فرزندپروری وظیفه ای لذ ت بخش؛ رشددهنده، سخت و چالش برانگیز است. این کتاب در مورد «احساسات» مادران است. آن هم بخشی از احساسات که بسیاری از مادران نسبت به آن ها آگاهی ندارند یا از تناقضات آن سردرگم می شوند. مطالعات روانشناسی نشان داده اند که آگاه شدن به احساسات، امکان مدیریت و کنترل آن ها را بسیار بیش تر می کند. به این ترتیب می توان گفت که این کتاب برای «آگاه شدن» مادران از «احساساتی» است که نسبت به آن آگهی ندارند یا نمی دانند با آن چه کنند. کتابچه ای که پیش رو دارید بخش اول از مجموعه ی فرزندپروری است که به منظور آگاه سازی والدین تهیه شده است. پنج کتابچه از این مجموعه متمرکز بر فرآیندهای روانی مادران می باشد و پنج کتابچه ی دیگر در مورد رشد روانی کودکان در سنین مختلف می باشد.
این کتاب بخش اول از مجموعه فرزندپروری می باشد که به منظور آگاه سازی والدین طراحی و تهیه شده است. محتوای این مجموعه حاصل سال ها مطالعه و پژوهش روان شناسان متخصص و زبده ی سراسر جهان است که به دست مولف جمع آوری و برای مخاطبان علاقه مند و غیر متخصص به زبان ساده بیان شده است. به منظور درک بهتر مفاهیم، از کاریکاتورهایی استفاده شده که هر یک منعکس کننده ی بخشی از بحث های مطرح شده می باشد.
برخی از عناوین مطالب این کتاب عبارتند از: مادر کامل، عشق و نفرت با هم؟، کودک شدن مادر چه اثری بر فرزند دارد؟، نیازهای برآورده نشده مادر، مادر درونی، جدا شدن مادر و فرزند، کودک تصوری - کودک واقعی و ...
فقط خدا می داند که چه قدر به خواندن این حرف ها احتیاج داشتم! هفتاد صفحه بیشتر نیست و تازه نصفی اش عکس است. توی طاقچه هم هست به مبلغ دوهزاروپانصد چوق (معادل یک شیرکاکائوی نی دار که امروز برای بچه نخریدیم!) لذا آب دستتان هست زمین بگذارید و بخوانیدش. بعدش هم هر چند وقت یک بار دوره اش کنید. هشتگ: به جای آن که چند کتاب تربیتی بخوانید الخ
مختصر ، مفید، آگاه کننده و بسیار به درد بخور برای تمام مادران و خصوصا مادرانی که همیشه عذاب وجدان دارن و حس مادر بد بودن بهشون دست میده با کمی خشم نسبت به فرزندشون...با این کتاب خودم رو بیشتر شناختم و آرام و آگاه شدم توصیه میکنم به خوندنش و هدیه دادنش کاریکاتورهای متناسب مباحث کتاب باعث قشنگ تر شدن کتاب و فهم بیشتر میشه و اینکه پایان هر بخش خلاصه مطلب اون بخش رو نوشته که به نظر من خیلی خوب بود وقتی کودکم در مورد عکس روی جلد، از من سوال کرد :چرا مامانش شاخ داره؟ گفتم از دست کارای بچه ش شاخ درآورده و هر دو خندیدیم :))))
اول بگم که برخلاف اسمش میتونه برای پدرها هم مفید باشه شاید محوریت اصلی کتاب هم در این باشه که یک مادر (پدر) لازم نیست دائم تلاش کنن که پرفکت باشن و هیچوقت خسته و عصبانی نشن اول از همه باید این احساسات رو بشناسن و بهشون بها بدن و سرکوبشون نکنن، تازه اینجاست که میتونن ازشون استفاده کنن و واکنشهای شدید و ناگهانی نسبت به فرزندشون نداشته باشن این کتاب مسائل دیگهای هم میپردازه که خیلی وقتها ممکنه ازشون آگاهی نداشته باشیم و فهمیدنش به انسان تلنگرهایی میزنه مثل نیازهای برآورده نشدهی والدین، اثرات کودکی والدین در تربیت فرزندشون، کودکشدن والدین و غیره کتاب رو به این دلیل ۵ ستاره ندادم که خیلی مختصر و کوتاه بود و شاید دوست داشتم مثالها و نکات بیشتری مطرح کنه ولی در کل این مجموعه کتاب به نظرم خیلی مفید و آموزنده هستش
سومین کتاب از این مجموعه و نویسنده بود که میخواندم. واقعا واقعا دوستش داشتم. خیلی خوب حس خشم مادر را بررسی میکند و بهتر از همه اینکه با خواندنش به احساسات خودم آگاهتر شدم. حتی بخشهایی از کتاب را برای همسرم خواندم و مثل اینکه برایش جالب و کارآمد بوده. امیدوارم از این دست کتابها بیشتر و بیشتر تالیف شود.
بسیار علمی، منطبق با شرایط واقعی، در خصوص نگاه، باورها، عملکرد، قضاوت، و... مادران نسبت به خود، فرزندشان، دیگر مادران و.. نگاه جامعه به مادران.... اثر این نوع نگاه بر شیوه مادری... کتاب مادر خوب، مادر بد به بررسی احساسات متناقض مادر نسبت به کودک خود پرداخته و دلایل شکل گیری و نقش فرهنگ رایج در چگونگی درک آن احساسات توسط مادر را واکاوی می کند، نحوه مواجهه و ابراز و تاثیرگذاریش بر شیوه والدگری مادر را مطرح نموده و اثر بلند مدت آن را بر شخصیت کودک تبیین می نماید تا جاییکه شیوه مادرانگی مادر را مستقیما تحت تاثیر تجربه های دوران کودکیش دانسته و نقش سه گانه مادربزرگ-مادر-کودک را در تعامل مادر و کودک برجسته می کند به اعتقاد نویسنده مادر در عین حال که عشق عمیق و منحصر به فردی به فرزند خود دارد همزمان دچار احساسات ناخوشایند و مشخصا خشم و نفرت نسبت به او هم هست. توجه و آگاهی مادر از طبیعی بودن این ملغمه احساسی به او در ابراز سالم آن به نحوی که بتواند موجب رشد کودک شود کمک می کند. حال آنکه فرهنگ اجازه ابراز احساس خشم مادر نسبت به کودک را نمی دهد و خود مادر هم با سکوتش موجب تداوم این فرهنگ می شود. همین امر منجر به عملی شدن آنچه می تواند صرفا احساس باشد و آسیب رسان نباشد شده و انفجار خشم را به صورت عملی مثلا کتک زدن کودک باعث می شود. مادری با این شرایط احتمال انفجار مکرر خشم را بیشتر دارد: ۱- هیچ نقشی جز مادری برای خود تصور نکند، علاقه مندی، دوستان، سرگرمی نداشته باشد. هویت مستقلی برای خودش و کودکش قائل نباشد ۲- در گروه مادران عضویت نداشته باشد که دغدغه هایش را مطرح نموده، راهنمایی بگیرد ( حس آرامش ناشی از درک شدن) و راهنمایی کند ( حس رضایت ناشی از اثرگذاری و مفید بودن)، ۳.از طرف همسرش درک نشود( همسر خواهان رفتار بی عیب و نقص باشد- سختی های مادری را به رسمیت نشناسد و ...) ۴. درکی از مراحل رشد کودک نداشته باشد ۵. کودکی ناخوشایندی با مادر خودش تجربه کرده باشد. ۶. آگاهی از'طبیعی بودن احساس خشم نسبت به کودکش'نداشته باشد و دچار غذای وجدان و... بابت آنچه صرفا احساس است و نه عمل داشته باشد.( احساس هر چه باشد طبیعی و انسانی است. آنچه می توان به قضاوت نشست رفتار است نه احساس) . به دلایل زیر احساس خشم در مادر نسبت به کودکش شکل می گیرد: ۱- نزدیک بودن بیش از حد مادر و کودک ۲- عشق و سرمایه گذاری زیاد مادر بر روی کودک ۴- روی کار آمدن مسائل کودکی های مادر ۴-فراخوانی نیازهای برآورده نشده مادر ۵-کودک شدن گاه به گاه مادر ۶- جدا نشدن از کودک و چسبندگی به کودک ۷- داشتن تصورات منفی در مورد کودک ۸- عدم وجود اهدافی غیر از فرزندپروری ۹- رابطه پدر و مادر نویسنده با ارجاع به یک روانشناس مطرح می گوید: مادری کردن باید بزرگترین هدف ولی نه تنها هدف'مادر باشد در صورت ابراز خشم، مادر می تواند از فرصت پیش آمده برای رشد کودک استفاده کند. آموزش جبران کردن در این موقعیت ها امکان پذیر می شود. عذرخواهی صادقانه، ذکر دلایل انجام رفتار خشمگینانه و تلاش برای به دست آوردن دل کودک می تواند از جمله اقدامات جبرانی باشد. شیوه صحیح رفتار در زمانی که مادر احساس خشم می کند پذیرش و بیان آن است. گفتن جمله "من الان خیلی خشمگین هستم، در زمان دیگری با هم گفتگو کنیم" می تواند به کودک کمک کند که یاد بگیرد از کلام برای بیان احساسات ناخوشایند استفاده کند و فرصتی بدهد تا در زمان آرامش موضوع واکاوی شده و حل و فصل شود.
کتاب خیلی خوبی بود. به نکات جدید و ضروری ای اشاره کرده بود که معمولا در موردش صحبت نمیشه. دلم میخواست بیشتر توضیح داشت و کتاب قطورتری بود ولی همینم کلی سرنخ بهم داد که برم در این زمینه ها مطالعه کنم. تصاویرشم خیلی جالب بود. کتابیه که من به دوستام پیشنهادش میکنم.
این کتاب در مورد چالش هایی در فرآیند مادر شدن و مادری کردن هست که کمتر ازشون شنیدیم و با مادر شدن ناگهان در معرضشون قرار می گیریم. چالش هایی که ریشه های متفاوتی داره ولی چون ازشون آگاهی نداریم پیش خودمون پنهان میکنیم و با عذاب وجدان به مادری کردن ادامه می دهیم. در مجموع با خواندن این کتاب و پذیرش مشکلاتی که باهاش رو به رو هستید سریعتر میتونید به مادر خوب تبدیل شوید.
کتاب مختصر ومفیدی بود. تا حالا چندین کتاب خوندم که بهم بفهمونه که مادر بودن میتونه همراه با احساسات منفی باشه و لازم نیست بخاطر این احساسات منفی، عذاب وجدان داشته باشم. و بالاخره این کتاب به کمک اومد تا دلیل خستگیها، ناراحتیها، نفرتها و... رو درک کنم. البته انتظارم این بود که راهکارهای عملی بیشتری داشته باشه که متاسفانه خیلی کاربردی نبود...
تجربهی مادران مختلف نشان میدهد که نه تنها مادر خشمگین میشود؛ بلکه گاهی این خشم بسیار شدید میشود. به علت این که مادران از طبیعی بودن خشم به فرزند اطلاعی ندارند در بسیاری از مواقع دچار احساس عمیق بد بودن اضطراب و عذاب وجدان میشوند
این کتاب کوتاه ولی خیلی مفیده. به همه مادرها و خانمهایی که میخوان مادر بشن توصیه اش میکنم. نوشته روی کتاب مثل یک توضیح کامله : بحثی پیرامون وجود احساسات متناقض در روابط مادر و فرزند https://taaghche.com/book/13326/مادر-...