Jump to ratings and reviews
Rate this book

جامعه‌شناسی دین

Rate this book
دین ضمن فراهم آوردن معنا، تنها در صدد آن نیست که مسائلی مربوط به وجوه فردی را به نسبت حل کند، بلکه در این رهگذر، نقش اجتماعی مهمی را نیز ایفا می‌کند. دین برای عرف‌ها، رسوم و تنظیم‌های اجتماعی توجیه و مشروعیت فراهم می‌کند و رهیافت‌های جامعه‌شناختی دین، معمولاً بر نقش دین در نگهداشت نظم اجتماعی تأکید می‌کنند.
دین اساساً پدیده‌های اجتماعی است و صرفاً فردی نیست. ادیان هر قدر هم که به بینش‌ها و الهام‌های فرد نوآور متکی باشند، باز هم باید گفت نظام‌های اعتقادی که برای انسان‌ها معنای شخصی فراهم می‌کنند، به صورت دسته‌جمعی تحول می‌یابند و از سوی اجتماع حمایت می‌شوند. افکاری که بر جامعه تسلط دارند، معمولاً از سوی قدرتمندترین و بانفوذترین گروه‌های جامعه پشتیبانی می‌شوند. به گفتۀ مارکس، افکار مسلط در هر عصری، اندیشه‌های طبقۀ حاکم است. وِبر نشان می‌دهد هر سنت دینیِ عمده‌ای، حامیان اجتماعی خاص خود را دارد که در بیش‌تر موارد، همان گروه مسلط بر جامعه است. وانگهی، مسائل مربوط به معنا، غالباً از نوعی ادراک بی‌عدالتی یا تفاوت میان آنچه هست و آنچه باید باشد، سرچشمه می‌گیرند. از آن جا که این مسائل به الگوهای امتیاز و محرومیت ارتباط دارند، پاسخ‌های دینی به چنین پرسش‌هایی خواه‌ناخواه به جنبه‌هایی از نظم اجتماعی مربوط بوده و بازتابِ این جنبه‌هاست.

426 pages, Paperback

First published August 2, 2001

3 people are currently reading
137 people want to read

About the author

Malcolm Hamilton

27 books2 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
20 (33%)
4 stars
20 (33%)
3 stars
14 (23%)
2 stars
5 (8%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 5 of 5 reviews
186 reviews128 followers
March 21, 2020
آیا دین مقوله‌ای اجتماعی است که اساسا بخاطر وجوه کارکردی آن در بعد اجتماعی بوجود آمده است؟ یا اینکه دین پاسخی است به نیاز بشر برای شناخت جهانی که در آن زندگی می‌کند و شناخت موقعیت خود در جهان و معنا دادن به آن؟ آیا می‌توان گفت خود این نیاز به معنا آنچنان که مارکس می‌گوید، زاده جامعه‌ای است که در آن شکاف عمیقی میان آنچه باید باشد و آنچه هست، دهان گشوده است؟ آیا دین، آنچنان که وبر می گوید، پاسخی است به محرومیت‌ها و رنج‌های انسان‌ها که بواسطه تفاوت این محرومیت‌ها و رنج‌ها در جایگاه های مختلف اجتماعی، عمیقا با موقعیت‌های اجتماعی پیوند می‌خورد و با آن‌ها تناسب دارد؟ آیا دین صرفا نیروی محافظه‌کاری است که در خدمت حفظ وضع موجود قرار دارد، یا نیرویی است که در موقعیت‌های خاصی می‌تواند حامل وجوه انقلابی و دگرگون‌ساز باشد؟

دین، شاید همه این‌ها باشد و در عین حال، هیچ کدام نباشد. نظریه‌های جامعه‌شناسی دین، هرکدام از جنبه‌ای به مسئله دین پرداخته و هریک وجهی از وجوه پرشمار دین را بر ما آشکار می‌کنند. کتاب‌هایی نظیر کتاب همیلتون، فارغ از محتوای خاص خود، این حسن را دارند که به ما هشدار می‌دهند که در عرصه جامعه‌شناسی تحلیل‌های تک‌بعدی و تک‌علتی تا چه اندازه ناتوانند و مطالعه صرفا آثار یک جامعه‌شناس و یا پژوهشگر، تا چه اندازه ناکافی است.

جامعه‌شناسی دین همیلتون، یکی از کتاب‌های درسی مهم در جامعه‌شناسی دین به شمار می‌آید که بخشی از مهمترین نظریه‌های این حوزه و نقدهای وارد بر هر کدام را بصورت خلاصه مطرح کرده است. البته هنگام مطالعه این کتاب، باید توجه داشته باشیم که نظریه‌های مختلف را نه از زاویه دید مبدعین آن‌ها که از زاویه دید یک شخص ثالث (در اینجا همیلتون)، مطالعه می‌کنیم و این علاوه بر نداشتن عمق کافی، ایراد مهم همه کتاب‌های درسی و خلاصه است. بنابراین هرگز نباید تصور کرد که مطالعه چنین کتبی می‌توانند جای مطالعه منابع اصلی و دست اول را بگیرند. اینگونه کتاب‌ها، صرفا می‌توانند هنگام مطالعه منابع اصلی، به شکل دیالکتیکی چشم‌اندازی از کل نظریه‌های موجود در عرصه کلی را به ما نمایش دهند تا بتوانیم پیوند مناسبی میان جز و کل برقرار کنیم و جایگاه نظریه‌ها را در میدان کلی تشخیص دهیم.

شیوه نگارش چنین کتاب‌هایی به گونه‌ای است که ممکن است ناخودآگاه به نقدهایی که نویسنده به نظریه‌های مختلف وارد می‌کند، جنبه حتمی و مطلق بدهد. از آنجا که این کتاب را در فاصله کمی بعد از مطالعه «صور بنیانی حیات دینی» دورکیم می‌خواندم، در مواردی نقدهای نویسنده به آرای دورکیم به نظرم سطحی و ناشی از بدفهمی می‌آمد و در موارد دیگر نیز، نقدها وارد بود. این نیز دلیل دیگری است بر لزوم مطالعه منابع اصلی و اکتفا نکردن به کتب خلاصه و شرح. در عین حال کتاب همیلتون یکی از بهترین کتب خلاصه در حوزه جامعه‌شناسی دین است که رویکردهای مختلف کارکردگرایانه، روانکاوانه، معناگرا و عاطفی به مسئله دین را ارزیابی کرده و نسبت به مسئله طبقات در رابطه با دین نیز، بی‌تفاوت نیست.
Profile Image for Mehdi Shahbazi.
81 reviews7 followers
January 30, 2014
چکیده کتاب اینکه جامعه اینقدر که به کارکرد دین(مناسک) اهمیت میدهد به باورداشت دین بها نمیدهد و دیگر اینکه از آن روزی که انسانهای نخست خواب گذشتگان خود را دیدند نوعی "جاندارانگاری" برایشان اتفاق افتاد و قبر آن فوت شده نوعی سنبل شد چرا که درخواب او را در حال حرکت کردن دیده بودند حال در حالت هوشیاری نظرشان چه بود خواب آن شخص برایشان مهمتر بود.
Profile Image for Mehdi Taghaddomi.
12 reviews1 follower
January 3, 2020
اگرچه بیشتر از چند فصل نخوندم اما به‌نظرم کتاب بیشتر رویکرد دایرة المعارفی داره؛ فقط ارائهٔ سطحی نظریات مختلف در باب هر موضوع. بدون رهیافت تاریخی و تعمق بیشتر.
برای اطلاع از نظریه‌های مختلف در هر زمینه و آشنایی با فضای جامعه‌شناسی دین مناسبه اما بینشی به دست نمی‌ده.
راهنمایی برای پیدا کردن نظریه و نظریه‌پردازی که در خصوص مسئله‌ای که مخاطب باهاش درگیره، کتاب یا مقاله‌ای داره.
Profile Image for Mahdiye Fatehi.
69 reviews12 followers
June 2, 2020
در مقایسه با جامعه‌شناسی ادیانِ ژان‌ پل ویلم که قبل از این خوندم، فوق العاده بود. هم از لحاظ روانی ترجمه، هم نظم و سیر مباحث. به علاوه واقعا جامعه‌شناسی داشت می‌گفت. البته خیلی جاها بحث انسان‌شناسانه می‌شد. طبیعی هم هست، چون بررسی دین رو انسان‌شناس‌ها شروع کرده‌اند؛ در جوامع ابتدایی. مقدمه‌ی خیلی خوبی بود و الآن می‌دونم که برای مطالعه‌ی بیشتر سراغ کدوم کلاسیک‌ها باید برم.
Profile Image for Mostafa.
433 reviews51 followers
June 16, 2023
4.2 stars
اصولا می بایست در بررسی مفاهیم حوزه علوم انسانی دیدگاه کثرت گرایانه را در تبیین پدیده ها پذیرفت و عملا نمی توان در توضیح این پدیده ها صرفا یک عامل را معرفی کرد.... بنابراین دیدگاه فرویدی در بحث تبیین دین و خواستگاه آن بسنده نمی نماید و بایستی این گونه پدیده های پیچیده اجتماعی را از دیدگاه های مختلف مورد توجه و بررسی قرار داد
در این رهگذر به دو سوال بایستی پاسخ داد
اول اینکه چرا انسان ها ( انسان های اولیه) برای اولین بار به دین یا امر مقدس گرایش پیدا کردند و سوال دوم اینکه علت پایداری این گرایش انسانها به دین چیست؟
در این خصوص در این کتاب رویکردها و رهیافت های متعددی معرفی شده و نقاط ضعف و قوت این نظریه ها تشریح شده است

در پاسخ به سوال اول عملا به دلیل محدودیت منابع نمی توان دلیلی قانع کننده و علمی ارائه کرد... برخی از محققینِ این حوزه عواملی چون، محرومیت، ترس، رفتار دوگانه با تابوها( دیدگاه فروید)، حالات عاطفی، خواب دیدن و به دنبال آن تعمیم دادن را عنوان کرده اند

اما در خصوص پاسخ به سوال دوم بیشتر می توان بحث کرد زیرا موضوع تحلیل که انسانهای دیندار هستند را می توان مشاهده کرد و با آنها مصاحبه نمود و آثار اعتقاد و باور دینی را در رفتارشان ملاحظه کرد

عموما گرایش به دین ناشی از استعداد دین در " معنا بخشی" است... دین به سوالات بشر که علن پاسخی ندارد پاسخ می دهد سوالاتی نظیر اینکه خوشبختی چیست؟ چگونه سعاوتمند شویم؟ چگونه از ملال دوری گزینیم و... ر
از طرفی دین با ارائه مفاهیمی که مختص خودش است به بشر امکانی برای ادامه دادن به زندگی و رهایی از پوچی را فراهم می کند مثلا مفهوم جاودانگی که بشر از طریق آن بر مرگ حتمی الوقوع چیره می شود ، ادیان عموما پایانی برای بشر متصور نیستند و این خوشایند انسان است که هیج وقت از بین نمی رود
موضوع دوم در کنار معنا بخشی مسئله ایجاد " اتحاد و انسجام اجتماعی" است ادیان از طریق مناسکی که دارند حس انسجام و اتحاد را که قدرت بخش و خوشایند است را توسعه می دهند و از این طریق ادیان کارکرد اجتماعی پیدا می کنند
در مجموع ادیان از دید جامعه شناختی ابداع انسانها بوده اند برای اینکه نداشته هایشان را که از طریق عادی نمی توانستند به دست آورند، با آن جبران کنند آن نداشته ها شامل معنا بخشی به زندگی و انسجام بخشی به جامعه و مفهوم قدرت است اموری که علم حداقل در مورد معنا بخشی در ارائه و توضیح آن ناتوان است
اگرچه در دنیای جدید مفاهیم دینی به دلیل فاصله آشکار با ضوابط علمی آنچنان مورد توجه نیستند خصوصا ادیان سنتی اما این سبب نمی شود که بشر دست از خلاقیت بکشد و کیش هایی را که وسعت کمتری از ادیان دارند را ابداع نکند... ظاهرا بر این اساس ادیان توهم بشر نیستند بلکه اختراع بشر هستند زیرا در طول تاریخ از بین نرفته اند اما متحول شده اند و این نشان دهنده اختراع آنهاست نه توهمی بودن آنها
Displaying 1 - 5 of 5 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.