Describes events leading up to the French Revolution, the Reign of Terror that resulted in massive numbers of executions, and the rise of Napoleon Bonaparte to become France's military dictator
سه گناه ضد جمهوری وجود دارد: یکی متاسف بودن برای زندانیان سیاسی، دیگری مخالف بودن با اصل فضیلت و سومی مخالف بودن با وحشت آفرینی... با وجود این نگاه جدید، حکومت جدید با همان مشکلات پیشین رو به رو بود: تهدیدهای قدرت های خارجی، کمبود مواد خوراکی، و افزایش مدامِ هزینه های زندگی(در پاییز 1795، هزینه ی زندگی نزدیک به سی برابر در سال 1790بود.) حکومت جدید، مانند حکومت های پیشین، نا کارآمدی خود را در حل این موضوعات نشان داد...ده سال انقلاب فرانسه به دیکتاتوری نظامی منهتی شد... از متن کتاب
انقلاب فرانسه بازار بلوا و هیاهویی از همه رنگ بود،همه در انقلاب انسان اند اما انقلاب برای انسانیت رخ نمی دهد،انقلاب برای حقیقت رخ نمی دهد،انقلاب ها اغلب صحنه جدال انسان هایی اند که تنها یک کلمه متحدشان ساخته،نابودی،در مسیر نابودی و حتی قبل از رسیدن به آن،اتحاد به نفاقمیگراید،منافع و جنگ طمع و قدرت رو مینماید..و چه بسا زندگی هایی که به پای آرمان هایی فدا شد که حتی مقرر هم نبود به حقیقت تبدیل شوند. آنچه در انقلاب فرانسه رخ داد،داستانی قدیمی ست،همان نگاه گنگ،شهوت قدرت و هزاران انسانی که غارتگر و قاتل میشوند چرا که باور دارند این لحظه مهم ترین لحظه زندگی ست و آنان مهم ترین انسان ها در صحنه تاریخ اند،توهم چنین قدرتی که به آنان در پندار خود اجازه هر جنایتی می دهد تنها خبر از فقر بینش و نابینایی به آنچه فراتر از نگاهشان در جهان هست، می دهد. ناقوس شومی برای حال و آینده هر کس که صدایش را می شنود.
من فعلا مثل قبل دیگه علاقه شدیدی به تاریخ ندارم اینم چون رمان هایی که تو این دوره نوشته شدنو بهتر درک کنم خوندم ساده است و مختصر ولی تحلیل های بسیار ابکی توش هست باید با احتیاط خوند و تحلیلاش زیاد سندیت نداره
و تمام شد! از لحاظ کشت و کشتار همش ته ذهنم کتاب آدمخواران میومد جلوی چشمام! وضع مردم ناراضی، انقلاب ضعیف، میل به کشتار، حکومت وحشت و گیوتین، نبود آزادی بیان، بدبینی به هموطن که جاسوسه یا نه، اقتصاد ضعیف، ده برابر شدن قیمت اجناس و... امیدوارم همچین موقعیتی برای هیچ کشوری تکرار نشه
همهی حکومتهای اروپایی نیمچه قانونی داشتند ولی مملکت خرابشدهی ما هیچگاه هیچ قانونی نبوده... چه درست گفته کاتوزیان: «ایران، جامعهی کوتاهمدت. به راستی که ما کشور استبداد بوده و هستیم.
برای آگاهی معمولی از انقلاب کبیر فرانسه، کتاب خوبی ست. به گمانم از دیدگاه خونریزیها و وحشتهای آغازین بیش از هر انقلابی با انقلاب 57 ایران همسانی داشت ولی چون رهبری تکنفرهای نداشت، به دیکتاتوری نظامی ناپلئون رسید. البته بدون خوانش انقلاب اکتبر و انقلاب چین، شاید چنین دیدگاهی پیشداورانه باشد. با این همه حسی که در شنیدن این کتاب داشتم این چنین بود. جالب آنکه گیوتین را که با هدف انسانیکردن اعدام ساختند، کم کم نمادی از خونریزی حکومت وحشت انقلاب شد. همین گیوتین را دستکم دو بار در نوشتههای بزرگان ادبیات جهان، نمادی از خونریزی و شر دیدهام. در کتاب اعتراف لئو تولستوی و «تاملاتی در مورد گیوتین» نوشتهی آلبر کامو. در پایان هم باید گفت که این نخستین انقلابی بود که همهی پیشوایان خودش را خورد (تا جایی که من میدانم).
فهرست: 1. ریشههای انقلاب 2. توفانی در راه 3. آغاز انقلاب 4. باستیل و تابستان خشونتآمیز 5. ایجاد ملتی جدید 6. جنگ پردامنه و انقلابی تازه 7. پایان سلطنت، آغاز دورهی وحشت 8. حکومت وحشت 9. سالهای پایانی پسگفتار: میراث انقلاب
این اولین تلاش موفقیت آمیز من در استفاده از کتاب صوتی بود(پیش از این بارها کتاب ها و گوینده های مختلف رو امتحان کرده بودم اما هربار نمیتونستم بیشتر از ده دقیقه پیش برم) و عاملش تنها و تنها کار حرفه ای و بینظیر آوانامه بود با استفاده از موسیقی متن به جا و صدای به شدت شیوای اکرم پریمون (این مسئله به قدری برای من اهمیت داره که بایست در ابتدا به اون اشاره کنم.)
کتاب از وقایع سال 1788 و تشکیل مجلس عمونی طبقاتی شروع میشه و تا سال 1797 و به قدرت رسیدن ناپلون بناپارت ادامه داره . برای منی که اطلاع کمی درباره انقلاب فرانسه داشتم و از طرفی نمیتونستم کتاب های الکساندر دوما ( غرش طوفان و ژوزف بالسامو) رو بخونم کتابی مفید و تا حدودی جامع بود(نسبت به حجم 160 صفحه ای کتاب) که هم به معرفی اشخاص و اقدامتشون میپرداخت و هم سعی میکرد با اوردن نظرات و خاطرات دیگر افراد به شناخت نسبی و بیطرفانه ای نسبت به اون ها مخاطب رو برسونه.
فقط ای کاش بیشتر به وقایع دوران و شیوه به قدرت رسیدن بناپارت و بعد از او (به قدرت رسیدن لویی هجدهم و شارل دهم و لوئی فیلیپ ) میپرداخت
این کتاب به صورت کاملا خلاصه و سریع تاریخ انقلاب فرانسه را تا روی کار آمدن ناپلئون بررسی میکند. سرعت اتفاقات بسیار بالاست به همین خاطر نباید انتظار داشت که درک عمیقی از اتفاقات و ارتباطات میان گروهها به دست آید. اما در هر صورت برای آشنا شدن با روند اتفاقات کتاب بسیار مفیدی است.
این کتاب تاریخ مختصری است از انقلاب فرانسه از زمان پادشاهی لویی شانزدهم تا به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت. و با توجه به تعداد کم صفحاتش برای کسانی که میخوان وقت کمی بذارن ولی کلیات این انقلاب رو بدونن مناسب هست. صفحه ی آخر کتاب به خوبی خلاصه ی انقلاب رو توضیح داده: از برخی جهات، وضع دهقانان بهتر نشد: تهیدستان و بی¬زمین¬ها نمیتوانستند رای بدهند و اکثریت مردم بضاعت داشتن زمین را نداشتند. از سوی دیگر، بعضی از زمین¬های مصادره شده اشراف و کلیسارا دهقانان خریدند. و دهقانان، در حالی¬که هنوز بار سنگین مالیات¬ها را در دوره¬ی رژِیم ناپلئونی متحمل می¬شدند، دیگر متعد به پرداخت بهره¬ی مالکانه به ارباب زمیندار فئودال نبودند. کیش پرستش هستی متعال روبسپیر عمر بسیار کوتاهی داشت و کلیسا سرانجام جایگاه محوری خود را در جامعه فرانسه احیا کرد. اما املاک کلیسا-که ده درصد زمین¬های فرانسه در دوره¬ی رژِیم کهنه برآورد شده بود-بازگردانده نشد و کلیسا نفوذی را که پیش از انقلاب بر دولت و عامه¬ی مردم داشت هرگز بازنیافت. بورژوازی گروهی بود که بیشترین بهره را از انقلاب برد. قدرت در جامعه¬ی فرانسه دیگر نه در دست اشراف بلکه در دست صاحبان کسب و کار و دارندگان پول و سرمایه متمرکز بود. ورور به این اشرافیت جدید ثروت و سرمایه را دستاورد فردی، و نه تولد، تعیین می¬کرد. برخی از دستاوردهای عملی انقلابیون پایدار ماند. هرچند تقویم جمهوری، با هفته¬های ده روزه و ماه-های نامگذاری شده براساس رخدادهای طبیعی¬اش دوام نیاورد، نوآوری دیگر مجمع ملی-سیستم متریک وزن و اندازه¬گیری_ نه تنها باقی ماند بلکه به سراسر جهان گسترش یافت. شاید پایدارترین دستاورد انقلاب آرمان¬هایش باشد که هنوز در سرتاسر جهان امروز بازتاب دارد-"آزادی، برابری، برادری بخش های زیر هم بنظرم جالب بودند: روزی که شکم آخرین پادشاه را با دل و روده ی آخرین کشیش پر کنند روز خوبی خواهد بود. ص 23 اصطلاحاتی چون حقوق بشر شهروند و قرارداد اجتماعی به بخشی از واژگان سیاسی این دوره تبدیل شدند. مردمی که در دموکراسیهای قرن بیستم زندگی میکنند گاهی این را امری بدیهی تصور میکنند که افراد دارای حقوق خدشه ناپذیر معینی چون آزادی بیان و آزادی مذهب هستند که حکومت نمیتواند آنها را سلب کند. ص25 فرانسه فاقد احزاب سیاسی بدان گونه که ما امروز میشناسیم بود. با وجود این حتی پیش از انتقال مجلس به پاریس، نمایندگان براساس تعلقات سیاسب خود شروع به جداشدن از یکدیگر کرده بودند. کوچکترین گروه محافظه کاران بودند که به عنوان سلطنت طلب شناخته میشدند و از شاه حمایت میکردند و مخالف اصطلاحات چهارم اوت بودند. آنها خواستار توقف انقلاب و حفظ حقوق و امتیازات اشراف بودند. بسیاری از سلطنت طلبان که از خشونت وقدرت روبه رشد انقلابیون افراطی وحشت زده بودند از مجلس به هنگام ترک ورسای کناره گیری کردند و برخی از کشور گریختند و به جمع روبه رشد مهاجران پیوستند. چند نفری که باقی ماندند در صحن مجلس در سمت راست رئیس جا گرفتند. در طرف چپ رئیس گروهی مینشستند که احساس میکردند انقلاب به اندازهی کافی پیش نرفته است. آنها به حقوق مردم معمولی علاقه مند بودند و خواستار شکل دموکراتیک حکومت بودند که در آن همه ی مردم نه فقط صاحبان مال و منال حق رآی داشته باشند. بزرگترین گروه که در وسط مینشست، مرکب از نمایندگان آزادیخواه میانه رویی بود که خواستار پادشاهی مشروطه بودند که در ان شاه برخی امتیازات را حفظ می کرد و مجلس به کار وضع قوانین می پرداخت. ترتیب نشستن این مردان در صحن مجلس موجب سربراوردن اصطلاحات سیاسی ای شد که ما امروزه به کار میبریم: چپ یا اندیشمندان آزادیخواه(لیبرال) و راست یا اندیشمندان محافظهکار. 74-75
این کتاب مخصوص آن هایی است که می خواهند صرفا از یک ساختار زمانی دقیق و روشمند از انقلاب فرانسه آگاه شوند و هدف اصلی آنان غور در تاریخ نیست . من خودم بعد از دیدن فیلم (( دانتون)) اثر زیبای آندره وایدا به این قسمت از تاریخ علاقمند شدم و واقعا در درک بهتر فیلم به من کمک بسیاری کرد. حتی برای آنان که به تحقیقات گسترده تر علاقمند هستند این کتاب مقدمه و شروع خوبی خواهد بود. در تعجبم که چرا این همه کتاب درباره انقلاب روسیه به فارسی ترجمه شده است اما درباره انقلاب فرانسه به نسبت آن یکی انقلاب منابع این قدر محدود و کم است با آنکه بنظر من از بعضی جهات انقلاب فرانسه بمراتب مهم تر از انقلاب روسیه و تاثیرش بر جهان بود .در زیر به تکه درخشانی از کتاب اشاره می کنم که شرح زمانی است که روبسپیر و ژاکوبن ها رفته اند و ناپلئون هنوز نیامده ، آرامشی میان دو طوفان : ((تب رقص : حکومت وحشت که پایان یافت، تمام پاریس شروع به رقصیدن کرد. به نظر میرسید که شهروندان به ویژه جوانان می کوشند دلمردگی خود را در دوره ترور یک شبه جبران کنند. مردم به رستوران ها و تئاتر ها سرازیر می شدند اما یک تمایل شدید بود که تمایلات دیگر را تحت الشعاع قرار می داد رقصیدن !! در ظرف چند هفته ده ها و سپس صدها سالن رقص در سرتاسر پاریس گشایش یافت. یک باغ متروک ، یک منزل رها شده ، یک دیر خالی شده از راهبه هایش نبود که به تالار رقص اختصاص نیافته باشد. مردم در نمازخانه های نیمه ویرانه و حتی سنگفرش های فرسوده رواق کلیساها می رقصیدند . سازمان دهندگان این نوع مراسم شادمانی و سرور، مجالس رقصی مناسب با جیب همه برپا کردند .یکی بود که ورودیه اش آنقدر پایین بود که حتی خدمتکاران هم می توانسیتند به آنجا بروند. هر شب به محض آنکه زنگ ساعت هشت به صدا در می آمد خیابان ها پر از زنان سفید پوشی میشد که برای رقص با دلدادگانشان بیرون می رفتند.یکی از عجیب ترین ویژگی های این میل همگانی این بود که غالبا با تداعی های هولناک همراه میشد. آنها با روبان های قرمز رنگی دور گردنشان می رقصیدند که یادآور گیوتین بود. در یکی از جاها فقط کسانی اجازه ورود و رقص داشتند که والدینشان به تیغه گیوتین سپرده شده بودند. این یک راه – در میان بسیاری راه های دیگر به همان اندازه وحشتناک _ بود که به زندگی شبانه پاریسی ها روشنایی می بخشید
وقایع خونین بسیاری به طور خلاصه از انقلاب فرانسه در کتاب گفته شده بود. برای کسب اطلاعات کلی مفید بود. به احتمال زیاد کتاب رو دوباره خواهم خواند و دنبال منابع دیگر هم خواهم رفت.
این کتاب برای آشنایی و مرور اتفاقات افتاده در زمان انقلاب فرانسه بسیار مفید است اما ای کاش یک الی دو صفحه هم به زمانی که ناپلئون به کنسول اول می رسد و نحوه رسیدن وی به این جایگاه که نهایتا به دیکتاتوری منجر می شود را اشاره می کرد.
ژانر این کتاب ادبیات غیر داستانی کودکان است. متاسفانه این کتاب به عنوان یک کتاب تاریخ برای بزرگسالان در ایران چاپ شدهاست. وقایع بسیار کوتاه و مختصر هستند و به خاطر ژانر کودکان وارد مباحث پیچیده نمیشود.
انقلاب فرانسه احتمالا به نوعی نماد انقلاب در ذهن من و بسیاری دیگر تبدیل شده، چرا که حتی گاهی در مکالمات روزمره و عوام دربارش صحبت میشه. نکته خیلی جالب برای من، الگوهای مشابه بین انقلابها در کشورها و تاریخهای مختلف هست و هربار که تاریخ یک انقلاب دیگر رو مرور میکنم بیشتر متوجه این الگوها میشم.
مثلا جایی در این کتاب گفته میشه که مردم بعد از چند جابهجایی و انتقال قدرت بعد از اولین خیزشها (که به نظر من همین جنگ تصاحب قدرت بعد از انقلاب، خودش یک الگو هست) و قربانی و اعدامشدن تعداد زیادی از آدمها، به دلیل ترس یا از دست دادن انگیزه، بیشتر سراغ خوشگذرانی هستند و خیلی خودشون رو مثل اوایل شورشها درگیر مطالبات سیاسی و پیگیری گروههای سیاسی نمیکنند. چیزی که در جامعه خودمون هم به شکلی شاهدش هستیم.
در کل مثل کتابهای دیگر مجموعه «تاریخ جهان» خلاصه و مفید بود.
من کتاب تاریخ انقلاب کبیر فرانسه از آلفرد رمبو را خواندم نه این کتاب را. چون در گودریدز ثبت نیست اینجا ثبتش میکنم. کتاب رمبو خوب نبود خیلی و پیشنهاد نمیکنم برای آشنایی با انقلاب فرانسه بخوانیدش. البته پیدا هم نمیشود دیگر. بهرحال من میخواهم ثبتش کنم
ساختار و محتوا مشابه تاریخ دبیرستان حتی کمی رمانتیک تر
نویسنده محافظه کاره، تاریخ اقشار بالا را نوشته، بیشتر تاریخ داخل مجلس ها را روایت کرده، نه کف خیابان، که احتمالا در انقلاب ها بسیار مهم است
هیچ اسمی از سوسیالیست های کج و کوله و احتمالا آنارشیست های آن زمان نیاورده، از نان خواستن ملت فقط یکبار حرف زده و حتی آن حرف مشهور ماری آنتوان که اگر نان نیست کیک بخورند را هم نیاورده بود
خیلی جاها را نگفته بود و سرسری گذشته بود، و متن برخی جاها مشخصا بایاس داشت.
This is an excellent reading to serve as a gateway into the French Revolution. It doesn't spend as much time on the gory details of the guillotine. It does, however give you a nice variety of sources depicting why the guillotine came about. It's audience definitely appears to be younger historians, specifically school-aged readers but at only 113 pages, it is digestible for anyone looking at why this revolution took place.
بررسی دقیق وقایع منجر به یکی از مهمترین وقایع تاریخ سیاسی جهان و همچنین شناخت عواملی که در تغییر روند این انقلاب تاثیر داشتهاند نیاز به موشکافی و بحث بیشتر است ، این کتاب شبیه به روزنگارِ وقایع با توضیحاتی کوتاه برای کسی که در مورد انقلاب فرانسه چیزی نمیداند بسیار خوب است .
fascinating history for what happened in France in 1790s, more than 200 years ago, people were fighting for their freedom in France. This is a story of playing power and how everything from one side can transfer to the other side. and how someone like Napoleon will arise from such a revolution.
مختصر و مفید، ترجمه خیلی خوب، برای آشنایی با سیر وقایع انتخاب خوبیه و علاقمند شدم به مطالعه بیشتر و دقیقتر. چیزی که خیلی برام جالب بود شباهت بعضی وقایع و حتی شخصیتها با انقلاب ایران بود!