. He is recognized for the quality of his writings and for the depth of his social and moral thoughts. Saadi is widely recognized as one of the greatest masters of the classical literary tradition.
His best known works are Bostan (The Orchard) completed in 1257 and Gulistan (The Rose Garden) in 1258. Bostan is entirely in verse (epic metre) and consists of stories aptly illustrating the standard virtues recommended to Muslims (justice, liberality, modesty, contentment) as well as of reflections on the behaviour of dervishes and their ecstatic practices. Gulistan is mainly in prose and contains stories and personal anecdotes. The text is interspersed with a variety of short poems, containing aphorisms, advice, and humorous reflections. Saadi demonstrates a profound awareness of the absurdity of human existence. The fate of those who depend on the changeable moods of kings is contrasted with the freedom of the dervishes.
دوستانِ گرانقدر، کلیاتِ زنده یاد سعدیِ بزرگوار از گلستان، بوستان، غزلیات، قصاید، رباعیات، ترجیعات، ملمعات و مفردات، تشکیل شده است... پیش از این ریویوهایی جداگانه از غزلیات و رباعیاتِ سعدی برایتان نوشته بودم در زیر به انتخاب، ابیاتی از کلیاتِ سعدی را برایِ شما ادب دوستانِ گرامی مینویسم که در ریویوهایِ پیشین نیاورده بودم... البته در پایانِ این ریویو لینکِ ریویوهایِ مربوط به غزلیات و رباعیات را نیز برایتان میگذارم --------------------------------------------- اِی سروِ بلند قامتِ دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست در پایِ لطافتِ تو میراد هر سروِ سهی که بر لبِ جوست *********************************** بعد از طلبِ تو در سرم نیست غیر از تو بخاطر اندرم نیست ره می ندهی که پیشت آیم وز پیشِ تو ره که بگذرم، نیست مهر از همه خلق بر گرفتم جز یادِ تو در تصورم نیست *********************************** اِی زلفِ تو هر خمی کمندی چشمت به کرشمه چشم بندی دیوانهٔ عشقت اِی پری روی عاقل نشود به هیچ پندی *********************************** گر زخم خورم، زِ دستِ چون مرهمِ دوست یا مغز برآیدم چو بادام از پوست غیرت نگذاردم که نالم به کسی تا خلق ندانند که منظورِ من اوست *********************************** یا همچو همای بر من افکن پَرِ خویش تا بندگیت کنم به جان و سرِ خویش گر لایقِ خدمتم ندانی بر خویش تا من سرِ خویش گیرم و کشورِ خویش *********************************** وقتِ طرب خوش یافتم، آن دلبرِ طنّاز را ساقی بیار آن جامِ می، مطرب بزن آن ساز را شورِ غمِ عشقش چنین، حیف است پنهان داشتن در گوشِ نی رمزی بگو، تا برکشد آواز را ************************************ لا ابالی چه کند دفترِ دانایی را طاقتِ وعظ نباشد سرِ سودایی را دیده را فایده آنست که دلبر بیند ور نبیند چه بود فایده بینایی را ************************************ دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست از خانه برون آمد و بازار بیاراست گر خونِ من و جملهٔ عالم تو بریزی اقرار بیاریم که جرم از طرفِ ماست ************************************ اتفاقم به سرِ کویِ کسی افتادست که در آن کوی چو من کشته بسی افتادست به دلآرام بگو اِی نفسِ بادِ سحر کارِ ما همچو سحر با نفسی افتادست ************************************ تا دستها کمر نکنی بر میانِ دوست بوسی به کامِ دل ندهی بر دهانِ دوست دانی حیاتِ کشتهٔ شمشیرِ عشق چیست؟ سیبی گزیدن از رخِ چون بوستانِ دوست ************************************ اِی دیدنت آسایش و خندیدنت آفت گوی از همه خوبان برُبودی به لطافت هر مُلکِ وجودی که به شوخی بگرفتی سلطانِ خیالت بنشاندی به خلافت ************************************ هر کسی را هوسی در سر و کاری در پیش منِ بیکار، گرفتارِ هوایِ دلِ خویش اِی که گفتی به هوا دل منه و مهر مبند من چنینم، تو برو مصلحتِ خویش اندیش ************************************ ساقی بده آن شرابِ گلرنگ مطرب بزن آن نوایِ بر چنگ اِی زاهدِ خرقه پوش، تا کی با عاشقِ خسته دل کنی جنگ؟ ************************************ گو خلق بدانند که من عاشق و مستم آوازه درستست که من توبه شکستم بندِ همه غمهایِ جهان بر دلِ من بود در بندِ تو افتادم و از جمله برستم ************************************ وه که جدا نمیشود، نقشِ تو از خیالِ من تا چه شود به عاقبت در طلبِ تو حالِ من پرتوِ نورِ رویِ تو، هر نفسی به هر کسی میرسد و نمیرسد نوبتِ اتصالِ من ************************************ مشتاقِ تواَم با همه جوری و جفایی محبوبِ منی، با همه جرمی و خطایی شاید که به خون بر سرِ خاکم بنویسند این بود که با دوست به سر بُرد وفایی ************************************ گر برود به هر قدم، در رهِ دیدنت سری من نه حریفِ رفتنم، از درِ تو به هر دری گرچه تو بهتری و من، از همه خلق کمترم شاید اگر نظر کند، محتشمی به چاکری ************************************ عشقِ جانان در جهان هرگز نبودی کاشکی یا چو بود اندر دلم، کمتر فزودی کاشکی هر زمان گویم زِ داغِ عشق و تیمارِ فراق دل ربود از من نگارم، جان ربودی کاشکی ************************************ بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی، تا در نکشد جامی اِی بلبل اگر نالی، من با تو هم آوازم تو عشقِ گُلی داری، من عشقِ گُل اندامی --------------------------------------------- لینکِ ریویو، مربوط به غزلیاتِ سعدی
یکی از بزرگان اهل تمیز/حکایت کند ز ابن عبدالعزیز که بودش نگینی بر انگشتری /فرو مانده در قیمتش جوهری به شب گفتی از جرم گیتی فروز/دری بود در روشنایی چو روز قضا را درآمد یکی خشک سال/که شد بدر سیمای مردم هلال چو در مردم آرام و قوت ندید/خود آسوده بودن مروت ندید چو بیند کسی زهر در کام خلق/کی اش بگذرد آب نوشین به حلق بفرمود و بفروختندش به سیم/که رحم آمدش بر غریب و یتیم به یک هفته نقدش به تاراج داد/به درویش و مسکین و محتاج داد فتادند در وی ملامت کنان/که دیگر به دستت نیاید چنان شنیدم که میگفت و باران دمع/فرو میدویدش به عارض چو شمع که زشت است پیرایه بر شهریار/دل شهری از ناتوانی فگار مرا شاید انگشتری بینگین/نشاید دل خلقی اندوهگین خنک آن که آسایش مرد و زن/گزیند بر آرایش خویشتن نکردند رغبت هنر پروران/ به شادی خویش از غم دیگران
من سعدی رو دوست دارم پندهاش واقعا ارزشمنده ولی من نمی فهمم ایشون چرا اینقدر زن ستیز بوده؟! اصلا مشکلش با زن چی بوده که این همه بدجنسی در حقش می کنه ؟! مثلا اگر می خواد به طرف بگه بیا برو نماز بخون این چه ربطی به زن ها داره که شعرش رو اینجوری بگه؟! (چو از راستی بگذری خم بود چه مردی بود کز زنی کم بود؟)!!! و این حرفا تو شعرهاش خیلی زیاده... !!!
در مورد محتوای کتاب که سخنی نیست. کلیات سعدی است. حرفی نمی ماند. کتاب بسیار خوش دست و با سلیقه بوسیله انتشارات روزنه چاپ شده است. در اندازه مناسب به شکلی که خیلی راحت می توان بدست گرفت و با خود این ور و آن ور برد و خواند و غرق شد و ... . جناب استاد «مظاهر مصفا» با رسم الخط خاص خود و با پانویس ها و اشارات هوشمندانه و مفید خود لذت بیشتری به کتاب بخشیده است. عالی عالی است.
Sheikh Sa‘di: also known as: Muslih-ud-Din Mushrif-ibn-Abdullah (1184-1283/1291?) His best known works are Bostan ("The Orchard") in 1257 and Gulistan ("The Rose Garden") in 1258. Bostan is entirely in verse (epic metre) and consists of stories aptly illustrating the standard virtues recommended to Muslims (justice, liberality, modesty, contentment) as well as of reflections on the behaviour of dervishes and their ecstatic practices. Golestan is mainly in prose and contains stories and personal anecdotes. The text is interspersed with a variety of short poems, containing aphorisms, advice, and humorous reflections. Saadi demonstrates a profound awareness of the absurdity of human existence.
گل که هنوز نو به دست آمده بود نشکفته تمام باد قهرش بربود بیچاره بسی امید در خاطر داشت امید دراز و عمر کوتاه چه سود؟
سعدی در اشعارش همواره از پند و حکمت حرف میزند ، از اشعار سعدی بوی پختگی و بلاغت میرسد . سعدی سبک خاص خود را در نثر و شعر دارد که وی را مجزا از دیگر شاعران هم عصرش میسازد
من گلستان رو کامل خوندم و کلی یادداشت از شعرها و جمله هاش برداشتم ولی دستم نمیره بنویسم کیف کردم. نمیتونم سعدی رو ستایش کنم... نمیتونم بگم بی نظیرترینه و از این صحبتا که خب همتون جای من خواهید گفت بی نظیره و بنظرم از دل سعدی درمیاد.
سعدی شیرازی از بزرگترین شاعران سدهٔ هفتم هجری است و آثار پرشمار و گوناگونی در قالبهای مختلف ادبی از خود به یادگار گذاشتهاست. در یک دستهبندی میتوان آثار او را به دو دسته منثور و منظوم تقسیم کرد. ویکیپدیا
Greetings to all. Recently I found a very interesting illustration, I was told that it is from this work: a lion,a knight and a faceless rider, where can I find out the meaning of it?
مشرف الدین مصلح ابن عبدالله شیرازی شاعر و نویسنده بزرگ قرن ۷ هجری قمری. تخلص سعدی . وی بین سالهای ۶۰۰ تا ۶۱۲ زاده شد است در جوانی به نظامیه بغداد رفت و به تحصیل ادب و فقه و تفسیر و کلام و حکمت پرداخت «کلیات سعدی شیرازی» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/411
استاد سخن ، شیخ اجل . کتابی بسیار عالی و قافیه ها و ردیف های به جا از تاریخ کهن ایران . این شاعر بزرگوار آثار زیادی دارد . در هر بخش این کتاب سخن و پندی وجود دارد .
This entire review has been hidden because of spoilers.
نسخه انتشارات امیرکبیر چاپ ۱۳۶۵ را دارم در برگیرنده گلستان ، بوستان غزلیات قصاید و قطعات سعدی است. مقدمه ای هم که مرحوم فروغی در ابتدای کتاب نوشته بنظرم جالبه